خانواده برتر

نه دیگه شما اثبات کردنو کردی اگرم بخوای خیلی خوب باشی میشی سرد

اول از شوخی شروع کن شوخی و محبت با اس هم میشه

بعد دستشو بگیر

بعد بغلش کن لپشو بکشو این کارا بعدم بوس مهم اینه که یهو مثل قحطی زده ها حمله نکنی بهش

شما زن و شوهرید چه ربطی به پاکی داره

شاید اونم مثل شما روش نشدمگه میشه بدشون بیاد!!!!

اروم اروم پیش برید نگران نباشید

هرکار میکنی حواست به حال همسرت باشه.اولاش یخورده شاید سختشه...

ببخشید که زیاد شد دلم نیومد به دوستان عزیزی که منو راهنمایی کردن جواب ندم

از همتون متشکرم خدایی با خوندن نظرات شما اعتماد به سقفم به شدت رفته بالا!!!!!!!!!!!!!

و اما :

به صبا:

امشب(پنجشنبه) که میرم خونشون حتما سر شوخی را باهاش باز میکنم البته پیامکم بهش دادم که در مقابل اونهم ابراز علاقه کرده دعا کنین دیگه امشبو ناکام بر نگردم!!

به ترانه:

امشب دیگه بهش ثابت میکنم که خیلیم گرمم تازه اگر به قول شما بفهمم متلک انداخته دیگه هیچی جلو دارم نیست و میپرم روش میگم سر شوخیو خودت باز کردی!؟

به پرواز:

حرف شما درست نباید اینقده نفوس بد بزنم باید تفسیر خوشبینانه ازین حرفش داشته باشم

به نادیا:

اگر امشب همه چی به خوبی گذشت از خودش منظورشو ازون حرف میپرسم

به شاهزاده دورگه:

 یواش یواش وقتی به پاکی و ایمان شما مطمئن بشه با خیال راحت دیگه آره و اینا... (شکلک خنده موذیانه لدفا!)

خدا از دهنت بشنوه اگر اینجوری بشه چی میشه!!!

به خرما فروش :

واقعیتش دانشجو هستم و فعلا در شغل شریف پسر بابا مشغول به کارم؟!

تا ببینیم ان شا الله بعد از فارغ التحصیلی خدا چی میخواد.

ان شا الله اون یارو 35 ساله هم هر چه سریعتر ازدواج کنه

به Shabnam :

خیلی عاطفی بود ماجراتون اتفاقا اولین چیزی که بهش میگم همون جمله شوهرتون به شما خواهد بود لا مصب سنگ و آب میکنه

به حسن:

سناریو شو تنظیم کردم خیالت راحت

به فاطیماه:

امشب طوری ازش تعریف کنم که کیف کنه خیالتون راحت

به مانتو گشاد:

از لطفتون ممنونم امیدوارم شما هم هرچه زودتر ازدواج کنید

به یه نظر :

شاید صفر کیلومتر باشم اما با نظرات که بچه دادنو نتایج موفقیت آمیز پیامک های ردو بدل شده امروز ،امشب منه صفر کیلومتر موتور نسوزونم خوبه دعا کن!

به ابجیت:

والله من اصلا ماچش نکردم که سفت یا شل باشه

به دختر مذهبی :

حق با شماست منم خیلی دست و پا چولفت بازی در آوردم به امید خدا امشب یک مانور اقتداری به نمایش بگذارم که اون سرش ناپیدا!؟!

به پسر52:

به جون تو اینقذه تو کفم که تا اسمش میاد تمام بدنم میشه گوله آتیش خدا بخیر بگذرونه

به بهار 22:

شما زن و شوهرید چه ربطی به پاکی داره

قربون آدم چیز فهم منم همینو میگم

به یکی :

خوب من دیگه این دو هفته را شکیبایی به خرج دادم اما دیگه امشب را شرمندم امیدوارم مثل شوهر شما نشم و بتونم جلو خودم و بگیرم و درحد همین بوس و بغل بمونه البته نکه دخول بخوام ولی بالاخره از آپشن های دیگر هم نمیشه گذشت....شما هم یه نگا به خودت بندازی به شوهر بیچارت حق میدی!!!البته اگر مثل نامزد من باشیا....

به . :

کم کم باید جوگیرشد

با هات موافقم دیگه امشب وقتشه که جو گیر شم!!!!!!!

 به خواهرانه:

لطفا خواهرانه راهنمایی بفرمایید که چه بوسی عاشقانه است و چه بوسی از روی هوس من که هر چقدر فکر میکنم میبینم اگر ببوسمش چیزی جز لذت احساس نمی کنم نکنه اونم بگه از روی هوسه و شر شه بابا چه کار کنم منه بدبخت کاشکی بوسه عاشقانه و شهوانی دقیقا یه معنی می داد

به مسعود :

حتما از حرفایی که یادم دادی امشب نهایت استفاده رو میکنم اما برای همه جا  نه  فقط دست مهم ظرافته دیگه دیگه چه فرقی میکنه

به ضد پسر:

نگو تو رو خدا ،خدا کنه نامزد من امشب با دیدن رفتار های من دید شما را پیدا نکنه بابا چی کار کنم دست خودم نیست یه تشنه را میندازن تو استخر میگن آب نخور نمیشه خو یعنی چی فقط برای مسائل جنسی میخوایم؟ تازه اگر هم اینطور باشه چی کار کنیم خدا مارو اینجوری آفریده

به سبزه:

باید براش قضیه رو فرهنگ سازی کنی

حرفت را قبول دارم نباید با این مقول به زور برخورد کرد نیاز به کار فرهنگی داره

من و اونم که استاد فرهنگی هستیم اصلا سر همین کار فرهنگیا بود که دلم منو برد............

به ن :

خوب میرم از خودش میپرسم      چرا میزنی؟

 به سمانه :

باشه سعی میکنم یهو شروع نکنم هرچند که خیلی سخته

به ارغوان:

ای کاش تو این روابط هم آسانسور وجود داشت که نیاز نبود به قول شما پله پله برم تا سر منزل مقصود

 به ناهید فاطمه:

دقیقا شما هم مثل خانم من (البته با تفسیر بدبینانه) گربه را دم حجله کشتین

تو رو خدا شوهرتونو ازیت نکنین زودی باهاش آشتی کنین

به لیلی:

خیالت راحت امشب همه واکنش هاشو زیر ذره بین قرار میدم تا بفهمم کجا ها حساسه البته اگر باز مثل شب های قبل خنگول بازی در نیارمو اونم نشه قدیسه

به الکساندر میتی کمان:

حدس میزنم خواسته غیر مستقیم بهت بگه چرا اینقده سردی ! 

خدا از دهنت بشنوه اگر اینطور باشه امشب سرد که هیچی تو کوره ام ذوبش میکنم

به دخی نیماری:

خدا از دهنت بشنوه منم از خدامه چنان اقدام کوبنده ای کنم امشب که کلا فکر سرد بودن من از کلش بپره

خیالت راحت حتما میام میگم چی شد(البته با چارچوب ضوابط سایت که آقای نجفی ستاره بارونمون نکنه)

به آراز#:

ماست چیه!؟ امشب چنان فلفلی بشم که تو آتیشش بسوزه البته امیدوارم اونقدر ناشی نباشم که اینبار به جای گاگول عنوان شاسگول را کسب کنم

به علی:

فاحشه چیه برادر من من که میخواستم دست بزنم اما فضا سنگین بود جون داداش حالا که از جواب پیامکاش فهمیدم یخش آب شده من میدونم و اون به نظر من عشق و شهوت در مرد غیر قابل تفکیکه یا لا اقل من هنوز این تفکیک و حس نمی کنم شما هم انتظارایی داریا خوب درست 20 سالمه اما خدایی هنوز بچم!!!بهم یه ذره فرصت بده که هضمش کنم

به احسان 22:

دقیقا همین کاریو که گفته بودی کردم تا الان که جواب داد امیدوارم امشب(پنجشنبه) که با هم تنها میشیم به مرادم برسم....

عاقا عجب داستانی شدههه.

من خیلی کنجکاوم .خیلیم ذوق زده شدم ببینم اخر این ماجرا چی میشه.

خواهشا  اتفاقای امشبو بگیناا.

ایشااله به پای هم پیرشین و همیشه عاشق بمونین.

سلام

والا اصلا حال نوشتن نداشتم اما چون قول داده بودم اومدم تا بگم دیشب چی شد و چند تا سوال دیگه ازتون بپرسم

دیشب همه چی خوب بود یعنی همه چی تا قبل از اینکه بریم بخوابیم خوب بود میخندید شوخی می کرد بعضا حرفای عاشقانه میزد

دیگه گفتم امشبه که دیگه بخورمش اما نه ، فقط گذاشت ببوسم و بغلش کنم همین ، حتی یه بار که دستم رفت رو سینه هاش خودشو طوری عقب کشید که انگار می خوام بخورمش،  منم چیزی نگفتم و لبخند زدم و بوسیدمش و تا صبح مثل یک بچه که مادرشو بغل کرده پیشش خوابیدم ظاهرا لبخند میزدم اما دلم ازش پر بود خوب مگه چی میشد که میذاشت بدنشو کامل لمس کنم من که نمی خواستم لختش کنم حتی از روی لباس هم نذاشت به سینه هاش دست بزنم هیععععععع

 امروز صبح هم خیلی شاد و شنگول بود و سر صبحانه هم میخندید و شوخی میکرد نمیدونم چرا وقتی با هم تنها میشیم دیگه ازون دختر شیطون خبری نیست

از همه بدتر و زجر آور تر این بود که منو با این حرکات تحریک میکنه بعد من بدبخت باید تا صبح با حالت نعوض پیشش دراز بکشم فکر کنم این درد را فقط مردا بفهمن من چی مگم همیشه فکر می کردم دوران نامزدی خیلی شیرینه و قراره بهمون خوش بگذره اما الان بعد 3 ،4 هفته ای که با هم عقد کردیم برای من جز رنج و درد چیز دیگه ای نداشته به نظرتون ما زود ازدواج کردیم ؟

بیشتر منظورم همسرم هست بابا الان دخترای 17 ساله میان اینجا پست میذارن که ما نیاز جنسی عاطفی داریم اما نامزد 19 ساله من فقط سرخ و سفید میشه و خودشو می کشه عقب !!!

نمیدونم شاید دیگه خونشون نرم و فقط تلفنی و پیامکی باهاش در ارتباط باشم چون واقعا سخته که تحریک بشی و ارضا نشی لطفا من سر در گم را راهنمایی کنید لطفا با عرض معذرت خانما بیان بگن نامزد من چه مرگشه؟

به خدا وقتی از این ور و اونور میشنوم ملت با دوست دختراشون چه ارتباطایی که ندارن از خودم بدم میاد و به خودم میگم طرف با دوست دخترش رابطه جنسی داره حالا ما نیتونیم بدن زن عقدیمونو درست و حساب لمس کنیم اینهمه خودتو پاک نگهدار آخر شم تا صبح با درد نعوض کنارش بخواب فقطم بوس و بغل مجازه اه حالم بهم خورد.........

سلام

والا اصلا حال نوشتن نداشتم اما چون قول داده بودم اومدم تا بگم دیشب چی شد و چند تا سوال دیگه ازتون بپرسم

دیشب همه چی خوب بود یعنی همه چی تا قبل از اینکه بریم بخوابیم خوب بود میخندید شوخی می کرد بعضا حرفای عاشقانه میزد

دیگه گفتم امشبه که دیگه بخورمش اما نه ، فقط گذاشت ببوسم و بغلش کنم همین ، حتی یه بار که دستم رفت رو سینه هاش خودشو طوری عقب کشید که انگار می خوام بخورمش،  منم چیزی نگفتم و لبخند زدم و بوسیدمش و تا صبح مثل یک بچه که مادرشو بغل کرده پیشش خوابیدم ظاهرا لبخند میزدم اما دلم ازش پر بود خوب مگه چی میشد که میذاشت بدنشو کامل لمس کنم من که نمی خواستم لختش کنم حتی از روی لباس هم نذاشت به سینه هاش دست بزنم هیععععععع

 امروز صبح هم خیلی شاد و شنگول بود و سر صبحانه هم میخندید و شوخی میکرد نمیدونم چرا وقتی با هم تنها میشیم دیگه ازون دختر شیطون خبری نیست

از همه بدتر و زجر آور تر این بود که منو با این حرکات تحریک میکنه بعد من بدبخت باید تا صبح با حالت نعوض پیشش دراز بکشم فکر کنم این درد را فقط مردا بفهمن من چی مگم همیشه فکر می کردم دوران نامزدی خیلی شیرینه و قراره بهمون خوش بگذره اما الان بعد 3 ،4 هفته ای که با هم عقد کردیم برای من جز رنج و درد چیز دیگه ای نداشته به نظرتون ما زود ازدواج کردیم ؟

بیشتر منظورم همسرم هست بابا الان دخترای 17 ساله میان اینجا پست میذارن که ما نیاز جنسی عاطفی داریم اما نامزد 19 ساله من فقط سرخ و سفید میشه و خودشو می کشه عقب !!!

نمیدونم شاید دیگه خونشون نرم و فقط تلفنی و پیامکی باهاش در ارتباط باشم چون واقعا سخته که تحریک بشی و ارضا نشی لطفا من سر در گم را راهنمایی کنید لطفا با عرض معذرت خانما بیان بگن نامزد من چه مرگشه؟

به خدا وقتی از این ور و اونور میشنوم ملت با دوست دختراشون چه ارتباطایی که ندارن از خودم بدم میاد و به خودم میگم طرف با دوست دخترش رابطه جنسی داره حالا ما نیتونیم بدن زن عقدیمونو درست و حساب لمس کنیم اینهمه خودتو پاک نگهدار آخر شم تا صبح با درد نعوض کنارش بخواب فقطم بوس و بغل مجازه اه حالم بهم خورد.........

سلام

خوب همسرتون اولشه پاکه خجالت میکشه

یواش یواش اون شوخی هایی که گفتم خاک بر سریش کنین

بعد غلظتشو بیشتر کنین

بعد تو همون شوخی ها و عاشقانه ها نیازتون هم بگین

ببخشیداااا من اونقدر هام بی حیا نیستم ولی مثلا بگین

{خانومی تو که منو کشتی انقد خوردنی هستی سه روزه شق درد گرفتم ...........} بعدم از سختی دردشو اینا بگین بعد اون میگه ای وااای چرا بعد شما با مهربونی توضیح بدین که چی میشه که اینجوری میشه و چی خوبش میکنه

سلام. من از روزی که پیامت رو خوندم پیگیری میکردم که ببینم دیشب چی شد. میدونم چه حالی داری چون من هم یه پسرم والبته از تو 7 سال بزرگتر هستم و میدونم این وضعیت چقدر سخته ولی به نظر من تو خیلی راحت میتونی این چالش رو برطرف کنی پس نگران نباش J

ببین برادر، این که همسرت گذاشته ببوسیش و باهات شوخی میکنه و تو بغلت خوابیده نشونه خیلی خوبیه. میفهمم دلت میخواد لمسش کنی ولی دخترها رو اول باید عاشق کرد بعد خودشون جسمشون رو بهت هدیه میدن چرا که اونا لذت جنسی رو در ادامه لذت عاطفی و احساسی میدونن. همسرت الان فقط یه این فکر میکنه که تو چقدر دوستش داری. الان فقط به ارضای عاطفی فکر میکنه پس از لحاظ عاطفی ارضاش کن. به نظر من اینکه خودشو تو اون صحنه عقب کشیده به خاطر شرم و حیا و پاکیشه نه پس زدن تو. از این بابت خدارو هزار بار باید شکر کنی که همچین دختر پاکی نصیبت کرده. به نظر من باید دو سه هفته دیگه بهش زمان بدی و کم کم راهش بندازی.

براش نامه عاشقانه بنویس و تو اونا از اندامش تعریف کن. از اینکه آرزوته زودتر بدنشو لمس کنی و به آرامش برسی. بهش پیام عاشقانه بده و بعد از چندتا پیام باهاش سر شوخی رو باز کن. وقتی بهش تلفن میکنی بعد از قربون صدقه رفتنش بهش بگو آرزومه باهم عشق بازی کنیم. وقتی کنارشی چشماشو و دستاشو ببوس. بهش نزدیک شو و بذار با حس کردن نفَست داغ بشه.

این رو بدون زن ها فرشته هایی هستن که اگه یکی از خوباش نصیب هر مردی بشه اون مرد به اوج میرسه. پس اطمینان داشته باشه اگه اون عاشقت بشه و بهت وابسته بشه خودش دلش لک میزنه برای رابطه.

باز هم بهت توصیه میکنم عجله نکن و بهش حق بده و این رفتارش رو نشونه پاکیش بدون و نا امید نشو.

خوش به حالت با این سن کم تونستی ازدواج کنی. اگه جای من و پسرای امثال من بودی که به خاطر بی پولی نمیتونن ازدواج کنن و باید عذاب بکشن چه کار میکردی؟ خدارو شکر کن و قدر فرشته ای که نصیبت کرده رو بدون. من اگر ازدواج کنم از لبخند همسرم  هم لذت میبرم چه برسه به لمس و عشق بازی...

آرزو میکنم ان شاالله کنار هم خوشبخت بشید...

سلام

ممنون از همه شما عزیزان که من را در این مشکل راهنمایی کردید

خوب راستش من دیروز خیلی شاکی بودم برای همین احساس می کنم کمی بد صحبت کردم اما تمام حرفام را تو پیامک براش فرستادم بهش گفتم که چقدر سخته تو بغل دختر زیبایی همچون او بخوابی و نتونی کاری کنی همه چیزو بهش گفتم

جالبه اونم گفت که درکم میکنه و گفت اینکه خودشو اینطوری ازم عقب کشید دست خودش نبوده یه واکنش غیر ارادی آنی بوده

فکر میکنم حق با شما ها باشه این مسائل را نمیشه حتی با حرف زدن هم حل کرد باید خجالت این خانم خوشگله ذره ذره بریزه جالبه خودش هم از این واکنش ها راضی نیست و میگه دست خودش نیست و خجالت میکشه البته اینو اون شب که تو بغلش خوابیدم حس کردم که رفته رفته داره باهام صمیمی تر میشه اما چه کنم که تصور دیگه ای نسبت به ازدواج داشتم و فکر می کردم همون شب اول عقد زن وشوهر میتونن خیلی باهم راحت باشن اما نشد تا حدودی دلخوری هامو باهاش مطرح کردم اونم گفت دست خودش نبوده و....

اما می خواهم یه پیشنهاد بهش بدم چون خیلی از این که ارضا نمیشم اذیت میشم میخوام تا زمانیکه آمادگی ارضای منو نداره شب خونشون نمونم نظرتون چیه بهش بگم ؟ناراحت نشه اونم حالا که خودش داره میگه درکت میکنم اما واقعا آمادگی ارتباط بیشتر را ندارم!

عججججججججبببببببببببببب! :))) خیلی پست باحالی بود :)))))

برای من که خیلی مفید بود :)))

من اگه جای خانومت بودم ناراحت میشدم! :(

نمیشه حالا یه کم تحمل کنی خب؟ :(

سوال کننده عزیز

خب پس چرا همه میگن مردا تحملشون زیاد تر از زناست؟ اینطور که معلومه اصلا تحمل ندارین!

همین کارا که elya گفته بکن یعنی معجزه میکنه :)))) 

ببین برادر من شما چرا حین روابط رمانتیکتون حرف نمیزنین خب؟!! باید با پیامک حرفاتو بگی آخه؟

بابا این طفلک ناخودآگاهه حرکتش! اون لحظه تو ذهنش غوغا هست. یه کاری میخواد بکنه که هیچ وقت نکرده و همیشه یه ورود ممنوع بوده براش. خب طبیعیه که واسه دفعه اول خودشو بکشه کنار.

همون طور که بقیه هم گفتن تو باید بهش اطمینان خاطر بدی تو اون لحظه نه که تو هم بکشی کنار! اینکه از کاری که میخوای بکنی کوتاه نیای و حتی اگه اون خودشو عقب کشید تو باز بکشیش جلو و اقتدار نشون بدی این خیلی خیلی خیلی از نظر  من که تحریک کننده هست. البته خیلی آروم و عاشقانه! بازم میگم که همون حرفایی که elya  گفت رو حتما در گوشش زمزمه کن. بهش بگو...نه روم نمیشه بگم, خصوصیه.  :">

راستی میشه این سوال منم جواب بدی؟ اینکه وقتی میگین شما مردا اگه ارضا نشین اذیت میشین یعنی چطور؟ یعنی چه حسی دارین؟ یعنی اعصابتون خورد میشه یا مثلا از لحاظ جسمی یطوری میشین؟ ممنون میشم اگه جواب بدی :)

در مورد عدم ارضا یکسری حرفای خودمونی هست که بین خود آقایون باشه بهتره

اما شما خودتم میدونی مردا چند تا خصوصیت واضح و متفاوت نسبت به پسرا دارن

یکی صدای بم و ریش و سیبیل دومی حجم عضلانی بیشتر و سومی پرخاشگری بیشتر. کلا پسرا بیشتر دعوا میکنن دیگه. این سه تا ویژگی بر میگرده به یک هورمون توی بدن آقایون به نام تستسترون که توی بدن آقایون خیلی بیشتر هست البته خانوما هم دارن ( واسه همینه سیبیل در میارن.خخخخخ)

وقتی یک مرد تحریک میشه  سطح این هورمون توی خونش بالاتر میره و آماده فعایت جنسی هستش ولی اگر ارضا نشن اینجاست که اون سطح بالا هورمون اذیت می کنه یعنی فرد بسیار عصبی و پرخاشگر میشه و یک حس ناکامی زیادی پیدا میکنه. مثل این میمونه که کسی شما رو از حقی که داری محروم کنه و حقتو بخوره

به همین خاطر آقایون بعد از تاهل و رابطه جنسی هم آروم تر  میشن و کمتر عصبانی میشن و هم هیجاناتشون فرو کش میکنه عقلشون بیشتر کار میکنه

سعی کردم کامل توضیح بدم که متوجه بشی

آها. دردم داره پس!!! خب پس یعنی واقعا اذیت میشین. من فکر میکردم دارین لوس بازی در میارین هی میگین ما اذیت میشیم ؛)

ممنون از دوستانی که بر اطلاعات من افزودند. حیف که روم نمیشه وگرنه یه سری سوال دیگه هم برام ایجاد شد الان! :"> با گوگل راحت ترم P:

به سوال کننده

با این اوصاف که بچه ها گفتن تو اون لحظه چطور تونستی لبخند بزنی؟!!!

سلام

خوب با زهم از همه دوستان که منو در در حل مشکلم راهنمایی کردن متشکرم حتی ازون عزیزانی که منو بیشعور و .... خطاب کردن!

از نظر شما قانع شدم که نباید  ارضا شدن را برای هم خوابی با نامزدم بزارم و باید تحمل کنم تا روند ریختن خجالت نامزدم طی بشه و باز هم باید مدتی را همچون سالهای پس از بلوغ تحمل کنم البته کمی فشارش بیشتره چون الان دیگه به قول یکی از دوستان غذا را گذاشتن جلوی آدم گرسنه اما غذاهه میگه من خجالت میکشم منو بخوری!حالا باید یه ذره با غذا بازی بازی کرد اما بازی کردن با غذا کار آدم های بی میل و سیره نه یه گرسنه!

به آن عزیزی که گفت من دنبال شریک جنسی هستم نه همسر پس نباید ازدواج می کردم باید بگم آره من هدفم از ازدواج تامین نیاز های عاطفی و جنسی بوده که متاسفانه تنها بخشی از نیازهای عاطفیم تا الان برطرف شده!

خلاصه چاره ای جز تحمل ندارم امکان هرشب رفتن به خانه نامزدم هم نیست چون در شهر دیگه ای در حال تحصیل هستم

فقط لطف کنن خانم های متاهل یا مجرد بالای 25 سال به من بگن اونا هم ممکنه در ازدواجشون مثل همسر من برخورد کنن

بدیهی است که منظورم خانم های مذهبی مقید است نه آنهایی که قبلش ارتباط دوستی و ... داشتن.

یعنی یه فکری تو ذهنمه که اگر خانم من مثلا 27 بود و من 30 یه خانم 27 ساله تقریبا این خجالت ها را نداشت به خاطر بلوغ اجتماعی کاملی که نسبت به یه دختر 20 ساله خواهد داشت؟؟

به نظرتون این طور نیست؟؟

من چون دارم کارر پژوهشی روی حیا انجام میدم ...

یک کتاب دیگر به اسم حیا از دکتر امیر حسین بانکی پور هم داریم که اون هم کتابه خوبیه .

هم چنین کتاب حریم ریحانه مال موسسه خیبر تهران اون هم خوبه .