سلام خسته نباشید
من دختری هستم 27 ساله، حدودا هفت ماه هست که نامزد کردم، خانواده همسرم خیلی حساسن روی رابطه ی منو همسرم... تو خانواده شون به اینکه ما با هم بخندیم، شوخی کنیم، پیش هم بنشینیم، با هم تماس فیزیکی داشته باشیم و ... نگاه خوبی ندارن، میذارن پای بی حیا بودن....
همسرم هم خیلی حساسه رو نگاه خانواده ش، نمیخواد اون ها از این فکرها بکنن، کاملا محتاطانه عمل میکنه...، یادمه روز اولی که رفتم خونه شون حتی سر بلند نکرد منو نگاه کنه...، من یه گوشه نشستم تنها ...، اونم رفت پی کار خودش...، خیلی تنها بودم، با کسی جز همسرم صمیمی نبودم ولی اونم کلا با من کاری نداشت... .
بعد این هفت ماه با اینکه بهتر شده ولی بازم خیلی رعایت میکنه...، من میخوام کاملا عادی باهام رفتار کنه جلو خانواده ش مثل بقیه اعضای خانوادش ...، این موضوع منو خیلی حساس کرده ...، خونه شون رو دوست ندارم هر وقت میرم تنهام...، وارد خونه شون میشیم با من دیگه کاری نداره با خواهرش شوخی میکنه با برادرهاش، برادر زاده هاش ولی با من کاری نداره ... .
من خیلی حساس شدم به همه شون، بهشون حسودیم میشه ...، احساس میکنم همسرم منو نمیبینه وقتی اون ها هستن ...، دارم افسردگی میگیرم واقعا دیگه ...، اگه میشه راهنماییم کنید ...
احساس میکنم دارم ازش فاصله میگیرم... ، وقتی این رفتارها رو میبینم، خودم رو بیشتر میکشم کنار ...، پیش خودم میگم باهمون ها خوشه با همون ها باشه ...، به خاطر این مسئله زیاد علاقه ندارم تو جمع خانواده شون باشم ...، حس مزاحم بودن بهم دست میده ...
مرتبط با خانواده شوهر:
خانواده شوهرم از خونه م دزدی میکنن
خانواده شوهرم یه درگیری رو با من شروع کردند
رابطه من با خانواده شوهرم چطور باید باشه ؟
چرا نباید بدی های خانواده شوهرمون رو به شوهرمون نگیم ؟
چکار کنم که در رابطه با خانواده شوهرم پر رو باشم ؟
از خانواده شوهر جز شر چیزی ندیدم
راهنمایی در مورد زندگی مسالمت آمیز با خانواده شوهر
چرا خانواده شوهرم نمیذارن باب میل خودمون زندگی کنیم ؟
خانواده شوهرم اصلا محبت های منو نمی بینن
من از دو رویی خانواده شوهرم واقعا خسته شدم
خانواده شوهرم دوست ندارن برم خونه شون
دعا برای دور شدن از خانواده شوهر
← مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه) ← ارتباط با خانواده شوهر (۶۴ مطلب مشابه)
- ۲۳۱۵ بازدید توسط ۱۷۰۲ نفر
- چهارشنبه ۱۲ تیر ۹۸ - ۱۳:۱۷