با سلام
من با معرفی یکی از آشنایان به همراه خانواده به خواستگاری دختر خانمی رفتم که از تمامی جهات در حد مناسبی تناسب و سنخیت داریم. ولی مشکلی که ذهن من و خانواده‌ام رو مشغول کرده ، تفاوت خانواده‌ها از لحاظ سطح اقتصادی هستش (خانواده محترم ایشون ضعیف‌ترن).
سلام
این داستان عاشق شدن عجیب من و فراز و نشیب هاشه ، سوالی که دارم اینه که به نظرتون آیا این دختر دختر خوبیه ؟ به نظرتون سطح اعتقاداتش در چه حدیه ؟ برای ازدواج دختر خوبیه ؟ میشه بهشش اعتماد کرد ؟
تو 16 سالگیم رفتم تو بیتاک و دو سه ماه اونجا بودم تو اون دوران با یه دختر آشنا شدم و باهاش چت میکردم و با اجازه شوهر خواهرش هم اومده بود اونجا منم تو بیتاک باهاش صحبت میکردم و غیر مستقیم به همدیگه ابراز علاقه میکردیم، صادقانه بگم اوایل صحبت مون خیلی دختر گستاخی بود و حتی بعضی وقت ها از حرف های رکیک هم استفاده میکرد.
سلام به همه ی دوستان
احتمالا همه تون سوال بالا چه در خانواده چه در جامعه رو دیدین یا شنیدید . توی این پست میخوایم به این سوال جواب بدیم .
شاید یه عده بگن سن ازدواج 25 یا 26 شایدم بگن 20 سالگی یا 30 سالگی یا قبل 20 سالگی اما خب، اونی که باید آخر بگم رو اول میگم سن خاصی به صورت صددرصدی برای ازدواج وجود نداره، چرا ؟ الان توضیح میدم .
اول ما باید ببینیم چه چیزی سن ازدواج رو تعیین میکنه ، قبلش این سوال کلیشه ای رو جواب میدم ، آیا داشتن پول تعیین کننده ی سن ازدواجه ؟ مسلما نه اگه بخوایم این جوری نگاه کنیم خب طبیعتا اون پسری که پدر پول داره از بدو تولد به سن ازدواج رسیده! اما اینکه اهل کار هست یا نه جزو معیار های سن عقلی به حساب میاد .
یه سری معیار هایی برای سن ازدواج وجود داره :
1- اقلیم شناسی
سلام
من یکی از پسرهای این وبلاگ هستم که همیشه دنبال یک دختر مذهبی و چادری و مهریه پایین و ... بودم . به هر حال چند وقتیه که برای فیزیوتراپی میرم یه جایی و اون جا دو تا خانم کار میکنن. یکی دکتر هست و یکی پرسنل ، به دکتر که کاری ندارم! ولی از اون خانم منشی خوشم اومده. البته از اون منشی ها نیست که فقط تلفن جواب بده! بگذریم .
از روزی که این خانم رو دیدم بهش علاقمند شدم، انگار که با پتک کوبیدن توی سرم! من همیشه میگفتم چرا عاشق هیچ دختری نمیشم و هر کاری میکنم این همه دختر خوشگل و غیر خوشگل و مذهبی و غیرمذهبی میبینم از هیچ کی، از هیچ کی خوشم نمیاد؟
سلام
قبلا از دختری به صورت سنتی خواستگاری کرده بودیم. ایشون رو کاملا پسندیده بودم و با معیارهام کاملا مطابقت داشت. نتیجه صحبت ها مون و تحقیقات و مراجعه به مشاور ازدواج هم عالی بود.
وارد جزئیات نمیشم.آخرش به خاطر حرف های غلط و رفتارهای اشتباه مادر و پدرم و قصور خودم در مدیریت صحیح صحبت های بین دو خانواده، متاسفانه جواب منفی دادن. در نتیجه بله برون برگزار نشد. بعد از اون هم چند جای دیگه خواستگاری رفتیم اما پسند نکردم. حالا میخوام به یه نحوی دوباره از همون دختر خواستگاری کنم ولی نمیدونم چه جوری ؟
سلام
یه سوال از خانم ها داشتم؛
بارها در فامیل دیدم دختر ها عکس های پسرها ( بیشتر سلبریتی و افراد معروف مثل سردار آزمون ، جهانبخش و ... ) را در گوشی شون ذخیره میکنند و همیشه از این پسرها تعریف و تمجید میکنند در جمع !
مثلا اگر بدونید پسری دوست تون داره و شما در جلوی اون شخص میاید مثلا از یک خواننده مرد تعریف میکنید و عکس ها و فیلم هاش رو میبینید میخواستم بفهمم دلیل این نوع از رفتارتون چی هست ؟ چون معمولا پسرا اگر این مدلی هم باشند سعی میکنند علاقه رو پنهان کنند از کسی که دوسش دارند .
سلام
میخواستم بدونم از بین خانم های محترم ، چند نفر با این سبک ازدواج موافقن .
خوب حقیقتش اعتمادها نسبت به دهه های گذشته کم شده . پسران هم مثل قبل مسئولیت قبول نمی کنند و طبیعتاً قوانین ازدواج تا حدودی دستخوش تغییرات میشه ( هیچ چیز ثابت نیست ) ، من تصمیم دارم موقع ازدواج همه ی حقوق همسرم رو بدم ، حق اشتغال - تحصیل و طلاق جزو حقوق اولیه یه فرده ، اما مهریه ای تعیین نمی کنم . یعنی زیر بار مهریه نمیرم .
سلام بچه ها
شما چقدر به طالع بینی اعتقاد دارین؟ به نظرتون درسته؟ من دختر اردیبهشتی ام و خواستگارم شهریور ماهی.
من توی طالع شون خوندم که خیلی بی احساس هستن و به همسرشون توجه نمیکنن. راسته ؟ شما موردی مثل ما دیدین ؟
ممنون میشم راهنمایی ام کنید.
سلام
اولش بگم که کار دولتی ندارم، الان هم دانشجو هستم، سربازی هم نرفتم و کلا یک خونه فقط تونستم بخرم تو اطراف کرج. (کلا 10 دقیقه تا مرکز شهر کرج فاصلشه ) ، من پسرم و به یکی علاقه مند شدم از اقوام. و اول یه مقدار باهاش چت کردم و ...
بعد یهو دیگه جواب نداد یعنی پیام رو ندیده ولی بلاکم نکردن. از طریق واسطه ازش پرسیدن که قصد ازدواج داره یا نه که گفته نه ، اون واسطه هم اسم منو نیاورده. بعدش دوباره خودم بهش پیامک دادم که نظرش چیه و ... که باز جواب ندادن.
سلام دوستان وقت تون بخیر
یه راست میرم سر اصل مطلب. من یه همکلاسیم دارم که واقعا جای برادرم هستن ایشون یه مشکلی عاطفی براشون پیش اومده و میاد پیش من درد و دل و به قولی کمک و مشاوره.
مشکل این بنده خدا اینه یه دختری رو دوست داره و باهاش در قالب رابطه محترمانه و رسمی در ارتباطه که دختره تازه شکست عشقی خورده ( حدودا 2 ماه. حالا جریانش رو کاری نداریم) و داره با خودش برای فراموش کردن اون عشق قدیمی کار میکنه . این همکلاسی منم در جریان این موضوع هست. ولی به خاطر این موضوع شکست عشقیش دختره نمیتونه دلش رو به این همکلاسی من بده و اینو توی عکس نوشته های پروفایلش یه جورایی غیر مستقیم داره میگه .
سلام به همگی
من یک راهنمایی و کمک از خانم ها و آقایون محترم میخوام. ممنون تون هستم
من پسری 27 ساله ام، سربازی رفتم و ارشد میخونم. از پارسال از یکی از همکلاسی هام خیلی خوشم اومد. ایشون 4 ماه از من کوچکترند. همون اوایلش حس کردم اونم از من خوشش میاد و کاملا معلوم بود از توجه و مهربونی هاش.
سلام بر دوستان گرامی
بنده اقای 32 ساله هست و از همه نظر ظاهری، اقتصادی، شغلی، تحصیلات، سلامت، اجتماعی و ... دارای موقعیت عالی هستم و همیشه در انتخاب همسر بسیار کمال گرایانه رفتار کردم ( بیش از 100 مورد خواستگاری ) به خاطر شرایطم جدیدا به خواستگاری دختر خانومی رفتم که شرایط شون خوبه نسبتا ولی در مجموع منصفانه بگم از نظر شرایط بنده خیلی برتری دارم و اینو خودشونم بارها گفتن .