خانواده برتر

سلام...این از اقتضاعات دنیای جدیده.من ارزش گذاری نمی کنم.ببینید در قرن پیش وضعیت ارتباطات مابین زن و مرد اینجوری نبود.خیلی بسته بود.کسی جرات ندات با یه زن یا دختر غریبه حرف بزنه.ولی این سبک زندگی و ارزش ها دیگه در دنیای امروز معنایی نداره.بحث خیلی ساده است.یعنی اینکه یک زن در محیط کار با هم کارش صمیمی بشه قبحی نداره و یه پدیده کاملا طبیعی هستش(ولی من به شخصه این صمییمت رو فقط در حد دو تا دوست اجتماعی یا همکار قبول دارم نه بیشتر)...  انسان ذاتا نیاز به اجتماعی بودن داره و نیاز به دوست بودن و ارتباط با انسان های دیگه داره فارغ از جنسیتشون.شما تو هر محیطی وارد بشی چه دانشگاه چه سر کار چه مدرسه اولین و همیشگی ترینش وارد کنش و واکنش اجتماعی می شید.یعنی هم صحبت پیدا می کنید.دوست پیدا می کنید و حتی دشمن پیدا می کنید...این ها یعنی ارتباطات اجتماعی....شما حسابشو بکن زن و مرد روزی 10 ساعت توی یه مکان با یه هدف مشترک بشینند ولی با هم حرف نرنند.دوست نشند(حالا من منظورم همون دوستی در حد همکار بودن با حفظ حرمت های جنسی هستش)

تا وقتی که اجتماع وجود داره ارتباط بین انسان ها هم وجود داره.کسی نمی تونه اینو از بین ببره.قبلا ها  اجتماعات زنونه مردونه بود...ولی امروز اجتماع مختلط شده.اینکه هم مسوولین می خواند تفکیک جنسیتی درست کنند یعنی می خواند برگردن به قرن های گذشته.اجتماعات زن و مرد رو از هم جدا کنند.

حالا یه نکته ایی هم من از خودم می خوام بگم.ببینید ما داریم در این دنیا زندگی می کنیم با این ویژگی ها.چه خوشمون بیاد چه نیاد...بخشی از این بحران هایی هم که به وجود میآد بخاطر گذر فرهنگی هستتش.....یعنی وقتی فرهنگی جا بیفته من فکر می کنم آسیب های ناشی ازش هم کاهش پدا می کنه.وقتی یه پدیده جدید وارد می شه حب اگر درست مدیریت نشه طبیعتا بحران درست می کنه.من اینو می خوام بگم آدم می تونه در این دنیا با سبک زندگی جدید اجتماعی زندگی کنه و خودشو وقف بده ولی پاکدامن هم باشه.یعنی با همکارت حرف بزن و صحبت بکن ولی نذارذهنت محوش بشه.توی خیابون راه میی روی هزارتا دختر می بینی که یکی از یکی زیبا ترند...خودتو نگه دار.نگم سرتو پایین بنداز.ولی می شه در همی جهان زندگی بکنه و اخلاقیات هم رعایت کنه....ببینید من تجربه ها ذهنی زیادی داشتم.اگر بتونید ذهنتون رو کنترل کنید غلبه بر امیال جنسی درونی هم ممکنه.به هرحال شما زن های زیادی در جامعه می بینید و ممکنه در محل کار یا دانشگاه ارتباط کلامی هم باهاشون داشته باشید...ولی محو و مات و مبهوت بشید....قبول دارم ذاتت تو رو به سمت محو تماشا و ارتباط محض سوق می ده..ولی اگر ذهن قوی ایی داشته باشی می تونی خودتو نگه داری...ذهن و تمرکز...تمرکز روی عشق زندگیت که همسرته.تمرکز روی اعتقاداتت.....شما اگه ذهتو پر از مفاهیمی مثل بحریک.نامحرم.زن.گناه.خیانت. و ... پر کنی و همش توی ذهنت زن مساوی دروازه جهنم بدونی معملومه از ابتدا قافیه رو باختی.....

خودتو قویکن...آدم باید قوی باشه....محکم باش.استوار باش.....ذهنت روپاک کن.....کار شدنیه....پیشگیری رو هم رد نمی کنم...مثلا می تونی تا زمانی که احتیاج ضروری پیش نیاد خودتو در معرضارتباط با جنس مخالف قرار ندی....

اونی که اسمشو نگفت رو موافقم ...

دوستان عزیز شما خودتون جایی کار می کنید که همکار خانم ندارید ... شما هیچ وقت حق نظر دادن در مورد روابط زن  و مرد در محیط کاری رو ندارییییییید . اگه ادعا می کنید با ایمان هستید توی دینتون می گه تهمت نزنید ... کسانی مثل شما و طرز تفکر شما هستند که دودمان یک خانواده رو بر باد می دهند .. نان یک خانواده را می برند!!!

زن و مردی که دارن یک جا باهم کار می کنند مثل دو تا دوست میشن اصن جنسیت براشون مهم نیست صمیمی می شن شوخی می کنن دعوا می کنن قهر می کنند آشتی می کنند ... درست مثل چند تا دوست یا خواهر و برادر .... اشتباه اونا اینه که جلوی ارباب رجوع هم با هم راحت صحبت می کنند و یا شوخی می کنند که اونا در موردشون قضاوت بد بکنند . اصلن نمی دونم چرا قضاوت منفی می کنید خو از دید مثبت نگاه کنید . اداره ای با کارمندانی خشک و عبوس.... هم در جاهای خصوصی هم دولتی روابط اینجوری میشه ... اگر ذات شخص درست باشه آدم باشه جنبه داره و هیچ تاثیری در زندگیش نداره حتی موجب پیشرفت و بالا رفتن اطلاعاتش می شه مثلن تجربه همکار مردش می تونه توی زندگیش سازنده باشه  / خواست مردان ، خلق و خوی مردان ، نیاز مردان اینا رو می تونه بفهمه و برعکس در مورد زنان.

چرا شما نگران عادی شدن روابط صمیمی بین زن و مرد هستید این یک حسن هستش چرا که کسی نمی خواد کسی رو کشف کنه همه چیز عادیه ، کار کردن کنار زن برای مردها عادی می شه و برعکس ... چرا باید نگران باشیم ... خانمت رو اگه نزاری بره سر کار به این دلایل ، خو اگه قرارباشه خیانت کنه توی خونه می کنه !!! و مرد اگه قرار باشه از راه بدر بشه مطمئن باش روی همکار خانمش خییییییلی کم حساب می کنه چون کارش رو تحت الشعاع قرار می ده یعنی باید احمق باشن زن و مردی که در محیط کاری رابطه غیر کاری هم برقرار کنن (جدای از صمیمیت ) .

یک سال وقتی داری کنار یه شخص (تاکید می کنم شخص کاری به جنسیت ندارم) کار می کنی معلومه که صمیمیت به وجود میاد . محبت می کنی و محبت می بینی چون همکار هوای همکار رو سعی می کنه داشته باشه اینا همه روابط انسانیه و عمومی هستش هیچ رابطه شخصی در میون نیست . ازتون خواهش می کنم هر گاه خواستین در مورد کسی قضاوت کنید با کفش اون شخص راه برید (به قول بزرگی) . خواهش می کنم دیدتون رو اصلاح بفرمایید . خواهش می کنم سرتون توی کار خودتون باشه و به روابط این و اون کاری نداشته باشید . مسائل مهمتر از اینها در زندگی هست که باید مورد توجه قرار داده بشه . بددل نباشید زندگی تون فنا می شه. ... 

مطمئن باشید کسانی با دید شما در همان اداره وجود دارن که روزی هزار بار به دلیل ناتوانی خودش در داشتن روابط اجتماعی خوب ، زیرآب زنی می کنن و نون همکارشون رو می برن... اینا همش فساده ، فساد فکری ، فساد اداری...

شاید بعضی ها اینجوری باشند ولی همه اینطور نیستند.من خودم توی محیط کاریم که محیط تقریبا راحت و صمیمانه ای است جوری جدی هستم که همه بهم میگن نمیشه با تو شوخی کرد.با خانوما حرف میزنم شوخی میکنم البته بعد کارمون ولی اقایون تقریبا شاید سلام کوتاه باشه بینمون یا نباشه

من نیازی ندارم کسی برام متاسف باشه یا نباشه اصلا برام مهم نیست ....

هزاربار گفتم از دید مذهبی نظر ندید ... مذهب هرکسی مال خودش ... نظرات من شخصیه و از دید لیلی هستش ... راستش من خارج از دین ادعا می کنم که انسان خوبی هستم ... هیچوقت هم چنین حالاتی که شماها ازش حرف می زنید و شاید تجربه کردید بهم دست نداده توی روابطم باجنس مخالف .. بعضی ها در ارتباطات اولشون باهام فکر منفی می کنن ولی بعد دو سه جلسه حریمی که من مشخص کردم رو میشناسن و پاشونو درازتر از گلیمشون نمیکنند حتی بیشتر بهم احترام میزارن ... بارها شنیدم پشت سرم گفتن دختر خوش رو و خوش خنده و خوش اخلاقی و شوخیه و هیچ چیزی توی دلش نیست و بی آلایشه ، رابطه من شدیدا صمیمیه با همکار زن و مردم اما تا به حال هیچ کژی از هیچ کدومشون ندیدم ! چون من بیمار نیستم ! فکرم بیمار نیست !   باعث شادی محیط کارم هستم و حتی در خانه همکارانم هم جایگاه خودم رو دارم به شوخ بودن و شاد بودن .

بله دنیای من اینجوریه ... از دنیای پر از قوانین مذهبی شما بیزارم ... قانون من انسانیته

دقیقا همکارانی که مذهبی هستن و پیشونیشون جای مهر داره و دائم حدیث میگن و خلاصه جانماز آب میکشن... به زنشون خیانت کردن و کلی داستان دارن البته خارج از محیط کاره..

روزگار عوض شده 

ادما اجتماعی تر 

نمیشه صبح تا شب زن و کرد تو خونه بگیم بشور بساب! اونم بلاخره میره دنبال کار پیشرفت تو این بین همونطور که ممکنه مرد متاهلی علاقمند یکی دیگه شه زنم ممکنه همین اتفاق بیوفته 

پس ترجیحا سعی کنین تو ازدواج به فکر زمان طلاقتونم باشین! به خاطر مهریه یا ... تو دردسر نیوفتین 

چرا که معمولا جامعه به سمتی میره که دیگ نه مطلقه بودن ایراد هست چه بسا جذابترم هست! و زن غیر از او ناسیب روحی مشکل دیگه ای نداره دوماه دیگه به زندگیش ادامه میده 

بلعکس مرد ممکنه علاوه بر اسیب روحی یه عمر تاوان مالی بده و سالها پولی که زحمت دراورده تو یه شب از دست بده