سلام
دوستان من یه مشکلی پیدا کردم که خیلیییی رو اعصابمه ،بعضی وقتا اینقدر بابتش حرص می خورم که سر درد می گیرم .
خانواده شوهرم خوب هستند و من رابطه خوبی باهاشون دارم خدا رو شکر ،اما اونا یه اخلاقی دارن که نمی دونم علتش چیه .
"اونا دوست ندارن من برم خونشون"
چند ماه اول بعد از عقدمون شوهرم هفته ای یک روز می گفت مادرم گفته بریم اونجا. منم با کمال میل قبول می کردم.
اما بعد از یه مدت دیگه نگفت. من خودم وظیفه خودم می دونستم که برم دیدنشون. گفتم شاید اونا توقع دارن من بدون دعوت و برای ادای احترام ، خودم برم که البته حق داشتن.
این شد که هفته ای یک بار به شوهرم می گفتم مثلا من امشب میام دیدن خانوادت . اوایل می گفت باشه ولی بی میل بود. کم کم هم گفت امشب خانوادم نیستن. امشب خانوادم آمادگی ندارن. امشب کار دارن. امشب وقتش نیس. باشه برای یه فرصت مناسب و بهانه های مختلف دیگه....
جالب اینجاس بعد از یه مدت خانواده شوهرمو یه جا دیدم بهم کم محلی کردن . من وقتی دیدم اینجوریه خیلی سوختم آتیش گرفتم . خو پسر خودشون غیر مستقیم می گفت نه نیا !
بالاخره یکبار با شوهرم سر این قضیه و ناراحتی بیش از حدم صحبت کردم. بعد از کلی حرف زدن شوهرم اقرار کرد که من خیلی دوست دارم تو بیای ولی خانوادم نمیگن، من دوست دارم مادرم خودش بگه ما دلمون برای عروسمون تنگ شده یا سراغتو بگیرن و از این حرفا.
ظاهرا یه جوری هستن که از اول اینطوری راه انداختن که برای رفتن باید دعوت بشیم!!!
یعنی منو بدون دعوت خونشون راه نمیدن. چند بار هم به شوهرم گفتم که خیلی ناراحتم. آخه از خانواده خودم خجالت می کشم اونا اگه هر شب هم شوهرم بیاد با روی باز ازش استقبال می کنن ولی خانواده اون چی؟
منم تصمیم گرفتم دیگه بدون دعوت و خواهش اونا خونشون نرم. ولی توی دلم خیلی می سوزم که چرا با من این رفتارو دارن. آخه من یه عروس خیلی خوبم براشون و هیچی کم ندارم و خودشون ادعا می کنن منو دوست دارن. پس معنی رفتارشون چی می تونه باشه؟
لطفا کمکم کنید حداقل اینقدر نسوزم!!!
مرتبط:
خانواده شوهرم یه درگیری رو با من شروع کردند
رابطه من با خانواده شوهرم چطور باید باشه ؟
چرا نباید بدی های خانواده شوهرمون رو به شوهرمون نگیم ؟
چکار کنم که در رابطه با خانواده شوهرم پر رو باشم ؟
از خانواده شوهر جز شر چیزی ندیدم
راهنمایی در مورد زندگی مسالمت آمیز با خانواده شوهر
چرا خانواده شوهرم نمیذارن باب میل خودمون زندگی کنیم ؟
خانواده شوهرم اصلا محبت های منو نمی بینن
من از دو رویی خانواده شوهرم واقعا خسته شدم
دعا برای دور شدن از خانواده شوهر
مرتبط با سر زدن به والدین:
شوهرم از خانواده م فاصله میگیره
خانمم دوست داره مدام خونه ی پدرش بریم
وابستگی به خانواده پدری بعد از ازدواج
← مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه)
- ۷۵۴۸ بازدید توسط ۵۶۰۰ نفر
- دوشنبه ۳۱ فروردين ۹۴ - ۲۰:۳۲