سلام
از وقتی این وبلاگ رو پیدا کردم متوجه شدم که توهم " دانستن " دارم و خیلی چیزها رو نمیدونم.
من ازدواج کردم. خانواده شوهرم یه کم راحتن و از نظر مسائل جنسی و اینا، کلا آدمای راحتین. مثلا باباشون (پدرشوهرم) عمل جراحی پروستات داشتن، به من که عروس شون باشم از درد اون جاشون میگن!، من آب میشم میرم تو زمین و خودم رو به اون راه میزنم. یا مثلا خواهر شوهرم که بچه شون سقط شده بوده با همه ی جزئیات از اتفاقایی که افتاده میگن که واقعا زشته حتی جلو شوهرم به راحتی حرف میزدن. من خیلی خجالت میکشیدم.
این دفعه که رفتیم منزل خواهر شوهر محترم، زن داداش شوهرم که بچه ی کوچولو دارن، جلو شوهر خواهر شوهرم سینه شو در میاره و به بچه شیر میده. یعنی مردها کلا اون جا بودن ولی زن داداش شوهرم سینه شونو جلو مردها در میارن و بچه رو شیر میدن. البته چون ایشون خیلی زیبا نیستن، من اهمیت نمیدادم و نمیدونستم باید چه واکنشی نشون بدم و تا حالا هیچی بهشون نگفتم.
به نظرتون این چیزها عادیه ؟، شما هم تو این شرایط هستید؟
من تو خونواده ای بزرگ شدم که همیشه خیلی باحیا بودیم حتی به مادرم هم نمیگفتم که پریود شدم، اونوقت الآن اومدم تو خونواده ای که همه چیزی واسشون عادیه و واقعا متأسفانه باید بگم بی حیا هستن و خیلی حال منو به هم می زنن. به نظرتون لازمه که به خونواده خودم ینی مامانم و آبجیام بگم که اینجا اینجورین ؟ یا عادیه ؟ چه جوری برخورد کنم ؟
تو رو خدا بگید عادیه که پدرشوهرم درباره پروستات و مسائل مربوطه برا من توضیح میده و میگه درد داره و ... یا خواهر شوهرم درباره پریود و خونریزی زایمان و اینکه دست کردن داخل واژنشون و بچه رو کشیدن بیرون و ازین جور مسائل جلو شوهرم که میشه برادرشون و جلو بقیه مردا و بیرون آوردن سینه ها جلو مردای فامیل ( محرم و نامحرم ) واقعا عادیه ؟ یا من خیلی پاستوریزه ام ؟؟؟ به نظرتون چه واکنشی نشون بدم ؟
آیا باید به شوهرم بگم که بهشون تذکر بده یا نه؟ زشت نیست که به شوهرم بگم؟ تا حالا به هیچ کس نگفتم چون خیلی خجالت آوره . تو رو خدا راهنمایی کنید. به نظرتون این رفتارها برای بعضیا واقعا طبیعیه یا اینکه از سر عقده بازیه ؟
من خیلی نمیتونم رفتاراشون رو تحلیل و درک کنم و نمیدونم باید چه عکس العملی نشون بدم فقط خیلی بدم میاد.
مرتبط با خانواده شوهر:
خانواده شوهرم از خونه م دزدی میکنن
خانواده شوهرم یه درگیری رو با من شروع کردند
رابطه من با خانواده شوهرم چطور باید باشه ؟
چرا نباید بدی های خانواده شوهرمون رو به شوهرمون نگیم ؟
چکار کنم که در رابطه با خانواده شوهرم پر رو باشم ؟
از خانواده شوهر جز شر چیزی ندیدم
راهنمایی در مورد زندگی مسالمت آمیز با خانواده شوهر
چرا خانواده شوهرم نمیذارن باب میل خودمون زندگی کنیم ؟
خانواده شوهرم اصلا محبت های منو نمی بینن
من از دو رویی خانواده شوهرم واقعا خسته شدم
خانواده شوهرم دوست ندارن برم خونه شون
دعا برای دور شدن از خانواده شوهر
← تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه)
- ۳۵۴۳۵ بازدید توسط ۲۷۴۰۷ نفر
- يكشنبه ۷ آذر ۹۵ - ۲۲:۳۰