سلام
والا اصلا قصدم نالیدن نیستا ولی چه کنم دلمون به مولا پیر شد از بی همدمی . 26 سالم شده بابام همسن من بود 3 تا بچه داشت و چهارمی رو هم تو راه داشت . تا حالا نه کسی بهم دل بسته شده و نه روابط عشقولانه داشتم هر چی به یاد دارم به خودم قبولاندم که حق نداری مسخره بازی در اری (مثل داداشم البته ) باید قوی باشی نباید کسی رو کلافه کنی نباید برای رفع عطش خودت کسی رو گرفتار کنی نباید کسی رو عذاب بدی . بابا ما پیر شدیم اما دریغ از یه عشق و عاشقی .
عاشق شدم ولی یک طرفه بوده پدرم در اومده تا خودم رو مجاب کردم دل بی صاحاب دست برداشت ، والا دلمون گرفت همیشه حس می کنم یه حفره عمیق وسط قلبم باز شده وقتایی که دل گیر می شم حفره خیلی عمیق بنظر می رسه . هنوزم از نظر ملت مرد نشدیم .
همواره منطقی فکر می کنم همواره کار و کار می کنم مشکلات خانواده رو حل می کنم و به دل این می رسم دل اون به دست میارم هنوزم اول راهم و مشکلات خونمون تمومی نداره .
پس سهم من از زندگی کی قرار برسه کی ؟ همش بی پولی ، همش دردسر ، و چقدر ببینیم و دم نزنیم ؟
مرتبط با عاشق شدن و عاشق کردن:
مدتی هست که دلم عاشقی کردن می خواد
چه جوری پسر مورد علاقم رو عاشق خودم کنم؟
آیا عاشق شدن دخترها با پسر ها فرق دارد؟
هنوز هم کسی مثل قدیما عاشق میشه ؟
14 سالمه، 6 ماهه که عاشق یه پسر شدم
راهنمای عاشق کردن کسی که دوستش دارید
نمی دونم چطور به پسر مورد علاقم بفهمونم که عاشقشم
عاشق پسری شدم که هیچ سنخیتی باهاش ندارم
← خودسازی در پسران (۲۳۱ مطلب مشابه) ← جهت اطلاع مسئولین (۱۵ مطلب مشابه) ← جهت اطلاع پدران و مادران (۱۵۸ مطلب مشابه)
- ۵۹۱۱ بازدید توسط ۴۳۰۰ نفر
- دوشنبه ۲ اسفند ۹۵ - ۲۱:۲۰