سلام
براتون اتفاق افتاده که خواستگار براتون بیاد و خودتون بفهمید ته دل تون راضی نیستید، اما خانواده اصرار کنن که مورد خوبی هست و ممکنه از اون بهتر نیاد و تو خونه بمونی، حالا چه برای دختر مجرد چه مطلقه که البته برای مطلقهها این فشارها چندین برابره؟
خواستم بدونم وقتی نظر خودتون پنجاه بود و دوست نداشتید ریسک کنید اما با فشار خانواده تن به ازدواج دادید چقدر ازدواج تون موفق بوده یا برعکس وقتی رو حرف خودتون ایستادید و توکل کردید و تو خونه موندن رو ترجیح دادید چقدر موردهای بهتری اومدن؟
اصلاً تو این جور مواقع باید چه کار کرد از طرفی خودت دلت رضا نمی ده از طرفی اطرافیان تو دلت رو خالی می کنن که آخرش تو خونه میمونی آخرش مجبور میشی با یه پیرمرد ازدواج کنی.
مرتبط با رد کردن خواستگار:
به خاطر یه نقص در انگشتان یکی از پاهام، خواستگارانم رو رد میکنم!
وقتی خواستگار میاد، نمی تونم تصمیم بگیرم، برای همین رد میکنم
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
رد کردن خواستگار (۱۴۳ مطلب مشابه) رد کردن خواستگار فامیل (۲۹ مطلب مشابه)