خانواده برتر

سلام البته درموردتقاص پس دادن شک نکن در دنیا هرکاری بازتاب داره شما معلوم نیست دل چند نفر خواستگار را که بدون دلیل جواب رد دادید به عنوان درس خوندن شکستی. حالا باید بفهمی چه قدر برای ان پسرها وخانواده انان جواب رد وان هم بی دلیل سخت بوده والان نتیجه کارهایت را می بینی. یادت باشه برای گذشته خود ودل شکستن ها طلب مغفرت کنی چون طلب حلالیت از یکایک انان سخته. یادمان بشه هرکاری که انجام میشه به اذن پروردگاره شاید خواستگارا شما را می پسندند وبا علاقه هم جلو می ایند اما حلقه مفقوده در جای دیگر است باید خداوند اذن این پیوندرا بدهد. پس دنبال چیز دگرنگرد وتنها به این موضوع فکر کن تا خداوندبه شما لطف کنه تا یه خواستگاری به سرانجام برسه. به امید انکه لطف خداوندهرچه زودتر برای ازدواج شامل حال شما گردد.

کی میگه که جواب رد به خواستگار تقاص داره؟ خب قصد ازدواج نداشتی دیگه. برای چی الکی فکر خودتو ناراحت میکنی؟ کی گفته اگه کسی میاد خواستگاری حتما باید قبولش کرد؟ زور که نیست. یه وقت آدم آمادگی نداره. یه وقت میخواد درس بخونه. یه وقت ممکنه اصلا طرفو نپسندی.خوشت نیاد ازش. اگه قرار بود هر کی میره خواستگاری اوکی بشه که دیگه همه دخترا مجبور بودن به اولین خواستگار بله بگن.که البته غیرممکنه.پس اصلا داستان تقاص یه حرف بچه‌گونه هستش. اما ازدواج بستگی به قسمت آدم داره.به اینکه خدا برای آدم چی میخواد.به سرنوشت و تقدیر. ربطی به تعداد خواستگار نداره. مثلا من خودم خواستگارای زیادی داشتم و دارم.ولی هیچ کدوم قسمت نشده.اونایی که من میپسندم رو پدرمادرم رد میکنن. اونایی که پدرمادرم میپسندن ، موردِ پسند من نیستن.علتش هم اینه که معیارهای من با معیارهای پدرمادرم فرق میکنه. اون خواستگارایی هم که بیشتر پیش میرفت و به مرحله بله‌برون میرسید چون خانوادم مهریه رو زیاد میگفتن در مرحله بله‌برون به هم میخورد. چون خانواده من مهریه زیر ۱۰۰۰ سکه رو قبول نمیکنن (البته من خودم اگه یه روز در آینده واقعا کسی رو بپسندم مهریه برام مهم نیست که چقدر باشه اما تا الان هیچ وقت سعی نکردم خانوادم رو متقاعد کنم چون هیچ کدوم از خواستگارام واقعا نتونسته به حدی جذبم کنه که ارزش داشته باشه به خاطرش جلوی خانوادم جبهه مخالف بگیرم) ولی هیچ وقت حتی به ذهنم خطور نمیکنه که جواب رد دادن به خواستگار تقاص داشته باشه.چون واقعا خنده‌داره این حرف. مطمئن باش اگه پسری قسمت تو باشه و خدا بخواد که باهاش ازدواج کنی همه چی جور میشه. در ضمن شما نباید هرکسی میخواد بیاد خواستگاری رو به خونتون راه بدید. مثلا اگه در هفته ۵ نفر برای خواستگاری به منزلتون زنگ میزنن، مادرت باید از بین اونها ۲ مورد رو که بهترن گلچین کنه و فقط به اونها اجازه بدین که بیان منزلتون برای خواستگاری حضوری (البته اعداد رو مثالی در نظر بگیر چون ممکنه بیشتر یا کمتر بشه). جوری که تعداد خواستگارا کمتر بشه و تصمیم‌گیری راحتتر باشه. یعنی اونایی که بهترن گلچین کنین. در مورد مهریه هم باید با خانوادت از قبل هماهنگ باشی.خصوصا اگه موردی رو پسندیده بودی حتما قبل از بله‌برون با خانوادت مهریه رو هماهنگ کن چون اگه بالای ۱۰۰۰ تا باشه معمولا به هم میخوره. ولی در نهایت اگه پسری واقعا تو رو بخواد حتی اگه قبلا بهش جواب رد داده باشی دوباره بازم میاد خواستگاری.بعد از چند ماه یا حتی بعد از چند سال(اگه هنوز مجرد باشه) تا حالا چند بار اینجوری شده برای من. مثلا یکی از خواستگارام که سر مهریه به هم خورده بود بعد از یک سال دوباره مامانش زنگ زد که مجددا بیان ولی دیگه بابام اجازه نداد دوباره بیان. یا مثلا یکی دیگه از خواستگارام که سر مسائل اعتقادی و فرهنگی بهش جواب رد داده بودم بعد از ۳ سال مامانش دوباره زنگ زد که بیان خواستگاری مجدد که البته من خودم گفتم نه. بعضی از خواستگارا هم وقتی بهشون جواب رد میدی ۲ ماه بعد یا ۳ ماه بعد یا ۶ ماه بعد مامانشون زنگ میزنه و اصرار میکنه که دوباره بیان. پس میبینی که پسرا هم به راحتی نمیتونن از کسی جواب مثبت بگیرن و بعد از چند ماه یا حتی چند سال همچنان دنبال یه دختر خوب میگردن و هنوز ازدواج نکردن. حتی یه خواستگار داشتم اون موقع که تازه دانشگاه قبول شده بودم که بابام ردش کرد.بعد از ۵ سال مامانش زنگ زد گفت پسرم از موقعی که دختر شمارو دیده دیگه هیچ دختری رو نمیپسنده اجازه بدین دوباره بیایم خواستگاری.ولی بابام گفت نمیشه. خلاصه اینکه اصلا خودتو ناراحت نکن. به خدا توکل کن. انشاالله هرچی خیر و صلاحته همون برات اتفاق بیفته.

هیییییعععععع.  خواهر گرامی زندگی همینه دیگه چیکار میشه کرد. روزگار خیلی نامردیه خیلی. دل خیلیا رو شکونده از جمله خود من😔 بهترین دوران زندگیمون یعنی همون جونی رو داریم مثل سگ درس میخونیم تا بلکه به یه جایی برسیم ولی تا به خودمون بیایم شده ۳۵ سالت . یا کچل شدی یا اگه مویی مونده سفید شده . کی میخواد اون موقع ازدواج کنه. من که کلا منصرف شدم .

حتما خیلی مغروری ولی میشه بپرسم اهل کجا هستین یعنی پسرا انقد اهل خواستگاری رفتنن فک میکردم خواستگاری دوست دخترشون میرن طرفای ما ک اینجوریه، عجیب واسم!!!

کی میگه که جواب رد به خواستگار تقاص داره؟ خب قصد ازدواج نداشتی دیگه. برای چی الکی فکر خودتو ناراحت میکنی؟ کی گفته اگه کسی میاد خواستگاری حتما باید قبولش کرد؟ زور که نیست. یه وقت آدم آمادگی نداره. یه وقت میخواد درس بخونه. یه وقت ممکنه اصلا طرفو نپسندی.خوشت نیاد ازش. اگه قرار بود هر کی میره خواستگاری اوکی بشه که دیگه همه دخترا مجبور بودن به اولین خواستگار بله بگن.که البته غیرممکنه.پس اصلا داستان تقاص یه حرف بچه‌گونه هستش. اما ازدواج بستگی به قسمت آدم داره.به اینکه خدا برای آدم چی میخواد.به سرنوشت و تقدیر. ربطی به تعداد خواستگار نداره. مثلا من خودم خواستگارای زیادی داشتم و دارم.ولی هیچ کدوم قسمت نشده.اونایی که من میپسندم رو پدرمادرم رد میکنن. اونایی که پدرمادرم میپسندن ، موردِ پسند من نیستن.علتش هم اینه که معیارهای من با معیارهای پدرمادرم فرق میکنه. اون خواستگارایی هم که بیشتر پیش میرفت و به مرحله بله‌برون میرسید چون خانوادم مهریه رو زیاد میگفتن در مرحله بله‌برون به هم میخورد. چون خانواده من مهریه زیر ۱۰۰۰ سکه رو قبول نمیکنن (البته من خودم اگه یه روز در آینده واقعا کسی رو بپسندم مهریه برام مهم نیست که چقدر باشه اما تا الان هیچ وقت سعی نکردم خانوادم رو متقاعد کنم چون هیچ کدوم از خواستگارام واقعا نتونسته به حدی جذبم کنه که ارزش داشته باشه به خاطرش جلوی خانوادم جبهه مخالف بگیرم) ولی هیچ وقت حتی به ذهنم خطور نمیکنه که جواب رد دادن به خواستگار تقاص داشته باشه.چون واقعا خنده‌داره این حرف. مطمئن باش اگه پسری قسمت تو باشه و خدا بخواد که باهاش ازدواج کنی همه چی جور میشه. در ضمن شما نباید هرکسی میخواد بیاد خواستگاری رو به خونتون راه بدید. مثلا اگه در هفته ۵ نفر برای خواستگاری به منزلتون زنگ میزنن، مادرت باید از بین اونها ۲ مورد رو که بهترن گلچین کنه و فقط به اونها اجازه بدین که بیان منزلتون برای خواستگاری حضوری (البته اعداد رو مثالی در نظر بگیر چون ممکنه بیشتر یا کمتر بشه). جوری که تعداد خواستگارا کمتر بشه و تصمیم‌گیری راحتتر باشه. یعنی اونایی که بهترن گلچین کنین. در مورد مهریه هم باید با خانوادت از قبل هماهنگ باشی.خصوصا اگه موردی رو پسندیده بودی حتما قبل از بله‌برون با خانوادت مهریه رو هماهنگ کن چون اگه بالای ۱۰۰۰ تا باشه معمولا به هم میخوره. ولی در نهایت اگه پسری واقعا تو رو بخواد حتی اگه قبلا بهش جواب رد داده باشی دوباره بازم میاد خواستگاری.بعد از چند ماه یا حتی بعد از چند سال(اگه هنوز مجرد باشه) تا حالا چند بار اینجوری شده برای من. مثلا یکی از خواستگارام که سر مهریه به هم خورده بود بعد از یک سال دوباره مامانش زنگ زد که مجددا بیان ولی دیگه بابام اجازه نداد دوباره بیان. یا مثلا یکی دیگه از خواستگارام که سر مسائل اعتقادی و فرهنگی بهش جواب رد داده بودم بعد از ۳ سال مامانش دوباره زنگ زد که بیان خواستگاری مجدد که البته من خودم گفتم نه. بعضی از خواستگارا هم وقتی بهشون جواب رد میدی ۲ ماه بعد یا ۳ ماه بعد یا ۶ ماه بعد مامانشون زنگ میزنه و اصرار میکنه که دوباره بیان. پس میبینی که پسرا هم به راحتی نمیتونن از کسی جواب مثبت بگیرن و بعد از چند ماه یا حتی چند سال همچنان دنبال یه دختر خوب میگردن و هنوز ازدواج نکردن. حتی یه خواستگار داشتم اون موقع که تازه دانشگاه قبول شده بودم که بابام ردش کرد.بعد از ۵ سال مامانش زنگ زد گفت پسرم از موقعی که دختر شمارو دیده دیگه هیچ دختری رو نمیپسنده اجازه بدین دوباره بیایم خواستگاری.ولی بابام گفت نمیشه. خلاصه اینکه اصلا خودتو ناراحت نکن. به خدا توکل کن. انشاالله هرچی خیر و صلاحته همون برات اتفاق بیفته.

در مورد اینکه خانواده من در مورد ازدواجم سخت‌گیرن باهات موافقم. در مورد زیاد بودن مهریه ۱۰۰۰ سکه‌ای هم باهات موافقم. البته تو رسم و رسومات ما رو نمیدونی و بدون آگاهی حرف میزنی. ولی میزان مهریه‌ای که خانواده دختر اعلام میکنه چه ارتباطی داره به میزان پس‌انداز دختر و خانوادش؟!!! با این طرز تفکر اشتباه تو اگه مهریه دختری ۱۴ سکه باشه یعنی پس‌اندازش ۱۵ میلیونه؟؟!!!! پس‌انداز و مهریه هیچ ربطی به هم نداره دختر گلم. مهریه بر اساس زیبایی و نجابت و شخصیت و تحصیلات و موقعیت اجتماعی دختر مشخص میشه. انشاالله خودت در آینده تجربه میکنی و میفهمی که بله برون تو ازدواجای سنتی به چه صورته. اما من خودم تو نظرم گفته بودم که این عقیده خانوادمه و من خودم به شخصه اهمیت چندانی برای میزان بالای مهریه قائل نیستم. البته ازدواج هیچوقت اولویتِ زندگیِ من نبوده و نیست. من از دوران دبیرستان خواستگار داشتم یعنی حتی قبل از اینکه دیپلم بگیرم . بعد از اون هم همیشه خواستگارای خوب و زیادی داشتم.تو فامیل و اقوام.تو دوست و اشنا و همسایه‌ها.تو دانشگاه.تو محل کارم. و الان هم با وجود اینکه حدودا ۳۰ سالمه تعداد خواستگارام حتی از قبل هم بیشتر شده و کسانی که میان خواستگاریم روز به روز بهتر از قبل میشن. یعنی هم کمیت افزایش پیدا کرده و هم کیفیت. چون خود من هم دائما در زندگیم در حال پیشرفت هستم. در همه ابعاد زندگیم.هم معنوی و هم مادی(از نظر سطح تحصیلات و وضعیت شغلی و غیره). خواستگارا هم روز به روز بهتر میشن. در ضمن بسیار زیبا و خوش‌اندام هستم و چون سنم از چیزی که هست کمتر به نظر میاد ، اکثر خواستگارام همسن خودم یا حتی کوچکتر از خودم هستن. یا دیگه نهایتا ۱ یا ۲ سال ازم بزرگترن. ولی من موقعی ازدواج میکنم که تشخیص بدم اون خواستگار ، واقعا برای من مناسبه و واقعا بتونه منو به خودش جذب کنه. در غیر اینصورت هیچ عجله‌ای برای ازدواج ندارم. اگر دختری موفق و زیبا باشه و خانواده محترمی داشته باشه همیشه خواستگارای خوبی خواهد داشت حتی اگه ۴۰ یا ۵۰ سالش باشه. من این رو در بین همکارام و دخترای فامیلمون ، بارها به چشم خودم دیدم.

در مورد اینکه خانواده من در مورد ازدواجم سخت‌گیرن باهات موافقم. در مورد زیاد بودن مهریه ۱۰۰۰ سکه‌ای هم باهات موافقم. البته تو رسم و رسومات ما رو نمیدونی و بدون آگاهی حرف میزنی. ولی میزان مهریه‌ای که خانواده دختر اعلام میکنه چه ارتباطی داره به میزان پس‌انداز دختر و خانوادش؟!!! با این طرز تفکر اشتباه تو اگه مهریه دختری ۱۴ سکه باشه یعنی پس‌اندازش ۱۵ میلیونه؟؟!!!! پس‌انداز و مهریه هیچ ربطی به هم نداره دختر گلم. مهریه بر اساس زیبایی و نجابت و شخصیت و تحصیلات و موقعیت اجتماعی دختر مشخص میشه. انشاالله خودت در آینده تجربه میکنی و میفهمی که بله برون تو ازدواجای سنتی به چه صورته. اما من خودم تو نظرم گفته بودم که این عقیده خانوادمه و من خودم به شخصه اهمیت چندانی برای میزان بالای مهریه قائل نیستم. البته ازدواج هیچوقت اولویتِ زندگیِ من نبوده و نیست. من از دوران دبیرستان خواستگار داشتم یعنی حتی قبل از اینکه دیپلم بگیرم . بعد از اون هم همیشه خواستگارای خوب و زیادی داشتم.تو فامیل و اقوام.تو دوست و اشنا و همسایه‌ها.تو دانشگاه.تو محل کارم. و الان هم با وجود اینکه حدودا ۳۰ سالمه تعداد خواستگارام حتی از قبل هم بیشتر شده و کسانی که میان خواستگاریم روز به روز بهتر از قبل میشن. یعنی هم کمیت افزایش پیدا کرده و هم کیفیت. چون خود من هم دائما در زندگیم در حال پیشرفت هستم. در همه ابعاد زندگیم.هم معنوی و هم مادی(از نظر سطح تحصیلات و وضعیت شغلی و غیره). خواستگارا هم روز به روز بهتر میشن. در ضمن بسیار زیبا و خوش‌اندام هستم و چون سنم از چیزی که هست کمتر به نظر میاد ، اکثر خواستگارام همسن خودم یا حتی کوچکتر از خودم هستن. یا دیگه نهایتا ۱ یا ۲ سال ازم بزرگترن. ولی من موقعی ازدواج میکنم که تشخیص بدم اون خواستگار ، واقعا برای من مناسبه و واقعا بتونه منو به خودش جذب کنه. در غیر اینصورت هیچ عجله‌ای برای ازدواج ندارم. اگر دختری موفق و زیبا باشه و خانواده محترمی داشته باشه همیشه خواستگارای خوبی خواهد داشت حتی اگه ۴۰ یا ۵۰ سالش باشه. من این رو در بین همکارام و دخترای فامیلمون ، بارها به چشم خودم دیدم.

کی میگه که جواب رد به خواستگار تقاص داره؟ خب قصد ازدواج نداشتی دیگه. برای چی الکی فکر خودتو ناراحت میکنی؟ کی گفته اگه کسی میاد خواستگاری حتما باید قبولش کرد؟ زور که نیست. یه وقت آدم آمادگی نداره. یه وقت میخواد درس بخونه. یه وقت ممکنه اصلا طرفو نپسندی.خوشت نیاد ازش. اگه قرار بود هر کی میره خواستگاری اوکی بشه که دیگه همه دخترا مجبور بودن به اولین خواستگار بله بگن.که البته غیرممکنه.پس اصلا داستان تقاص یه حرف بچه‌گونه هستش. اما ازدواج بستگی به قسمت آدم داره.به اینکه خدا برای آدم چی میخواد.به سرنوشت و تقدیر. ربطی به تعداد خواستگار نداره. مثلا من خودم خواستگارای زیادی داشتم و دارم.ولی هیچ کدوم قسمت نشده.اونایی که من میپسندم رو پدرمادرم رد میکنن. اونایی که پدرمادرم میپسندن ، موردِ پسند من نیستن.علتش هم اینه که معیارهای من با معیارهای پدرمادرم فرق میکنه. اون خواستگارایی هم که بیشتر پیش میرفت و به مرحله بله‌برون میرسید چون خانوادم مهریه رو زیاد میگفتن در مرحله بله‌برون به هم میخورد. چون خانواده من مهریه زیر ۱۰۰۰ سکه رو قبول نمیکنن (البته من خودم اگه یه روز در آینده واقعا کسی رو بپسندم مهریه برام مهم نیست که چقدر باشه اما تا الان هیچ وقت سعی نکردم خانوادم رو متقاعد کنم چون هیچ کدوم از خواستگارام واقعا نتونسته به حدی جذبم کنه که ارزش داشته باشه به خاطرش جلوی خانوادم جبهه مخالف بگیرم) ولی هیچ وقت حتی به ذهنم خطور نمیکنه که جواب رد دادن به خواستگار تقاص داشته باشه.چون واقعا خنده‌داره این حرف. مطمئن باش اگه پسری قسمت تو باشه و خدا بخواد که باهاش ازدواج کنی همه چی جور میشه. در ضمن شما نباید هرکسی میخواد بیاد خواستگاری رو به خونتون راه بدید. مثلا اگه در هفته ۵ نفر برای خواستگاری به منزلتون زنگ میزنن، مادرت باید از بین اونها ۲ مورد رو که بهترن گلچین کنه و فقط به اونها اجازه بدین که بیان منزلتون برای خواستگاری حضوری (البته اعداد رو مثالی در نظر بگیر چون ممکنه بیشتر یا کمتر بشه). جوری که تعداد خواستگارا کمتر بشه و تصمیم‌گیری راحتتر باشه. یعنی اونایی که بهترن گلچین کنین. در مورد مهریه هم باید با خانوادت از قبل هماهنگ باشی.خصوصا اگه موردی رو پسندیده بودی حتما قبل از بله‌برون با خانوادت مهریه رو هماهنگ کن چون اگه بالای ۱۰۰۰ تا باشه معمولا به هم میخوره. ولی در نهایت اگه پسری واقعا تو رو بخواد حتی اگه قبلا بهش جواب رد داده باشی دوباره بازم میاد خواستگاری.بعد از چند ماه یا حتی بعد از چند سال(اگه هنوز مجرد باشه) تا حالا چند بار اینجوری شده برای من. مثلا یکی از خواستگارام که سر مهریه به هم خورده بود بعد از یک سال دوباره مامانش زنگ زد که مجددا بیان ولی دیگه بابام اجازه نداد دوباره بیان. یا مثلا یکی دیگه از خواستگارام که سر مسائل اعتقادی و فرهنگی بهش جواب رد داده بودم بعد از ۳ سال مامانش دوباره زنگ زد که بیان خواستگاری مجدد که البته من خودم گفتم نه. بعضی از خواستگارا هم وقتی بهشون جواب رد میدی ۲ ماه بعد یا ۳ ماه بعد یا ۶ ماه بعد مامانشون زنگ میزنه و اصرار میکنه که دوباره بیان. پس میبینی که پسرا هم به راحتی نمیتونن از کسی جواب مثبت بگیرن و بعد از چند ماه یا حتی چند سال همچنان دنبال یه دختر خوب میگردن و هنوز ازدواج نکردن. حتی یه خواستگار داشتم اون موقع که تازه دانشگاه قبول شده بودم که بابام ردش کرد.بعد از ۵ سال مامانش زنگ زد گفت پسرم از موقعی که دختر شمارو دیده دیگه هیچ دختری رو نمیپسنده اجازه بدین دوباره بیایم خواستگاری.ولی بابام گفت نمیشه. خلاصه اینکه اصلا خودتو ناراحت نکن. به خدا توکل کن. انشاالله هرچی خیر و صلاحته همون برات اتفاق بیفته.

در مورد اینکه خانواده من در مورد ازدواجم سخت‌گیرن باهات موافقم. در مورد زیاد بودن مهریه ۱۰۰۰ سکه‌ای هم باهات موافقم. البته تو رسم و رسومات ما رو نمیدونی و بدون آگاهی حرف میزنی. ولی میزان مهریه‌ای که خانواده دختر اعلام میکنه چه ارتباطی داره به میزان پس‌انداز دختر و خانوادش؟!!! با این طرز تفکر اشتباه تو اگه مهریه دختری ۱۴ سکه باشه یعنی پس‌اندازش ۱۵ میلیونه؟؟!!!! پس‌انداز و مهریه هیچ ربطی به هم نداره دختر گلم. مهریه بر اساس زیبایی و نجابت و شخصیت و تحصیلات و موقعیت اجتماعی دختر مشخص میشه. انشاالله خودت در آینده تجربه میکنی و میفهمی که بله برون تو ازدواجای سنتی به چه صورته. اما من خودم تو نظرم گفته بودم که این عقیده خانوادمه و من خودم به شخصه اهمیت چندانی برای میزان بالای مهریه قائل نیستم. البته ازدواج هیچوقت اولویتِ زندگیِ من نبوده و نیست. من از دوران دبیرستان خواستگار داشتم یعنی حتی قبل از اینکه دیپلم بگیرم . بعد از اون هم همیشه خواستگارای خوب و زیادی داشتم.تو فامیل و اقوام.تو دوست و اشنا و همسایه‌ها.تو دانشگاه.تو محل کارم. و الان هم با وجود اینکه حدودا ۳۰ سالمه تعداد خواستگارام حتی از قبل هم بیشتر شده و کسانی که میان خواستگاریم روز به روز بهتر از قبل میشن. یعنی هم کمیت افزایش پیدا کرده و هم کیفیت. چون خود من هم دائما در زندگیم در حال پیشرفت هستم. در همه ابعاد زندگیم.هم معنوی و هم مادی(از نظر سطح تحصیلات و وضعیت شغلی و غیره). خواستگارا هم روز به روز بهتر میشن. در ضمن بسیار زیبا و خوش‌اندام هستم و چون سنم از چیزی که هست کمتر به نظر میاد ، اکثر خواستگارام همسن خودم یا حتی کوچکتر از خودم هستن. یا دیگه نهایتا ۱ یا ۲ سال ازم بزرگترن. ولی من موقعی ازدواج میکنم که تشخیص بدم اون خواستگار ، واقعا برای من مناسبه و واقعا بتونه منو به خودش جذب کنه. در غیر اینصورت هیچ عجله‌ای برای ازدواج ندارم. اگر دختری موفق و زیبا باشه و خانواده محترمی داشته باشه همیشه خواستگارای خوبی خواهد داشت حتی اگه ۴۰ یا ۵۰ سالش باشه. من این رو در بین همکارام و دخترای فامیلمون ، بارها به چشم خودم دیدم.

ما رسم نداریم که تا قبل از بله‌برون دختر و پسر با هم در مورد مهریه حرف بزنن. چون این کار توهین به بزرگترای هر دو خانواده محسوب میشه. تو مجلس بله‌برون ، بزرگترای دختر و پسر دور هم میشینن و مهریه رو مشخص میکنن. در ضمن فاصله بین اولین جلسه خواستگاری و بله برون حداکثر یک ماه و نیم طول میکشه. آیا این مدت انقدر زیاده که دختری به خاطرش تقاص پس بده؟؟؟!!!! به هرحال هرکسی طاووس خواهد جور هندوستان کشد. یعنی یه پسر حتی حاضر نیست یک ماه از وقتشو برای به دست آوردن یه همسر خوب صرف کنه؟؟؟؟ خیلی جالبه که بدونِ دونستنِ رسم و رسومات آدمها درباره مسئول بودنشون و تقاص پس دادنشون قضاوت میکنید و حتی حکم هم صادر میکنید. رسم فامیل ما به این صورته که جلسه اول، خواستگاری رسمی انجام میشه. در جلسه دوم و سومِ خواستگاری، دختر و پسر با هم صحبت میکنن تا کمی با هم آشنا بشن. اگر تا این مرحله همه چی اوکی باشه، مادر پسر با مادر دختر تماس میگیره که نظرشون رو بپرسه و مادر دختر هم اگر اوکی باشن نظر مثبتشون رو به مادر پسر اعلام میکنه. و بعدش هم یکبار خانواده عروس به خونه خانواده داماد دعوت میشن. در طول این مدت (از اولین تماس مادر پسر برای خواستگاری تا قبل از بله‌برون) تحقیقات ضروری هم انجام میشه. در نهایت اگه همه این مراحل اوکی پیش بره، بله برون انجام میشه. کل این مراحل در طولانی‌ترین حالت ممکن ، یک ماه و نیم طول میکشه. اگر در بله‌برون به تفاهم برسن، در مرحله بعدی مراسم شیرینی‌خوران انجام میشه که یه انگشتر ، دستِ دختر میکنن که بهش میگیم انگشترِ نشان. بعدش دختر و پسر میتونن با هم دو سه جلسه بیرون برن و صحبت کنن که بیشتر آشنا بشن. و بعد از اون هم مراسم نامزدی انجام میشه و حلقه‌های نامزدی ردوبدل میشه.

شاید خدا می خواد بهتون بفهمونه که ازدواج کردن به تعداد زیاد خواستگار نیست. یعنی شاید خدا می خواهد بفهماند که این من خدا هستم که ازدواج را روزی میکنم و من برای ازدواج دادن نیاز به شریک ندارم و این من خدا هستم که قسمت می کنم نه تعداد زیاد خواستگار ها...  پس باید از خود خدا بدون شریک کردن چیزی بخواهیم...

سلام دوستان من سوال کننده هستم. خیلی ممنون از تک تک نظراتتون. ان شالله که به ارزوهای قشنگتون برسید.  من تمام خاستگارانم به صورت سنتی هست یعنی جلسه اول مادرشون میان و میپسندن و بعد جلسه بعدی پسرشون میاد. به صورت کلی خاستکارهای من موردای خوبی بودن ولی ما همیشه پشت تلفن رد نمیکنیم و با احترام اجازه میدیم بیان و بعد نظرمون رو میگیم. راستش نمیدونم چجوری زیاد شده ولی معرف میفرستن و اینکه خب من دعا و توکل زیاد میکنم. الان مدتیه واقعا نمیدونم چه دلیلی داره جلسات خاستگاری جلو نمیره و من مدام با انواع و اقسام خانوارا سر و کار دارم. البته بعضی هاش مثلا اولین بارشون بود خاستگاری اومده بودن و به قول دوستان میرن جاهای دیگه رو هم امتحان کنن. ولی دیگه حتما قسما نیست. من دوستان مغرور نیستم و تا الان فقط تو این سایته گفتم خاستگار زیاد دارم وگرنه هیچ کسی نمیدونه. ولی گاهی از این همه رفت و امد ها دلم میگیره. نمیدونم دنبال ظواهر هستن و یا دنبال دختر خوب. گرچه من خیلی دعا میکنم که خوشبخت بشن...

اولا دور از جون همه ی ماها تحصیل کرده مثه سگ نیست بعدشم شما میتونید بعد لیسانس و سربازی یه کارخوب دست و پا کنید و سریع ازدواج کنید که حداکثر میشه ۲۶ سالتون یه دختر ۲۳ ساله هم مناسبتون میشه پس خودتون نمیخواید

عزیزم من مدرک دکتری دارم و مدرس دانشگاه هستم. در یکی از بهترین دانشگاهای دولتی تهران درس خوندم و الان هم هیئت علمی یکی از بهترین دانشگاها هستم. پدرم بازاری هستن. و من حتی خونه و ماشین هم به نام خودم دارم.حقوق و درامد خوبی دارم. و پس‌انداز خوبی در بانک دارم. از نظر ظاهری همه میگن مثل یه دختر ۲۲ یا ۲۳ ساله هستم. و همه میگن که زیبا هستم و البته بسیار خوش‌اندام هستم چون به صورت حرفه‌ای شنا میکنم.دوره دانشجویی عضو تیم شنای دانشگاه بودم. البته مثل شما دنبال کلاس گذاشتن جلوی بقیه نیستم. چون حرفشون اصلا برام اهمیتی نداره. منظورت از مرتب بیرون رفتن چیه؟ مگه قراره به جز دانشگاه و محل کارت جای دیگری هم بری؟؟؟!!!! یعنی محل کارت رو مرتب نمیری؟؟!!! شاید شما به خاطر بچه‌دار شدن ازدواج میکنید. ولی بچه داشتن، لزوما اولویت همه آدمها نیست. در ضمن تا به حال هیچ خواستگاری از ازدواج با من منصرف نشده و همیشه ما بودیم که جواب رد دادیم. به جز اون مواردی که سر مهریه به هم خورده. شاید برای تو مهم باشه که حتما ازدواج کنی تا جایی که حتی به واسطه متوسل میشی، ولی من برام خیلی مهم نیست. اگه خدا بخواد و قسمت باشه ازدواج میکنم.اگه خواستِ خدا نباشه هم اصلا ازدواج نمیکنم. چون خداروشکر از زندگیم راضی هستم و هیچ کمبودی ندارم. انشاالله خوشبخت باشی و به آرزوت برسی عزیزم. راستی شما اگه کارمند دولت هستی چجوری همزمان دانشجو هم هستی؟ چون این کار قانونی نیست اگه دانشجوی دانشگاه دولتی روزانه باشی.

یه کار خوب حتما حقوقش خوب باشه اونم با لیسانس خوب این فقز با یه پارتی خوب قابل انجام الان فوق لیسانس و دکترا اونم از دانشگاه یا پیام نور دولتیش بیکارن یا کار با حقوق ناچیز دارن که اگه شانس بیارن همون35 و 40میشه اونموقع واقعا حسش نیست واسه ازدواج یعنی نمیصرفه پرش رفته و کمش مونده تازه با این دخترای امروزی

خانم این چیزی که شما گفتی کلا سبک ازدواج سنتیه تقریبا همه هم می دوننش  ولی 1000 تا سکه کاملا یه چیز غیر مرسومه معلومه که طرف قبول نمی کنه دیوانه نیس که بنابراین اگه بدونه مهریه مد نظر شما انقدر اصلا اهمیتی نمی ده که شما کی هستی چون در هر صورت شما هر کسی که باشی اینو نمی پذیره بنابراین کاملا داری وقتشو هدر می دی همسر خوب هم همسر بادرک شعوره نه همسر با 1000 تا سکه از اول بگو طرف بدونه با کی طرفه  یه توصیه برادرانه هم می کنم خانم سن 40 سال 50 سال سن مامان بزرگ بابابزرگ شدن نه ازدواج من که متولد بهمن 65 ام ازدواج و پدر شدنم دیر شده پسرام فرصتشون بیشتره بعد شما می گی تا اون موقع خواستگار داری حالت خوبه؟بچه  نمی خوای ؟ اون بچه ام گناه داره که بخواد اختلاف سنیش با مامان باباش انقدر زیاد باشه تازه از هر سه تا ازدواج یکی مشکل بارداری پیدا می کنه باید فرصت باشه برای این مسائلم  رویا پردازیهای کودکانه تونو اگه تمام نکنید مجبورید یه عذاب همیشگی داشته باشید باور کن من تا دلت بخواد همکار سن بالای ازدواج نکرده دارم همه بشدت موفقن سفر خارج و پول و کار همه چیشونم به راهه ولی ازدواج درونیه ضرورت داره برا ادم برا خانما این فوق العاده اهمیتش بیشتر چیزی هم دارم می بینم چه ماها بخوایم چه نخوایم پسرا دنبال زن سن کم می گردن من اکثر دوستام با دانشجوهاشون ازدواج کردن همه هم دانشجو سال اول دوم بودن مثلا 5 6 سال قبل خیلی مرسوم بود همه زن با تحصیلات بالا بخوان بخوان همکار شن الان کاملا جو عوض شده موضع نگیر نسبت به حرفام من اگه خواهرم  حرفای تو رو بهم می زد عین این حرفا رو بهش می زدم حالا خود دانی  خانم سوال کننده در مورد تقاص پس دادن اگه طرف بازی بدی ولی از اولش اصلا قصد ازدواج نداشته باشی خوب اره وقتی ادم نمی خواد ازدواج کنه چرا مردم ازاری کنه می گه مامان جان باباجان من نمی خوام ازدواج کنم خواستگار راه ندید اگه پشت تلفن ردشون کنیدم مشکلی نیس ولی اینکه بگید بیان در حالی که اصلا قرار نیس بررسیشون کنید خوب مردم ازاریه شما دخترا خودتون خوشتون میاد پسری که علاقه به ازدواج نداره هی بیاد خواستگاریتون بدون هیچ دلیلی بگه نه نمی دونم چرا شما دخترا فک می کنید مردا پلاستکین   اما الان به رفتار خودتون و خانواده توون توجه کنید و به معیارهاتون شاید خیلی از بالا نگاه می کنید شاید انعطاف در معیارتون نمی بینین یا البته این برا من خیلی مهم بود شاید خیلی ارایش می کنید اینو از دوستام سهچهار باری شنیدم که خوشایندشون نبود این میزان ارایش برا خواستگاری حتی یکیشون اصلا مذهبی نیس  ولی خودتو اذیت نکن برای این موضوع فقط سعی کن رو رفتارت متمرکز بش

یه کار خوب حتما حقوقش خوب باشه اونم با لیسانس خوب این فقز با یه پارتی خوب قابل انجام الان فوق لیسانس و دکترا اونم از دانشگاه یا پیام نور دولتیش بیکارن یا کار با حقوق ناچیز دارن که اگه شانس بیارن همون35 و 40میشه اونموقع واقعا حسش نیست واسه ازدواج یعنی نمیصرفه پرش رفته و کمش مونده تازه با این دخترای امروزی

خانم این چیزی که شما گفتی کلا سبک ازدواج سنتیه تقریبا همه هم می دوننش  ولی 1000 تا سکه کاملا یه چیز غیر مرسومه معلومه که طرف قبول نمی کنه دیوانه نیس که بنابراین اگه بدونه مهریه مد نظر شما انقدر اصلا اهمیتی نمی ده که شما کی هستی چون در هر صورت شما هر کسی که باشی اینو نمی پذیره بنابراین کاملا داری وقتشو هدر می دی همسر خوب هم همسر بادرک شعوره نه همسر با 1000 تا سکه از اول بگو طرف بدونه با کی طرفه  یه توصیه برادرانه هم می کنم خانم سن 40 سال 50 سال سن مامان بزرگ بابابزرگ شدن نه ازدواج من که متولد بهمن 65 ام ازدواج و پدر شدنم دیر شده پسرام فرصتشون بیشتره بعد شما می گی تا اون موقع خواستگار داری حالت خوبه؟بچه  نمی خوای ؟ اون بچه ام گناه داره که بخواد اختلاف سنیش با مامان باباش انقدر زیاد باشه تازه از هر سه تا ازدواج یکی مشکل بارداری پیدا می کنه باید فرصت باشه برای این مسائلم  رویا پردازیهای کودکانه تونو اگه تمام نکنید مجبورید یه عذاب همیشگی داشته باشید باور کن من تا دلت بخواد همکار سن بالای ازدواج نکرده دارم همه بشدت موفقن سفر خارج و پول و کار همه چیشونم به راهه ولی ازدواج درونیه ضرورت داره برا ادم برا خانما این فوق العاده اهمیتش بیشتر چیزی هم دارم می بینم چه ماها بخوایم چه نخوایم پسرا دنبال زن سن کم می گردن من اکثر دوستام با دانشجوهاشون ازدواج کردن همه هم دانشجو سال اول دوم بودن مثلا 5 6 سال قبل خیلی مرسوم بود همه زن با تحصیلات بالا بخوان بخوان همکار شن الان کاملا جو عوض شده موضع نگیر نسبت به حرفام من اگه خواهرم  حرفای تو رو بهم می زد عین این حرفا رو بهش می زدم حالا خود دانی  خانم سوال کننده در مورد تقاص پس دادن اگه طرف بازی بدی ولی از اولش اصلا قصد ازدواج نداشته باشی خوب اره وقتی ادم نمی خواد ازدواج کنه چرا مردم ازاری کنه می گه مامان جان باباجان من نمی خوام ازدواج کنم خواستگار راه ندید اگه پشت تلفن ردشون کنیدم مشکلی نیس ولی اینکه بگید بیان در حالی که اصلا قرار نیس بررسیشون کنید خوب مردم ازاریه شما دخترا خودتون خوشتون میاد پسری که علاقه به ازدواج نداره هی بیاد خواستگاریتون بدون هیچ دلیلی بگه نه نمی دونم چرا شما دخترا فک می کنید مردا پلاستکین   اما الان به رفتار خودتون و خانواده توون توجه کنید و به معیارهاتون شاید خیلی از بالا نگاه می کنید شاید انعطاف در معیارتون نمی بینین یا البته این برا من خیلی مهم بود شاید خیلی ارایش می کنید اینو از دوستام سهچهار باری شنیدم که خوشایندشون نبود این میزان ارایش برا خواستگاری حتی یکیشون اصلا مذهبی نیس  ولی خودتو اذیت نکن برای این موضوع فقط سعی کن رو رفتارت متمرکز بش

عباس آقا عذرخواهی میکنم! کامنت قبلی من اشتباها روی کامنت شما رپلای شده. اشتباها پاسخمو برای نویسنده پست، روی کامنت شما نوشتم

من خیلیارو میبینم با لیسانس کارمند بانکن یا جاهای دیگه یا خودشون مثلا شرکت وارداتی دوربین مدار بسته و ... زدن وضعشونم متوسط به بالاست  من اگه ازدواج نکردم درسته دنبال آدم کاملی بودم ولی آدمی تو رنج متوسط تو همه زمینه ها واقعا درست پاپیش نزاشته اکثرا میخوان اول خودشون آشنا بشن که من ن حوصله دارم ن اعتماد میکنم  به نظرم ازدواج تصمیم و توکل و قسمته

دلت خوشه ها کارمند بانک که بالای 90 درصد پارتیه کار ازاد هم سرمایه میخواهد هم ریسکی با این مافیای بازار .شما خودتم با پارتی رفتی سرکار سختی های بیکاری نچشیدی . الان حقوق هایی که میدن فقط کفاف زنده بودن میکنه . من خودم ارشد مهندسی از دانشگاه دولتی تهران دارم ولی الان حقوقم 1600 هست تو تهران .معلومه من نمیتونم تشکیل زندگی بدم واسه همین الان که 30 سالمه دیگه بریدم و اجبارا مجردم .برای کدوم دختری اخلاق و پاکی مهمه اول از همه میگن چقدر پول داری . خود شما تو پستتون نگفتید از 100 نفر 90 تا رو ندیده رد کردید . اکثر خانم ها یا خانواده هاشون مثل شما سخت گیرن

به ترگل ورگل خانوم اصن کاری به بحث تو و اون خانومه ندارم.هر چیه به من مربوط نیس. اما اون خانومه گفته بود تحصیل همزمان دانشجوی دکتری که شاغل در اداره دولتیه قانونی نیس. کنجکاو شدم رفتم چن تا سایتو دیدم. خداییش درست گفته بود.این لینکو نگا کن http://rc.majlis.ir/fa/law/show/92346 متن قانونش اینه "از تاریخ تصویب این قانون اشتغال و ادامه به تحصیل کارگزاران شاغل در جمهوری اسلامی ایران اعم از قوه مجریه، قوه مقننه و قوه قضائیه و نهادهای انقلاب اسلامی و شرکتهای تابعه دولت و کلیه مؤسساتی که به نحوی از بودجه عمومی کشور استفاده می‌نمایند در ساعات اداری روزهای کاری هفته در داخل و خارج کشور ممنوع می‌باشد و متخلفین به انفصال موقت از خدمت از یکسال تا سه سال محکوم می‌شوند." تو که میگی روزانه میخونی.روزانه تمام وقت محسوب میشه.اگه روزانه‌ای طبیعتا کلاسات در ساعات اداری روزای کاری تشکیل میشه.چه دو روز در هفته باشه چه ۵ روز در هفته.چه ۳ ترم باشه چه ۸ ترم. تو داری خلاف قانون عمل میکنی

واقعا درک میکنم و انقدر مشکلات جوونا زیاده آدم دیوونه میشه بخواد فکر کنه ولی اگه سعی کنید بازم میشه  به نظرم بعد لیسانس بچسبید به راه انداختن یه کاری یا یه حرفه ی مطمئن یاد بگیرید در کنار کار مرتبط با اون و با یه دختر همسطح خودتونم ازدواج کنید یکی از علتایی که دوست دارم شاغل باشم به خاطر خرید حداقل لباس و وسایلی هستش که وظیفه ای رو دوش مرد نمیدونم ایشالا اوضاع تحریما درست بشه و مشکلات دیگه هم رفع بشه آمین

خوب عرض کنم که من فوق لیسانس دارم از دانشگاه دولتی و روزانه اما کاری پیدا نشده البته لیسانس داریم از دانشگاه ازاد  که در وزارت صنعت و کشور استخدام شدن با حقوق بالا پس الان ازدواج واسه کسی که مثل شما پول بابا و پارتی داره امکانپذیره نه امثال ما و وقتی یک کسی که پدرش وضع مالی خوبی داره از موفقیتهاش میگه من به خنده وا میداره شما کار خاصی نکردین با ساپورت مالی پدرتون یه  تحصیلی کردین و حالا پز روشن فکریم میدن اگه از خانواده با بنیه ضعیف مالی بودین و موفق شدین میتونین درباره جامعه سخن بگین حوب شمام چون هم پول و پارتی داشتین حرفتو درباره جامعه از فهم ناصحیح شکل میگیره شاید از نظر علمی به قول خودتون بالا باشین اما از نظر فهم جامعه تقریبا صفرین چون کسی مشکلات نود 80درصد جامعه ایران میفهمه که خودش درد کشیده باشه کار بانک و بیرونم یا پارتی میخواد یا پول بابا و .لطفا درباره چیزی که تا حالا حس نکردین صحبت نکنین. این حرفها رو زدم تا بعضی از دوستان ارام بگیرن با حرفهای بچه گانه شما ناراحت شدن وگرنه واسه من که این مسئله حل شدست چون هیچوقت قشر مرفه درد جامعه رو نمیدونه و نمیفهمه و متاسفانه راس کار حکومت هام قرار میگیره

به ترگل ورگل خانوم اصن کاری به بحث تو و اون خانومه ندارم.هر چیه به من مربوط نیس. اما اون خانومه گفته بود تحصیل همزمان دانشجوی دکتری که شاغل در اداره دولتیه قانونی نیس. کنجکاو شدم رفتم چن تا سایتو دیدم. خداییش درست گفته بود.این لینکو نگا کن http://rc.majlis.ir/fa/law/show/92346 متن قانونش اینه "از تاریخ تصویب این قانون اشتغال و ادامه به تحصیل کارگزاران شاغل در جمهوری اسلامی ایران اعم از قوه مجریه، قوه مقننه و قوه قضائیه و نهادهای انقلاب اسلامی و شرکتهای تابعه دولت و کلیه مؤسساتی که به نحوی از بودجه عمومی کشور استفاده می‌نمایند در ساعات اداری روزهای کاری هفته در داخل و خارج کشور ممنوع می‌باشد و متخلفین به انفصال موقت از خدمت از یکسال تا سه سال محکوم می‌شوند." تو که میگی روزانه میخونی.روزانه تمام وقت محسوب میشه.اگه روزانه‌ای طبیعتا کلاسات در ساعات اداری روزای کاری تشکیل میشه.چه دو روز در هفته باشه چه ۵ روز در هفته.چه ۳ ترم باشه چه ۸ ترم. تو داری خلاف قانون عمل میکنی

به ترگل‌ ورگل خانوم اون چیزی که تو بهش میگی تز یا بهش میگی پایان نامه، برای مقطع ارشد بهش میگن تز یا پایان نامه. برای مقطع دکتری بهش میگن رساله.

به ترگل‌ ورگل خانوم اون چیزی که تو بهش میگی تز یا بهش میگی پایان نامه، برای مقطع ارشد بهش میگن تز یا پایان نامه. برای مقطع دکتری بهش میگن رساله.

به ترگل‌ ورگل خانوم اون چیزی که تو بهش میگی تز یا بهش میگی پایان نامه، برای مقطع ارشد بهش میگن تز یا پایان نامه. برای مقطع دکتری بهش میگن رساله.

سلام  منم فکر نمیکنم مشکلی داشته باشه. یکی از اقوام ما ده سالی میشه که کارمند شرکت دولتیه. استخدامم هست . سه چهار سال پیش دکترای شهیدبهشتی قبول شد و همزمان دکاری هم میخوند الانم در مرحله دفاع تزش هست. همسرشونم همون اداره کارمند بود و فوق لیسانس دانشگاه آزاد قبول شد و تحصیلاتش در مقطع فوق رو هم به پایان رسوند. پس ظاهرا غیرقانونی نیست

قبول دارم البته منم وقتایی که پول کم دارم یا وقتی که نداشتم خییییلی غصه میخوردم شاید هر شب گریه چون پول بابا کفاف آرزوهای کوچکمم نمیداد ولی من حاضرم با یه پسر از طبقه متوسط حداقل لیسانس و جور بوزه دار ازدواج کنم ولی نییست  شاید دوست پسر داشتم خیلی بهتر میبود نمیدونم اگه قرار باشه بین کار با حقوق ثابت و درس یکی رو انتخاب کنم کار رو انتخاب میکنم وضع مالی ماهم متوسطه میلیاردر که نیستیم به نظرم فقط پزشکای حاذق و کارخونه دارا و تاجرا و ورزشکارلی حرفه ای خیلی پولدار حساب میشن بقیه اکثرا متوسطیم

به ترگل ورگل خانوم متولد نیمه دومی پس یه سال دیر رفتی مدرسه.و ۱۹ سالگی مدرسه‌ت تموم شده. رشتت مهندسیه پس ۴ سال و نیم لیسانس ۲ سال و نیم ارشد که روی هم میشه ۷ سال. کلاسای دکتریت تموم شده پس الان اگه ترم ۵ باشی یعنی سال ۳ دکتری هستی. ۷ سال کارشناسی و کارشناسی ارشد ، به اضافه ۳ سال از دکتریت ، رو هم میشه ۱۰ سال. یعنی اگه -۱۸ سالگی رفته باشی دانشگا -بین کارشناسی و کارشناسی ارشدت فاصله نبوده باشه -بین ارشد و دکتریت فاصله نبوده باشه -همرو بلافاصله و یه ضرب و پی‌در‌پی قبول شده باشی پس ۷ به اضافه ۳ میشه ۱۰ سال. ۱۸ سالگی به علاوه ۱۰ سال که میشه ۲۸ سال. تازه تو متولد نیمه دوم بودی پس چون نیمه دومی بودی ۱۹ سالگی رفتی دانشگا. پس ۱۹ به اضافه ۱۰ میشه ۲۹. پس الان باید حداقل ۲۹ سالت باشه.

دوست پسر که جای شوهر رو نمیگره اما  80درصد مردا دهه شصت که پول ندارن یکی هست میره زیر بار منت و با یه دختر پولدار ازدواج میکنه یا بعضی مثل من عزت نفسشونو حفظ میکنن که فقط فقط فقط بخاطر نداشتن پول تحقیر نشه چه از طرف دختر چه خانواده دختر  .تنهایی با عزت نفس شرف داره به تن دادن به ذلت و گفتم در سن سی به بالا که من هستم دیگر عاشق شدنم وجود نداره پس ازدواجم اتفاق نمیافته چون  دیگه اون جاذبه رو نداره.  برای دهه هفتادیا و بخصوص هشتاد به بعد با کاهش جمعیت امیدوارم اتفاق بدی که به نسل شصت (منظور اکثریتنه قشر مرفه که در همه دهه ها از زندگی لذت میبرن )نیفته .به امید آرامش نسل های بعدی  کشورم

ما برای دکتری بهش میگیم تز یا رساله ولی  پایان نامه رو برای کارشناسی وکارشناسی ارشد به کار میبردیم دیگه اشتباه میگیم به بزرگی استاد تموم بودن خودتون ببخشید

شما آدم ناامیدی هستید این که میگید عاشق شدن وجود نداره پس حتما عشق اولو تجربه کردید و میگید دیگه عاشق نمیشید بعدشم مگه ۳۰ سال که اول زندگیه چن سالتونه مگه؟ به نظرم مدتی با خودتون خلوت کنید یه بتزنگری و تغییر اساسی باید به زندگیتون بدید کلا دخترا از مرد امیدوار و با اعتماد به نفس خییییلی خوششون میاد و بالعکسش متنفرن

عزیزم شما نه مقصری  نه تقاص میدی  نه خدا انتقام میگیره  نه تقصیره پسراس  نه تقصیره دختراس نه امتحانه الهیه  نه هیچی جز اینکه جامعه همینجور شده  همه همینطور هستن دخترای عالی هستن که هنوز مجردن و همچنین پسرا  کاش گاهی میشد بیخیال شد  من برا کنکور خودمو کشتم هلاک کردم خودمو میگفتم اگر کنکور بدم قبول بشم دنیا بهشت میشه راحت میشم همش با حسرت به اونایی که قبول شدن نگاه میکردم ساله اول که قبول نشدم با خدا دعوام میشد گریه میکردن فکر میکردم دیگه همه چی تموم شده ساله دوم قبول شدم رفتم دانشگاه  برا ازدواج همش نگران بودم میگفتم اگر ازدواج کنم راحت میشم و دنیا بهشت میشه دوبار تا نامزدی پیش رفتم بهم زدم یه بار عاشق شدم و بدجور شکسته عشقی خوردم فک میکردم دیگه آخرشه فک میکردم معجزه بشه ازدواج کنم با خدا دعوام شد دوباره ناامید شدم با حسرت به اونایی که ازدواج کردن نگاه میکردم فک میکردم دیگه ممکن نیست عاشق بشم خیلی گریه میکردم ولی عاشق شدم ازدواجم کردم عاشقشم خیلی زیاد جوری که صد در صد قبل از اون همه چی سوئ تفاهم بود  الان 8 ماهه اقدام برا بارداری کردم با حسرت به مامانا و بچه ها نگاه میکنم دیروز با خدا دعوام شد حالم اصلا خوب نیست همش گریه میکنم میدونم بازم مثله همیشه خدا جوابمو میده ولی دسته خودم نیست اینارو گفتم که بگم مثله من نباش بی خیال همه چی وقته خودش درست میشه مثله من برا خودت برا رسیدن به بهشت جهنم نساز

به ترگل ورگل فک کردی ترم ۵ بودن تو خنده داره؟؟ تو گفتی که ۳ ترم اولو تموم کردی و دیگه کلاس نداری. اگه روزانه باشی الان نمیتونی ترم ۴ باشی.چون روزانه‌ها ورودی نیمسال اول هستن. پس اگه واقعا روزانه باشی و اگه واقعا کلاسات تموم شده باشه،الان یا باید ترم ۵ باشی یا ترم ۷.یعنی سال ۳ یا سال ۴. کسانی که الان ترم ۴ یا ۶ یا ۸ هستند ورودی نیمسال دوم بودن و در نتیجه اصن روزانه نبودن و به احتمال بسیار زیاد در مرحله تکمیل ظرفیت دانشگاها قبول شدن. پس در خوشبینانه ترین حالت الان ترم ۵ هستی.البته اگه بقیه حرفات صحت داشته باشه. تو مگه رشتت مهندسی نبود؟چجوری ۶ساله تموم کردی؟ حرفای من خنده‌داره.آره.خوشحالم که خندیدی. به قول خودت "خخخخخخ"

از نظراتت اصلا خوشم نمیاد چون خودخواهی و فقط دنیا رو از دریچه کوچیک دید خودت میبینی . تو همون دختری هستی که یه پست راجع به برادرت و عروستون گذاشته بودی و تا میتونستی عروس بدبختتون رو کوبوندی اونقدر نظراتت راجع به عروستون بد بود که خیلی دلم به حال عروستون سوخت. به نظر من اول برو خودت رو اصلاح کن بعد بیا سراغ دیگران ! با این اخلاق و طرز تفکرت خیلی هم دلم به حال شوهر آیندت میسوزه! تحصیلات دکترا هم ذره ای به میزان ادب و معرفت اضافه نمیکنه. در ضمن شما قدت خیلی کوتاه هست که بعضی موقعها بهش اشاره میکنی البته اگه به قول خودت کمالاتت اجازه بده عیبهات رو مطرح کنی ولی انتظار خواستگار با قد بلند رو داری که انتظار نابجایی هست. یه کار مفت و مجانی هم گیرت اومده با پارتی که داری حالش رو میبری پس دیگه چه غم و غصه ای میخوای داشته باشی؟؟؟ حقم داری اینطور با توپ پر به دیگران حمله میکنی چون هم جیبت پر هست هم شغل به ناحق گیرت اومده ! واقعا اونایی که با پارتی جای افراد شایسته دیگه رو گرفتن به فکر اون دنیاشونم باشن هستن جوونای تحصیل کرده که دارن از بیکاری خودکشی میکنن اون وقت دخترا که هیچ احتیاجی هم به کار ندارن جاشون رو گرفتن و روز به روز پررو تر میشن 

از نظراتت اصلا خوشم نمیاد چون خودخواهی و فقط دنیا رو از دریچه کوچیک دید خودت میبینی . تو همون دختری هستی که یه پست راجع به برادرت و عروستون گذاشته بودی و تا میتونستی عروس بدبختتون رو کوبوندی اونقدر نظراتت راجع به عروستون بد بود که خیلی دلم به حال عروستون سوخت. به نظر من اول برو خودت رو اصلاح کن بعد بیا سراغ دیگران ! با این اخلاق و طرز تفکرت خیلی هم دلم به حال شوهر آیندت میسوزه! تحصیلات دکترا هم ذره ای به میزان ادب و معرفت اضافه نمیکنه. در ضمن شما قدت خیلی کوتاه هست که بعضی موقعها بهش اشاره میکنی البته اگه به قول خودت کمالاتت اجازه بده عیبهات رو مطرح کنی ولی انتظار خواستگار با قد بلند رو داری که انتظار نابجایی هست. یه کار مفت و مجانی هم گیرت اومده با پارتی که داری حالش رو میبری پس دیگه چه غم و غصه ای میخوای داشته باشی؟؟؟ حقم داری اینطور با توپ پر به دیگران حمله میکنی چون هم جیبت پر هست هم شغل به ناحق گیرت اومده ! واقعا اونایی که با پارتی جای افراد شایسته دیگه رو گرفتن به فکر اون دنیاشونم باشن هستن جوونای تحصیل کرده که دارن از بیکاری خودکشی میکنن اون وقت دخترا که هیچ احتیاجی هم به کار ندارن جاشون رو گرفتن و روز به روز پررو تر میشن 

سلام دوستان من سوال کننده هستم. خیلی ممنون از تک تک نظراتتون. ان شالله که به ارزوهای قشنگتون برسید.  من تمام خاستگارانم به صورت سنتی هست یعنی جلسه اول مادرشون میان و میپسندن و بعد جلسه بعدی پسرشون میاد. به صورت کلی خاستکارهای من موردای خوبی بودن ولی ما همیشه پشت تلفن رد نمیکنیم و با احترام اجازه میدیم بیان و بعد نظرمون رو میگیم. راستش نمیدونم چجوری زیاد شده ولی معرف میفرستن و اینکه خب من دعا و توکل زیاد میکنم. الان مدتیه واقعا نمیدونم چه دلیلی داره جلسات خاستگاری جلو نمیره و من مدام با انواع و اقسام خانوارا سر و کار دارم. البته بعضی هاش مثلا اولین بارشون بود خاستگاری اومده بودن و به قول دوستان میرن جاهای دیگه رو هم امتحان کنن. ولی دیگه حتما قسما نیست. من دوستان مغرور نیستم و تا الان فقط تو این سایته گفتم خاستگار زیاد دارم وگرنه هیچ کسی نمیدونه. ولی گاهی از این همه رفت و امد ها دلم میگیره. نمیدونم دنبال ظواهر هستن و یا دنبال دختر خوب. گرچه من خیلی دعا میکنم که خوشبخت بشن...