خانواده برتر

مشورت در قالب پرسش و پاسخ در مورد ازدواج و مدیریت خانواده

إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَىٰ وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ ۚ وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ

کانال خانواده برتر در واتس اپ

جستجو با گوگل در خانواده برتر

جدیدترین ها
مطالب کاربران
صفحات کاربران
به روز شده ها
جدیدترین نظرات کانال و گروه خانواده برتر منتخب جدیدترین مطالب خانواده برتر جدید
توهم عاشقی ... (۵۳۴۵ بازدید توسط ۳۸۶۷ نفر) - (۰ نظر)
تاوان یک عشق ... (۵۰۸۱ بازدید توسط ۳۶۶۹ نفر) - (۲ نظر)
بیا با کفش‌های من چند قدم راه برو... (۳۶۵۲ بازدید توسط ۲۷۰۱ نفر) - (۰ نظر)
زباله‌هایی که راه می‌روند ... (۴۰۴۴ بازدید توسط ۲۹۸۵ نفر) - (۰ نظر)
من بودم و ضربان قلبم ... (۳۵۶۲ بازدید توسط ۲۶۱۸ نفر) - (۲ نظر)
یک پک تلخ به سیگار تلخ ... (۲۸۴۲ بازدید توسط ۲۱۰۷ نفر) - (۱ نظر)
چند مورد از رازهای پنهان انگیزه ی دوستی پسرها با دخترها (۱۵۶۹۹ بازدید توسط ۱۱۴۲۸ نفر) - (۹۶ نظر)
عجیب‌ترین حس در دنیا چیه؟ (۲۸۱۶ بازدید توسط ۲۰۸۵ نفر) - (۱ نظر)
به خاطر فشارهای اطرافیان، تصمیم گرفتم دوست پسر بگیرم اما ... (۷۳۹۸ بازدید توسط ۵۵۱۱ نفر) - (۱۸ نظر)
این جوری همسرِ مناسب پیدا کن! (۷۸۵۸ بازدید توسط ۶۰۸۱ نفر) - (۱۶ نظر)
جامعه خانواده ی بزرگتر ماست، آبروی جامعه مون رو حفظ کنیم (۳۰۲۹ بازدید توسط ۲۱۶۶ نفر) - (۱۰ نظر)
آثار منفی ابراز علاقه های مجازی پسر به دختر چیست؟ (۳۰۱۸ بازدید توسط ۲۲۴۴ نفر) - (۳۲ نظر)
درسی که از محرم امسال گرفتم (۲۵۳۵ بازدید توسط ۱۸۰۳ نفر) - (۲۷ نظر)
در حکومت دینی هر اتفاقی بیفته مقصر دین هست؟! (۳۶۷۴ بازدید توسط ۲۴۴۶ نفر) - (۱۰۸ نظر)
الگوی خانه داری، حضرت زهرا (علیها السلام) (۲۳۶۹ بازدید توسط ۱۶۰۴ نفر) - (۵۴ نظر)
علی نَفسِ محمّد - روز مباهله (۹۹۵ بازدید توسط ۶۰۴ نفر) - (۲ نظر)
احساسی پاک به سانِ دوست داشتن (۲۱۷۰ بازدید توسط ۱۴۷۰ نفر) - (۸ نظر)
ناتوانی در جویای کار بودن و عدم درآمد (۲۳۹۱ بازدید توسط ۱۶۱۷ نفر) - (۲۲ نظر)
واقعاً عادی شدن جسم زن راهکار درستی برای ادامه زندگی ماست؟! (۳۹۹۴ بازدید توسط ۲۷۰۸ نفر) - (۷۸ نظر)
برآورده شدن آرزو پس از مدت‌ها (۱۸۹۵ بازدید توسط ۱۲۰۶ نفر) - (۱۰ نظر)
دین خوبی که خوب آن را نفهمیدم (۱۴۷۴ بازدید توسط ۹۱۴ نفر) - (۴ نظر)
گلایه ای در مورد سانسور در خانواده برتر (۱۶۸۸ بازدید توسط ۱۱۲۸ نفر) - (۱۲ نظر)
موقع عقد، حتما حواس تون به این بند ها و نکات قانونی باشه - ویژه آقایان (۲۸۲۰ بازدید توسط ۲۰۲۱ نفر) - (۱۷ نظر)
آقایان ازدواج نکنید مگر اینکه ... (۳۶۶۷ بازدید توسط ۲۶۸۴ نفر) - (۳۲ نظر)
خودمون با چادر خفه کنیم تا شما راحت باشید؟! (۴۳۴۵ بازدید توسط ۳۰۵۹ نفر) - (۵۳ نظر)
خانم ها ازدواج نکنید مگر اینکه ... (۴۸۹۲ بازدید توسط ۳۳۶۱ نفر) - (۸۹ نظر)
آقایون اگه این کارها رو انجام بدید برای همسرتون بهترین مرد دنیا میشید (۳۵۳۷ بازدید توسط ۲۵۱۲ نفر) - (۱۷ نظر)
فرهنگ‌سازی برای عابر پیاده (۱۱۹۶ بازدید توسط ۷۵۶ نفر) - (۳ نظر)
جادوی نوشتن و تأثیرات آن (۱۸۸۰ بازدید توسط ۱۲۲۰ نفر) - (۶ نظر)
ترک خانوادۀ سمّی (۳۰۵۸ بازدید توسط ۱۹۱۵ نفر) - (۱۰ نظر)
چهل سالگی ام مبارک (۳۹۷۲ بازدید توسط ۲۷۲۴ نفر) - (۴۴ نظر)
راهنمای دریافت غذای تبرکی حرم امام رضا (ع) (۲۵۱۷ بازدید توسط ۱۶۱۲ نفر) - (۱۶ نظر)
زرنگ باش (۲۷۵۱ بازدید توسط ۱۷۷۸ نفر) - (۲۰ نظر)
چند نکته به عنوان نصیحت برادرانه به دختران (۱۰۰۱۵ بازدید توسط ۷۰۴۸ نفر) - (۱۰۴ نظر)
دلایل ماندگاری معصومین علیهم السلام (۱۵۹۱ بازدید توسط ۹۷۱ نفر) - (۹ نظر)
در مورد بسم الله الرحمن الرحیم (۲۳۳۶ بازدید توسط ۱۴۱۸ نفر) - (۹ نظر)
در مورد فتنه ی اخیر به بهانه ی فوت مهسا امینی (2) (۲۸۱۰ بازدید توسط ۱۸۹۳ نفر) - (۰ نظر)
لذّت با هم بودن رو به خاطر مسائل مادی برای همیشه از بین نبرید. (۶۱۹۶ بازدید توسط ۴۲۰۳ نفر) - (۱۱۶ نظر)
بیشتر به خودت فکر کن (۲۲۶۷ بازدید توسط ۱۵۳۷ نفر) - (۸ نظر)
من اگه دختر بودم از پسر خوب خواستگاری می کردم! (۵۲۶۷ بازدید توسط ۳۷۵۳ نفر) - (۴۷ نظر)
ارائه ی نمای کلی از دنیای پسر ها به دخترها (۶۳۱۰ بازدید توسط ۴۵۳۹ نفر) - (۲۵ نظر)
اگه دوست دارید محبوب دیگران باشید خوش اخلاق باشید (۳۲۶۷ بازدید توسط ۲۰۰۷ نفر) - (۱۵ نظر)
دختر انسان است عروسک نیست (۶۱۹۱ بازدید توسط ۴۳۸۸ نفر) - (۵۹ نظر)
علی باش فاطمه ات می شوم (۳۴۷۱ بازدید توسط ۲۳۹۵ نفر) - (۳۳ نظر)
خوبی هاتون رو با توجه به جنبه و ظرفیت افراد نثارشون کنید (۲۳۱۹ بازدید توسط ۱۵۶۹ نفر) - (۲۸ نظر)
تابویی به نام طلاق (۲۵۲۸ بازدید توسط ۱۷۲۷ نفر) - (۲۸ نظر)
برسد به دست دختران؛ عشق، کلمه ای فریبنده (۲۱۸۸ بازدید توسط ۱۵۰۳ نفر) - (۰ نظر)
شوهرم یه رفیق داره، که اون منم (۵۰۰۵ بازدید توسط ۳۴۳۸ نفر) - (۵۱ نظر)
خیلی از دخترها و خانواده هاشون هستن که شرایط اقتصادی آقایون رو درک می کنن (۸۲۸۳ بازدید توسط ۴۶۸۱ نفر) - (۵۸ نظر)
اگه هنوز خودارضایی رو ترک نکردی بیا تو (۹۷۰۴ بازدید توسط ۶۶۱۹ نفر) - (۷۰ نظر)
صفحه شخصی Dady i baby (۱۵۹۵ نمایش) - (۴ نظر)
صفحه شخصی اسکیزویید (۴۵۰۶ نمایش) - (۵۷ نظر)
صفحه شخصی "گمنامی عشق است" (۱۵۲۴ نمایش) - (۸ نظر)
صفحه شخصی سکوت شلوغ (۱۶۳۷ نمایش) - (۱۱ نظر)
Dady me baby (۲۲۳۱ نمایش) - (۶۲ نظر)
صفحه شخصی پرینازم ۷ (۲۳۰۱ نمایش) - (۶۶ نظر)
صفحه شخصی " پسر 52 " (۹۴۳۱ نمایش) - (۹۹ نظر)
صفحه شخصی آتنا مرادی (۱۸۹۰ نمایش) - (۵ نظر)
صفحه شخصی ماه تی تی (۲) (۱۵۰۴ نمایش) - (۱۰ نظر)
صفحه شخصی شب ماه (2) (۲۵۹۵ نمایش) - (۴۵ نظر)
صفحه شخصی سبحان 83 (۶۰۷۶ نمایش) - (۲۷۱ نظر)
صفحه شخصی منتظر منتقم فاطمه"سلام الله" (۶۴۵۲ نمایش) - (۲۷۵ نظر)
صفحه شخصی پرینازم Four (۳۹۶۷ نمایش) - (۷۵ نظر)
صفحه شخصی گلی خانم (2) (۵۲۸۸ نمایش) - (۱۲۹ نظر)
صفحه شخصی مروان الشقب (۹۰۹۸ نمایش) - (۱۹۵ نظر)
صفحه شخصی شب (۲۲۹۲ نمایش) - (۱۰ نظر)
صفحه شخصی 🌙 secret of my heart ⭐ (۱۰۴۹۴ نمایش) - (۴۰۴ نظر)
صفحه شخصی با نام عرفان (حافظ) (۷۷۳۵ نمایش) - (۱۸۶ نظر)
صفحه شخصی berelian (۹۵۹۷ نمایش) - (۲۶۵ نظر)
زندگی به شرط سید ! (2) (۵۳۹۰ نمایش) - (۱۳۰ نظر)
صفحه شخصی "زندگی ب شرط سید" (۲۵۰۷۸ نمایش) - (۴۵۸ نظر)
صفحه ی شخصی 2017 (۴۲۶۱ نمایش) - (۹۸ نظر)
صفحه شخصی DOKHTAR LOR (۱۹۷۷ نمایش) - (۱۷ نظر)
صفحه شخصی ساقی (۷۳۲۷ نمایش) - (۲۰۱ نظر)
صفحه ی شخصی "مردی در بیابان های خلوتِ خدا" (۲۴۹۸ نمایش) - (۳۲ نظر)
صفحه ی شخصی Angel girl (۱۹۲۳ نمایش) - (۱۳ نظر)
صفحه شخصی "دختران حتما بخوانند" (۵۳۸۵ نمایش) - (۱۵ نظر)
صفحه شخصی رضا alone "احادیث و موضوعات مختلف" (۴۳۸۴ نمایش) - (۱۳۶ نظر)
صفحه شخصی فرشاد (۱۸۱۰ نمایش) - (۱۰ نظر)
صفحه شخصی Holy Mind (۳۶۴۶ نمایش) - (۱۲۲ نظر)
صفحه شخصی غضنفر (4) (۹۵۹۲ نمایش) - (۵۱۹ نظر)
صفحه شخصی خانم M&M (۷۱۳۴ نمایش) - (۳۴ نظر)
صفحه شخصی ماه تی تی (۱۱۸۲۷ نمایش) - (۶۲۳ نظر)
صفحه شخصی رضا alone پُست دوم (۹۹۱۶ نمایش) - (۲۴۲ نظر)
صفحه شخصی شب ماه (۲۱۸۴۳ نمایش) - (۷۳۶ نظر)
صفحه شخص گلی خانم (۲۰۰۰۷ نمایش) - (۶۲۶ نظر)
صفحه ی احادیث گیاهی و درمانی🌾 (۵۳۶۵ نمایش) - (۵۹ نظر)
صفحه شخصی غضنفر (3) (۳۶۲۱۹ نمایش) - (۱۰۶۸ نظر)
صفحه شخصی Ata MST (۱۱۵۲۷ نمایش) - (۳۶۷ نظر)
صفحه شخصی رضا alone (۱۷۷۲۶ نمایش) - (۸۷۵ نظر)
صفحه شخصی پسر آریایی (۱۱۵۷۴ نمایش) - (۳۱۲ نظر)
صفحه برنامه ‌نویسان خانواده‌ برتر (۳۱۹۱ نمایش) - (۵ نظر)
صفحه شخصی دختر قمی (۳۸۷۶ نمایش) - (۱۴ نظر)
صفحه شخصی .•.•.•امیرخان•.•.•. (۴۶۵۰ نمایش) - (۱۴ نظر)
صفحه شخصی مشکات (۵۹۶۶ نمایش) - (۱۷۶ نظر)
صفحه شخصی سکوت شلوغ (۴۱۹۳ نمایش) - (۴۲ نظر)
صفحه مرد شب ویژه پرسش و پاسخ خصوصی (۴۷۳۳ نمایش) - (۴ نظر)
صفحه شخصی آیدا 👑👩‍⚕️💐 (۹۷۳۲ نمایش) - (۱۲۷ نظر)
صفحه شخصی Ali Piroozi (۵۱۳۶ نمایش) - (۱۶۰ نظر)
صفحه شخصی 12 12 (۲۳۴۷ نمایش) - (۹ نظر)
چه مدل چادری بهم میاد ؟ (۱۸۷۵۰ بازدید توسط ۱۴۱۹۰ نفر) - (۲۳ نظر)
نماهنگ نیمه شعبان با صدای امیر عارف (۴۵۰۴ بازدید توسط ۳۴۴۲ نفر) - (۲ نظر)
اگه در گذشته دوست پسر داشتی زن من نشو ... (۴۰۳۵۷ بازدید توسط ۲۹۹۰۱ نفر) - (۹۴ نظر)
خانم ها، معمولا چه قدر خرید میکنید ؟! (۱۶۴۵۶ بازدید توسط ۱۲۴۳۷ نفر) - (۷۳ نظر)
اگه روی تو غیرت نداره یعنی براش مهم نیستی (۱۵۰۱۹ بازدید توسط ۱۰۴۸۷ نفر) - (۶۷ نظر)
نمی خوام دیگه کسی تو زندگیم به اسم دوست پسر باشه (۱۵۵۶۵ بازدید توسط ۱۱۵۱۹ نفر) - (۵۱ نظر)
فانتزی های جالب و خنده دار در مورد ازدواج (۲۶۵۵۴ بازدید توسط ۱۹۷۱۵ نفر) - (۱۰۷ نظر)
خطاب به دخترهایی که به خاطر کنجکاوی تمایل دارن با پسرها دوست بشن (۱۳۷۱۲ بازدید توسط ۹۹۶۸ نفر) - (۶۶ نظر)
چند مورد از رازهای پنهان انگیزه ی دوستی پسرها با دخترها (۱۵۶۹۹ بازدید توسط ۱۱۴۲۸ نفر) - (۹۶ نظر)
بهترین غذایی که درست کردی چی بوده؟ (۱۱۵۵۹ بازدید توسط ۸۵۲۲ نفر) - (۸۸ نظر)
می خوام به آشپزیم تنوع بدم (۷۷۲۸ بازدید توسط ۵۵۱۵ نفر) - (۷۹ نظر)
مصادیق جزئی که در انتخاب همسر باید حتما آنها را مد نظر داشته باشید (۵۶۶۸ بازدید توسط ۴۵۰۴ نفر) - (۲۶ نظر)
انواع تفریحات یه زن و شوهر با امکانات کم (۶۲۱۲۵ بازدید توسط ۴۷۰۶۱ نفر) - (۵۱ نظر)
به داد مستاجران برسید (برسیم) (۴۰۴۴ بازدید توسط ۲۹۷۹ نفر) - (۱۳ نظر)
خاطرات خنده دار دختر خانم ها از خواستگاران شون (۱۲۳۶۵ بازدید توسط ۹۴۸۷ نفر) - (۱۳ نظر)
1000 تا دوست دختر داشتم ولی الان امام زمان می خوام (۶۵۶۱ بازدید توسط ۵۱۹۳ نفر) - (۷ نظر)
شوهر بد اخلاقم رو عاشق خودم کردم (۲۲۷۱۵۵ بازدید توسط ۱۷۴۲۹۱ نفر) - (۶۹ نظر)
دروغگویی بعضی از دختران دوست پسر دار به خواستگار (۱۴۷۰۱ بازدید توسط ۱۰۸۰۲ نفر) - (۴۹ نظر)
از تجربیات تون در مورد خانه دار شدن بگید (۷۸۷۹ بازدید توسط ۵۲۹۹ نفر) - (۲۰ نظر)
سرگرمی تون وقتی تنها هستید چیه؟ (۵۲۰۲ بازدید توسط ۳۸۵۵ نفر) - (۳۳ نظر)
دوست دارید چه نیرو، توانایی یا هنر خارق العاده ای داشته باشید؟ (۳۳۱۸ بازدید توسط ۲۲۸۷ نفر) - (۳۸ نظر)
به خاطر فشارهای اطرافیان، تصمیم گرفتم دوست پسر بگیرم اما ... (۷۳۹۸ بازدید توسط ۵۵۱۱ نفر) - (۱۸ نظر)
این جوری همسرِ مناسب پیدا کن! (۷۸۵۸ بازدید توسط ۶۰۸۱ نفر) - (۱۶ نظر)
اگه از دختری خوشم اومد، چکار کنم که همون اول جواب رد نگیرم؟ (۶۳۰۸۸ بازدید توسط ۴۸۱۹۸ نفر) - (۷۲ نظر)
دخترهای خوب و سنگین، راه پسرها رو برای ازدواج باز بذارید (۱۴۰۶۱ بازدید توسط ۹۹۵۱ نفر) - (۸۱ نظر)
چند سوال در مورد ازدواج از دخترانی که رشته های پزشکی خوندن (۷۹۹۷۵ بازدید توسط ۶۲۳۲۱ نفر) - (۲۱۷ نظر)
معایب و مزایای ازدواج با یک فرد مشهور چیه؟ (۳۷۹۲ بازدید توسط ۲۷۷۳ نفر) - (۱۹ نظر)
دختر مذهبی کجایی ، دقیقا کجایی ؟! (۳۵۲۱۸ بازدید توسط ۲۳۲۰۸ نفر) - (۱۲۶ نظر)
جامعه خانواده ی بزرگتر ماست، آبروی جامعه مون رو حفظ کنیم (۳۰۲۹ بازدید توسط ۲۱۶۶ نفر) - (۱۰ نظر)
از خاطرات خوب و خنده دار دوران مدرسه و دانشگاه بگید (۱۰۷۶۳ بازدید توسط ۷۶۶۴ نفر) - (۲۹ نظر)

۴۷۲ مطلب با موضوع «مسائل رفتاری دوران عقد» ثبت شده است

تحمل تحقیر شوهرم از همه چی واسم سخت تره

با سلام خدمت دوستان عزیز در سایت خانواده برتر
شاید این موضوعی که میخوام بگم یه درد و دله یا التماس دعا اما هر چی هست خواهش میکنم منت سر بنده بذارید و بخونید اگر راهنمایی دارید لطف کنید بگید و اگر نه برام دعا کنید خیلی محتاجم به دعا چون از همه نا امید شدم همه به جز خدا .
از خدا دلگیرم اما نا امید نیستم، معذرت میخوام اگه طولانی میشه،
من یه دختر 24 ساله ام نزدیک به شش ماهه عقد کردم قرار بود شهریور عروسیم باشه اما ... . نمیدونم از کجا بگم خیلی سخته آدم از عزیزانش بدی ببینه اونم پدر مادرش، هر جور فکر میکنم نمیتونم نظراتشون رو درک کنم نمیتونم قبول کنم این حرفاشون بخاطر من و خوشبختیمه.
درسته که همسرم رو خودم انتخاب کردم و با اصرار خودم راضی شدن اما حالا که عقد کردیم دیگه نباید تحقیرش کنن این انتظار زیادیه؟ بخاطر اینکه میخوان یه عروسی مفصل داشته باشم عروسیمونو انداختن عقب هیچکسم به حرف من گوش نمیده، منو نامزدم همه برنامه هامون رو برای شهریور چیده بودیم بخدا دلم خونه،نامزدم فقط اونقدری که اینا میخوان پول نداره پس اندازش قده یا عروسی معمولی و کرایه خونست اونم با وام ازدواج و حساب رو کادوی عروسی.
بابام بهم میگه تو که دستت تو جیب خودته چه مشکلی داشته ازدواج کردی آخه این حرف بمن میزنه اونم بعد از شش ماه که از عقدم میگذره. مدام عیب میذاره رو شوهرم چون انتخاب خودم بوده.
بخدا شوهرم خیلی پسر خوبیه خیلی درکم میکنه در برابر تمام تحقیرا سکوت کرده حتی بمن دلداری داده اره خانوادشون از ما پایین ترن ولی فقط از نظر مالی نه فرهنگی نه اخلاقی.
خانوادش خیلی مهربونن من هیچ مشکلی نه با شوهرم نه خانوادش ندارم هر شب کارم شده گریه، شوهرم باذوق و شوق اومده بود خونمون بریم واسه کارت عروسی مامانم میگه مگه دخترمونو از سر راه اوردیم ؟
لقمه بزرگتر از دهنت برداشتی باید جورشو بکشی خنده رو لبش خشک شد منم شوکه شدم تمام بدنم یخ کرد، نمیدونم باید چکار کنم، نامزدم یک سال دیگه از درسش مونده ارشد روانشناسی بالینی میخونه تو یه دانشگاه خوب هم کار میکنه هم درس میخونه .
تحمل تحقیر شوهرم از همه چی واسم سخت تره کارم فقط شده گریه همش دارم ازش عذرخواهی میکنم بخاطر حرفای خانوادم که واقعا جیگره ادمو میسوزونه اخه با حقوقی که با اضافه کاری و همه میه دو تومن مگه میشه عروسی چهل پنجاه میلیونی گرفت بعدش بریم یر زندگیمون علف بخوریم؟ چادر بزنیم تو خیابون؟
نامزدم بخاطر درسش نیمه وقت کار میکنه خب حقوق منم هست ما واسه شروع زندگیمون مشکل نداریم اگه بدونن من حقوقمو میدم به شوهرم که دیگه هیچی، بخدا نامزدم فقط میگه درست میشه تو غصه نخور من تا جایی که بتونم سعی میکنم به خواسته های مامان بابا جواب بدم حق دارن دخترشونی جیگرگوششونی نگرانن.
یه کلمه از این حرفارو به خانوادش نگفته، ولی دارم میبینم که داره داغون میشه دنبال یه کار دیگه ام میگرده میگه تو اب تو دلت تکون نخوره من خودم همه چیو درست میکنم دارم دق میکنم .
تو رو خدا کمکم کنین. دوست ندارم حرمت بین خانوادمو خودم شکست شه وگرنه بدون عروسی پا میشدم باهاش میرفتم سر زندگیم، الانم اگه نامزدم راضی باشه اینکارو میکنم.
فشاره درسش از یه طرف کار از یه طرف حرفای خانوادم از طرف دیگه فشار جنسی از یه طرف دیگه داره از پا درش میاره، الان یه ماهه درست همو ندیدیم .
میگه روم نمیشه بیام خونتون ولی من میدوم بخاطر تحقیرا نمیاد منم که از صبح تا هفت غروب سر کارم چند بارم من رفتم خونشون بابام بهم میگه اون نمیاد تو چرا میری ؟
از دوستان عاجزانه میخوام برام دعا کنن من حتما اونقدر دلم پاک نیست که خدا حرفامو قبول کنه شمایی که پیش خدا ابرو دارین دعا کنین اول خدا به شوهرم صبر بده و کم نیاره بعدش دعا کنید با خیر و خوشی و رضایت خانوادم برم سر زندگیم.
ممنون که این متن طولانیمو خوندین و معذرت میخوام سرتونو درد آوردم خدا به همتون خیر بده.
"هستی20"

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۷۳)
    • ۵۴۴۲ بازدید توسط ۳۸۵۰ نفر
    • چهارشنبه ۲۸ مرداد ۹۴ - ۲۱:۵۹

    من دیوونه همسرمم نمیخوام اینطور دلخور باشه

    سلام

    حدودا یکو نیم ماهه عقد کردم و هنوز خونه خودمون نرفتیم. رابطم با همسرم عالیه به جز یه مورد. اونم اینکه وقتی بعضی شب ها خونه ما میمونه من مثل دیوونه ها میشم! راستش مادر من یه مقدار خیلیییییییییییییییییی زیادییییییییییی کنجکاوه!
    یعنی تو این بیست و چند سالی که دخترش بودم کاملا دستم اومده که واقعا کنجکاوه. بخاطر هر صدایی که از بیرون میاد سریع پشت پنجره اس سوالایی از بقیه و خانواده میپرسه که عملا شاید هیچ ربطی به ما و خونواده ما نداشته باشه و کلا با اینکه دوسش دارم اما این اخلاقش روانیم کرده.
    از قضا اتاق منو مامان بابام دیوار به دیواره و کانال کولر هم دو تا اتاق رو به هم وصل کرده. من همش این توهم رو دارم مادرم داره به حرفای ما گوش میده ( خدا رو شکر پدرم اصلاااااااا کنجکاو نیستن ) یا پشت در گوش واستاده و یا هر جور کنجکاوی ایکه بشه انجام داد!
    (توهم الکی ندارم بارها دیدم ازش. البته نه در مورد خودم. همیشه تظاهر میکنه کاری به کارم نداره اما وقتی در مورد بقیه اینطوره حتما زیر پوستی در مورد منم هس ) و به همین دلیل همش تو اضطرابم.
    همش اروم حرف میزنم تا جایی که گاهی همسرم میگه والا نمیفهمم چی میگی.؟ باید برم لبخونی یاد بگیرم! سعی میکنم زیاد با همسرم صمیمی نشم. رو تخت زیاد غلت نزنم که صدا نده و هر جور احتیاط دیگه. ( کلا وسواسی نیستم اصلا اما سر این موضوع واقعا غیر قابل کنترلم ) همسرم هم اولا فقط با تعجب نگام میکرد اما هفته پیش عصبانی شد و بدون هیچ حرفی کتشو برداشت از مامان بابام خداحافظی کرد و نصفه شبی رفت و بعدشم باهام خیلی سرسنگین برخورد میکنه.دلم داره میترکه.
    موندم چیکارکنم. نمیتونم بهش بگم بخاطر کنجکاوی مادرم میترسم و احتیاط میکنم. از طرفی وقتی خونه اونام خیلی راحتم. تا نزدیکای صبح شیطونی و قهقهه اس فقط . مادرش فرشته اش خونشونم دو طبقه و اتاقش طبقه بالاس. خیلی راحتم. اما اینکه بگم بخاطر مادرمه یه جوری خانوادمو زیر سوال بردم.
    از طرفی پدرمم بیشتر دوس دارن همسرم بیاد خونه ما تا من برم خونه اونا مثلا من دو هفته یه بار شب میمونم اونجا اما ایشون هفته ای دو یا سه بار شب خونه ماست. لطفا کمکم کنید.خیلی حالم بده.من دیوونه همسرمم نمیخوام اینطور دلخور باشه

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۳۵)
    • ۲۹۳۲ بازدید توسط ۲۲۲۷ نفر
    • جمعه ۲۳ مرداد ۹۴ - ۲۳:۰۰

    الان میخوام نامزدیم رو بهم بزنم ولی میترسم

    سلام دوستان خواهشا کمک کنین
    من دختری هستم ۱۸ ساله . سه ماهه با پسر دایی مامانم که داداش زن داداشم هم میشه نامزد هستم ،فاصله ی سنی ما ۱۱ است. ماجرای نامزدی ما هنوز آشکار نشده و قراره تا سال آینده بعد از کنکور من آشکار نشه و فقط خانواده ی من و نامزدم خبر دارند و حتی مادر بزرگم هم خبر ندارد.

    ما صیغه ی محرمیت نخوندیم و فقط مهریه رو معلوم کردیم و قباله نوشتیم... طی این مدت نامزدی من خیلی از ویژگی های نامزدم رو شناختم و من الان میخوام نامزدیم رو بهم بزنم ولی به دو دلیل میترسم :

    اول اینکه میترسم رابطه ی داداشم مشکل پیدا کنه (نامزد من برادر زنش میشه) از طرفی روزی که نامزدم اومد خواستگاری همه مخالف بودن و من خودم خواستم و قبول کردم و خانوادم گفتن دیگه هیچ وقت حق برگشت و پشیمانی نداری .

    ولی الان می بینم نامزدم یه سری ویژگی هایی داره که قبلا مشخص نبود و من خبر نداشتم و الان که میفهمم و می بینم نمی تونم باهاش کنار بیام.. از طرفی شنیدم کسی که قبلا خیلی دوستش داشتم قراره بیاد خواستگاریم


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۵۲)
    • ۷۸۲۹ بازدید توسط ۵۴۹۴ نفر
    • دوشنبه ۱۹ مرداد ۹۴ - ۲۳:۲۰

    بعد نامزدی کلا حس میکنم علاقه ای بهش ندارم!

    سلام.
    حدود دو سال پیش یکی از همکلاسیام ازم خواستگاری کرد و من جواب منفی دادم چون به یه نفر دیگه علاقمند بودم و این موضوع رو هم به خودش گفتم و قضیه تقریبا تموم شد تا این ترم که ترم آخر بودیم و دیگه همه چی داشت تموم میشد و خیلی از ماها دیگه همو نمیدیدیم!
    و معمولا تو دور همیایی که با دخترا کلاس داشتیم خیلیا میگفتن که فلانی پسر خیلی خوبی بود و اشتباه کردیم که از دستش دادیم و کاش یکیمون تورش می کرد و از این حرفا!
    از یه طرفم دو تا از دخترای دانشکده که به این آقا علاقه داشتن همیشه میومدن در مورد خوبیاش پیشم میگفتن و ازم راهکار می خواستن که چطور توجهشو به سمت خودشون جلب کنن و کاری کنن که عاشقشون بشه! منم بهشون راهکار میدادم و میگفتم رفتاراشون باهاش چطور باشه و....
    اینکه بقیه در مورد ویژگی های + اون برام تعریف می کردن باعث شد من فکر کنم که بهش علاقه دارم یا بهتر بگم باعث شد با خودم فکر کنم که اگه از دستش بدم بعدا پشیمون میشم! و سر این قضیه شروع کردم به چراغ سبز نشون دادن و اینقد با برنامه پیش رفتم که دوباره ازم خواستگاری کرد و خیلی زود نامزد شدیم!
    اما از چند روز بعد نامزدی کلا حس میکنم علاقه ای بهش ندارم!!! اون آدم خیلی خوبیه،با ایمان و چشم پاکه، درآمد خیلی خوبی داره،خانوادش خیلی خوبن، منو در حد جونش دوست داره و به خاطرم هر کاری میکنه، ماشین و خونه داره، اخلاقش فوق العادست و....

    اما ویژگی های بدش از نظر من :

    1- با اینکه قدش بلنده هیکلش ورزشکاری نیست و لاغره

    2- هم سنیم  و حس میکنم نمی تونم بهش تکیه کنم!

    3- احساس میکنم خیلی از اخلاقاش مردونه نیست ( البته ما از دو تا شهر مختلفیم من اصالتا کرد هستم و ایشون اهل یکی از شهرای بزرگه و شاید دلیل اینکه من حس میکنم اخلاقاش مردونه نیست مقایسش با مردا و پسرای شهر خودمون و تفاوت فرهنگامونه )

    و اینا باعث شده که من نسبت بهش سرد بشم و اونطور که باید دوسش نداشته باشم..

    راستی  جریان نامزدی ما که قراره حدود 8 مال طول بکشه فقط خانواده من و خانواده اون در جریانن و یه صیغه محرمیت بینمون خوندن تا هم دیگه رو خوب بشناسیم و اگه با هم تفاهم داشتیم بعد عقد کنیم و بین فامیل این قضیه رو علنی کنن)

    سوالای من:

    1- من تو این 1 ماهی که نامزدیم هیچ علاقه ای به این آقا پیدا نکردم و فقط زمانی حس میکنم که انتخابم درست بوده که پیش همیم یا وقتی که تلفنی باهام حرف میزنه اما بازم دوسش ندارم اگه این حس من ادامه پیدا کنه و چیکار کنم؟ اصلا چیکار کنم که بهش علاقمند بشم؟.الان رفتارم چطور باشه که اگه خواستیم از هم جدا شیم زیاد صدمه نبینه؟

    2- همیشه حرفای عاشقانه بهم میزنه و منم در جوابش مجبورم بهش دروغ بگم که خیلی دوسش دارم و عاشقشم و از این جور حرفا و اینکه تو این شیش-هفت باری که با هم درمورد مسائل مختلف حرف زدیم توی 80 درصد موارد با هم توافق نظر داشتیم!
    به نظرتون ازدواج دو نفر که با هم تفاهم زیادی دارن اما یکیشون عاشق دیگری نیست دووم خواهد داشت و  این دو نفر می تونن با هم یه زندگی خوب بسازن؟

    3- یکی از مشکلات من دخترایی هستن که تو دانشگاه بهش علاقمند بودن و خودم از 4 تاشون خبر دارم که چقد دوسش داشتن و خیلی به خاطر این عشقشون زجر کشیدن؛
    الان 2 تاشون همش به بهانه های مختلف یا بهش پیام میدن یا ایمیل و یا اینکه بهش زنگ میزنن....من بهش گفتم دیگه جوابشونو نده اونم همینکار میکنه
    اما واسه یکی از اون دخترا خیلی نگرانم چون حالش خیلی وخیمه و چون خودم میشناسمش دوست ندارم تحقیر بشه و از خودش بدش بیاد و افسرده تر از اینی که هست بشه! موضوع نامزدی ما هم که قرار بوده مخفی بمونه و نمیشه این موضوع رو بهشون بگیم تازه اگه موضوع نامزدی ما رو بفهمن دق میکنن و من نمی تونم اصلا تو چشاشون نگاه کنم چون مثلا میومدن از من مشاوره می گرفتن که چطور دل محسن به دست بیارن!!!!
    حالا به نظرتون با این خانما چیکار کنم؟ اینکه بگم جوابشونو نده کافیه؟ من خودم دخترم و این تجربه رو داشتم و میدونم چقد دارن عذاب میکشن و چقد خیالبافی میکنن!

    "گلاره"


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۲۳)
    • ۱۸۴۰ بازدید توسط ۱۴۵۶ نفر
    • جمعه ۱۶ مرداد ۹۴ - ۲۱:۳۸

    خواهر شوهرم دوست داره ما طلاق بگیریم

    سلام
    من تو دوران عقدم حدود یک سال هر وقت با شوهرم دعوامون میشه البته تو خلوت ولی وقتی خانواده همسرم میفهمن خواهر شوهرم با تیکه و کنایه میگه بخاطر اختلاف سنی تونه . ( 12 سال من کوچیکترم) .
    یه حالتی که دوس داره من از برادرش جدا بشم ولی من و همسرم واقعا همدیگه رو دوست داریم . یک روز همین خواهرشوهرم برگشت بی مقدمه به من گفت اگه یه روز تو تو بستر بیماری بیفتی و مادرمم همینطور،  اگه داداشم بخواد بین شما یکی رو فقط ببره بیمارستان داداشم تو رو نمیبره!!! شاید باورتون نشه تعریف از خود نیست انقدر من براشون خوبم یکبارم جواب تیکه هاشونو ندادم چغلیشونو پیش شوهرم نکردم همه فامیل دو طرف منو عروس خوب میدونن حتی خود همسرم
    یه سوال مگه دعوا کردن به سن ربط داره؟؟؟
    یعنی همسرم واقعا اگه تو بستر بیفتم میذاره تلف بشم؟؟؟؟
    لطفا کمکم کنید
    عباس اقا و اقا سامان متاهل جنوب شماهم کمکم کنید
    از همتون ممنونم

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه) ارتباط با خانواده شوهر (۶۴ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۴۹)
    • ۴۰۳۰ بازدید توسط ۲۷۱۵ نفر
    • چهارشنبه ۱۴ مرداد ۹۴ - ۱۵:۰۰

    در دوران عقد چطور از شوهرم بخوام بهم خرجی بده؟

    با سلام
    از اونجایی که این سایت در حال برطرف کردن مشکلات جوانان هست تصمیم گرفتم مشکلم رو بیان کنم میدونم مشکل حادی فعلا نیست ولی از اینکه بعدا حادتر بشه می ترسم
    الان تو دوران عقد هستم شوهرم از ابتدای زندگی چه زمانی که مجرد بوده و چه الان دستش تو جیب خودش بوده و هست با وجود اینکه درامد خوبی هم داره ولی همیشه خدا بدهکاری بالا میاره یعنی نمیشه یه ماه 100 تومن تو حسابش باشه اونقدرم ادم ولخرجی نیست .

    وقتی بیرون میریم تا الان که هیچی خریدی برام نکرده حتی از لحاظ خوردن . اوایل خیلی برام سخت بود اخه تو خانواده خودم اصلا اینطور نیست و از نظر مالی در حد متوسطیم ولی خب خسیس هم نیستیم کاری به خساست فعلا ندارم هر چند میدونم بعدا برام مشکل سازه ولی الان مشکل عمده ام اینکه از زمانی که عقد کردم دیگه بابام خرجی بهم نمیده و میگه وظیفه شوهرته .

    خب حق داره میبینه درامدش خوبه میگه از اون بگیره  اشتباهی هم که کردم این بود که یارانه هامون رو از خانواده ام جدا کردم و الان به حساب شوهرم ریخته میشه هر حرفی بزنم مامانم میگه خب برو یارانه خودت رو بگیر و خرج خودت کن .


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۲۹)
    • ۳۰۷۰۵ بازدید توسط ۲۲۴۸۴ نفر
    • يكشنبه ۱۱ مرداد ۹۴ - ۲۲:۰۳

    میخوام اولویت دوست داشتن شوهرم باشم

    سلام

    من زیر 25 سال سن دارم تو دوران عقدم .میخوام اولویت دوست داشتن شوهرم باشم شوهر من اولویت دوست داشتن منه فقط فقط میخوام منو از همه بیشتر دوست داشته باشه براش نه از لحاظ رابطه جنسی کم گذاشتم نه عاطفی .

    بخاطرش از همه جا محدود شدم تو خونه همه ش بیکار میشینم هیچ دوست دختری هم ندارم با فامیل هم رفت و امدم به صفر رسونده
    ایا این چیز زیادیه؟
    بعضی از شما مردها چرا انقد بی انصافید؟


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۳۲)
    • ۳۸۶۷ بازدید توسط ۲۸۷۳ نفر
    • سه شنبه ۶ مرداد ۹۴ - ۲۲:۲۴

    به نظر شما همین الان طلاق بگیرم بهتر نیست ؟

    سلام به همگی

    من دختری حدودا 25 سال هستم که عقد هستم و چند ماه دیگه عروسی اما مشکل اینجاست که با همسرم یکسری مشکلات داریم که هر وقت در موردش میخوام صحبت کنم فوری میگه من همینم که هستم اگه نمیتونی برو طلاق بگیر .

    به نظر شما باید چیکار کنم وقتی الان این حرف رو میزنه حتما آینده هم سر هر موضوعی میخواد من کوتاه بیام وگرنه طلاق .

    واقعا به نظر شما همین الان طلاق بگیرم بهتر نیست این رو هم بگم که به خاطر این حرفاش و بی تفاوت بودنش دیگه دوستش ندارم  .


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه) مسائل طلاق (۸۸ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۳۷)
    • ۲۵۵۷ بازدید توسط ۱۹۷۳ نفر
    • دوشنبه ۵ مرداد ۹۴ - ۲۱:۵۶

    چطور میتونم همسرم رو مجاب کنم کمی مردونه تر رفتار کنه

    سلام بچه ها

    من یکساله که عقد کردم ازتون خواهش میکنم کمکم کنین چطور میتونم همسرم رو مجاب کنم کمی مردونه تر رفتار کنه محکم باشه تا من بتونم بهش تکیه کنم .

    گاهی مغرور باشه و با اقتدار.عاشق مردای با اقتدارم که نمیذارن آب تو دل خانومشون تکون بخوره و عاشقشن ولی در عین حال جذبه دارن اما همسرم بسیار صلح طلبه و حسابی جلوی من خودشو باخته دوست ندارم اینطور باشه چکار کنم.


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۳۱)
    • ۴۳۰۰ بازدید توسط ۳۰۶۴ نفر
    • يكشنبه ۴ مرداد ۹۴ - ۲۲:۵۰

    میترسم زندگی بعد ازدواجمون به مشکل بخوره

    سلام

    چند ماهی هست که عقد کردم، ازدواجمون سنتی بود. در زمان خواستگاری شوهرم قول هایی داده بود قول داده بود نماز بخونه، (میگفت کاهله در نماز) م. رو کلا بذاره کنار ( گفته بود گاهی مصرف میکنه ) ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر داشته باشه.

    ولی نمازش رو فقط سه چهار روز اول بعد عقد خوند ولی بعدش نمازش کلا تعطیل شد، در مورد م. چند تا عروسی که رفتیم همون اوایل ،با اینکه میگه شرایطش مهیا بوده اما بخاطر قولی که داده مصرف نکرده ولی مدتی بعد یک بار مصرف کرده بود که متوجه شدم و باهاش که صحبت کردم و گفتم زیر قولهات زدی، گفت سالی یکی دوبار که اشکالی نداره بهانه اورد که ادامه تحصیل و نماز سخته منم گفتم باشه ادامه تحصیل نمیخواد بدی و حرفی ندارم.

    ولی اون روز در نهایت دوباره قول داد که اصلا م. مصرف نکنه و نماز بخونه. مصرف م. رو دوباره از اون روز به بعد نمیدونم (یعنی من دیگه ازش ندیدم) ولی باز هم نماز نخوند.  باز بعد مدتی این روزا میگه وقتی رفتیم سرخونه زندگی خودمون م. رو مقداری باید توخونمون داشته باشیم تا اگه یکسری از فک وفامیلشون که اهل این چیزا هستن و اومدن و خونمون برای اونا بیاره و به حالت شوخی میگه خودشم شاید گاهی مصرف کنه.من هروقت ازاین موضوع حرف میزنه رومو ترش میکنم و اونم میدونه که ازاین مسائل بدم میاد.
    یک خواهرهم داره که در شرف ازدواجه یکبار که صحبتش شده بود میگفت اگه همسر آینده خواهرش به قولهایی که به خواهرش داده عمل نکنه روزگارشو سیاه میکنه و غیره.
    در ضمن قبل ازدواج روابط دوستی و گناهان زیادی داشته که پنهان کرده بود و بعد عقد رو شد و همچنین حس میکنم یکی را هنوز ته دلش دوست داره ( این موضوع را البته مطمئن نیستم و نمیدانم اصلا پرسیدنش صحیح هست یانه) تا الان فرصت نشده به طور جدی باهاش راجب این موضوعات حرف بزنم ولی با این اوصاف میترسم زندگی بعد ازدواجمون به مشکل بخوره .

    ضمنا کمی حالت زورگویی هم داره مثلا خودش یک جا میشینه و همش دستور میده برو فلان چیزو بیار فلان کارا بکن، اگه بخوام به طور جدی از طلاق احتمالی قبل عروسی بخاطر این چیزا حرف بزنم آیا درسته؟ میترسم با گفتن این حرف باعث دل سرد و ناراحتیش بشم و مشکلی به مشکلاتم اضافه بشه.

    آخه همون یک باری  که قبلا باهاش  صحبت کرده بودم بین حرفام گفتم اگه میدونستم اینطوری میشه شاید اصلا بهت جواب بله نمیدادم که ناراحت شد.
    خواهش میکنم اگه نظری دارین کمکم کنید.متشکرم


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۳۶)
    • ۳۵۷۱ بازدید توسط ۲۵۶۱ نفر
    • شنبه ۳ مرداد ۹۴ - ۲۳:۰۵

    نامزدم حالت درونگرایی داره حرف هاش رو به زبون نمی تونه بیاره

    با سلام
    من 6 ماهه که با یک دختر درونگرا نامزد هستم . از خانم خودم خیلی راضی هستم ولی یه مشکل دارم
    من همیشه از خانمم تعریف می کنم هر موقع بهش زنگ می زنم بهش می گم که عاشقتم دوستت دارم و....
    حتی وقتی باهم بیرون می ریم اخر شب بهش میگم که امشب ناز شده بودی لباسات قشنگ بود فلان لباست خیلی بهت می یومد
    ولی اون اصلا تا حالا بهم نگفه دوستت دارم یعنی همیشه من بهش می گم دوستت دارم بعد اون بهم میگه منم دوستت دارم یا تا حالا بهم نگفته عاشقتم .
    به نظر شما باید چیکار کنم ؟ احساس می کنم یکم حالت درونگرایی داره حرف هاشو به زبون نمی تونه بیاره


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه) مسائل درونگراها (۳۵ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۲۱)
    • ۳۶۲۷ بازدید توسط ۲۸۱۰ نفر
    • چهارشنبه ۳۱ تیر ۹۴ - ۲۳:۲۰

    نمی تونم خواهرهای نامزدم رو ببخشم

    سلام
    این روزا خیلی دلم گرفته و بعضی حرفا تو دلم سنگینی میکنه خواستم اینجا حرفامو بزنم تا کمی سبک تر بشم .
    دختری ٢٢ ساله هستم که یک سال و نیمه عقدم خدا رو شکر نامزدم خوب و مهربونه .  خیلی همدیگه رو دوست داریم منم دختر ساکت و ارومی هستم و هیچ وقت دلم نیومده کسی رو ناراحت کنم و برنجونم .
    مدتی بود از دست خواهرای نامزدم دلم گرفته بود چون با رفتارا و حرفاشون منو ناراحت کرده بودن یه روز که خونه مادر نامزدم دعوت بودم به خواهرای نامزدم با احترام حرفای تو دلمو بهشون گفتم و دلیل ناراحتیم .
    گفتم از من توقع نداشته باشین بیام خونتون هر وقت نامزدم خواست خودش بیاد بهشون برخورد و گفتن یه داداش داشتیم فکر میکنیم مرد.
    اصلا عروسیتون هم پا نمیذاریم و ما کجا دخالت کردیم و از این حرفا تا بالاخره آخرش آشتی کردیم و قرار شد من باهاشون رفت و آمد کنم .
    بعد از چند روز خواهر نامزدم به نامزدم زنگ زد و کلی دروغ گفت که من گفتم ازشون بدم میاد خونه هیچ کدومشون پا و نمیذارم و ...
    خیلی قلبم درد گرفت برای نامزدم قسم خوردم من اینجوری نگفتم شماره خواهرش رو گرفت تا من باهاش حرف بزنم تا صدای منو شنید گوشی رو قطع کرد.
    برای خواهر دیگش زنگ  زدم خیلی بهم بی احترامی کرد گفت ظرفیت نداری و ما هر جا تو میای جرات نمیکنیم حرف بزنیم از بس بی ظرفیتی جنبه شوخی نداری و ... خیلی دلم شکست به ناحق به نامزدم دروغ گفتن تا منو بد کنن خیلی گریه کردم نفرینشون کردم .
    فرداش خواهرم که اصلا از ماجرا خبر نداشت زنگ زد گفت خواب دیدم چند تا سگ دنبالت کردن خیلی ناراحت بودی و آیه های قرآن رو کاغذ مینوشتی و با هم آویزون درخت میکردیم گریم گرفت 
    ماجرا رو برای خواهرم گفتم... خانوادم وقتی فهمیدن خیلی ناراحت شدن و گفتن دیگه حق ندارم با خانواده نامزدم در ارتباط باشم . نامزدم ازم معذرت خواهی کرد ولی من نمیتونم خواهراش و ببخشم از اینکه من همیشه میشم آدم بده خیلی دلم شکست
    خواهشا راهنماییم کنی من باید چیکار کنم ؟

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه) مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۵۳)
    • ۲۹۵۰ بازدید توسط ۲۱۹۴ نفر
    • سه شنبه ۳۰ تیر ۹۴ - ۲۳:۳۰

    طلاق میخوام بگیرم ولی نمیدونم تصمیمم درسته؟

    سلام به همه دوستان خوبم
    توی وضعیت خیلی حادی هستم ، عاجزانه خواهش می‌کنم این متن رو بخونید و کمکم کنید.
    2 ساله که نامزد عقد شده هستیم و رابطه کامل هم داشتیم. از همون اول همش درگیری و دعوا داشتیم با هم ولی کوتاه میومدم. الان دیگه واقعا صبرم تموم شده، دیگه بریدم میخوام ازش جدا شم.
    شوهرم لیسانس حسابداری داره ولی شاگرد مغازه داداششه با ماهی 400 . قول داده بود بعد ازدواج یک کار مناسب پیدا کنه ولی زده زیرش و اصلا دنبال کار نمیگرده و میخواد تا آخر عمر همون جا باشه
    خیلی سست عنصر و بی اراده است. خیلی راحت دروغ میگه، اینقدر بهم تا حالا دروغ گفته که هیچ اعتمادی بهش ندارم.

    ریز مسائل و مشکلاتمون رو به خانوادش میگه و راحت اجازه دخالت میده. متاسفانه اونام سوء استفاده میکنن و به اختلافات ما دامن میزنن. خیلی راحت من رو به همشون میفروشه.

    اولش که همشون میگفتن عاشق منه و گفته یا من یا هیچکس. ولی تو این مدت ثابت کرده حتی یه ذره هم دوسم نداره. هر چی باهاش صحبت میکنم یا قهر میکنم شاید بخودش بیاد بدتر میشه. همش من رو با بقیه زن داداش هاش مقایسه میکنه و من هر چی خوبی بهش کنم نمیبینه و توقعش بیشتر میشه. 


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه) مسائل طلاق (۸۸ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۳۱)
    • ۱۱۰۱۴ بازدید توسط ۷۷۸۱ نفر
    • سه شنبه ۳۰ تیر ۹۴ - ۲۲:۳۰

    لیاقت شوهر نازیبایم را ندارم

    به نام خدا
    نمی دونم از کجا شروع کنم....
    شاد بودم و پر انرژی. خانواده دار و تحصیل کرده. زیبا و دوست داشتنی با خواستگارهای زیاد ...، اما الان ... ، افسرده ام و غمگین، بد اخلاق و منفور ... ، جرم من فقط انتخابم است ...، 22 ساله بودم که همزمان با چند خواستگارم به پسری بله گفتم که نه زیبا بود و نه پولدار، اما عاشق بود، مومن بود، خوش اخلاق بود، صادق بود، مهربان و پاک بود ...
    اما جرم او زیبا نبودن بود و بی پول بودن ... ، بگذرد که چه گذشت بر من ...، حالا دو سال می گذرد و من هر روز یا گریه می کنم یا اشک کسی را در می آورم ...، مادرم دلم را شکسته است، با حرف هایش با رفتارهایش، در خانه مان کسی به همسر نا زیبا و بی پول من احترام نمی گذارد، تحقیرمان می کنند، مقایسه اش می کنند، گوشه و کنایه اش می زنند، خانواده خیلی خوبی دارم اما از آنها که خدا را با خرما می خواهند، هم اخلاق و ایمان برایشان مهم بود هم زیبایی و پول. هم اصل و نسب هم تحصیلات.


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۴۹)
    • ۴۳۸۳ بازدید توسط ۳۳۶۰ نفر
    • سه شنبه ۳۰ تیر ۹۴ - ۲۱:۴۰

    همه میگن خوب میشه رفیق بازیش به خاطره سنشه

    سلام

    من یک مشکل خیلی بدی دارم. 18 سالمه 2 سال پیش با پسری که 2 سال با هم دوست بودیم و یک سال ازم بزرگتر بود نامزد کردم. خیلی دوستم داشت با سختی به هم رسیدیم که قصش طولانیه .

    بدی های همسرم : خیلی رفیق بازه خودشم میدونه کارش زشته قول میده بزاره کنار ولی بعده یه مدت یادش میره. 3، 4 ماه یک بار به طور وحشتناک باهام قهر میکنه دلیلشم نمیگه بعد که ازش میپرسم میگه خسته شده بودم از زندگی میخواستم تو رو طلاق بدم خودمم برم سربازی دیگه برنگردم آخه مادرش به شدت منو اذیت میکنه ولی شوهرم طرفه منه ....

    وقتی خییییلی زیاد اعصابشو خورد میکنم بدجور کتکم میزنه اخه خیلی عصبیه فورا هم پشیمون میشه. چند وقت پیش که باهام قهر کرد خطشو عوض کرد. منم به هر طریقی بود پیداش کردم و مادرم باهاش صحبت کرد. بعدش به مادرم پیام داد گفت با هم رابطه داشته باشیم ( من پدر ندارم ).

    بعد از یه مدت دوباره بهش زنگ زدم که یه دختر جواب داد گفت دوست دخترشم. منم با دختره قرار گذاشتم و عکسایه عقدمو نشونش دادم. چند روز قبلش ... به من زنگ زده بود و ابراز علاقه کرده بود منم پیشه دختره زنگ زدم بهش گفتم انقدر پستی هوامو نداری که بهم پیشنهاد میشه اونم کلی اعصبانی شد و یه دعوایه مفصل با پسره داشت که ماام باهم آشتی کردیم.

    شوهرم گفت خطو داداشش به دختره داده البته من میدونم که داداششم باهاش رابطه داره. درباره ی اسایی که به مادرم داده حرف نزده ولی میفهمم چقدر خجالت میکشه از مادرم. مامانم میگه اونارو گفته از چشممون بیفته طلاقتو بگیریم الان همسرم نمیدونه من از موضوع خبر دارم. ......

    و حالا خوبی هاش : میدونم دوستم داره همه میگن. خیلی بهم ابراز محبت میکنه. تو روابط جنسیمونم هیچ مشکلی نداریم. همش طرفمو میگیرد جلو خانوادش و خیلی بهم توجه میکنه تو مهمانی ها نگاه میکنه من غذا دارم یا نه بطوری که خواهر شوهرم حسودی میکنه.

    هر شب باین که نامزدیم میگه باید پیشم باشی. بعضی وقتا که مادرش خیلی اذیتم میکنه پا به پام اشک میریزه. همه میگن خوب میشه رفیق بازیش به خاطره سنشه آخه فقط 18 سالشه.

    ممنون


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۳۰)
    • ۲۸۲۲ بازدید توسط ۲۰۰۷ نفر
    • سه شنبه ۳۰ تیر ۹۴ - ۲۱:۲۱

    برو بالا