سلام
چهار ماهه عقد کردم. یک ماهی میشه با همسرم رابطه داریم. البته هنوز رابطه کامل نداشتیم. مشکل ما مادرمه. ..

منزل پدرم دو طبقه هست و وقت هایی که زنم رو میارم شب خونه مون باشه میریم بالا میخوابیم. خب کار به جاهای باریک میکشه و ماهم ناشی گاهی یادمون میره دستمال کاغذی رو برداریم و مادرم چند بار دیده ظاهرا و به همسرم متلک انداخته. ...

دیروز ظاهرا زنگ زده به مادر زنم ..... و امروز که رفتم دنبال زنم توی ماشین اومدم گونه ش رو ببوسم خودش رو کشید کنار گفت از مامان جونت اجازه گرفتی داری زنتو می بوسی؟! من اول عصبانی شدم گفتم از این کردارهای خاله زنکی خوشم نمیاد و اینا یه دفعه بغضش ترکید گفت می دونی من امروز جلوی مادرم چقدر خجالت کشیدم که مادرت زنگ زده گفته اینا .....

منم خیلی از این کار مادرم ناراحت و عصبانی هستم. بخصوص که چند بار هم دیدم سعی میکنه مچ ما رو بگیره. ...
مثلا بدون در زدن میاد داخل اتاقم و بارها موقع لب گرفتن مارو دیده. خب من خوشم نمیاد....

از طرفی همسرم هم افتاده روی دنده ی لج که دیگه تا عروسی باهات در حد خواهر برادری خواهم بود..... تا عروسیمونم شیش ماه مونده. ...

من چکار کنم؟ میخوام خیلی قاطع مادرم و متوجه زشتی رفتارش کنم تا دیگه تکرار نکنه. ...
چطوری این کارو کنم؟

مرتبط با سختی های دوران عقد:

تازه عقد کردم، می خوام از خانواده خانمم شکایت کنم 

از دوران عقد خیلی بدم میاد، اصلا ضرورتی داره؟

اشکالی داره در دوران عقد خلوت کنیم ؟

خانواده ی شوهر حق دارند عروس رو در دوران عقد پیش خودشون ببرن ؟

دور بودن از نامزد در دوران عقد و بعد عروسی

در چگونگی مدیریت دوران عقد راهنمایی می خوام