سلام خدمت خانواده ی برتری ها
ببخشید متن طولانیه و شاید سوالم تکراری باشه ولی هر چی گشتم مطلبی که به دردم بخوره و جواب سوالم باشه پیدا نکردم.
اول از خودم بگم که پسرم،۲۰ سالمه و توی یک خانواده پرجمعیتم. ۴ تا برادر دارم و یک خواهر که من کوچکترین عضو خانواده ام. شغلی دارم که آینده تضمینی داره و درآمد خوبی در حد ۷ میلیون در ماه تا حدود ۵ سال دیگر خواهم داشت اما الان درآمدم ۱ میلیون هست.
یه خونه ی تقریبا ۶۰ متری توی وسط تهران دارم و یه پراید دست دوم دارم. شغلم رو از طریق تحصیل پیدا کردم و خانه ام هم از مزیت های شغلمه که بهم دادن و ماشین رو با وام خودم خریدم. این ها را نوشتم که بدونید این وضعیت به کمک خانواده و پدر به وجود نیومده و باد آورده نیست و کلی براش تلاش کردم البته که کمک های معنوی خانواده خیلی تاثیر داشته.
خدا رو شکر تا این جای کار به نسبت وضع مطلوبه و تقریبا مشکلات و دغدغه های خیلی از جوون ها رو ندارم.
مشکلم و دردم اینه که مسایل جنسی من رو به گناه کشونده. از دوران ابتدایی که با اینجور مسایل آشنا شدم و بدون هیچ راهنمایی و مراقبتی افتادم توی مسیری که نباید. گناهایی که خودم وقتی بهشون فکر میکنم مو به تنم سیخ میشه...
خیلی تلاش کردم که از چنگ گناه پاک رها شم ولی خوب عملا هنوز هم گرفتارشم. تمام روشهای اینترنت و توصیه های علما و کتاب ها و غیره رو دیدم. چیزی که به ذهنم رسید برای اینکه بتونم خلاص شم از دست گناه ازدواج بود.
همین پارسال بود که دیگه خسته از گناه تمام تلاشم رو کردم که ازدواج کنم و از این وضع راحت شم. اینجا پست گذاشتم و نظراتی بهم داده شد که نه، هنوز جوونی و خامی و به بلوغ ازدواج نرسیدی و ...
رفتم با روحانی محلمون صحبت کردم ( البته از طریق اینترنت که من رو نشناسه ) و شرایطم رو گفتم و گفت قبول کن که هنوز سنت کمه و ازدواجت اگه فقط به خاطر مسایل جنسی باشه شکست میخوره.
دست آخر هم با اینکه خیلی برام سخت بود و خیلی خجالت میکشیدم دلم رو به دریا زدم و به مادرم گفتم... گفت دهنت بوی شیر میده و اووووه حالا زوده و اصلا این حرفا براتو زوده و خجالت بکش.حرفای مادرم مثل آب سردی بود که روی سرم ریخت... عصبانی و ناراحت با یک حس نفرتی گناهام بیشتر شد... نمازم کم کم قطع شد و ...
دیگه نمیدونم چیکار کنم. یکسال گذشته و من هنوز توی گناه غرقم... افسردگی و افت تحصیلی و ... هم که بماند.
چرا حقی که خدا و قانون به من داده رو نمیتونم بگیرم؟ چرا نمیتونم از راه طبیعی زندگی کنم؟ چرا جامعه فکر میکنه من هنوز مسئولیت پذیری کافی رو برای ازدواج ندارم؟ درسته من گناهکارم ولی چرا بقیه نمیذارن به راه راست بیام ؟
چیکار کنم...
← مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) ← درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه) ← تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه) ← ازدواج فرزندان (۱۸۰ مطلب مشابه) ← جهت اطلاع پدران و مادران (۱۵۸ مطلب مشابه)
- ۳۳۰۷ بازدید توسط ۲۶۱۳ نفر
- شنبه ۹ دی ۹۶ - ۱۹:۴۶