سلام دوستان
مادر شوهرم معلم بازنشسته است و با وجود خالی بودن طبقه بالا منزل شون درخواست ما رو مبنی بر اینکه اون جا زندگی کنیم رد کردند. ما واقعا احتیاج داشتیم اون شهر باشیم به خاطر شغل شوهرم، دلیل خساست مادر شوهرم اینکه چون پدر شوهرش کمک نکرد میگه ما هم به پسرمون کمک نمی کنیم . اما شوهرم میگه موقع ازدواج پدر و مادرش پدر بزرگش به باباش زمین داده بود ، مادر شوهرم خیلی خودخواهه ، همه اش به فکر خودشه .
همیشه ی تسبیح به دست داره و پول هاش رو تو حسابش نگه داشته و به کسی نمیده، با کسی هم رفت و آمد نداره، با خیلی حرف هاش دل منو سوزوند، نمونه اش اینکه به شوهرم گفت یه دختر دیگه میگرفتی بهتر بود .
پدر شوهرم خیلی خسیسه و به کل هیچ وقت به شوهرم کمک نکرد، حتی پول بنزینی که شوهرم ده دقیقه با ماشین باباش میره جایی رو از پسرش میگیره و همیشه میگن شما باید پول بدید حتی هزینه جای پارک جایی که اون ها رفتند و ما رو دعوت کردند سوار ماشین شون بشیم ، خواهر شوهرم خیلی عصبیه ، بی خود و بی جهت همش داد میزنه و میگه باید همه رو نابود کنم ، منم تصمیم گرفتم به خاطر اینکه اعصابم بیش از خرد نشده باهاشون قهر کنم .
درسته صله رحم واجبه اما آدم هایی هستند که زخم زبان میزنند و جز شر و بدی چیزی ندارند، تبری پس چی میشه؟
مرتبط با صله رحم:
می خوام با خواهران و برادران خانمم قطع رابطه کنم؟
با بیشتر فامیل قطع ارتباط کردیم
قطع ارتباط با فامیلی که زیاد ازشون بدی دیدم اشتباهه؟
حس می کنم عامل خیلی از مشکلات من قطع صله رحمه
← مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه) ← تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه) ← روابط عروس و مادر شوهر (۴۴ مطلب مشابه) ← ارتباط با خانواده شوهر (۶۴ مطلب مشابه)
- ۱۶۱۷ بازدید توسط ۱۱۵۵ نفر
- پنجشنبه ۶ دی ۹۷ - ۱۶:۴۷