سلام
من در یه مورد واقعا به راهنماییتون نیاز دارم. خودم دختری 24 ساله هستم که با پسری تو دانشگاه آشنا شدم و بهم قول داده که بیاد خواستگاریم. ایشون فوق اعاده بهم علاقه دارن. و گفت چون مامانش مسافرته و هم اینکه با خانوادش حرف بزنه، ازم وقت خواست و گفت حتما دیگه اواخر برج11 میاد خواستگاریم.
منم تا اون موقع باید منتظر بمونم. ولی الان یه هفته اس ، خانواده ای میخوان بیان برای آشنایی و اگه شد، بعد محرم عقد کنیم. هنوز اجازه ندادم چون خودم هم منتظر اون پسر هستم و بهش علاقه دارم اما فعلا نمیتونم به خونوادم بگم. قضیه اینه که خانوادم خیلی اصرار میکنن که بذارم این خانواده بیان خواستگاریم و میگن از همه نظر خوبه، مامانم گفته اگه قبول نکنم، دیگه باهام حرف نمیزنه.
ازم میخواد فعلا اجازه بدم که بیان برای آشنایی بیشتر و خواستگاری رسمی، بعد از محرم. اما من که نمیشه الکی بهشون بگم بیان وقتی خودم دلم پیش یکی دیگه اس . از طرفی هم اون پسری که باهام تو دانشگاه هست، همیشه اخبارمو از دختر خالم میگیره که باهامون تو یه دانشگاهه. میترسم بهش این قضیه رو بگه و پسره فکرش جای دور بره که من دارم ازدواج میکنم.
دختر خالم خیلی دهن لقه و همیشه اینکارو میکنه. مطمئنا اگه دختر خالم از این موضوع با خبر بشه، میره به اون پسر میگه و نمیدونم چی پیش میاد . اصرار خانوادم رو چکار بکنم؟ بنظرتون اگه بگوش اون پسر برسه که من خواستگار قبول کردم، دیگه منو ول میکنه؟ من میشه گفت، تصمیم گرفتم که بذارم بیان خونمون چون دیگه خستم شد از اصرار خونوادم و اگه بگم نه، میپرسن،چرا ؟ منم جوابی ندارم که بدم!!
مرتبط :
از رقبای عشقی می ترسم، اصرار زیاد فایده ای داره ؟
پسران دوست دارند با رقیب عشقی رقابت کنند ؟
اگه برادر بزرگترم در ازدواج رقیبم بشه ... !
پسر مورد علاقه خواهرم از من خواستگاری کرده
دختر مورد علاقم، ظاهرا می خواد به خواستگارش بله بگه
برای دختر مورد علاقه م خواستگار اومده
پسر عموم ازم خواستگاری کرده اما من یکی دیگه رو دوست دارم
نمی تونم ببینم عشقی که مال منه نصیب یکی دیگه بشه
← مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)
- ۳۲۲۵ بازدید توسط ۲۵۱۷ نفر
- دوشنبه ۲۶ آبان ۹۳ - ۱۵:۰۲