سلام

من دختری 18 ساله هستم که تا الان 6 ،7 خاستگار داشتم ولی با توجه به معیارهام همه شون رو رد کردم. نمیخوام تعداد استگارام رو وسط بکشم و کمیت واسه من مهم نیست. معیارهامم عقلانی هستش.

خاله ی من در اومده بهم میگه فلانی گفته هر کی شوهر میخواد، آرایش میکنه، بعدش من چون آرایش نمیکنم بهم گفت یه کم آرایش کن . 

در حالی که من هم تو خونه و هم در بیرون آراسته و شیک پوش و تمیز هستم. تو خونه گاهی وقت ها واسه دل خودم آرایش میکنم ولی بیرون فقط یه ضد آفتاب رنگی میزنم و محجبه هستم. ( هر کسی یه عقاید و باورهایی واسه خودش داره) و اینقدر روی ظاهر و تیپم چه تو خونه و چه بیرون حساسم که نگو. ولی وسواس نیستم. چون شیک بودن واسم مهمه.

یا اون یکی خالم در میاد هی جلوی همه میگه وای عروسم (همسن خودمه) با اینکه نامزده ولی بازم واسش خاستگار میاد (من خدا رو شکر حسود نیستم. آخه داره که داره، چرا میاد ازش تعریف کنه اینو میگه) و تازه همین خاله م هم تا از مامانم شنید که 2 خواستگار همزمان واسه من اومده، در اومد گفت دو تا خاستگار همزمان!!! و سرش رو اون طرف کرد.

ولی الان خودش میگه واسه عروسم دو، سه تا خاستگار همزمان اومده !

من خواستگارهایی هم که واسم میاد لزومی نمیبینم به کسی بگم. (البته تا وقتی جدی نشده)، حالا اینا فکر میکنن من خاستگار ندارم، همین طور میان اینا رو میگن.حالا فرض کنیم خاستگار نداشته باشم، اصلا به کسی چه مربوطه که این حرفا رو میزنن؟

من در برابر حرف هاشون چی بگم ؟


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه) نداشتن خواستگار مناسب (۸۱ مطلب مشابه) خودسازی در دختران (۵۳۷ مطلب مشابه) مسائل دختران خانه دار (۲۳ مطلب مشابه)