سلام
من دختری ۱۸ ساله و کنکوری هستم والدینم از کودکی من رو به درس خوندن تشویق کرده اند و تمام فکر و ذکر من درس خواندن بوده و هرگز وارد دوستی های خیابانی نشدم اما از کودکی به پسر ... ام که چهار سال از من بزرگتر است علاقه مندم او هم همین طور و بارها مادرش به شکل های مختلف از نجابت من و علاقه پسرش به من گفته.
اما مادرم هر بار گفته من مثل خواهر میلاد هستم و من قصد ادامه تحصیل دارم . خانواده آنها مخالف ادامه تحصیل دختر هستند اما پدر و مادر من عقیده دارم دختر باید درسش را کامل کنند آن وقت ازدواج کند.
دختر عمویی به نام ... دارم که ۱۹ سال دارد به خاطر اخلاق تند مادرش با آنها خیلی رفت و آمد نداریم اما ما از بچگی مثل دو خواهر با هم بودیم و از همه چیز زندگی هم خبر داشتیم. ۴،۵ سال پیش ... وارد دوستی های خیابانی شد . جوری که یک سال به مدرسه نرفت و من در حالی که کوچکتر بودم با دلسوزی هر بار او را پند میدادم که این کارها آخر و عاقبت ندارند و اگر راهنمایی های من نبود ... گرفتار راه های خیلی بدتری میشد.
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) ازدواج فامیلی (۸۹ مطلب مشابه)