من و پسر عمم حدود یک سال پیش طی یک مراسم کاملا سنتی عقد کردیم. با اینکه سالها صحبت از ازدواج ما بود نه بهش فکر میکردم نه یک کلمه حرف زده بودیم. بعد عقد روز به روز اختلافات ما بیشتر مشخص میشه. شوهرم فردی بسیار خجالتی و منفعله و اعتماد به نفس پایینی داره. کار مناسب و ثابتی نداره و خیلی در این مورد اهمال و سستی میکنه. صحبت و قهر و واسطه کردن بقیه هم تا الان فقط روابط ما رو بدتر کرده.
تقریبا هفته ای یک شب پیش همیم و خانواده ها ما رو کاملا در این زمینه آزاد گذاشتن. در زمینه مسائل جنسی خیلی محتاطانه عمل میکنه و من هیچوقت از روابطمون راضی نبودم. فقط به ارضا شدن خودش اهمیت میده و من خیلی وقت ها حتی خوب تحریک هم نمیشم و باعث شده از او و این مسائل بدم بیاد. هیچوقت در مورد مسائل جنسی با من صحبت نمیکنه و شرایط رو برای صحبت من محیا نمیکنه.
برای اینکه اعتماد به نفسش بالا بره در این مسائل همیشه با روی باز ازش استقبال کردم و هر کاری دوست داشته انجام داده مخالفت نکردم، ولی هیچوقت قدردان نبوده. متاسفانه من در این مدت بکارتم رو از دست دادم و از این که اجازه این کار رو بهش دادم خیلی پشیمونم. با توجه به اختلافاتی که داریم میترسم کارمون به جدایی بکشه و من همه چیز رو از دست داده باشم. از طرفی نمیخوام این موضوع باعث بشه هر ذلت و مشکلی رو تحمل کنم.
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه) ازدواج فامیلی (۸۹ مطلب مشابه)