سلام دوستان گرامی
بنده دختری ۲۱ ساله هستم و دانشجو. یه مشکلی دارم میخواستم بدونم نظرتون چیه و چه کار کنم. بنده مدت هاست احساس میکنم مشکل افسردگی دارم، البته تو زندگی امروزی تقریبا هر کسی یه درصدی افسردگی داره ولی بعضی هاخیلی کمه درصدش بعضی ها بیشتر.
حداقل دو سالی میشه که به شدت خواب های ترسناک میبینم و خواب راحتی ندارم. بیشتر اوقات تو خودمم و خیلی اوقات دوست دارم گریه کنم، اما نمیتونم. به شدت احساس تنهایی میکنم، منظورم این نیست که بخوام با کسی دوست بشم و ...
ولی کلا پدر و مادرم به شدت درگیر کارن و مشغله دارن، من هم فرزند بزرگ خانواده ام و همیشه بیشترین انتظارات از من بوده. خدا رو شکر از نظر مالی مشکلی ندارم و نداریم، وضع خوبی داریم هر چند در دوران کودکی سختی هایی کشیدم.
الان به جایی رسیدم که نسبت به اکثر مسائل و اتفاقات بی تفاوتم و برام اهمیتی ندارن، حتی انگیزه م برای درس خوندن هم خیلی کم شده. با اینکه علاقه ای به صحبت های زیاد و کلا وارد گفت و گو شدن با افراد رو ندارم اما روابط اجتماعی خوبی دارم و به راحتی اگر بخوام میتونم با افراد ارتباط قوی برقرار کنم.
یه سری ویژگی های دیگه ای که دارم که دائما آزارم میدن، ننوشتم چون حق میدم حوصله خوندن نداشته باشین چون خودم حوصله مطالب طولانی رو ندارم.
حالا چکار کنم؟، برم پیش روانشناس؟، فرد مورد اطمینان و با سوادی رو نمیشناسم. در ثانی احساس میکنم در نهایت به من کمکی نخواهند کرد و ترس ارجاع به روانپزشک رو دارم.
لطفا راهنمایی کنید، ممنونم.
ان شاء الله موفق و شاد باشید
قبلا خیلی شاد و شیطون بودم، شاید افسردگی گرفتم
حس می کنم افسرده ام در حالی که قبلا خیلی شاد بودم
من چه بلایی سرم اومده ؟ واقع بین شدم یا افسرده ؟
می خوام خودم رو از افسرده شدن نجات بدم
برای حل مشکل افسردگی دقیقا باید چه کرد؟
چند نفر بهم گفتند که افسردگی دارم
دچار افسردگی شدم ، هیچ چیزی برام مفهومی نداره
احساس افسردگی میکنم وقتی سرعت گذر عمر رو میبینم
افسردگی به خاطر تنهایی و رفت و آمد نکردن با دیگران
- ۱۴۷۰ بازدید توسط ۱۰۴۳ نفر
- جمعه ۱۶ اسفند ۹۸ - ۱۷:۰۳