سلام

وقت بخیر. من یه دختر ۲۳ ساله ام که تازه یک ساله عقد کردم. اوایل با وجود اینکه نامزدم، پسر خالمه شناختی ازش نداشتم و خیلی تمایلی به زندگی باهاش نداشتم ولی به مرور زمان حسم عوض شد و خدا رو شکر الان به عنوان همسر اون رو پذیرفتم و با خودش مشکلی ندارم اما جدیداً مادرش برام مشکل ساز شده، چون طرز فکراش خیلی متعصبانه و بی منطقه و دوست داره حرف، حرف خودش باشه و نظر من بعنوان عروس براش اهمیتی نداره...

تا میام با نامزدم به یه ثبات عاطفی و روانی برسم، یه مشکلی پیش میاد که زندگی بهم زهر می شه... مثلاً مادرش مدام از مشکلات مالی همسرم میگه، مدام قرض و بدهی هاش رو بهم یادآوری می کنه، هی نگرانه اینه که تو چشم مردم قراره چطور زندگی کنیم، از من توقع داره اگه خونه شون هم یا کوزت باشم و یه ثانیه هم نشینم یا اگه رفتم مشغول کارهای خودم شدم از صبح تا شب باید غرغر و طعنه بشنوم و عصبی و ناامید بشم. 

من نمی خوام حرمت شکنی کنم... واسه همین وقتی دلم از رفتاراش می گیره نمی تونم به همسرم چیزی بگم... و پیش مامانم درد و دل می‌کردم 

اما جدیداً به مامانم چیزی نمیگم چون می دونم خیلی عصبی می شه ولی در کمال تعجب وقتی همسرم از مادر من ناراحته یا از رفتار مادرم با خاله م دلخوره، میاد رک و بی رو در بایستی به من میگه رفتار مامانت خوب نیست، بهش بگو فلان طور برخورد کنه و منم ناراحت می شم چون کاری از دستم برنمیاد... در صورتی که رفتارهای غیر منطقی مادر خودش به نظرش منطقی جلوه می کنه. 

من نگرانم این حواشی تاثیر زیادی تو ارتباط منو همسرم بذاره. چون قراره بعد از ازدواج تو یه سوئیت جدا کنار خانواده‌ی همسرم زندگی کنیم و من از این بابت راضی نیستم... چون نمی خوام کسی این وسط دلخور بشه. 

غیر مستقیم این قضیه رو به همسرم گفتم و گفت ان شاء الله که مشکلی پیش نمیاد... ولی می دونم مشکل ساز می شه این قضیه چون ممکنه همسرم نتونه مدیریت کنه. 

امکان جدا زندگی کردن هم وجود نداره، به نظرتون من چی کار کنم که نه از جانب همسرم به خانواده م و نه از جانب من به مادرشوهرم بی احترامی بشه؟،  من خانواده م شرایط خیلی سختی دارن و باید از نظر عاطفی حمایت شون کنم. 

فکر می‌کنم خانواده همسرم اخیراً اون احترامی رو که قبلاً در طول نامزدی بهم میذاشتن، دیگه نمیذارن. خیلی فکرم درگیره و فشار رومه... لطفاً راهنماییم کنید.


مرتبط با خانواده شوهر:

خانواده شوهرم از خونه م دزدی میکنن

خانواده شوهرم یه درگیری رو با من شروع کردند

رابطه من با خانواده شوهرم چطور باید باشه ؟

چرا نباید بدی های خانواده شوهرمون رو به شوهرمون نگیم ؟

چکار کنم که در رابطه با خانواده شوهرم پر رو باشم ؟

از خانواده شوهر جز شر چیزی ندیدم

راهنمایی در مورد زندگی مسالمت آمیز با خانواده شوهر

چرا خانواده شوهرم نمیذارن باب میل خودمون زندگی کنیم ؟

خانواده شوهرم اصلا محبت های منو نمی بینن

من از دو رویی خانواده شوهرم واقعا خسته شدم

خانواده شوهرم دوست ندارن برم خونه شون

دعا برای دور شدن از خانواده شوهر


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
ارتباط با خانواده شوهر (۶۴ مطلب مشابه)