خانواده برتر

به سوال کننده

سلام خواهری،حالت خوبه؟🤗

ببین عزیزم شما هنوز سنی نداری،درسته هنوز دوسش داری،ولی اون آدم رفته دیگهه،زن گرفته،متاهل شده،چشم های خوشکلت ارزش این رو ندارن که بخاطر یکی که رفته و ارزشی نداری دیگه،به گریه بندازی.

خداروشکر همه چی تموم هستی،خانومیی هستی واسه خودت،به زندگیت برس،با دوستات برو عشق و حال،سفر،آهنگ های شاد گوش کن،

موقعیت ازدواحت رو هم ازدست نده،خاستگار داری،خوبب فکر کن درموردش،حیف تو هس عزیز😍

اون رفته که رفتهههه😅دیگه هم بر نمیگرده،

باور کن اینقدر آقایون بهتراز اون هم هست که بتونن تورو خوشبخت کنن... 

چرخ و فلک روزگار میچرخه، یهویی دیدی اونی شد که میخواستیاااا. 

امیدتو از دست نده،هیچووووقت!

موفق و سربلند باشی🌹❤

چیزایی که میخوام بگم، ربط زیادی به پست نویسنده نداره.

ولی دلم خیلی گرفته و داغونم کسی رو هم ندارم که باهاش درددل کنم. چند سال پیش بود که به یه پسر علاقه مند شدم. متاسفانه علاقه و وابستگی من انقدر شدید شد، که به پیشنهاد یکی از دوستام، رفتم بهش گفتم.

دوست نداشتم بهش بگم غرورم اجازه نمیداد و حس خوبی نسبت به عواقبش نداشتم. متاسفانه من اون موقع خیلی احساسی فکر میکردم و قدرت تشخیص درست و غلط رو از هم نداشتم. با اینکه اون نسبت به من بی تفاوت بود، اما من فکر میکردم که دوسم داره.

بهش گفتم اونم گفت که نامزد داره. من خیلی داغون شدم چون واقعیت با توهمات و افکارم خیلی فرق داشت. بالاخره یه جوری با این موضوع کنار اومدم.

اما پدر و مادرم بعد از مدتی متوجه ماجرا شدن. مستقیما بهم چیزی نگفتن ولی با کنایه هاشون دل من آتیش میگرفت. با حرفاشون خورد میشدم. بعد از یه مدتی هم متوجه شدم که اون پسره آشغالی بیش نبود. یه هرزه ی بی همه چیز.(جزئیاتش رو نمیتونم بگم چون طولانی میشه)

من قبل از این ماجرا هم یه عالمه بدبختی و مشکل تو زندگیم داشتم. چندین ساله که دارم مشکلاتمو تحمل میکنم. ولی دیگه نمیکشم. مخصوصا همین ماجرا. هنوزم نتونستم هضمش کنم که عاشق یه آشغال بی همه چیز شده بودم. و بدتر از همه اینکه یه عالمه به خاطرش تحقیر شدم و حرف خوردم. 

من امیدی به آیندم ندارم چون گذشته ی مزخرفی داشتم. در حال حاضر انگیزه ی انجام هیچ کاری رو هم ندارم. پس آینده هم مثل گذشته گند و مزخرفه. هیچ چیزی هم نمیتونه خوشحالم کنه هیچ چیزی.

کسی هست که مثل من یه همچین تجربه ای داشته باشه؟ و به یه جایی رسیده باشه که دیگه نتونه ادامه بده؟؟؟

من یه نفرو خیلی دوست دارم در حدی که دیوانه بار عاشقشم و حاضرن جونمو براش بدم ولی چه کنم که اون منو دوست نداره چرا باید عاشقه کسی میشدم که اصلا منو  وست داره یا نه خدایا کمکم کن دلم بجوری گرفته از همه چی خسته شدم اون پر در حدی زیبا قشنگ هست فکر نکنم هیچ آدمی به جذابیت اون برسه هر کی بود عاشق اون پسر میشد من نذر امام رضا کردم مطمئنم حاجتمو به من میرسونه من مطمئنم💔😔🤲😢

با سلام خدمت سرکار خانوم محترم بنده کسری هستم مشاور خانواده

ببینید یک عشق یک طرفه قبلا زمانی که ۲۰سالم بود برام به وجود اومد و با اینکه من خیلی احساسی و مهربون هستم باعث شد به یک دختری که واقعا از لحاظ اخلاق و ظاهر عاشق شده بودم و این باعث شد من تو دلم هی و هی نگهش دارم و نرم بهش بگم هرچند اون دختره تو فامیلمونم بوده خلاصه اینکه اگه میرفتم بهشرمیگفتم ممکن بود که ارتباط خانوادگیمون قطع شه از یک طرف خلاصه هفت سال صبر کردم تا اینکه بلاخره تصمیم خودمو گرفتم رفتم باهاش صحبت کردم در صورتی که همه ی خطر هاشو به جون خریدم اما رفتم و صحبت کردم و فهمیدم که دختره منو دوست نداره و روکو راست بهم گفت و منم خیلی عذاب کشیدم برای همون هست که میگم هیچ وقت نگه ندار برو بهش بگو نمیتونی اینکارو بکنی من با یک طرفندی اگه دوست داشتی میتونم بهت یاد بدم که اون کارو بکنی حتما جواب میده ۰۹۰۵۰۷۲۳۳۷۲اگر دوست داشتین میتونین در وات ساپ باهام ارتباط برقرار کنین