خانواده برتر

با سلام
 چند روز پیش مادر بنده برای یک دختری برای خواستگاری تماس گرفت , ایشون سنش 24 سال , سال آخر پزشکی دانشگاه آزاد بود و تک دختر و پدرشون مهندس ساختمان و چادری و قد بلند و هیکل باربی ( مادر خود دختره قد منو از پشت تلفن پرسیده بود و من 175 و ایشون 170 بوده و مامانش گفته بود دخترم هیکلش باربی و ... ) .

بعد گفته دختر من دنبال یک پزشک یا دکترای تخصصیه و مادر من گفته پسرم امسال دانشگاه شرکت کرده رشته ی برق و مرحله ی اولش رو قبول شده و منتظر مصاحبشه , بعد مادر دختره پرسیده که ارشدم دولتی بودم یا ازاد و خود این دانشگاه ازاده یا دولتی یا ... .

این که من قبول شدم دانشگاه آزاده و من رتبم خوب شده و 75 % نمره ی آزمونه و بر عکس دولتی تاثیر مصاحبه کمه و رزومم هم خوبه و خدا بخواد و مشکلی پیش نیاد بنده قبول هستم , بعد مادر دختره گفته خوب سربازی که نرفته و اشکال هم نداره پسره شما داشته و داره درس می خونه . واسه کار هم مادر من گفته از اول مهر قراره بره دانشگاه درس بده و ...

بعد مادر من گفته که یک خونه و یک ماشین هم هست واسه پسرم و مشکل مالی نداره , مادر دختره گفته که ما برامون مهم نیست و دختر من مذهبیه و چادریه و براش مذهبی بودن و تحصیلات مهمه و مامان منم گفته خودش و خواهر من چادری هستند و خانواده مذهبی هستیم و پدرم هم استاد دانشگاه و مهندسه ...

بعد اونا ادرس خونه ما رو پرسیدن و ... به نظر خودم که تقریبا هم کفو هستیم ولی دختره یکم بالاتر
تقریبا همه چیز اوکی بود و ... و مادره هم خیلی استقبال کرد و ...  و قرار شد شبش زنگ بزنیم که مادره با دخترش و پدرش صحبت کنند , منم تا حالا جایی خواستگاری نرفتم و دفعه ی اولمه !

شبش که زنگ زدیم گفت هنوز صحبت نکردیم و فردا صبح , فرداش که زنگ زدیم گفت که اختلاف سنیشون کمه! و سن پسرتون کمه و خود من با شوهرم 8 سال اختلاق داریم و ... , هر چی هم اسرار کردیم نذاشتند که یک جلسه هم بریم حضوری صحبت کنیم و ... یعنی دلیل رد کردنشون اختلاف سنی بوده به گفته خودشون .
والا من خیلی ناراحت شدم , چون به نظرم نه تنها هم سن نبودیم بلکه 2 سال هم کوچیکتر از بنده بود و ... , و این دختر خانم که دنبال یک دکتر مذهبی بود .

مگه چند تا دکتر مذهبی می رند خواستگاری ایشون و حداقل 1 جلسه صحبت می کردیم شاید یکم از این ایده ال گرایشون کم می شد و کوتاه می اومدند و ...
حالا سوال من اینه که آیا واقعا به همون دلیل بوده یا اون بهانه بوده و اگر بهانه دلیل اصلی چی بوده ( مثلا این که درس من 4 سال دیگه طول می کشه ولی درس ایشون 1 سال دیگه تمومه , یا مثلا من قبولیم قطعی نیست , یا موارد دیگه ...)
سوال بعدیم اینه که من چی کار کنم ! اصلا دوباره زنگ بزنم , اگر آره کی ( مثلا چند روز دیگه یا تو شهریور که نتیجه نهایی دکترا می یاد یا کلا بی خیال بشم ) و دوباره زنگ زدم چی بگم و ...
این ناز آوردن دخترا چیه و از کجا بفهمیم نازه یا واقعا ردمون کردند
خلاصه که 2-3 روز گذشته رو خیلی ناراحت بودم چون به نظرم سر موضوع الکیی ما رو رد کردند و من قصد ازدواج نداشتم ( تا حالا دوست دختر نداشتم و دنبال ازدواجم ) اما اول که زنگ زدیم و مادره خوشحال شد و استقبال کرد یک جورایی به خودم خیلی وعده دادم , یعنی بقیه پسرا رو نمی دونم اما من خودم از جوب رد روحیم خیلی خراب می شه , یعنی نمی دونم چطوری بعضی ها 100 جا می رند خواستگاری و من خودم 3-4 جا جواب رد بشنوم دیگه تا مدت زیادی سمت ازدواج نمی رم تا حالم خوب بشه ...
ممنون می شم دوستانی که تجربه دارند در این موردی که برای بنده پیش اومده راهنمایی کنند
با تشکر

مرتبط:

دلایل پیشمانی ناگهانی دختر در دوران آشنایی ازدواج

چطور میشه فهمید جواب رد قطعیه یا ناز کردنه؟

دختر مورد علاقم جواب درستی نمیده

دختر مورد علاقم در کمال ناباوری ردم کرد

چرا بعضی از دختران و پسران ناگهانی رابطه دوستی رو قطع می کنند ؟

چرا آقایون علت جواب نه رو نمی پرسند؟

قاطعانه نه گفتن، خیلی بهتر از امید واهی دادن به خواستگاره