اول از همه سلام، CJ هستم میشناسید دیگه اکثرتون یه مسئله ای بود نظرمو جلب کرد میخواستم راجع بهش صحبت کنم فکر میکنم مفید باشه یعنی چند موضوع مرتبط.
اول راجع به دخترهای چادری بگم؛
توی سایت یه پست بود راجع به دختر های چادری که 200 اندی کامنت خورده بود که نظرات رو خوندم و خب با خودم فکر کردم که چرا بعضی ها اینقدر ساده فکر میکنن.
اکثریت بحث حول محور این بود که دخترهای چادری خوب هستن، یعنی چون چادر دارن مومن هستن، خب اولا که توی جامع ما یه سری دختر پسر هستن که پوشش همچین به قولی مثبتی ندارن مثلا میگم یه دختر ترجیح میده به جای اینکه توی تابستون زیر زل آفتاب چادر بپوشه به جاش یه مانتو نخی خنک بپوشه، سنگینی و حیاش رو هم داره، مشکلی هم نداره، خب حالا شاید بگید که آره ما چادری ها به خاطر خدا گرمای تابستون که چیزی نیست خیلی فراتر از این رو هم تحمل میکنیم قبوله، ولی من فکر میکنم خدا براش فرقی نداره تو چادر بپوشی یا مانتو، اعمالت رو میبینه چون خیلی بزرگ تر این حرف هاست.
خودم برام عجیبه چطور یه سری هنوز توی این بحث ها موندن منتهی نکته اینه که دیگه توی جامعه امروز اگه کسی یه خورده باهوش باشه به چادری ها نمیگه خوب یا بد، به کسانی که هم مانتو میپوشن همچنین، به جاش میاد از روی ظاهر قضاوت نمیکنه و میره پی حقیقت و تحقیق که این آدم با این ظاهر آیا خوبه یا بد.
و خب پسرهای ما اگه بخوان برن دنبال دختری که چادر داره، قطعا قصدشون پاکی و نجابت دختره در صورتی که دختری که خوبه چادر یا مانتو روی رفتارش تاثیری نداره و کاری که بهش اعتقاد داره و جز شخصیتش هست انجام میده.
از طرفی دیگه یک سری از آدما خب از اینکه پوشش مثبتی داشته باشند خب احساس خوبی بهشون دست نمیده، حالا از طرفی توی محیط کار و دانشگاه یا جای دیگه هم خب شاید احساس راحتی نکنند.
مثلا خود من از درون آدم با خدایی هستم، ولی از بیرون یعنی ظاهرم خیلی فرق میکنه، موهای بلند مدل دار بدون ریش شلوار جین با حالا تیشرت نه تنگ نه گشاد معمولی یا چیزی شبیه این، در صورتی که از نظر بعضی ها باید موی کوتاه ساده پیراهن ساده آستین بلند شلوار پارچه ای ریش سر پایین، نمیدونم از این تیپ ها که شخصا از آدمایی که این تیپی هستند خوشم نمیاد، حس تظاهر بهم دست میده.
حالا دخترها هم مثل همینه، بذار این جوری بگم برای خوشتیپ بودن
یا مثل طرف رو از روی اهنگی که گوش میدن قضاوت میکنن، طرف فلانی گوش بده خوبه، فلانی بده در صورتی که هیچ ربطی نداره
مسئله بعدی رو که بخوام بگم در خصوص ازدواج خانوم ها هستش و خب فکر کنم مورد حمله خانوم ها قرار بگیرم، (طوری نیست)، طبق چیزی که من دیدم دخترهایی که توی خانواده محبت کافی دیدن و با خانواده راحتن دوسش دارن و ترسی ازش ندارن و ازش ضربه ندیدن، تمایل کمتری به ازدواج در سنین پایین تر دارن، چرا؟
چون در مقایسه با کسی که توی خانواده محبت ندیدن نیاز عاطفی کمتری دارن و حالا اگه بحث ازدواج باشه باید طرف مورد نظرشون رو دوست داشته باشن، دخترهایی که موقعیت اجتماعی بالاتری دارن مثلا دکتر ها یا کسانی که دکتری رشته ای رو میخونن، نیاز خیلی کمتری به جنس مخالف یا ازدواج دارن چون دغدغه ش رو ندارن، چون چیزهایی که ازدواج بهشون میده به عنوان مثال محبت رو دارن یا اعتماد به نفس یا تامین نیاز های اقتصادی که میشه پول و به قولی اصلا براشون مهم نیست که آقایی ازشون خوش شون بیاد و بخواد خوشبخت شون کنه، یا نه چون از قبل خوشبختی رو خودشون به دست آوردن و طبعا موقع ازدواج اگر کیسی باشه اولویت هاشون خیلی فراتر از چیز هایی سطحی مثل قد و قامت یا چه میدونم مهریه یا از این چیزها هاست.
دیگه زوم میکنن روی مسائل سطح بالا مثل تطابق شخصیت، چشم انداز آینده، اینکه با هم میسازن یا نه اینکه هدف هاشون یکیه راه شون جدا نمیشه بعد ها و ...
حالا نکته مثبت قضیه اینه که خانوم هایی که سن بالاتری دارن و مجرد هستن میتونیم به همین دیدی که الان گفتم بهش نگاه کنیم، اینه خانومی تا سی سالگی فکرش رو روی گرفتن دکتری فیزیکش از دانشگاه تهران کرده و اصلا وقتی نداشته که بخواد به ازدواج فکر کنه بعد آقا میاد میگه دیگه این سنش رفته بالا، حالا اون قسمت قضیه رو نمیبینه که این خانوم تحصیل کرده یه دانشگاه خوب چقدر دید بازتری از یه دختر 19 ساله داره که دیدش از زندگی اینه که ناهار لوبیا پلو بپزه، شب هم که دیگه همون چیزی که شما فکر میکنید.
چقدر تجربه بیشتری داره و چقدر در برابر مشکلات مختلف توی زندگی میتونه بهتر برخورد کنه، حالا شاید بیاید بگید که حرف های شما یه جوری نا مستقیم به دخترهایی که سن پایین ازدواح کردن یا تحصیلات بالایی ندارن توهین کردی، اگر بی ادبی بوده من معذرت میخوام ولی حقیقت امر اینه که شما دختری که چه میدونم 22 سالته دنبال این هستی که بری کلاس های مختلف که دل آقایی رو ببری بیاد خواستگاریت، بیا خودت آینده ت رو بساز، زحمت بکش، صرفا به خاطر اینکه دختری نگو که شوهرم شوهرم تلاش کن سختیش رو به جون بخر، یه جایگاهی پیدا کن توی جامعه، اون جوری با دید بازتری انتخاب خواهی کرد و انتخاب بهتری خواهی داشت.
دیگه برات هم مهم نیست که نکنه بی شوهر بمونم، چون این قضیه رو دیگه چیزی به عنوان ضامن خوشبختیت نمیبینی و اگر هم کیسی باشه یکی رو که ازش مطمئنی و در سطح خودته انتخاب خواهی کرد، نه یه پسری که همه وسعت دیدش اینه خانومم توی مهمونی چادر بپوشه، موهاش رنگ نباشه، یه وقت تنهایی نره ماست بخره سوپری محله نگاهش کنه و ...
میخوام بگم اینقد زور نزنین شوهر کنین، شوهر بیاد هی شوهر شوهر شوهر ، دنبال هدف های بزرگ تر باشین تا کشور ما هم تعداد زن های روشن فکر مهندس دکتر بیشتر بشه، تازه وقتی با دید باز ازدواج میکنی توی سن بالاتر احتمال اینکه طلاق هم بگیری خیلی کمتر میشه.
از طرفی دیگه هم توی خانواده ارزش اعتبار مقام بیشتری داری و کسی خیلی کمتر میتونه نظری رو بهت تحمیل کنه.
متاسفانه توی جامعه ما کلاس بعضی از دخترها این شده که شوهر کنن بیان پیش دوستان شون پز بدن بگن بالاخره شوهر کردم، بعد برن برن یه کم خودشون رو دست کاری کنن بیان پیش شون بگن واااااای ارمیتا جووووون ناخن هام رو مانیکور پدیکور (چه میدونم از این اصطلاحات) کردم، ببین مژه هام رو لیفت دادم، لبم رو هم ژل تزریق کردم اونام ذوق میکنن میگن وااااااااای پارمیدا چه خوشگل شدی اونم واسه اینکه کم نیار میره مخ شوهرش رو بزنه که یه دو سیسی ژل بیشتری تزریق کنه یا اینکه خدای نکرده خدا اون روز رو نیاره توی عروسی بعدی لباسش تکراری باشه، اینا شده اوج طرز فکر یه دسته ای از دخترهای سرزمین من.
حالا یه سری میان میگن مرد های ایرانی فلان فلان خب باشه مردهای ایرانی فلانن شما هم قشنگ مقایسه کنی خیلی ضعف ها رو میبینی
پس خواهشا یه کم فکر کنید، من توی این متن از معیار سطحی مثل چادر یا مانتو شروع کردم و در اخر به بالاترین سطح خودش رسوندمش، گر چه هستن کسانی که به دلیل شرایط مالی، خانوادگی و ظلم و ستم یه پدر نتونستن ادامه بدن و خدا جواب کسانی که باعث عقب موندشون از زندگی شدن رو بده، اون ها هم باید تلاش کنن تا نتیجه ش رو بگیرن.
روی صحبت من بیشتر با خانوم هایی هست که حق انتخاب دارن، اینکه خودت رو بزک کنی بری بیرون که آقاهه تو رو ببینه بیاد ببرتت به قصرش ...، ارزش خودت رو ببر بالا ...
پسرها هم که تکلیف شون مشخصه، وقتی زن ها سطح شون بره بالا، اون ها هم برای عقب نموندن و کم نیاورن رقابت میکنن، این میشه رقایت بین جنس مخالف نه اینکه همه فکرت بشه اینکه من چون وقتی میرم بیرون باید روسری بپوشم موهام رو نمیتونم پریشون کنم، پس آزاد نیستم، در حقم ظلم شده که جدیدا روسری دیگه نقشی نداره، طرف مواش یه متره از پشت روسری میریزتش بیرون.
با این عقاید سطحی میخوان بشن شبیه اروپا، حالا اونور قضیه رو نمیبینن اون دختر توی اروپا با اون موی پریشون یه شرکت رو اداره میکنه، اندازه شوهرش حتی بیشتر حقوق میگیره و اگر روزی شوهرش توی تجارت ریسکی کرد و اموالش از دست رفت، ستون خانواده کلا نمیریزه پایین، زن هست و خللی توی زندگی ایجاد نمیشه، پس فردا دخترشون هم شد بیست سالش اگه پزشکی ملی نیاورد میفرستنش آزاد، مرد و زن کمک میکنن
میخوام بگم اگه مقایسه کردین از همه جهت مقایسه کنین نه فقط سطحی، فک کنم زیاد شد دیگه بیشتر شه کسی نمیخونه ...
پیشنهاد:
میتونم با تلاش کردن گذشته رو جبران کنم؟
خانواده چقدر در موفقیت افراد تاثیر داره؟
چه رابطه اى بین زیبایى و موفقیت فرد در اجتماع وجود دارد؟
در عدم موفقیت ما چه کسانی مقصرند، والدین، جامعه یا خودمان؟
چند نکته ی ساده برای موفقیت در زندگی
کتاب موفقیت نامحدود در بیست و یک روز آنتونی رابیز
معرفی کتاب های روانشناسی و موفقیت
← مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) ← مسائل دختران خانه دار (۲۳ مطلب مشابه) ← مسائل دختران دهه شصتی (۴۸ مطلب مشابه)
- ۵۵۸۹ بازدید توسط ۳۹۳۵ نفر
- جمعه ۱۵ شهریور ۹۸ - ۱۳:۵۸