خانواده برتر

خیلی متاسف شدم 

ولی اگه شوهرتون قبلا خوب بوده بعد این طور شده حتما علتی داشته

این جا ازون مواردیه که نمیشه شوهرتون رو متهم کرد چون شاید رفتار شما هم طوریه که باعث ناراحتیه اون میشه

از دلیل مهم تر اینه که راه حل چیه !

در هر صورت نگرانی شما به جاست چون ادامه ی این روند بازم فاصله می ندازه بین شما

تنها برو مشاور

اونا کمکت می کنن کم کم رو شوهرت هم بتونی تاثیر بذاری یا شاید حتی راه حل بدن بتونی راضش کنه جلسات مشاوره رو بیاد

لینک صفحه شخصی بنده

http://khbartar.blog.ir/post/8090/صفحه-شخصی-ایرانی

اگه واقعا زجر میکشى، طلاق بگیر. مهریه هم یا بذارش اجرا یا چه میدونم، یه کارى بکن ازش بگیرى.

هر چى باشه، همچین طلاقى شیرین تر از به زور تحمل کردنه. 

با آدمى که بد دهنه نباید سوخت و ساخت، باید طلاق گرفت و راحت زندگى کرد. کارى که اگر****من میکرد، شاید الآن زندگى من جور دیگه اى بود.......

خواهر گلم منم مشکل شما رو دارم، که در کنارش کلی مشکل دیگه پیش اومده واسم،واقعا نمیدونم این فحاشی کردن راحت دلیلش چی میتونه باشه، یه نمونه واست بگم که دوستان بگن آیا اینجا من مقصر بودم یا نه و فکر میکنین دلیل فحاشی همسرم چی میتونه باشه (رفته بودیم لباس بخریم ایشون یه لباسی که وااااااقعا زشت بود و خودشونم عمرا همچین لباسی رو قبول ندارن رو به من پیشنهاد دادن بخرم من فقط گفتم نه این قشنگ نیست بلافاصله هر چی به دهنش اومد بلند بلند بهم گفت بدون در نظر گرفتن اینکه کلی آدم دوروبرمونن و من آبروم میره، برگشت بلند گفت د ی و ث ه، سگ پ د ر فکر کردی تحفه ای اشغال عوضی که رو حرف من حرف میزنی؟ منو میگی 😵😵😧😧😓😓خشکم زده بود،  فقط تنها کاری که تونستم بکنم اینکه سرمو انداختم پایین و با چادرم صورتمو پوشوندم تا آبروم نره و دست  بچمو گرفتم و سریع ازش دور شدم و   رفتم سمت لباسهای بچگونه و خودمو زدم به اون راه تا آروم شه اما اون همچنان بلند بلند فحش میداد و پشت سرم میومد و میگفت ک س ک ش مادر ق ح ب ه کجا میری روانی وایسا س گ پ د ر  😢😢😢و من مونده بودم که چرااااااااااا اینقد پرخاشگره مگه من چه گناهی کردم؟ فقط خدا رو شکر کردم که هوا آفتابی بود سریع عینکمو در آوردم زدم چشم تا اشکامو کسی نبینه، چون واقعا خجالت کشیدم و نتونستم خودمو کنترل کنم ،البته خیلی یواشکی و بیصدا اشکم در اومد که دست خودم نبود ،شک شده بودم که تو خیابون اینکارو کرد .

خواهر گلم من اسیر بچمم، بخاطر اون تحمل کردم، عزیزم فکر طلاق و جدایی نباش، هیچکسی برا ادم شوهراول و زن اول نمیشه، سعی کن بهونه دستش ندی حتی اگه حق با توعه اگه دیدی شروع کرد فحش دادن محل رو ترک کن، بعدش که آروم شد اگه میتونی برو دو تا چای، یا آبمیوه یا هر چیز خوردنی که دارین تهیه کن بیا بشین و بی هیچ حرفی شروع کن به خوردن،اصلا بهش گیرنده که چرا این حرفا رو بهم گفتی با عرض معذرت (هیچ ادم عاقلی چاه.....  رو بهمش نمیزنه چونکه میدونه از توش چیز خوبی که در نمیاد غیر بوی گند پس سعی میکنه شورش نده) حالام از من میشنوی درسته سخته اما سعی کن اصل ناراحتی همسرت رو پیدا کنی و انجامش ندی، ببین خواهر گلم بخدااااااوندی خدا قسم با تمام وجودم درکت میکنم اما این که میگم باهاش مدارا کنی و سعی کنی درستش کنی رو شانسی نمیگم، تجربه چند سال زندگی با همچین مردی دارم، عزیز دلم با خودت فکر کن بعد جدایی و طلاق میخوای چیکار کنی؟ بری کنار مادرت زندگی کنی؟ کارای خونه بابات رو انجامش بدی و مراعات خیلی  چیزها رو بکنی و کلی تو زندگیت محتاط عمل کنی که یه وقت حرفی پشتت نباشه؟ خب عزیز دلم این کارا رو الان انجام بده، اگه قراره بعد طلاق آسته بری آسته بیای که گربه شاخت نزنه (منظورم حرف اقوام و دوستان و همسایه ها پشتت نباشه،)خب عزیز دلم الان همینطور تو رابطتت با همسرت محتاط باش، به هیییییچ عنوان باهاش دهن به دهن نذار، اصلا یادت باشه تو دعوا حلوا پخش نمیکنن، دوما یادت باشه تو زندگیم باید یکی کوتاه بیاد والا سنگ رو سنگ بند نمیشه،سوما یادت باشه اون مرده مرد ،خواهی  نخواهی غیرت و غرور و یه جورایی زورگویی تو ذاتشه، مرد باااااید اقتدار داشته باشه، بخدا قسم هیچ مردی از فحاشی و بد دهنی خوشش نمیاد مگه اینکه ببینه اقتدارش و مردونگیش زیر سوال رفته ودیگه حرفش خریدار نداره و واسش تره هم خورد نمیکنن و اون نمیتونه کاری کنه غیر اینکه شروع میکنه به فحاشی کردن، چون نمیخواد دست روت بلند کنه، البته اینو بدون همه مردا اینجوری نیستنا، منم مرد مهربون و فهمیده و با شعور زیاد دیدم و حسرت نداشتن مرد خوب رو خوردم و رو دلمم مونده، اما عزیز دلم فقط اینو بگو از  کجا میدونی بعد جدایی و ازدواج مجدد همسرت بد دهن نباشه و چه بسا دست بزن نداشته باشه چه معلوم روانی باشه و سادیسم داشته باشه، چه معلوم از آزار جنسی دادن تو لذت نبره، بعد میتونی بری دادگاه بگی خیلی آزار جنسیم میده؟ میگن برووووو سر زندگیت خوااااااهر من، شوهرته سخت نگیر، بخوای پاتو بکنی تو یه کفش که مهرم حلال جونم آزاد طلاق میخوام بعدش چی میشه؟ هدفت از زندگیت چیه؟ ازدواج، چند صباحی زندگی، باز جدایی؟ عزیز دلم، خواهر گلم فقط سعی کن نیمه پر لیوان رو ببینی تا خودت راحت تر بتونی شرایط رو تحمل کنی و تو این مدت که داری تحمل میکنی دست روی دست نذار باهاش مهربون باش، بهش خیییییلی خییلی احترام بذار، فحش داد هیچی نگو، آروم که شد برو پیشش بغلش کن بگو عزیز دلم، مگه من غیر تو.کیو دارم، من ازدواج که کردم و از خونه بابام اومدم بیرون تو شدی همه کسم، حالا تو هم بابامی، هم داداشمی، هم مادری واسم تو همه کس منی، تو عشقمی من معذرت میخوام کاری کردم که باعث شده تو اینقدر عصبی بشی که حرفایی که میدونم در شانمون نیست رو بزنی، (خواهر گلم یادت باشه اگه تو مقصر دعوا بودی و باعث فحاشی ،خب این کارت باعث میشه از دلش دراد و به قهر و کینه نکشه، اگه هم خودش مقصر بوده باشه و تو کاملا بی تقصیر با این کارت شرمنده میشه و مطمعن باش اگه به روی خودشم نیاره،  بعد یه مدت که گذشت کردن و محبت کردن و احترام گذاشتن تو رو ببینه اخلاقش عوض میشه. 

خواهر گلم مردا پسر بچه های کتک و شلوار پوشن، بخدا به راحتی میشه ارومشون کرد.

خواهر گلم باورت میشه همسر من غیر بد دهنی، دست به زن هم داره، باورت میشه چند ساله رختخوابشو بی هیچ دلیل ازم جدا کرده، باورت میشه هشت ماهه رابطه زناشویی نداریم، اما من باز هم بخاطر بچم صبوری میکنم و احترامشو دارم و به خدا ایمان دارم که بالاخره این محبتها واحترام گذاشتنها یه روز جواب میده. 

نمیخوام بگم تو هم راه منو انتخاب کن موفق میشی تو زندگیت، چونکه من موفق نبودم هنوز که هنوزه قلب یخیشو گرم کنم، اما این واسم ثابت شده دوره زمونه ای نیست که کسی واست دل بسوزونه، اگه افتادی یه لگد هم بهت میزنن، پس نذار بیفتی، دو دستی زندگیتو بچسب و براى درست شدنش تلاش کن، انشالله که موفق میشی. ایمان داشته باش. 

عزیز دلم قطع کردن یه درخت و خشکوندنش آسونه اما آیا وقتی بخوای بهت بار بده و از میوه و سایش لذت ببری هم زود میشه؟ مسلما یه نهال تا بخواد بیاد ثمر بده و ازش لذت ببری چندین و چند سال زمان میبره و مراقبت میخواد، عزیزم نمیتونی فقط توی خاک بکاری و بهش سر نزنی و بهش آب ندی و تو زمستون و تابستون ازش نگهداری درست نکنی و شاخ و برگهای اضافشو حرص نکنی آیا اون ثمری که میخوای رو بهت میده؟ نه مطمعنن نه، درسته بالاخره بزرگ میشه میوه میده اما اونی که تو میخواستی نمیشه، زندگی هم همینه همین جر و بحث کردنا، فحش دادنا،مثل علفهای هرز و شاخ و برگ اضافه درخت و دور درخته که باید از زندگیت حذفشون کنی تا نهال زندگیت شکوفا بشه و بار بده و هم خودت، هم دیگران از دیدنش لذت ببری، 

خواهر گلم از امروز یه دفتر بردار و کارای روزمره زندگیت رو بصورت خلاصه یادداشت کن، که اگه دعوا شد ببینی ایراد کار کجا بوده که برطرفش کنی و اشتباه رو که مثل علف هرزه سریع از ریشه دراری و بندازیش دور تا مانع رشد نهال زندگیتون نشه واگه خوب و خوش بودین ببینی چیکار کردی که تقویتش کنی. 

امیدوارم موفق و سربلند و خوشحال و سلامت باشی بانوی پاک و نجیب و صبور ایرانی. 

من به عنوان یه هموطن و یه همدرد بهت بخاطر صبوریت افتخار میکنم، 

خراب کردن یه غذا که از عهده هر کسی بر میاد. اون کسی کدبانو و اشپزه قهاریه که بدونه چجوری با عشق غذا رو درست کنه که حتی بوی غذاش دیونه کننده باشه، هیچکس بی تلاش به جایی نرسیده، معروفترین آشپزها هم یه روزی ازصفر شروع کردن بارها خرابکاری کردن، بهترین باغبون هم بارها نهال و بوته گل خشکونده تا شده باغبون حرفه ای، بهترین پزشک و معلم و مهندس و معمار و کارگر و........ هم بارها مطمعنن دچار خستگی و شکست های کوچیک و بزرگ شدن اما میدون خالی نکردن تا شدن بهترین، عزیزم هر چی هستی سعی کن بهترین باشی تو جایگاه خودت، سعی کن بهترین زن، بهترین مادر،بهترین همسر ،بهترین فرزند، بهترین دوست، بهترین همکار، بهترین همسایه، بهترین همدم  و از همه مهمتر بهترین بنده باشی، فقط و فقط هم بخاطر دل خودت، تا بعد از هشتاد ،نود سال که انشالله صاحب نوه و نتیجه شدی و برگشتی به گذشتت فکر کردی از خودت و عملکردتت راضی باشی. بخاطر خودت خوب باش و خوبی کن، فقط همین. 

در پناه خدا 

اول اینکه باید ببینیم تو چی گفتی که اون اینقدر عصبانی شده برخی مواقع زنها نسبت به بار معنایی کلماتی که بکار میبرن نا آگاه هستند

ما نمیدونیم تو‌چی به شوهرت گفتی ممکن حرفای بدی زده باشی برخی ها زبونشون تلخ خوذشونم خبر ندارن

تو‌صحبتهات گفتی شخصیت اروم ولی ممکن شخصیت لجبازی باشی یا بعضا میگی هر موقع رابطه داشتیم حرفاش تو ذهنم یعنی ول کن ماجرا نیستی یا به عبارتی گذشت نمیکنی

اینا را نگفتم که بگم شوهرت کارش درست هستا ولی درکل فحش دادن بی دلیل نیست

به هرحال اینجا شوهرت نیست که بخواهیم دلیل فحش دادناش بدونیم

طلاق هم‌که راهکار خوبی نیست 

زن نباید به مردش بگه بیا بریم پیش مشاوره این حرف از فحش بدتر چون نشان ضعف مرد هست

من پیشنهاد میکنم یک تجدید نظر کن تو رفتارات ببین آیا غرور مردت حغظ میکنی ایا بهش چشم میگی ایا اهل گذشت هستی پس وقتی بررسی کردی بشین با شوهرت حرف بزن که چیکار کنم به من فحش ندی

به عبارتی ببین دردش چیه

آخخی خیلی سخته با یه آدم بد دهن زندگی کردن ، یکی از خصوصیاتی که من ازش بیزارم همینه ،  اینجور آدما  دهنشون همیشه پر از حرفای زشته و عادت کردن به فحش دادن ، یه جوری باید این عادت رو از سرش در بیاری .خیلی خصلت بدیه .

طلاق؟😕

راه های بهتریم هستاااا

بنظرمن باهمسرگرام برین مشاوره تاثیر خوبی داره

فعلا باید تنها برید مشاوره میتونین؟

سلام

بسیار در تغییر اخلاقیات طرفین تاثیرگذاره،تقریبا شبیه معجزست

یاعلی

واقعا من از خوندن حرف هایی که همسرتون زد ه شرمنده شدم وخجالت کشیدم نمیدونم چی بگم نمیخوام یک طرفه هم به قاضی برم فقط براتون دعا میکنم که ان شالله خدا هم به شما وهم به همسرتون کمک کنه .

به سوال کننده 

به نظرم خودتون تنهایی برید پیش روان شناس چرا هنوز توی کشور ما جا نیوفتاده به خدا مریض ها نمیرن پیش مشاور به هر میگی میخوام برم مشاور میگه مگه دیونه ای ؟ اونا خیلی چیز ها از ما بهتر میدونن وحتما میتونن کمکتون کنن از خدا میخوام مشکلتون رو حل کند و شوهرتون متوجه رفتار زشت وزندده شون بشن .راستی توی اینتر نت بنویسید دکتر علیرضا افشار مشاور ایشون شماره تلفن دارن ومیتونید بهشون زنگ بزنید البته سایتشون برای کنکوره ولی شمارشون هست واگه پیام بدید مشاوره خانواده  یا غیر درسی بهتون وقت میدن واقعا مشاوره متبحری هستن حتی میتونید بهشون میل بزنید .

بیشتر از این از دستم بر نمیاد ان شالله خدا به همه کمک کنه هر طور که نیازشونه ...

در ابنکه کار همسرتون حتی در زمان عصبانیت بسیار زشت و ناپسند و منزجر کننده است شکی نیست!!!

اما عزیزم تو انتخابو کردی به قول قدیمیا زندگی رو که آسیب دیده تعمیرش کن نه تعویض...چون هیچکس که کامل نیست فکر کن جدا شدی چند درصد احتمال میدی مرد بعدی که وارد زندگیت میشه کامل تره و مشکلی که تو رو ناراحت کنه نداره؟!اون موقع بازم میخوای جدا بشی؟!

خواهر گلم منظور من اصلا این نیست که خدای نکرده ظرفیتت پایینه یا اینکه هیچکی نباید طلاق بگیره چه بسا برای بعضی ها جدایی تنها راه فرار از جهنمیه که توش دارن نابود میشن حتی اگه مجدد ازدواج نکنند!!

پس ازت میخوام حالا که انتخابتو کردی و متوجه مشکل همسرت شدی سعی کنی به فکر تعمیر زندگیت باشی و زندگی رو مدیریت کنی...

موقعیت های تنش زا رو از خودت و همسرت دور کن...اگه اعتراضی داری یا از چیزی ناراحتی  سعی کن با زبون خوش بش بگی...قلق شوهرت رو به دست بیار ببین چطور میتونی نرمش کنی....

من خودم زمانی که از شوهرم دلخورم همون موقه باش صحبت نمی کنم و وقتی علت ناراحتی منو می پرسه بشون میگم من الان ناراحتم ولی لطفا بعدا راجبش صحبت کنیم چون ممکنه واکنش هیجانی داشته باشم...و زمانی که هیجان و ناراحتی اولیه فروکش کرد با هم صحبت می کنیم اون هم با زبون خوش که بیشترین تاثیرو داشته باشه یعنی مرد هم اشتباهشو بپذیره و هم از اینکه همسرش با ناراحتی سرزنشش نکرد احساس رضایت کنه....

غرغرو بودن مردا رو عصبی میکنه..زمان مناسب برای گفتن خواسته ات رو پیدا کن زمانیکه خسته است یا فشار روشه  ااز سرکار میاد یا از مسایل دیگه ناراحته باش صحبت نکن

مطمئن باش اگه مقابله به مثل کنی و جوابشو بدی و دهن به دهنش بذاری بدتر و بدتر میشه و تمام حریم ها بینتون از بین میره و اون وقت زندگی جهنم میشه!!

جوری رفتار کن که خودش شرمنده بشه و رفتار زشتشو کنار بذاره

زندگیتو بساز عزیزم برات آرزوی خوشبختی و دل خوش دارم امیدوارم  با رفتار عاقلانتون زندگی شیرینی داشته باشید....

از یاد خدا غافل نشید و از کمک یک مشاور زبده بهره بگیرید....

 

به ایرانی و ریحان

ممنون از مطالب آموزنده تون

به سلاله و میزان

موقع فحاشی اصلا باورکنید صدایی از من در نمیاد فقط و فقط اشکام بی اختیار میریزن.میگم حرفای من در حد گلایه و انتظار ناز کشیدن بود نه اسکی بازی.

به یه زن

واقعا درکتون کردم چون شوهرمنم خیلی بد فحش میدن یه بار بهم گفتن موقع خوشی و خوشحالی خوب دم تکون میدی الانم نتونستم این حرفو هضم کنم یعنی چی من حق خوشحال شدن ندارم منم عین یه آدم نرمال از خرید کردن و گشت و گذار لدت میبرم اما ایشون به دم تکون دادن تعبیر کردن.یه بارم با عرض پوزش تف کردن تو صورتم.

به کابوی تنها

من هرچقدرم بد باشم بازم هیچ کس تاکید میکنم هیچ کس حق نداره به صورتم تف کنه من هیچ وقت باهاشون لج نمیکنم فقط دوست دارم درست بشن.روان من که دستم نیست چیکار کنم موقع رابطه حرفاشون یادم میفته فکرم همیشه مشغوله.

به پرتوی خورشیدی و بقیه دوستان که گفتن تنهایی برو مشاوره

بله میتونم تنهایی برم مشاوره بنظرتون تنهایی فایده داره؟

بازم ممنون از همتون 

به ایرانی و ریحان

ممنون از مطالب آموزنده تون

به سلاله و میزان

موقع فحاشی اصلا باورکنید صدایی از من در نمیاد فقط و فقط اشکام بی اختیار میریزن.میگم حرفای من در حد گلایه و انتظار ناز کشیدن بود نه اسکی بازی.

به یه زن

واقعا درکتون کردم چون شوهرمنم خیلی بد فحش میدن یه بار بهم گفتن موقع خوشی و خوشحالی خوب دم تکون میدی الانم نتونستم این حرفو هضم کنم یعنی چی من حق خوشحال شدن ندارم منم عین یه آدم نرمال از خرید کردن و گشت و گذار لدت میبرم اما ایشون به دم تکون دادن تعبیر کردن.یه بارم با عرض پوزش تف کردن تو صورتم.

به کابوی تنها

من هرچقدرم بد باشم بازم هیچ کس تاکید میکنم هیچ کس حق نداره به صورتم تف کنه من هیچ وقت باهاشون لج نمیکنم فقط دوست دارم درست بشن.روان من که دستم نیست چیکار کنم موقع رابطه حرفاشون یادم میفته فکرم همیشه مشغوله.

به پرتوی خورشیدی و بقیه دوستان که گفتن تنهایی برو مشاوره

بله میتونم تنهایی برم مشاوره بنظرتون تنهایی فایده داره؟

بازم ممنون از همتون 

سلام دوستان ممنونم بابت راهنمایی و نظرات خوبتون

گفت زری من نمیتونم عصبانی نشم ولی باید تلاش کنم که تو عصبانیت هام حرمت نگه دارم، ادما عصبانی میشن، هیچکس منکر این قضیه نمیشه ولی کاش اون عصبانیته داد زدن باشه یا وسیله شکستن، اینکه ادم تو خیابون به زنش اون همه فحش ناموسی بده اسمش تخلیه ست؟ کسی نیست بهش بگه بنده خدا شما که داری به ناموس خودت توهین میکنی دقیقا غیرت و مردانگی خودت رو نشونه گرفتی، 

یه زن

عزیزم نمیدونم بهت تبریک بگم بابت صبرت یا سرزنشت کنم، تبریک میگم چون سخت ترین کار ممکنو داری انجام میدی

سرزنشت میکنم چون داری به بچه ت خیانت میکنی، هرچند خودت معتقدی داری بهش لطف میکنی، اون بچه داره تو محیطی پر از ااضطراب و استرس و دلواپسی زندگی میکنه، میدونی بعدا چه بلایی سر روح. و روانش میاد؟ صلاح مصلحت خویش خسروان دانند 

سوال کننده

کامل سوال رو نخوندم که بدونم بچه دارید یا خیر، دوست عزیز، شما بنا رو بر این چند سال اول زندگی نگذار، به این فکر کن که لااقل 30سال دیگه هم با همین ، تمام تلاشتو برای بهبود اوضاع بکن، از مشاور و روانشناس گرفته تا تغییر رفتارهای خودت، ببین چه زمان هایی بیشترین میزان فحاشی وجود داره، دستت میاد قطعا که کی و بر اثر چه رفتاری فحش میده، سعی کن اون موارد رو انجام ندی و در خیلی موارد کوتاه بیای، اگر تو یه دوره بلند مدت بهبود پیدا کرد که الحمدالله، اگه نه ترکش کن، بچه رو هم تا تکلیفت روشن نشده بیخیال شو و فکر نکن با بدبخت کردن یکی دیگه زندگیت گلستان میشه و روحیه پدرانه ش گل میکنه، حرف یه زن رو هم که میگه بری بعد طلاق خونه بابا مامانت فلان کنی بهمان کنی رو هم گوش نکن، ادم صب تا شب به پدر و مادرش خدمت کنه و غر هم بشنوه به مراتب بهتره تا یه نفر که انگار مترسک سر جالیزه، طلبکارم هست

تاکید میکنم طلاق اخرین راه حل باشه

خطاب به خانم سوال کننده محترم خب اینکه فرمودین آب دهن انداختن توی صورتتون  تا جایی که بنده مطلعم این یه عکس العمل خاص از طرف یه شخص کاااااااااملا عصبانی و بی ادبه و حالا چی ممکنه اون شخص رو اینقدر عصبانی کرده باشه که اینکار زشت روانجام بده خیلی خیلی مهمه. چون امکان نداره کسی بی دلیل همچین حرکت زشتی رو مرتکب بشه، مگر اینکه به تایید پزشک روانی باشه و اختلال شخصیت داشته باشه، که در اینصورت واقعا زندگی با همچین شخصی اشتباهه. آخه یه فرد کاملا سالم هیچوقت همچین عمل زشتی رو مرتکب نمیشه. و در صورت زندگی با همچین شخصی حتما باید یا صبر ایوب داشته باشید یا یه دلیل قانع کننده بزرگ که باعث شده باشه از خودتون بگذرین. کاش اگه امکان داشت میفرمودین چی باعث این کارشون شده.

خواهر گلم اینجا یه فضای مجازیه، نه کسی شما رو میشناسه نه همسرتون رو کاش واضح تر توضیح بدین چه اتفاق یا اتفاقاتی باعث عکسی العمل های اینچنینی از سمت ایشون میشه. آخه واقعا حق الناسه اگه ما ندانسته ایشون رو متهم کنیم و یکطرفه به قاضی بریم، 

 در هر حال براتون آرزوی موفقیت و خوشحالی و سلامتی دارم عزیزم. 

خطاب به صبا خانم گرامی و عزیز :نه متاسفانه ندارم. 

خطاب به خانم زری 28 مهربان و محترم :خب راستش همسرم عاشق بچمونه، بچمم عاشق باباش، و من اصلا دوست ندارم خدایی نکرده باعث جداییشون بشم چون هیچکدومشون بدون اون یکی زنده نمیمونه زبونم لال و منم بدون بچم .نمیدونم شاید از نظر دیگران کارم اشتباست اما خودم به این نتیجه رسیدم، موندن و صبوری کردن و محبت کردن و مهربونی کردن و گذشت کردن و به لطف خدا امیدوار بودن که بالاخره یه روزی تلاشهای من نتیجه بده و ایشون متحول شن و یه تغییری در نحوه برخوردشون با من داشته باشن. انشالله. التماس دعا 

نمیدونم،شاید حق با شماست، من منطقی دارم قضیه رو بررسی میکنم و شما تو خود ماجرا هستین و احساساتتون غالبه، امیدوارم تلاش هاتون نتیجه بده، موفق باشید و خوشبخت

به یه زن

حالا شما بگین چیکار کنم؟

لااقل اگر بنا به طلاق هم باشه یه مشاور به خود شما خیلی میتونه کمک کنه ضرر نداره

عزیز دل فکر میکنی هر کسی رو که میبینی با شوهرش خوبه هیچ مشکلی نداره 

باور همه مشکل دارن اما اونقدر سیاست دارن که نمی این به من وشما بروز بدن 

همونایی که حسرت زندگیشون میخوری چه میدونی که حسرت زندگی تو رو نمیخورن 

من نمیدونم چرا باید خودمون با دیگران مقایسه کنیم 

فقط نباید به طلاق فکر کنی اخه برا هر چی اگه به طلاق فکر کنیم که باید تمام زندگی ها به طلاق ختم بشه 

من نمیگم کوتاه بیا میتونی مثلا یه کم با ایشون سرسنگین باشی تا به اشتباهش پی ببره 

باور کن همه یه جوری درگیرن حالا شانس شما شوهر بد دهن گیرت اومده 

فکر میکنی اگه طلاق بگیری مشکلت حل میشه نه عزیزم تازه اول مشکلاته 

فقط با صبر کردن میتونی کمی تغییر بدی 

چون از نوشته هاتون مشخصه که ادم دل رحمی هست 

انشالا که شوهر شما هم به مرر درست بشه فقط حرف از طلاق نزن 

خواهر گلم یه جایی از صحبتاتون فرمودین (حالم بد شد یعنی فقط حالت تهوع داشتم) خب ببینین اولا شما که حالتون ناخوش بود چرااااااااااا نرفتین خونه ی خودتون؟؟! دوما شما که حالتون ناخوش بود چرااااااااااا نرفتین درمانگاهی چیزی؟؟! سوما اگه میخواین بگین حال ناخوشم در حد درمانگاه رفتن نبود پس چرااااااااااا دو سااااااااعت اونم خونه ی ماااااااادر شوهر رفتین تو اتاق دراز کشیدین؟؟!والا به خدا منم باشم ناراحت میشم همسرم که حالش خوب نیست اصلا چرا اومده خونه مادرم که حالا بخواد بره تو اتاق جا شه واسه استراحت به نظرم اصلا معنی نداره. خواهر گلم این یه واقعیت اجتناب ناپذیره تو جامعه ما که نه خانواده تو واسه اون خواهر و مادر و پدر و برادر میشن، نه خانواده اون میشن مادر و خواهر تو،چرااااااااااا چون اگه واقعا قبول داشت که مادر و خواهر تو مثل مادر و خواهر خودشن هییییییچوقت فحش ناموسی نمیداد بهت چون ناموس تورو ناموس خودش میدونست،پس حالا که اون اینقدر بی ادبه و احترامی برای خانواده تو و خود تو قائل نیست تو چرا با خونواده اون احساس صمیمیت میکنی؟ همین رفتن تو اتاق خواب و دوساعت دراز کشیدن نشانه صمیمیت توعه، نشون میده مادر شوهرت رو مثل مادر خودت میدونی و خونه اونا معذب نیستی مثل خونه مادر خودت، آخه مگه خونه مادر خودت اگه بودی نمیرفتی استراحت کنی کسی هم ناراحت نمیشد که هیچ صد در صد دلواپست هم میشدن، حالا تو بگو آیا تو این دو ساعتی که توی اتاق بودی کسی اومد جویای حالت شه؟؟ خب تو چرا از یه دید دیگه به قضیه نگاه نمیکنی مثلا اینکه با خودت بگی اگه با این حالم برم خونه ی مادر شوهرم و نتونم بشینم و دو کلمه خوش وبش کنم مسلما بهشون بر میخوره و به دنبال ناراحتی و دلخوری اونا ناراحتی ودلخوری همسرمه، عزیزم زیادن مردایی که تا یه آخ بگی میمیرن از دلنگرونی، زیادن مردایی که اگه همسرشون هم نخواد به زور میبرنش درمانگاه تا خیالشون از بابت حال همسرشون راحت شه، هستن مردایی که اگه خانمشون با حال خراب بخواد بره خونه ی مادرشون میگن نه عزیز دلم بهتر نیست بریم خونه استراحت کنی یه شب دیگه بریم خونه مادرم؟ زیادن مردایی که اگه خانمشون نگه حالش ناخوشه و بره مهمونی اما اونجا متوجه حال ناخوشش بشن مثل پروانه دورش میگردن تا دیگران هم حساب کار دستشون بیاد. آآآآآآآآآآآآآه عزیزم اما همسرای ما فرق دارن، باید باهاشون مدارا کرد و از در صبر و تحمل وسیاست در اومد. خواهر گلم اگه حالتون جوری بود که نمیتونستن بشینین باید یا میرفتین خونه ی خودتون یا درمانگاه. به نظر من اشتباه پشت اشتباه چرااااااااااا؟ چون برای خودتون اااااااصلا ارزش قائل نیستین. عزیز دلم اینجور که من از حرفاتون برداشت کردم توهین های همسرتون همش باعثش خودتونین، چون اصلا ارزش و احترام برای خودتون قائل نیستین و جاااایی که باید کوتاه نیاین و سکوت نکنین، کوتاه میاین و سکوت میکنین و جایی که باید کوتاه بیاین و سکوت کنین بحث میکنین. عزیزم شما باید تو این اتفاق یه ذره سیاست به خرج میدادین اگه حتی حالتون با کمی استراحت هم خوب میشد چونکه احساس حالت تهوع داشتین میرفتین دکتر تا همسرتون ببینه برای خودتون ارزش قائلین و اونم یاد بگیره براتون احترام وارزش قائل باشه، نمیگم با یه بار دوبار رفتارش عوض میشه نه اما به مرور که ببینه از موضع احترام و ارزش برای خودت کوتاه نمیای اونم متوجه میشه نه این مسئله شوخی نیست اگه بهتون بی احترامی کنه واسش بد تموم میشه، تحت هیییییچ شرایطی وقتی حالتون خوش نیست مهمونی نرین، حتی اگه توی مهمونی بودین و حالتون بد شد سعی کنین خیلی محترمانه مهمونی رو کوتاهش کنین و عذر خواهی کنین و برگردین خونه و استراحت کنین. یه نکته سعی کنین جلو همچین مردی خیلی خیلی کم حرف باشین، به قول قدیمیا حرفاتونو بفروشین، تا سوال نکرده جواب ندین، رفتین مهمونی چه خودی چه غریبه برگشتین به هیییییچ عنوان شروع نکنین به تعریف و تمجید و گله و غیبت و تهمت از مجلس به هیچ عنوان. هر چی بوده گذشته تموم شده رفته. اگه هم سوالی پرسیدن که مثلا مجلس چطور بود با لبخند و مهربونی و خوشحالی حتی اگه بهتون بد گذشته بگین خوب بود خیلی خوب بود خوش گذشت، همین، اگه گفت خب چه خبر چطور بود چی شد و فلان و بهمان بگو سلامتی همه چی عالی بود، چند بار که بپرسه ببینه همینه جوابش دیگه نمیپرسه. ببینین اگه حتی بد هم گذشته باشه بهتون و شما بیاین گله و گله گذاری از اقوام آقا فایده ای داره؟ آیا ایشون میرن سراغ اون فرد یا افرادی که باعث ناراحتی شما شدن بگن چرا خانمم رو ناراحت کردین؟ مطمعنن نمیرن، و اگه هم از اقوام خودتون باشه که چه بدتر، تعریف کنین یه مکافات دارین، گله کنین چاقوشون دسته پیدا میکنه (رو پیدا میکنه اونم واسه غیبت و توهین و تهمت) و فقط دیدشون به مرور زمان نسبت به شما عوض میشه که چقدر پر حرف و حسود و کم صبر و تحمل و با عرض معذرت بی عرضه هستین که نتونستین خودتون مشکل رو حل کنین و اومدین به ایشون گفتین، ببین خواهر گلم برای همسرت قوی باش و ضعیف، باهوش باش و خنگول، با حیا باش و بی حیا، تودار باش و نازک نارنجی، امیدوارم متوجه منظورم باشی. 

انشالله یه روزی جواب صبر واحترامت رو میبینی 

توکل بر خدا کن درست میشه همه چیز 

یه جا خوندم ( امروز با خدا گام بردار و برای فردا به او اعتماد کن) 

سوره القصص، آیه 24:رب انی لما انزلت الی من خیر فقیر (پروردگارا من به هر خیری که برایم بفرستی سخت نیازمندم) 

این آیه ورد زبونمه. 

التماس دعا 

اولا با حرفهای یه زن کاملا موافقم

در ثانی خواهر گلم شما فقط دارید چوب بی سیاستیتون رو میخورید

در حال حاضر هم نگران نباشید چراکه هیچ دختری با کوله باری از تجربه و سیاست وارد زندگیه زناشویی نمیشه

شما بایستی از لحظه لحظه ای که توش قرار گرفتین تجربه کسب کنید و درس بگیرید

اصلا نگران نباشید

از اونجا که واقعا عده ای از مردها آینه ی رفتارهای ما هستن برخورد باهاشون و درست کردن رفتارهاشون راحت و نیازمنده سیاسته

اگه دوست داشتین بیایید صفحه ی شخصیم تا بیشتر باهم در تعامل باشیم.

از خانم یه زن هم درخواست میکنم اگه قابل میدونن بیان تو صفحه ی شخصیم