خانواده برتر

سلام

سلام اخی خیلی خیلی دلم سوخت نمی دونم چرا ...

خوب مبارکه آقایون داداشیا ازین به بعد ضمن اینکه باید پول خونه شغل با درآمد خوب ودائم داشته باشین بی زحمت خانوادتونم سرشناس باشن وگرنه زن بی زن.مورد آخر خط قرمز هستا دیگه تکرار نکنم.

اونوقت خوده پدرتون هم از خانواده سرشناسی هستن آیا؟

با پسره همزاد پنداری کردم :)
چی بگم دیگه

الهی خانمی
واقعا دلم گرفت

من برات ایت الکرسی میخونم خانمی
تنهاکاری که ازدستم برمیاد عزیزم...
ایشالله خدا یه جوری ارومت کنه

امیدوارم  موانع ازدواجتون حل  بشه

عزیزم، خدا بهت کمک کنه.

---

دروردبرشمااااااباورم نمیشه هنوزیه همچین دخترایی وجود داشته باشن وخداوندباصابرین است

فکر کردم دوست پسرِ خالته

سوال کننده عزیز مشکل شما با خیلی از جوون های دیگه مشترکه

خب شما از طریق پسر خالت بهش برسون که اگه اقدامی نکنه شما هم نمیتونی بیشتر جلوی پدرو مادرت بایستی و ازدواج نکنی.خب بالاخره اینجوری که نمیشه اگه میخواد باید توکل کنه بیاد جلو دیگه تا کی میخوای فرصت هاتو از دست بدی

اصل و نسب ینی چی واقعا؟؟ مگه همه ما رو خدا نیافریده؟؟ 

با سلام

اذا خطب الیک رجل رضیت دینه و خلقه فزوجه و لا یمنعک فقره و...

امام رضا علیه السلام فرمود:

هنگامی که مردی از شما خواستگاری کرد که از دین و اخلاق او راضی بودید به ازدواج با او رضایت دهید. و مبادا فقر او ترا از این رضایت باز دارد و...

میزان الحکمة، ج 4، ص 280

خب اول اون آقا پسر باید اقدامی بکنه تا شما بتونین با خانوادتون صحبت کنین.
بعد از اقدام آقا پسر شما اگه از انتخابت راضی هستی باید اول با مادرت صحبت کنی و تصمیمتو بگی و کم کم با پدرتون صحبت کنین.

از اینکه اون پسر شمارو میخواد مطمئنی؟

بسیجیه اونوقت دوست پسر خالته!!!   . مارو باش مسلمونامون اینا هستند.

شاید اگه مادر بزرگ یا پدربزرگی داری که ارتباطتت باهاشون خوبه والبته منطقی اند بهشون بگی که با پدرت صحبت کنند جواب بده ،یا  کسی که هم ارتباطتش با تو خوب باشه هم پدرت .....

سلام.

عزیزم یه چی بهت میگم حتما ببر به پدر بزرگوارت نشون بده.

اگر جزئی از وجودتونه،

عشق اولش خوبه بعد فقر مالی باعث میشه عشق کم رنگ بشه و کلاونابود بشه پس حساب کتاب مالی کردن هم قبل ازدواج خوبه..ما دختراواحساسی هستیم اینچیزا نادیده میگیرم

متوجه یه چیزى نشدم، این آقا هیچ اقدام رسمى نکردن؟ صرفا همون یه جمله که گفتن خیلى سخته و اینا

بع سوال کننده 

عامو عشق و عاشقی کشکه....بخدا کشکه....فقط پول و سرمایه حرف اول رو میزنه....با قربون و صدقه رفتن نمیشه شکم گرسنه رو سیر کرد.....بخدا پولدار باشی جلوت زانو میزنن....پدرت خووووب میفهمه جریان چیه که اینجوری سختگیری میکنه.....چون میدونه فقطو فقطو فقط پووووووول.....پول باشه امکانات خوب فراهم میشه،سختی های زندگی رنگ میبازن،غم و غصه ها رنگ میبازن،زندگی شیرین و لذتبخش میشه،عاشق مردم میشی عاشق خدا میشی،ایمانت قوی میشه،افسردگی رنگ میبازه و جاشو میده با شادابی و نشاط،دیگه فقط فکر این هستی که اخرتت رو بسازی نه دنیاتو و خیلی چیزای خوب دیگه.....حضرت امیر الموئمنین علی (ع) شاه مردان میگه فقر که از در میاد داخل،ایمان از پنجره فرار میکنه....بله اینجوریاست....تا حالا چندتا ادم فقیر دیدین که غم و غصه ندارن یا سالم باشن و به هیچ بیماری مبتلا نیست؟....همه ادمهای فقیر مینالن و به انواع بیماری های جسمی و روحی مبتلا هستن فقط بخاطر اینکه فقیر هستن.....خلاصه خانم سوال کننده فکر نون باش که خربزه ابه.....پوووووول حرف اول رو میزنه....نمیخواد ژست بگیری که من پول واسم مهم نیست و نجابت واسم مهمه.....پول که باشه نجابت و ایمان قوی هم باهاش میاد

جدیدا باید خان زاده هم باشی تا بهتون زن بدن 

آها راستی ،مطمئنی که اونم بهت علاقه داره؟

شما چطور فهمیدین عرضه کار کردن داره؟؟! بنظر من شناخت شما کاملا سطحیه. بعید میدونم زیاد صحبتی باهاش کرده باشین.

خخ آره   البته من مذهبی نیستم ولی منم یادمه  رفته بودم بیمارستان لبافی نزاد وقت دکتر گرفته بودم .یه دختره چادری(از این چادرا که شبیه چادر عربیه بعدا فهمیدم میگن چادر عبایی) تو اتاق انتظارش نشسته بود دقیقا روبروی من بود. خیلی ازش خوشم اومده بود.زیادم خشکل نبود ولی یه چی بهم میگفت این از همون دختراس که دوس دارم بعد انقد نگاه کردم بنده خدا استرس گرفته بود خخخ کاش یکی دوباره اینجوری پیدا کنم. 

سوال کننده:

به به سوال کننده

سوال کننده

به سوال کننده

سلام 

اگر با پسر خالت راحتی بهش بگو یه جوری به پسره بگه که اگه میخوادت جرات داشته باشه بیاد خواستگاری حداقل شانسش رو امتحان کنه

به ice man 

و چقدر تلخ...

خوب با این حساب اون پسره حق‌ داره گ پا پیش نمیذاره اون رفتار عمه که نور علی نورش کرده جسارت نباشه ها واینجور معلومه خانواده شما یه مقدار تند مزاجن با چاشنی بی ادبی ک این پسره بنده خدا میترسه به مامان وباباش چیزی بگین.عجب دوره ای شده خواستگارنمی پسندی خوب نپسند دیگه چرا بهشون توهین وپرخاش میکنی.ضمنا کاش آدم پیش خدا سرشناس باشه وگرنه جلو دیگرون سرشناسی مزیتی نیس.خیلیا سرشناسن یک شبه بی آبرو میشن تشت رسواییشون میوفته پایین جوری ک صداشو همه شهر میشنون.

به سوال کننده

خودت و توی شرایط معلق قرار نده .اون پسر یه حرفی زده شما از کجا فهمیدی منظورش شمایی؟از کجا میدونی عشق اون پسر چه حده واقعیه یا نه.یا طمع کرده و...........عشق اولش کور و کر میکنه .چشمات و خوب باز کن تا واقعیت ها رو هم ببینی .

به سوال کننده محترم

طرز تفکر و باورهای پدر بزرگوارتون اصلا قابل پذیرش و قابل قبول و توجیه نیست .
دیگه خیلی وقته دوران خان و خان بازی و رعیت و مردم زیر دست و نوکر تموم شده
این حرفا نه تنها خریدار نداره بلکه بیانش توهین محسوب میشه به هر ادمی
همه حق و حقوق یکسان دارن و با هم برابر هستن از لحاظ آدم بودن و انسانیت .
همه ادمها کس و کار دارن از زیر بوته که بدنیا نیومدن

دوم اینکه پدرتون بعنوان یه انسان مثل دیگر انسانهای دیگه وقتی به یه سنی میرسن شخصیت شون شکل میگیره و پدرتون خیلی وقته که این باورها و عقاید رو داره در مورد ادمها، و توی این سن و سال که الان هستن بعید می بینم که بخوان دید و نگاهشون رو نسبت به این مسائل تغییر بدن و بخوان از این حرفها و بحث های بدور از عقلانیت و منطقی بودن کوتاه بیان اینم یه مشکل بزرگه واسه تمامی خواستگارهای شما

حالا شما دو نفر نسبت به همدیگه حسی متقابل دارید حالا یکی از شما بیشتر و یکی کمتر که تا اینجا فکر میکنم شما بیشتر از اقا پسر خوشتون میاد ،
با این شرایطی که اقا پسر از نظر موقعیت و شرایط اشتغال دارن

شما میخواید همه خواستگارها رو رد کنی و به پای این اقا بمونی؟
شما میخوای صبر کنی که اون اقا شرایط کار و اشتغلش فراهم بشه؟
جدای از نظر مخالف پدر و مادرتون ؟ حس و علاقه تون نسبت به اون اقا تا این میزان هست که بخاطرش این کارا رو انجام بدید؟

اینکه از دادگاه اجازه بگیرید و برخلاف نظر پدر و مادرتون این تصمیمی مهم رو بگیرید اصلا کار درستی نیست و من باهاش مخالفم

تا همین جا هم این اقا پسر حاضر نیستن بخاطر پدرتون و نوع دیدش نسبت به ادما پا پیش بزارن یا از طریق خانواده اش اقدام بکنن  حتی در حد یه حرف و تقاضای خواستگاری روی این حساب که حاضر نیستن غرور خودشون و خانواده شون شکسته بشه


من دیگه نمیدونم چی بگم

خیلی نظر کاملی دادین خواستم ازتون یه سوال بپرسم. نگاه کنین برای من همچین اتفاقی پیش اومده با این تفاوت یه بار اومدن خواستگاری و با بی احترامی مواجه شدن یعنی امکان داره دیگه نیان؟ 

سلام به ناشناس عزیز
راستش همه چیز امکان داره که اونم به خیلی چیزها بستگی داره
مثلا انکه دلیل اونطور برخورد و جواب اینکه شما اونطوری جواب منفی دادید چی بوده
و ایا اینکه شما با خود آقا پسر وارد هیچ گونه رابطه شده بودید یا نه
مثلا در حد حرف یا صحبت کردن و یا در هر حدی یه اشنایی با هم داشتید یا نه
یا بعد از اون خواستگاری و جواب منفی از طرف شما هیچ گونه رابطه ای از طریق خودشون یا واسطه ای با شما برقرار شده یا نه که مثلا نشون بده هنوز به شما حس دارن یا به شما فکر میکنن
اگه توی حالت عادی بخوام بگم ، خیلی از ادمهایی که توی زندگیم دیدم و باهاشون برخورد داشتم رو بخوام بگم مطمن باشید که
معمولا بزرگترها پدر و مادرش اگه اینطوری جواب بگیرن خیلی جدی برخورد میکنن و بهشون برمیخوره و میگن جواب منفی دادن به درک و گور .... و چیزی که زیاده دختره
این جوان ترها هستن که میگن یه بار دیگه بریم و دوباره اقدام کنیم اونم اگه دلش گیر باشه که بازم نمیشه به واقعی بودن حس و احساس طرف به شما و وفاداری و راست و درست بودنش پی برد

اینطوری بگم که بستگی به شخصیت و طرز تفکر و خصوصیات اون شخص داره آخه هستن پسرهایی با وجود کم بودن سن و سال شون خیلی مغرور و خود خواه و جاه طلب و گستاخ و از خود راضی هستن یکبار جواب رد بشنون میرن سراغ یکی دیگه و از هر دختری که چشم شون رو بگیره خواستگاری میکنن تا بالاخره یه دختر گول بخوره و بهشون جواب مثبت بده و ....
من خودم شخصا اصلا این چنین پسرهایی و این شکل ازدواج ها رو به هیچی حساب ندارم و حالم بد میشه از دیدن اون ادمها به هر دختری میرسن یکی رو واسطه میکنن واسشون خواستگاری کنه بعدشم با قسم و قران و هزار تا دروغ که عاشقتم و دارم واسه تو میمیرم و دیونتم و خواب و خوراک ندارم از عشقت ، به هر دختریم میرسن همین دروغای تکراری رو میگن تا یکی خر بشه و باور کنه و ...، اینم بگم متاسفانه دخترای این مدلی رو هم دیدم که فقثط هدفشون ازدواج کردنه ، فقط دنبال این هستن که مخ یکی رو بزنن که بیاد خواستگاری شون فقط و فقط میخوان ازدواج کنن و درک و شعورشون از ازدواج و زندگی ، فاجعه وقتی اتافاق میوفته که یه پسر و دختر این مدلی با هم وصلت کنن ، زندگی شون دیدنی میشه .

اگه واقعا شما رو بخواد و دوست تون داشته باشه مطمئنن بازم به شما فکر میکنه و دوباره اقدام البته بستگی به شرایط شغل و کار و بارش هم داره اگه موقعیت واسه ازدواج جور نیست ممکنه دیگه اقدامی نکنه
بازم میگم اگه صد بار دیگه هم اقدام بکنه و نه بشنوه بازم من نمتیونم اعتماد کنم که اون پسر شما رو میخواد و ادم خوب و درستیه و توی زندگی به پای شما میمونه و خیانت نمیکنه
اخه من چیزایی توی زندگیم دیدم که تصورش هم واسه خیلیا غیرممکنه

ناشناس عزیز ببخشید که دیر دارم جواب تونو میدم ، معذرت خواهی میکنم از این بابت

 آخ آخ آخ آخ

رو نظر بیرم وند

ممنون از خانم مریم عزیز ، شما لطف دارید نسبه به من و نظر من
من خودمم یه مشکل بزرگ دارم که نابودم کرده
دیگه کارم رسیده به افسردگی شدید ، نه خواب دارم ، نه خوراک ، نه فکر و نه حواس ، نه حوصله چیزی رو

ای کاش مشکل اشتغالم حل بشه که ...
الانشم حل بشه بازم واسه من خیلی دیره
من خیلی وقته که کم آوردم

حسم بهم میگه این پسری که میگی همونه که ۳ سال منو سرکار گذاشت

عجب روزای سختی بود... تقریبا اواخر دی ماه این پست رو گذاشتم ... شب و روز نداشتم بالاخره تصمیم گرفتم به پسر خالم مستقیم بگم به اون آقا بگه...هنوز باورم نمیشه گفته بود حالا فعلا شرایط ندارم شاید 4 یا 5 سال دیگه ازدواج کنم اونم مشخص نیست با کی .... تا چند روز مرده ی متحرک بودم ...به تمام معنا شکستم....الانم بعد از گذشت چندین ماه کاملا سرد و بی احساس شدم نسبت به همه ...اون یه احساس ناب و پاک بود که دیگه هرگز تکرار نمیشه😒

ب نویسنده پست

چقدر اخرش بد تموم شد