خانواده برتر

منم شرایط مشابه شما رو تجربه کردم یجورایی...منم بخاطر پایین تر بودن سطح خانواده و شهرستانی بودن نتونستم با دختری که واقعا دوستش داشتم ازدواج کنم...البته اون دختر هم منو دوست داشت ولی پدر مادرش مخالفت کردند.در حالیکه منم فقط بخاطر خود دختر و ایمانش عاشقش شدم..شما با توجه به اینکه شاید اون از علاقتون خبر نداشته پس نباید خودتون رو سرزنش کنید.شاید به شما فکر نمیکرده بعنوان یه گزینه..حالا هر دلیلی میتونه داشته باشه..ان شاالله همون انسانی که میخواین نصیبتون بشه..در ضمن ما نمیدونیم مصلحتمون در چیه..خدا بهتر میدونه بسپرین به خودش..

سلام

واقعا از روی عقل انتخاب کردم و همه چیش همون جوری بود که من همیشه دنبالش بودم، معیارهامو داشت و این باعث میشد بیشتر و بیشتر بهش دل ببندم...
 !؟؟!

تقصیر من چیه که پدرم کشاورزه و خونمون تو شهر بزرگ نیس؟  یا به من چه که خانواده پرجمعیت دارم؟

چرا شما دخترها موقعیت خودتون رو توی انتخاب پسرها اینقدر بزرگ جلوه می دید ؟!
شاید هیچکدوم از اینایی که گفتید دلیل این نباشه که چرا شما را انتخاب کرده .
شاید فقط به خاطر اینه که به شما علاقه ای نداشته . همین !
البته دلایل دیگه ای هم می تونه داشته باشه !
بهرحال خودت رو سرزنش نکن !

مطمےئنی پسرای مذهبیتون از انگشتا دست کمترن!؟ 

سلام دوست عزیز
 اصلا قرار نیست به شخصی که شما بهش علاقمندی حتما باهاتون ازدواج کنه عشق یکطرفه نتیجه ای جزء گریه های شبانه نداره که متاسفانه شامل شما شده چون ما دخترا انتخاب کننده نیستیم حالا این علاقه شما یک مورده اگر دهها مورد هم اتفاق بیفته نمیشه کاری کرد چون ما نمیتونیم گل و شیرینی بگیریم بریم خواستگاری که امیدوار باشیم شاید بشه یا تلاش کنیم که بدست بیاریم

اشتباه از شما بوده که به ایشون دلبستی حالا من سر در نمیارم چرا ایشون باید خوشبخت نشه و بعدا حسرت شما را بخوره واقعا چرا چرا ؟؟؟؟ زمانی باید این اتفاف بیفته که از شما سوء استفاده و قول ازدواج و بازی عاطفی با شما کرده باشه در غیر صورت میشه بگید گناه ایشون چی بوده
 
خب اگر تو کارهای فرهنگی باهاش همکاری داشتین گناه نکرده دلیل بر علاقه مند بودن ایشون نبوده و نباید به خاطر این مسله تاوانش این باشه که در اینده حسرت شما رو بخوره

دوست عزیز میدونم علاقه چیزی از عقل و منطق نمیذاره خودم از سرخوشی این حرفها را نزدم من هم دچار این مسایل شدم البته نه اینجوری یک مورد سنتی برام اتفاق افتاد که مسله علاقه آنچنانی نبود ولی بی علاقه هم نبودم فرد مذهبی بود خیلی اذیت شدم و گاهی میگم گیر دختر ناجور بیفته که حسرت منو بخوره که چرا اینطوری و بچگانه اقدام کرد که برنگشت و فقط من بیچاره نزد خانواده کوچک شدم ولی عزیزم منطق و عقل میگه که امروزه هیچ چیز اعم از ازدواج و علاقه زورکی نیست من هم باید قبول کنم که اون فرد مقابلم با احساساتم بازی نکرد در حد دیدن بود که خودم اجازه دادم ادامه نداد شماره منو نگرفت دچار گناه کبیره ای نشد (فقط منو بعنوان همسر نخواست) که حالا باید تاوان بزرگی هم بده که چی مثلا!! اینجا من مقصر بودم که به خاطر روحیه حساسم موضوع را کاملا جدی فرض کردم حالا در آینده چنین افرادی به خاطر فکر خام من و انتخاب بی مورد شما که بدون خواستگاری علاقه مند شدید مثلا حسرت هم بخورن خوشبخت هم نشن

خواهر عزیزم حسرت اینگونه افراد چه دردی از ما دوا میکنه بازنده شما هستید که در جوانی شبا گریه میکنید و بازنده امثال من هستن که در جوانی خودشان را اذیت میکنند که قصد اون شخص چی بود میخواسته اذیتم کنه من چه ایرادی داشتم و هی حرص میخوریم حالا حسرت این فرد در آینده میتونه این شب های جوانی شما رو برگردونه

عزیزم اون فرد شما را نخواسته علاقمند نبوده در واقع ارزشی برای گریه و فکر کردن نداره عشق یکطرفه دو زار نمی ارزه حتما از فکرش بیرون بیا حالا آرزو خوشبختی هم نکردی مهم نیست ولی منتظر حسرتش هم نباش این خیلی زشته

 تمام تلاش خودتو بکن که باهاش رو به رو نشی حتی اگر نتونی و دلت تنگ بشه خیلی در فراموش کردن تاثیر داره حتما ایشون رو تا مدت طولانی نبین به هر حال مرحله آسونی نیست ولی شدنیه از روی تجربه میگما ندیدن خیلی موثره اگر ببینی بیشتر اذیت میشی و بهش فکر میکنی وقتی نمی بینی مثل اینه که طرف فوت کرده و دیگه وجود نداره و به مرور زمان عادت میکنی و روزی میاد که میگی چرا خودمو به خاطرش اذیت میکردم. 

از فکرش بیا بیرون هر چی برای مومن پیش بیاد خیره قسمت تو نبوده منم سه سال عاشق یکی بودم تودلم ولی مثل توشنیدم نامزد کرده درسته ادم داغون میشه من از تو بدتر بود وضعیتم تازه عروسیشم رفتم ولی بعد ب خدا سپردم گفتم تو نخاستی برام بهترشو بخاه بعد سه سال از ازدواجش ازدواج کردم درسته شوهرم از نظر ظاهری ازش ی مقدار پایینه ولی عاشقمه منم دوستش دارم زندگیم خوبه بعدها خیر خدارو کمو بیش فهمیدم تو هم میفهمی غصه نخور فقط بدون خدا از همه بزرگتره و کارش بی دلیل نیست .انشاا.خوشبخت بشی عزیزم .

آخه من نمیدونم چرا ما دخترا مسائل کوچیکو تو ذهنمون آنقدر بزرگ میکنیم که بعد از مدتی باورمون بشه که آره اون داره به من فک میکنه یاد سریال همه چیز آنجاست افتادم

عزیز من چه ربطی به مذهبی بودن پسره داره چرا ربطش دادی به شغل پدرت و محل زندگیت.ادما هزار معیار میتونن برا ازدواجشون داشته باشن شاید شما یکسری از اونا رو نداشتی شاید قبلا اون دخترو دوست داشته قربونت برم تو که سنی نداری مطمئن باش شما هم با یه کیس خوب ازدواج میکنی من دوازده سال ازدواج کردم یادمه دانشجو لیسانس که بودم عاشق یکی از بچه های دکتری شدم پسره تاپ بود خیلی مومن و خوشگلم بود حتی به استاد معارفمون گفتم اونم به پسره گفته بود قصد ازدواج داری اونم گفته بود نامزد دارم اینقدر گریه کردم که نگو تا اینکه منم ازدواج کردم الان ایشون و من تو یک دانشگاه هیئت علمی هستیم بخدا بخدا با تمام مشکلاتی که با همسرم دارم حاضر نیستم یه تار موشو با اون شخص عوض کنم تو هم دوباره عاشق میشی ازدواج میکنی و اون پسر فقط میشه یه خاطره برات عزیزم .بعضی وقتا که میبینمش میگم.من عاشق این ادم بودم خودمم باورم نمیشه نه که اون بد باشه معیارای من عوض شدن

سلام

عزیزم من شما رو کاملادرک میکنم.اما شما همون اول اشتباه کردی بدون اینکه این آقارو متوجه علاقت کنی یا قبل اینکه این آقا به شماتوجه وعلاقه ای نشون بده ،عاشقش شدی!پس اون آقااصلامقصر نیست.این رو هم بدون شما قسمت هم نبودید و فرد دیگری حتمالایق شماست.

قسمتت نبوده

ﯾﮏ ﺭﻭﺯﯼ ، ﯾﮏ ﺟﺎﯾﯽ ،

ﺷﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺮﺳﯽ ﮐﻪ ﺩﺳﺘﺖ ﺍﺯ

ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺑﺎﺷﺪ . . .

ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ، ﻫﻤﺎﻥ ﺟﺎ ،

ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺩﻭ ﺩﺳﺘﯽ ﺑﺴﭙﺎﺭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﮔﺮﻡ ﺧﺪﺍ

ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺍﻩ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ

ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺻﻼﺣﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﺑﭽﯿﻨﺪ ،

ﻧﻪ ﺁﻥ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ

ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ

ﺧﺪﺍ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﺍﺯ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ

ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺵ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﻣﯿﭽﯿﻨﺪ !

ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﺟﺰ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺖ ﺑﺮ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ . . .

برگرفته از وبلاگ:

http://ghorbatekhoda.loxblog.com/

تو کدوم دختر ایرونی هستی ؟؟؟؟؟؟؟؟

انشا الله یه پسر جذاب مذهبی خوش هیکل نصیبت بشه. من خودم دوست دارم همسر آیندم مذهبی باشه

ای بابا
دختر تو که لنگه ی من هستی
خدایی همه موقعیت هایی رو که گفتی رو من داشتم
راسش من هم به پسری که علاقه مند بودم واومد خواستگاریم
از خدام بود خدا رو اینقدر شاکر بودم که نگو
رو پاهام بند نبودم اما درست پسر خوبی بود اما معیارهایی مسخره زیاد داشت
خدایی خیلی پر ادعا بود ومن ترجیح دادم با یه آدم خاکی تر و کسی که با شرایط زندگیم بیشتر جور باشه  ازدواج کنم برام سخت بود ولی جواب رد دادم
غصه نخور خانومم
من هم  بابام کشاورز (خخخخ البته باید بگم بود الانه بیکاره )و پر جمعیتیم و در یه شهرستان خیلی کوچیک زندگی می کنم
ولی الان ناراحت نیستم که پر جمعیتیم پر جمعیتیم
خدایی خیلی با حاله
بابام و مامانم هم اینقدر دوس دارم که نگو
وضع مالی مون  هم خیلی بی ریخته





سخت نگیر دختر
اون پسر خودشو رو از شما بالاتر می دیده و حتی اگر هم ازدواج می کردی زندگیه سختی داشتی دیدم که می گما
خوش باشی عزیزم

یه چیز دیگه یادم اومد.چندسال پیش یه آقایی رو بهم معرفی کردن ومنم قبول کردم که با هم آشناشیم.خیلی ذوق داشتم چون هم بچه بودم هم شرایط اون آقاعالی بود.حتی تا مراسم عروسی وجشن هم تو ذهنم ساخته بودم.امابعدیه هفته جور نشد واون آقاگفته بود من فعلاقصد ازدواج ندارم و فعلابرادرم بایدازدواج کنه.من هم اوتقدر گریه کردم وناراحت شدم که نگو.همش میگفتم من که داشتم زندگیمو میکردم این چی بود که اتفاق افتاد ویه جورایی دوسش داشتم اون فرد رو.اما امسال تابستون متوجه شدم که اون بنده خدا تصادف کرده و یه پاش لنگ میزنه موقع راه رفتن.همونجابه گریه ها وشکایتام فکر کردم وباخودم گفتم اگه ازدواجمون جور شده بود الان چه کار میکردم?!!بدبخت میشدم.چون من به ظاهر اهمیت میدم.و اینطوری شدکه به حکمت خدا پی بردم.

به مریم خانم

من وقتی خانمایی مثل شما رو میبینم تمام تنم میلرزه و بیخیال ازدواج میشم
شما 3سال عاشق پسری بودین که نمیدونسته و الان هم که دارین با همسرتون مقایسه میکنین طوری ازش میگین که انگار هنوز هم عاشقشین
میگین همسرتون از لحاظ ظاهری پایین تره
در مورد اون اقا میگین عاشقش بودین ولی در مورد همسرتون میگین دوسش دارین
شاید من برداشتم از جمله های شما اشتباه بوده
ولی بیشتر انرژی منفی کامنت شما به من منتقل شد

به سارا خانوم

انشالله همیشه خوشبخت باشین

چرا فکر میکنی ی پسر مذهبی,فقط مذهبی به درد زندگی میخوره؟

عاقبت عشق یک طرفه چیزی بهتر از این نیست!

من نفهمیدم که شما از کجا فهمیدی که ایشون صرفا به خاطر اینکه شغل پدر شما و جمعیت خانوادتون شما رو نپذیریفته؟

شما انتظار دارین ملاک اعتقادات باشه و درستش همینه ولی واقعیت رو در نظر بگیرین که چه برای پسرها چه برای دخترها در ازدواج هیچ چیز مهمتر از پول و قیافه نیست و اعتقاد و ایمان هیچ جایگاهی نداره خیالت از این بابت راحت!

نفرین کردن هم فایده نداره. اولا این که این پسره اشکالی تو کارش نیست ولی فرض کنیم که مشکلی هم اگه داشت با نفرین کردن چیزی برای ایشون خراب نمی شه و مطمئن باش که هر روز خوشبخت تر هم میشن.

راهکار اینه که به مرور زمان از فکرش در میای بعد که از فکرش بیرون اومدی متوجه میشی که پسرهای مذهبی تو شهرتون زیادن!

موفق و پیروز باشید...

---

_  ‏آدمی که دل کندن بلد نیست، باید جون کندن رو یاد بگیره!

میگم که خانم دختر ایرونی جعلی دوست دارین منم شما رو بدم دست خدا درست مثل شما که اون آقا رو دادین دست خدا؟!!!!! واقعا که!! حتما براتون دعا میکنم.

میگم که خانم دختر ایرونی جعلی دوست دارین منم شما رو بدم دست خدا درست مثل شما که اون آقا رو دادین دست خدا؟!!!!! واقعا که!! حتما براتون دعا میکنم.

منم قضیم مث شما بود با این تفاوت که من یه مذکر هستم.لعنت به این مادیات.من به مطاع دنیا باختم.دنیا اسمش رو خودشه یعنی پست و فرومایه.الان دیگه چسبیدم به یک چیز به پول.چیزی که خانوما براشون از همه چیز مهم تره.یخی که عاشق خورشید بود.

میگم که خانم دختر ایرونی جعلی دوست دارین منم شما رو بدم دست خدا درست مثل شما که اون آقا رو دادین دست خدا؟!!!!! واقعا که!! حتما براتون دعا میکنم!! در ضمن من عمریه که غلط گیر این مکتبم خخ لااقل سوادمو زیر سوال نبر مثلا درسته ناشناس جان!!!

به دختر ایرونی:

ما یه دونه دختر ایرونی داریم تو وبلاگ دکتره. شما هم نام کاربریتونو عوض کنین تا با اون اشتباه نشه. به نفع هر دو تونه!

ببخشید توقعتون یه کم نابجاس 

ینی تا حالا نشده از کسی همینجوری الکی خوشتون نیاد؟

عزیزم شما از کجا میدونی معیارشون موقعیت اون دخترخانوم بوده؟؟!!!خوب ایشونم دل دارن.شاید واقعا از ته ته ته دلشون عاشق اون دخترخانوم بودن و آخرشم به دستش آوردن.

سلام 

مطمئن باشید که اون چیزی که خدا براتون مقدر کرده اتفاق میافته فقط خودتون رو تو مسیر بندگی اون قرار بدید تا زمانش فرا برسه..

عه پس شما هم عاشق شدین؟

عزیزم تو عاشق نیستی و دوستش نداشتی، چرا؟ چون خودخواهی و اونو فقط واسه اروم شدن خودت خواستی، شبیه به دختربچه ای که عروسک خواسته و بدستش نیاورده

سلام

شما میتونید تو بیان ثبت نام کنید 

اولا فکر می کردید که اون پسره عاشقت شده و حالا هم فکر می کنی که به خاطر شغل پدرت یا پرجمعیت بودن خانوادت اون تو رو نخواسته! 

شما مطمئنی ایشون با معیارهای خونه و‌پول پدر وکم جمعیت بودن انتخاب کرده؟؟؟

اصلا فک نمیکردم کامنتم پست بشه و این همه بچه ها نظر بدن.
خیلی ممنون که برام راهکار دادید، حرفاتون خیلی قشنگ وآروم کننده بود، کلی با خوندنشون گریه کردم...
 ولی اینو میخواستم بگم این آقا رو من نمیشناختم اینقد زن دادشش (دخترخاله خودم)ازش پیشم تعریف کرد و هی میگفت دنبال دختر مدهبیه که من کنجکاو شدم بشناسمش و کلا از اون موقع بیشتر و بیشتر باهاش برخورد داشتم(کاملا تصادفی)، تا اینکه خود زن داداشش خیلی سربسته گفت که پسرای این دوره زمونه دنبال دختر هم شهری نیستن و دنبال دختری هستن که تو شهر بزرگتر بشینه به خاطر همین این فکرارو کردم....خلاصه من هنوز نتونستم فراموشش کنم و هرشب به آینده فک میکنم، به اینکه باید به کجا برسم تا خدا مشکلم رو حل کنه؟
واقعا حرفاتون خیلی بهم کمک کرد

سلام

عه حواسم نبود اینجا سوال نپرسم حالا چیکار کنم؟بازم برم بخش ارسال سوال؟

اقای نجفی