به نام پروردگار جهانیان
سلام به تمام کاربران محترم خانواده برتر
تا حالا به این سوال فکر کرده بودین که اخلاق یعنی چی و یا انسان خوش اخلاق به کی میگن؟ بذارین از اولش شروع کنم! اگر به ما سه حرف "خ"، "لام" و "قاف" رو بدن و بخوان که این حروف رو به ترتیب، ترکیب کنیم، به دو کلمه می رسیم. کلمه "خّلق" و کلمهی "خُلق". خب حالا چه فرقی بین این دو کلمه هست؟ اگر بخواهیم خیلی ساده این تفاوت رو بیان کنیم، باید بگیم که خَلق به صورت ظاهری انسان گفته میشه. یعنی اون چیزی که دیده میشه، پس وقتی از خلقت انسان حرف بزنیم، منظورمون آفرینش جسم انسانه و نه روح اون. طبیعتاً خُلق هم یعنی صورت باطنی انسان و اون بعدی که دیده نمی شه.
امّا بیاین خُلق (اخلاق) رو دقیقتر توضیح بدیم. خُلق به اون رفتاری گفته میشه که ما بدون تفکر انجام می دیم. خب این یعنی چی؟ یه مثال می زنم تا بهتر موضوع رو درک کنین. فردی هست که بخشندگی جزئی از وجود اون فرده یعنی وقتی که نیازمندی رو می بینه فکر نمی کنه. بدون تفکر می بخشه! امّا فرد دیگه ای هم هست که هنگام دیدن یک نیازمند دو دو تا چهار تا می کنه. حالا یا به خاطر منفعتش و یا به خاطر ریا! فرد اول این مثال، بخشندگی جزئی از اخلاقشه چون بدون تفکر این کار رو انجام میده. این فرد حتی اگر فقیر هم بشه، باز هم بخشندست. امّا فرد دوم این کار رو با تعلل انجام میده، پس بخشندگی جزئی از اخلاقش محسوب نمی شه. خب پس رفتار و عملی جزئی از اخلاق ما محسوب میشه که ما اون رو در لحظه و بدون تعلل و تفکر انجام می دیم.
از طرف دیگه، اخلاق انسان هم مثل خیلی چیزهای دیگه از چندین بخش تشکیل میشه. به عنوان مثال، اگه صورت انسان رو بخوایم درنظر بگیریم، میبینیم که صورت از اجزایی مثل چشم، بینی، گوش، دهان و... تشکیل شده. پس اخلاق هم چندین جزء داره. اخلاق انسان به صورت کلی از ۴ جزء تشکیل میشه: ۱) قوه عقل، ۲) قوه غضب، ۳) قوه خشم و در نهایت قوهی عادله.
خب طبیعتاً باید از قوهی عقل شروع کنیم. این بخش یعنی اینکه انسان به دنبال علم آموزی بره. یعنی مسائل مختلف رو یاد بگیره. وقتی که قوهی عقل به شکل درست از استفاده بشه باعث پیشرفت و سربلندی انسان میشه و به سطحی می رسه که بهش میگن "حکمت". خب حالا بیاین حکمت رو تعریف کنیم. حکمت یعنی که انسان به سطح و مرتبهای برسه که بتونه خوب رو از بد تشخیص بده و یا به عبارتی مو رو از ماست بکشه بیرون. اون کسی که بمب اتم رو ساخت علم داشت، ولی حکمت رو نه. پس شکل درست قوهی عقل، حکمته که یعنی توانایی تمییز خوبی از بدی.
بعد از عقل باید بریم سراغ قوهی خشم. قطعاً همه ی شما و یا بهتره بگم همه ما خشم رو میشناسیم. وقتی که قوهی خشم انسان به سمت تفریط کشیده بشه، بهش میگن "ترس" و یا "سستی". یعنی اون کسی که حقش رو میخورن و صداش درنمیاد. (البته نه از سر مصحلت اندیشی بلکه از سر ترس) و یا اون کسی که هرکی از راه می رسه، عذر می خوام یکی میزنه تو سرش. ولی اگه خشم به افراط کشیده بشه چی؟ وقتی که خشم به افراط کشیده بشه بهش میگن "تهور". مثل اون داعشی که به راحتی آب خوردن آدم میشکه. امّا اون چیزی رو که ما می خوایم نه سستیه و نه تهور. اون چیزی ما می خوایم بهش میگن شجاعت. شجاعت یعنی تعادل بین سستی و تهور. انسان شجاع به موقش از خشمش استفاده می کنه و به موقع هم اون رو کنترل.
بعد از اون نوبت می رسه به قوهی شهوت. (یکی از دو عاملی که باعث نابودی انسان میشه) اگه بخوایم شهوت رو آزاد بذاریم یعنی اجازه بدیم به افراط کشیده بشه، حالتی پیش میاد به نام "شَرَه". (حتی اسمش هم یه جوریه!) امّا اگه بخوایم سرکوبش کنیم حالتی پیش میاد به نام "خمودگی" و یا "سستی". امّا پس تعادل چی؟ به تعادل بین شره و خمودگی "عفت" گفته میشه. انسان عفیف شهوت داره ولی به صورت متعادل ازش استفاده می کنه. (نه این وری و نه اون وری)
و آخرین قوه که بهش قوهی "عدل" گفته میشه. اگه یادتون باشه گفتم که شهوت یکی از دو عامل نابودی انسانه! پس اون یکی چی؟ اون عامل دوم خشمه. خشم و شهوت دو عاملیه که انسان رو به ورطهی نابودی میشکه. پس باید کنترلش کرد. یا به عبارت دیگه متعادلش کرد. ایجاد این تعادل بر عهدهی قوهی عقله، و اون واسطه که شهوت و غضب رو تحت کنترل عقل درمیاره، قوهی عادله نام داره. یعنی اینکه قوهی عقل، شهوت و خشم رو بیاره زیر بیرق عقل.
خب دوباره این سوال مطرح میشه که انسان خوش اخلاق کیه؟ انسان خوش اخلاق کسیه که در حیطهی عقل دارای حکمت، در غضب دارای شجاعت و در شهوت دارای عفته. یعنی وقتی انسان در هر کدام از این موارد به تعادل برسه، نسبت به اون بخش خوش اخلاقه. انسان خوش اخلاق اونی نیست که همیشه لبخند به لب داره حتی وقتی کسی مسخرش می کنه و یا حقش رو می خوره. به وقتش می خنده و به وقتش هم اخم می کنه. یعنی تعادل داره.
امیدوارم مفید بوده باشه!
والسلام
منبع: کتاب اخلاق سید عبدالله شبر / انتشارات هجرت
پیشنهاد:
ازدواج موجب رشد و تعالی اخلاقی میشه؟
شوهر بد اخلاقم رو عاشق خودم کردم
پول، زن و شوهر رو از نظر اعتقادی و اخلاقی به هم نزدیک می کنه؟
اخلاق به تنهایی میتونه یه زندگی عالی بسازه؟
ممکنه زن آیندم از اخلاق خوبم سو استفاده کنه ؟
آیا ایمان و اخلاق خوب برای زندگی کافیه ؟
← معرفی کتاب (۵۸ مطلب مشابه) ← مطالب کاربران (۸۹۱ مطلب مشابه)
- ۱۹۷۱ بازدید توسط ۱۳۸۵ نفر
- دوشنبه ۳۱ شهریور ۹۹ - ۱۷:۳۰