میخواییم در مورد وبلاگ و مدیرش صحبت کنیم

سلام به همه بچه باحالای خانواده برتر

جوووووووووووووووون

عاشششششششقم تک تکتونم

با توجه به نزدیکی به اخر سال و ایام عید امیدوارم که سال جدید سال بهتری باشه . اقایووووووون خانووووووووووما

لیدز اند جنتلن

پی اتنشن

میخواییم در مورد وبلاگ و مدیرش صحبت کنیم ، بله درست فهمیدید منظور محسن نجفیه!

دوست دارم مرد و مردونه بیایم ایشونو نقد کنیم . نظرتون چیه؟ فقط جوووووووووووووون هرکیو دوست دارید پاچه خواری و ... نکنید! حالم بد میشه!!!

از نحوه مدیریت وبلاگ راضی هستید؟

اخلاقش خوبه بنظرتون؟

تایید نظرات و سوالت خوبه؟

پیشنهاد انتقاد چی دارید

ادم بدی نیستا فقط یکم سگ اخلاقه! خدا نکنه گیر بده د... سرویسه! پسر بدی نیستا ولی ی حرکتای گل درشتی میزنه دلم میخواد اون لحظه خفش کنم .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مربوط به خانواده برتر (۵۹۹ مطلب مشابه)

می خوام ازدواج کنم ولی جز درس خوندن کار دیگه ای نکردم

سلام عرض می کنم خدمت دوستان

من یه پسرم که امسال سال آخر کارشناسی ارشدم هست و اگه خدا بخواد به زودی ارشدم  تموم میشه. خدا رو شکر از لحاظ تحصیلی آدم موفقی بودم ( صنعتی شریف درس می خونم ).

یه نکته ای که تو این سال ها بهش رسیدم این بوده که بین درس خوندن و تحصیل کردن یه رابطه ی عکس وجود داره، یعنی از بین دوستام کسانی بودن که از همون اول وارد کار شدن و خب کم کم رفتن به این سمت و از ادامه تحصیل باز موندن. از طرفی بعضی دیگه از دوستام هم همش رو درس تمرکز کردن و الان هم دارن تو بهترین دانشگاههای کشورهای غربی دکترا می خونن، و من تا حالا رو درس تمرکز داشتم.

حالا مشکل من اینه که تو این سن دوست دارم ازدواج کنم و تا حالا هم خدا رو شکر اهل دوستی با جنس مخالف نبودم، اما پیش خودم میگم من جز درس خوندن کار دیگه ای نکردم و خب از لحاظ اقتصادی وضعیت پایداری ندارم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

زندگی با یه وکیل چه مشکلاتی رو داره؟

سلام

دو سالی هست که مطالب این سایت رو دنبال میکنم و با توجه به این که مطالب مفید و کاربردی در این سایت خوندم تصمیم گرفتم که سوال خودم رو مطرح کنم.

راستش خانمی تماس گرفتن برای خواستگاری و ما بهشون گفتیم که اول تحقیق کنیم اگر دو طرف مناسب هم باشند جلسه رسمی خواستگاری تشکیل بشه اینه که تحقیقات رو شروع کردیم .

آقا پسر کارشناسی حقوق دارند و دفتر وکالت دارن ، سربازی هم رفتن ، از نظر خانوادگی هم ظاهرا در یک سطح هستیم تا یکم بیشتر تحقیق کنیم و خودم دانشجوی مامایی هستم .

سوال من اینه که آینده شغلی این آقا چه جوریه ؟ چون من زیاد با رشته های حقوق و بازار کارش آشنایی ندارم و بیشترین نگرانی و تردید من بابت آینده شغلی ایشونه و میخوام از  کسانی که تحصیلات و یا شغلشون حقوق و وکالته مشورت بگیرم.

اینم بگم که ما در شهرستان زندگی میکنیم و شهرمون کوچیکه .به نظرتون زندگی با یه وکیل چه مشکلاتی رو داره ؟ اصلا کسی که وکیله حقوقش در حدی هست که بتونه از عهده یه زندگی متوسط توی شهرستان بر بیاد ؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

استقلال در انتخاب پوشش بعد از ازدواج

با سلام خدمت دوستان گرامی

من پسری بالای 30 ساله هستم که که مدتی است عقد کرده ایم و اگر خدا بخواهد چند ماه دیگر به خانه مستقل خودمون می ریم. نوع پوشش همسرم مثل بقیه خانوم های  و کمی اسپرت هست. حقیقتش می خواستم بیشتر مدل زنونه تر لباس بپوشه و نه دحترونه ( البته این سلیقه منه و برداشت نشه که پسرا از تیپ اسپورت خوششون نمیاد بلکه خیلی ها این مدلی رو می پسندن ) و وقتی سر زندگیمون می ریم به سلیقه من لباس بپوشه.

به نظرتون چه طوری باید بهش اینها رو بگم که هم تو ذوقش نخوره که تابحال از پوشش راضی نبودم و هم اینکه بتونم لباس هاش رو به سلیقه خودم انتخاب کنم و اعمال نظرم رو از الان که خونه پدرش هست باید شروع کنم یا بعد از مستقل شدن؟

به نظرتون آیا استقلال هر یک از همسران در انتخاب پوشش برای خودش در زندگی مشترک معنایی داره ؟ انتخاب ریز تا درشت لباس همسر کار درستی است و خانوم ها خوششون میاد؟ برای مثال توی یکی از پست ها خوندم که یکی گفته بود دوست دارم همسرم پوشش خاصی که مد نظرش بود نظیر کفش پاشنه بلند براش بپوشه. من هم دوست دارم همسرم جوراب نازک زنونه  تو خونه برام بپوشه و یکی از فانتزی هام اینه.

آیا خانوم ها به پوشیدن جوراب در خانه جواب مثبت میدن و اگر من بخوام ناراحت نمیشه ؟ اگر نه چطوری باید همسرم رو راضی کنم که با اینکارش من رو ارضای روحی کنه؟  ممنون میشم همه دوستان به خصوص خانوم ها راهنمایی کنند.

با سپاس از همه دوستان

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه) مشورت در زن داری (۳۳۷ مطلب مشابه) قبل از ازدواج لازم است بدانید (۲۹۶ مطلب مشابه)

نکنه من دارم زیادی سخت میگیرم؟

سلام

دختری 18 ساله م ، دانشجوی ترم اول پزشکی، اهل تهران. از اونجایی که ورودی بهمن بودم، الان حدود یک ماهه که وارد دانشگاه شدم که خب تفاوت های زیادی که بین من و همکلاسی ها و کلا محیط دانشگاه وجود داره، فکرمو خیلی درگیر کرده.

این جا همه با هم سعی می کنن خیلی راحت باشن، از همون جلسه اول یه سری از دخترها و پسرها سعی داشتن صمیمیت ایجاد کنن، همو به اسم کوچک صدا می زنن، سرکلاس بی ملاحظه به دختر یا پسر بودن کنار هم میشینن و راحتن ، توی گروه های تلگرام دختر و پسر جوک و کلیپ های طنز ( البته نه کلیپ های مشکل دار، فقط در حد شوخی ) می فرستن، با هم کل میندازن سر بحث های مختلف از فوتبال بگیرین تا هر چیز دیگه، قرار های خارج از دانشگاه مثل رفتن به کنسرت، درکه، فرحزاد و .. میذارن و در طول مسیر همه ش به بزن و بکوب دسته جمعی میگذره. و در کل دیگه نمیدونم چه طور بیشتر توضیح بدم، با هم زیادی راحتن.

از اون طرف من، دختر معتقدی هستم با پوشش چادر، و با این که آدم اجتماعی هستم و اهل بگو و بخند با دوستامم ولی در برابر نامحرم سنگینم. یعنی دست خودم نیست، نحوه حرف زدنم، نحوه برخوردم کاملا متفاوته. اصلا از حرف و شوخی اضافه با نامحرم خوشم نمیاد. توی گروه های تلگرام جز در مشکلات درسی حرفی نمیزنم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
خودسازی در دختران (۵۳۷ مطلب مشابه)

حسرت دانشگاه رفتن دارم ولی الان احساس پیری می کنم

سلام

من یه سوال در مورد کنترل خشم داشتم و از دوستان خواهش میکنم که نظراتشون رو بیان کنن چون مورد من یه خورده خاصه .

خب حالا بریم سراغ اصل قضیه ؛

من به پسر۲۱ ساله ام. درس من در تمام طول تحصیلم عالی بوده و همیشه جزو برترای کلاس و ناحیه بودم . اما سال چهارم دبیرستان به دلیل یه سری اتفاقات مثل خیانت پدرم، اختلافات خانوادگی و زمینه ی ارثی دچار افسردگی شدید شدم و نمیتونستم اون جور که باید درس بخونم تا اینکه موعد کنکور رسید و من در کنکور نتیجه ای رو که مد نظرم بود نگرفتم ( طوری که همه تعجب کردن ) و به خاطر همین یک سال دیگه هم پشت کنکور نشستم .

اما بدون یک صفحه درس خوندن فقط خیال پردازی تا اینکه قضیه رو برای یکی از آشناهامون که روانشناسه تعریف کردم و گفت تو مبتلا به افسردگی هستی و تا درمانش نکنی همین آش و همین کاسه است.  منم به اصرار مادرم برای درمان اقدام کردم و بعد از دوازده ماه دوره ی درمان من کامل شد.

بعد از اینکه افسردکی من خوب شد من با کمک یکی از افراد فامیل برای یک کشور خارجی واسه رشته ی دندانپزشکی اقدام کردم و انشا ءالله شهریور عازم هستم. ( سربازی رو هم وثیقه گذاشتم ) .

حالا بریم سراغ مشکل ؛

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
خودسازی در پسران (۲۳۱ مطلب مشابه)

می خوام ثابت کنم تنها باشم اتفاقی نمی افته

سلام

24 ساله هستم و با پدر و مادر و برادرم زندگی می کنم برادرم تازگیا قصد ازدواج داره و شب ها اصولا دیر خونه میاد . پدرم به شدت رو من حساسیت داره به طوری که اجازه نمیده تنهایی بیرون برم حتی ماشین سوار شم تازه حساسیتش به اینجا ختم نمیشه اصلأ اجازه نمیده دو دقیقه تو خونه تنها باشم .

امشب مراسم ختم دعوت بودند و من باید تنها خونه می موندم چند بار به مادرم تذکر داد که این " بچه " باید تنها خونه بمونه و مادرمم گفت میدونم ، مادرم با این قضیه چندان مشکلی نداره اما با سوار تاکسی شدن به تنهاییم مشکل داره واسه تنهایی امشبم بابام کم مونده بود سکته بزنه ، ترسون لرزون گفت شام خورده نخورده پا میشم میام من هیچ جوره نتونستم توجیهش کنم بابا من بزرگ شدم وقتی هم که برگشت گفت به مغازه کناری ( درست از همون آدمایی که ازشون حالم بهم میخوره و داداشمم هم عقیده ست ) سپرده که تا موقعی که مغازه هستند به در خونه ما نگاهی بندازه .

واقعا نمیدونم پدر و مادرم با این حساسیتشون دارند با آینده من چیکار می کنند ؟ انقدر منو از ماشین و تاکسی ترسوندند که حتی نمیتونم تصور کنم که تنهایی ماشین سوار شم و فکر کنم همیشه باید از آژانس یا ماشین شخصی خودم که هنوز گواهینامه شو ندارم اونا دوست ندارند یه ثانیه ازشون دور شم .

بابام میگه باید تو تو ساختمون خودمو زندگی کنی تا این حد . تو رو خدا کمکم کنید تا ثابت کنم تنها باشم اتفاقی نمی افته . خونمون دو واحد هست ۳۵۰ متر و رو به رو مستأجر که خونشون ۱۳۰ متره و خونه نبودند .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
خودسازی در دختران (۵۳۷ مطلب مشابه)

اهل درس و نمازم ولی متاسفانه فشار جنسی اذیتم میکنه

سلام

پسریم 19 ساله ، کنکوریم ، اهل درس خوندن و نماز هستم ولی متاسفانه فشار جنسی اذیتم میکنه و موقع درس خوندن یه دفعه این فکرا میان سراغم و کلا میرم یه دنیای دیگه و به زور دوباره خودمو از تو خیالات میارم بیرون و میرم سراغ درس .

تا حالا هیچوقت خودارضایی نکردم ولی بارها بهش فکر کردم ولی هیچوقت انجام ندادم . ولی الان این فشار لعنتی روم خیلی بیشتر شده و اعصابمو خیلی بهم ریخته . ولی اهل نگاه به ناموس مردم هم نیستم ولی وقتی بدحجابی رو اتفاقی میبینم این فشار خیلی زیاد میشه . لطفا چند تا ماده غذایی نمیدونم میوه یا هر چی که میدونید بگید که این فشار رو کم کنه .

مرتبط :

حس میکنم دیگه نمیتونم در مقابل فشار جنسی مقاومت کنم

با فشار جنسی دوران مجردی باید چکار کرد ؟

راحت بگم دارم از فشار جنسی میترکم

نحوه مدیریت سریع و بدون آزار فشار جنسی

فشار جنسی بسیار زیادی روم هست

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) روش های کنترل کردن میل جنسی (۴۲ مطلب مشابه) نماز خواندن (۷۷ مطلب مشابه) فشار جنسی قبل از ازدواج (۱۵ مطلب مشابه)

ترنم مناجات (20)

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)

برادر من چه جور شخصیتی داره ؟

سلام

6 تا داداشیم ( اسپندو دود کن )، که سه تا داداش اولی من آدمهای اجتماعی و در جای خودش هم آدم شوخی  هم هستند. 2 تای اولی تا حد نسبتا زیادی میشه گفت غرور هم دارند.

از سه تای اولی، فقط دوتاشون متاهل شدند. حالا بریم سراغ چهارمی و پنجمی که من باشم. چهارمی و پنجمی (من پنجمی) اجتماعی و خیلی بشاش و بیرون برو و خلاصه رو فرمیم.

ولی ، این آخری که بحثم روشه. از وقتی متولد شده، بابا مامانم فقط میشه گفت که تا حالا نپرستیدنش فقط همینو بگم. قد و بالا و بر و رو هم که داره که این موارد دیگه بدترش کرده. چطور ؟!

این جوری که تا الان که 22 سالشه تا حالا بابا مامانم ازش کار نکشیدن !!! خیلی جزئی کار میکشن ازش. خیلی روش حساب باز میکنند. به بی عدالتی هم عادت کردیم.

خودش تعریف یکی از معلماش ( که میشناسمش، طرف مغروره و جلو همه فخر فروشی میکنه، مثلا میگه من زبان انگلیسی و فرانسه بلدم و بوکس رفتم و ... توجه پسند و مغروره )  رو هم میده.

دوست داره، کلا تا حالا یکبار دیدم با هم جمع شدن تو خونه ولی دوست صمیمی رو من بعید میدونم داشته باشه .

تا الان که 22 سالشه ندیدم مثل بقیه به طور متعادل بیرون گردی یعنی حتی تو خیابون شهرمون بره بگرده !!!

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه)

میترسم با رفتارام شوهرم رو از دست بدم

سلام عرض ادب

بنده دختری بیست ساله هستم که ۶ ماهه نامزد دارم  . ما به هم علاقمندیم فقط تو یه چیزی میخوام راهنماییم کنید خصوصا اقایون .

مثلا اوایل که همسرم کار زیادی نداشت سرش خلوت بود فوق العاده پیام میداد بهم ولی حدود دو ماهه سرش خیلی شلوغ شده درگیره کاره و خیلی از شبا خسته میرسه خونه . ولی من ازش توقع دارم زیاااد بهم اس بده زیاااد پیگیرم شه حتی سیریش شه !!

به خودشم هزار بار گفتم اونم گفته چشم گفته من تو فکرت هستم اما سرم شلوغه نمیرسم پیام بدم و درگیرم و این حرفا .

من اون لحظه درکش میکنم اروم میشم اما بعدا هم که میبینم باز زیاد پیام نمیده باز این فکرا میاد تو سرم که نکنه دوسم نداره نکنه از قصد پیام نمیده و هزار تا چیز دیگه . دوس دارم هی بپرم بهش بگم چراااا پیام نمیدی چرا سیریش نمیشی و ... .

در حالیکه وقتی به خودش میگم میگه نه اصلا اینطور نیست. من دوست دارم و بهتر از تو گیرم نمیاد‌. فقط درگیرم همین. و کلی معذرت خواهی میکنه. اما من میگم تا کی ببخشم ؟ محبت کردنش خیلیییی خوبه نشون داده دوستم داره اما فقط این رفتارش اذیتم میکنه .

دوست دارم هی سیریش شه هی پیام بده یا بزنگه . اما این مدت همش سرش شلوغه منم خسته میشم خوب :(

ولی این مدت که سرش شلوغه من سعی کردم بیشتر به یادش باشم .گفتم اون نمیرسه زیاد پیام بده اما من که میرسم.منم بهش پیام میدادم زنگ میزدم حالشو میپرسیدم یا حتی یه اس کوچولو میدادم که "بیادتم" . اونم جواب میداد . ( بغیر از گاهی که سرش شلوغ بود ).

بعد من ازش پرسیدم یکبار که من هر بار بهت پیام بدم و بزنگم مزاحم نمیشم؟ دوس داری یا نه؟ اخه میترسم بزنگم مزاحم کارت شم و این حرفا .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه)

معرفی پزشک غدد در تهران

سلام دوستان

بنده یه سوال دارم ... حدودا دو ماه میشه وسواس فکری دارم ... بد بین شدم... سریع همه چی بهم برمیخوره. ... خیلی گریه می کنم... الکی می ترسم .... قلبم نامنظم و بیشتر وقتا سریع می زنه... زود عصبی میشم... اخیرا به سرعت دارم وزن کم میکنم... استرس دارم ... از خودم راضی نیستم حتی هر کی ازم تعریف میکنه کم مونده با ماشین از روش رد شم...

حالم از عالم و آدم بهم میخوره ... از نور زیاد اعصابم بهم میریزه ... روانی شدم... از زندگی خستم . اما همه چی رو براهه. ... مشاور رفته بودم و همین طور پیش روان شناس . حوصله زندگی کردن و خوردن و خوابیدن و بیرون رفتن و حرف زدن و نگاه کردن ریخت ادما و اینارو ندارم ... ولی خیلی دلم گرفته ... از عالم و آدم بریدم ...  راستی اینا درد و دل بود بگذریم ...

لطفا آدرس دکتر خوب برای غدد ( تیروئید ) در تهران ترجیحا سمت پونک غرب تهران بهم معرفی کنید از لطف همگی ممنونم !!!

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
معرفی پزشک (۴۷ مطلب مشابه)

شما به ناچار از اسلام عزیز مایه میذارین

سلام بر همگی

آقا نجفی من تو یه سایتی نظر شما رو درباره تقوا پیشه کردن هنگامی که تو جامعه امروزی نمیتونیم ازدواج کنیم (به هر دلیلی ) و اینکه نیاز جنسی مثل نیاز به آب و غذا نیست و میشه اونو تا هر موقع بخوایم کنترل کنیم خوندم .

اما این از نظر من بن بست یعنی سرکوب نیاز جنسی . متاسفانه آقای نجفی با تمام احترامی که براتون قائلم باید بگم  شما تفاوت بین سرکوب نیاز جنسی و تقوا پیشه کردن رو نمیدونید . شما نمیدونید صبر در تامین نیاز جنسی محدوده داره . متاسفانه در کشور ما تا 95 درصد به دین عمل نمیشه و میخوایم با 5 درصد عمل به دین هزینه اون 95 درصد عمل نکردن به دین رو یه جا بدیم .

من بر خلاف شما آقای نجفی اصلا عقیده ندارم که نیاز جنسی مثل نیاز به آب و غذا نیست و میشه اونو تا هر وقت دلت خواست کنترل کرد .

من عقیده دارم اگه یه هفته غذا نخوریم میمیریم ولی اگه به نیاز جنسی به موقع پاسخ داده نشه مخصوصا برای آدمای مقید به دین روزی صد بار آدمو میکشه و زنده میکنه . با نماز و خوندن قرآن و روزه و ... فقط میشه تا یه زمان محدود این نیاز رو به تعویق انداخت .

اگه در قرآن خداوند فرمودند که اگر نمیتوانید ازدواج کنید صبر کنید تا خداوند از فضل خود شما را بی نیاز کند ، منظور خداوند از ازدواج نه ازدواج امروزی با رسم و رسومات جاهلی مدرن و منظور از صبر نه صبریست که موهایمان رنگ دندانمان شود .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)

ترنم مناجات (19)

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)

بیشتر گناهان من غیبت مادر بزرگمه

سلام

مادر بزرگ من به مادر من خیلی ظلم کرده ، مادرم زندگی بشدت سختی داشته حتی بخاطر جهالت پدرم، مادرم در اوایل ازدواجش کتک خورده ، خلاصه از زندگی  مادرم میشه یه رمان غم  انگیز چاپ کرد ...

مادرم انقد این خاطرات رو برامون گفته واقعا منو برادرام داریم از الان یه آدم کینه ای میشیم حتی نسبت به پدرمم کینه و نفرت داریم . هر وقت به مامانم میگم بسه دیگه نگو از الان چرا ما باید کینه ای بشیمو پس فردا یه مسئله کوچیکو بزرگ کنیم.در واقع از الان تبدیل شدم به همون آدم .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
خودسازی در دختران (۵۳۷ مطلب مشابه)