با سلام به همه خواهرا برادرا.
اگر چه سوالم شاید تکراری باشه دوست دارم خیلی ساده مشکلمو بگم.
27 سالمه تو دانشگاه به همکلاسیم علاقه پیدا کردم. ایشون 25 سالشونه. من اهل استان مرکزی هستم و ایشون از شمال غرب کشور. هر دو دانشجوی ارشد. ارتباط ما کاملا محترمانه و نیمه رسمیه و دوست نیستیم.
سه بار ازشون رسما خواستگاری کردم و گفتم دوست دارم با خانواده م برای خواستگاری اقدام کنم. اما ایشون دو تا خواهر و یه برادر بزرگتر از خودشون دارن که مجردن و برای همین گفتند که خونواده شون و بالاخص خواهراشون به هیچ وجه راضی نمیشن که حتی خواستگاری برای ایشون بیاد و اصلا امکان نداره.
با توجه به اینکه سن خواهرها و برادر ایشون بالای سی ساله متاسفانه من فکر نمی کنم اولا به این راحتی ها ازدواج کنن و دوما اینکه تا نوبت به این خانوم برسه سن ایشون از اون سنی که من همیشه دوست داشتم با یک خانوم در اون بازه ی سنی ازدواج کنم خیلی بیشتر میشه.
اما من ایشون رو دوست دارم و خیلی عذاب وجدان می گیرم اگه ایشون رو فراموش کنم و با شخص دیگری ازدواج کنم. وقتی هفته ای یک بار همدیگرو تو دانشگاه می بینیم و ایشون با دیدن من خنده ی کوچیکی تو چهره شون ظاهر میشه من این خنده رو نمی تونم فراموش کنم.
به نظر شما با ازدواج من با شخص دیگری ایشون ضربه می خورن و ناراحت میشن؟ خدا رو شکر شاغل هستم و خدمت رفتم و احساس می کنم وقت ازدواجمه و دوست ندارم به تاخیر بیفته.
شرایطشون طوریه که حتی امکان نشون کردن هم نیست. آیا مجبورم فراموش کنم؟ ضربه نمیخوره؟
مرتبط :
بررسی موانع ازدواج مانند جسمی، روحی، خانوادگی و ...
آیا تحصیلات می تونه مانعی برای ازدواج باشه ؟
مهمترین موانع ازدواج آسان از نظر شما چیه ؟
احساس گناه میکنم که شدم مانع ازدواج خواهر کوچکترم
اختلاف محل سکونت مانع ازدواج محسوب می شود ؟
آیا زردی خود به خود دندان ها مانع ازدواج دختر محسوب میشه ؟
مواجهه با پدری که داره مانع ازدواج پسرش میشه
آیا گرم نبودن روابط اعضای خانواده، مانع ازدواج محسوب میشه ؟
← موانع ازدواج (۴۹ مطلب مشابه)
- ۱۷۱۰ بازدید توسط ۱۳۷۵ نفر
- چهارشنبه ۴ شهریور ۹۴ - ۲۲:۲۰