خانواده برتر

سلام دوستان

من به تازگی با این وبلاگ آشنا شدم . سوال ندارم فقط خواستم سبک زندگیمو اشتراک بذارم ،کامنت ها هم سر فرصت با کمال میل پاسخگو هستم چون خودم دو تا وبلاگ مذهبی معروف دارم و رسیدگی به امورات وبلاگ وقت زیادی می گیره .

من یه دختر ۲۲ ساله هستم با این سبک و طرز فکر .

اول میخوام راجبه نماز خوندن صحبت کنم

دقت کردید وقتی میخوایم مهمونی بریم یا کسی که خاطرش برامون عزیزه چقدر تیپ می زنیم ؟ چقد اسانس می زنیم ؟ باید نماز رو هم که گفتگو با عشق مون هست آراسته و مرتب باشه یعنی یه لباس خاص بهش اختصاص بدیم تمیز و مرتب باشیم .

راجع به گناه کردن

شاید خیلیاتون به این فکر کرده باشید که چه جوری میشه از گناه کردن جلوگیری کنیم؟ شاید با خودتون فکر کرده باشید که نمیشه و بی خیال این فکر شدید اما من به یه راه حل رسیدم

تموم اتفاقاتی که از قرآن و روایات خوندم و مجسم کردم که تنهایی قراره چه چیزایی ببینم و تحمل کنم ، تنهایی در قبر ، فشار قبر و .... که البته اینا هر کدوم معقوله خاص خودشو داره . ما توی دنیا از چه چیزهایی می ترسیم : احتمالا سوسگ بزرگ و مارمولک و سگ و ....

که در  خونه ها سوسگ بزرگ و موش و مارمولک هست ما برای کشتن اون ها از پدر یا کسی که نمی ترسه کمک می گیریم خب اونی که از سوسگ نمی ترسه برای چی نمی ترسه ؟ چون یا از دمپایی استفاده می کنه یا آبجوش یا پیف پاف یا وسایل دیگه  پس به این دلیل که شجاع محسوب میشه و قاعدتا کسی بدون این ها قادر به کشتن حتی یک سوسگ کوچک هم نیست تا اینجا درست ؟

خب ما از خاکیم درست ؟ و خونه ابدیمون هم تو خاک . خب در روایات هم داریم که در گورها سوسگ و عقرب و .... هزار جور حیوان وارد قبر میشه خب با این اوصاف ما چطوری با اون دست های بسته مون میخوایم از خودمون در مقابل این جانورانی که در دنیای مادی به راحتی با یک دمپایی می کشتیم محافظت کنیم ؟

با دست و پای بسته و جایی تنگ که نه آشپزخونه ای هست نه مادری نه پدری نه کسی خودمونیمو خودمون پس هر بار که وسوسه میشم به یاد این چیزها میفتم و به راحتی از گناه دست بر میدارم .

دقت کردید برق میره کسی خوشحال نمیشه ؟ جیق میکشیم و به هم می گیم ؟ شمع ، شمع کجاست ؟ مهتابی شارژی کجاست ؟ فورا دست به در و دیوار می گیریم و سعی می کنیم جای اجسام و به یاد بیاریم که مجسمه و گلدونی ،... نشکنیم و فورا شمع و روشن می کنیم و برمیگردیم پیش " خانواداه "

چراااااا؟ چون از تاریکی می ترسیم چراااااا ؟ چون از تنهایی می ترسیم . پس به تمامی مطالبی که خدمتتون عرض کردم تاریکی رو هم اضافه کنید . قبر هم تاریکه هم تنهایی داره هم پر از جانوران مخوف . پس چرا گناه ؟ چرا لذت های زودگذر و پذیرش مسئولیت های کمرشکن گناه ؟

آبرو بردن

اطلاعاتی که از دیگران داریم مثل حق الناس میمونه نباید جایی جار بزنیم که فلانی این کار و انجام داده اون کار و انجام نداده انسان باید راز دار باشه

درست نیست که از یک نفر زخم خوردیم بریم پیش همه بشینیم و همه چی رو رو تعریف کنیم

یک حدیث هست می فرماید :

اگر روزی کسی را در حال گناه دیدی فردا به چشم گناه کار به او نگاه نکن شاید سحر توبه کرده باشد . وقتی ما این حدیث و از امامامون داریم چرا  گوش سپردن به شیطان ، چرا ریختن آبرو مومن ...

شاید اون فرد بعد از اینکه این جفا رو در حق شما جفا داشته توبه کرده چرا دنبال بدنام کردن دیگران باشیم ؟ چرا بدی و با بدی جواب بدیم چرا به فکر شرمنده طرف مقابل نباشیم ؟ چرا ضربه زدن ، چرا ظلم کردن ؟

قضاوت کردن

چرا همه رو به چشم گناهکار ببینیم ؟ چرا هر دختر و پسری که از کنارمون رد میشه رنگ از رخمون می پره که هان اینا ...

چرا یه زن بدحجاب و می بینیم به خودمون اجازه میدیم هر فکری راجبش کنیم ؟ چرا که شاید اون موقعی که ما خوابیم نماز شب هم بخونه !!! من ماه پیش ختم قرآن داشتم تو نذری پزون اعلام کردم دقیقا کسانی که انتظارشو نداشتم دو جز دو جز انتخاب کردند .

نمیخوام از گروهی دفاع کنم فقط میخوام بگم ما اجازه فکر کردن راجبه دیگرانو نداریم . خودمون تو زندگیامون موندیم و برای مسایل مشگلات خودمون فکر نمی کنیم اما سر ۳۰ ثانیه راجبه دیگران فکر می کنیم و قضاوت می کنیم اما برای مشگلات خودمون همیشه دست به دعاییم که یک معجزه ای رخ بده دستی از غیب برسه ما رو نجات بده .

بدا به حالمون بدا به حالمون که اون قضاوت و یه همراهانمون هم بگیم چرا که شاید همراهان ما همچین فکری و راجبه اون خانم با دختر و پسر جوان نداشته باشند اما ما خط فکری به اون ها دادیم که بله اینا ....

لطفا از گذاشتن زمان و انرژی تون در سرک کشیدن تو کارها و زندگی مردم اجتناب کنید اگر این چنین باشیم هیچ دلی شکسته نمیشه ، هیچ گناهی برامون نوشته نمیشه ، چرا که دل شکستن گناهه ، خدا از حق خودش می گذره اما از حق مردم نه ما مطمین نیستیم که اون دنیا بتونیم از اون اشخاص حلالیت بطلبیم

شکستن غولی به نام غرور

اگر چیزی به نام غرور نداشته باشیم بنده ی خوبی میشیم بنده خوب شدن سخت نیست اما آسونم نیست بها داره که بهاش شکستن غرور اشتباه می کنیم گردن بگیریم و عذرخواهی کنیم ما مشخص نیست چندسال عمر کنیم ۵۰ - ۶۰ ،.... شما از زمان کودکی تا به این سنی که هستید یادتون هست دل چه کسایی و شکستید ؟؟؟ چه کسایی دل شما رو شکستن

مشخص کسانی که دل ما رو شکستن به خوبی یادمونه اماااااااااااااا دل هایی که ما شکستیم و یادمون نیست و شاید اصلا بهش فکر هم نکرده باشیم خب تو این چند دهه ای که زندگی کردیم یادمونه دل چه کسایی و شکستیم ، واسه خنده های چندثانیه ای مون چه کسایی و ضایع کردیم و خندیدیم !!! شاید طرف بخنده اما صد در صد از شما ناراحت شده اما به روتون نمیاره . اگر نیاز دارید غرورتون حفظ شه .

از مسخره کردن پرهیز کنید چرا که خدا صدای شکستن دل و میشنوه و می نویسه و به اصطلاح حالمونو میگیره .

شستن گناه

شخصی به شما میاد میگه که شاگرد فلان مغازه اومد فلان وسیله ی ما رو تعمیر کزد و پولشو گرفت و گذاشت جیب خودش .

خب مشکل این موضوع چیه ؟ این گناه شستن نیست شما از کجا میدونید این شخص پول و به صاحب کارش نداده ؟ شما اونو تعقیب کردید ؟ یا خودش گفت چنین قصدی داره ؟ پیامبر دیده رو ندیده می گرفت شما چطور ندیده رو دیده می گیرید ؟

یک کلاغ چهل کلاغ  :

حرف بردن و حرف آوردن ، شما در حین صحبت هم غیبت می کنید هم حرف رو حرف طرف میذارید . اینجا چه اتفاقی می افته ؟

شما غیبت کردید و بر اساس غیبت هاتون راه قضاوت و برای شنونده حرفاتون باز کردید و قطعا پشت حرف هایی که از خودتون گفتید قضاوت خودتون نهفته ست پس هم قضاوت شما هم غیبت شما .

غیبت شنونده و هم قضاوت شنونده ماه عسل این اتفاق چیه ؟ رفتن آبروی شخص غایب و تغییر نگاه شنونده نسبت به غیبت شونده شاید اون شخص آبرو و عزت و احترام والایی پیش این شخص داشته اما شما با چند کلمه حرف نگاه اون شخص و تغییر دادید .

به عقیده بنده گوش ها نابود کننده دنیای پنهان انسان هاست که وای به حال دنیایی که ویرون شه .

از توجه و انتخابتون متشکرم

خواهر کوچک شما

مرتبط :

باید سبک زندگیم رو عوض کنم که دیگران غصه نخورن؟

در اوضاع جدید اقتصادی، چه تغییری در سبک زندگی تون دادید ؟

شما درباره ی زندگی و سبک زندگی مختارید

بیش از حد به دیگران اهمیت میدم، این عادت رو زشت می دونم

بدی های دیگران رو پلی برای محبت قرار بدین

دیگران رو قضاوت نکنیم

آموزش سیاست در ارتباط با دیگران

همش خودم رو با دیگران مقایسه میکنم

خواهش می کنم احترام بگذارید به انتخاب های دیگران

کارم شده حسرت خوردن به دیگران