خانواده برتر

من خودم یه معجزه ام...

باور کن...اوایل خودم هم باورم نمیشد ولی بعد مطمئن شدم...

آقای نجفی سلام 

این پست و بروز می کنید 

سلام وقت بخیر . 

 🙂 یادمه چند سال پیش خیلی با خودم درگیر بودم  و سر نماز بودم که به خدا گفتم خدایا شکرت ولی یک نشونه . قدیم ادم هات میخواستی هدایت کنی براشون معجزه میفرستادی ولی ما چی ؟  یک کتاب داریم و یک سری روایت و یک جهانی که  هیچ چیزش مشخص نیست. این همه می گویند معجزه ، معجزه پس این معجزه ات کو ! 

  فرداش داشتم برای دوستم از خاطرات بچگیم و اتفاق که برایم رخ داده می گفتم 😅 از همون ب بسم الله ماجرا داشتیم. 

 و یک لحظه به خودم امدم  آیا معجزه از این بزرگتر!که بعد از این همه اتفاق هنوز زنده ای! کمی که بیشتر فکر کردم اطرافم را پر از معجزه دیدیم همه چیز یک معجزه است . 

 ولی افسوس  چشمان من نابیناست . 

یه روایتی هست دقیقا یادم نمیاد از کدوم امام ، اما مضمون روایت اینه که وقتی حلقه های بلا و گرفتاری خیلی تنگ میشه ، گشایش خدا فرا میرسه .

چند سال قبل یکی از نزدیکانم که به شدت دوستش داشتم و برام عزیز بود درگیر یک عشق بی ارزش و بی حاصل شده بود . اگه از جزئیات ماجرا بگم متعجب میشین که این شخص چطور تونسته بود عاشق همچین فردی بشه ! با وجود همه واقعیت هایی که جلوی چشم بود و به راحتی برای ما دیده می‌شد اما خودش از شدت عشق هیچکدوم از بدی های اون طرف رو نمی‌دید. اگه به ازدواج ختم میشد قطعا یا به طلاق می‌رسید یا مجبور بود که تا آخر عمر پای یه زندگی زجرآور بمونه. حرفها و نصیحت های اطرافیان هیچ تاثیری نداشت و چشمش فقط و فقط اون شخص رو میدید .

من خیلی ناراحت و دل شکسته بودم و واقعا درگیر این موضوع شده بودم ، هر روز و هر لحظه نگرانی و استرس این موضوع اذیتم می‌کرد که اگه این شخص از عشق نادرستش دست نکشه چه تبعات بدی براش داره و زندگیش خراب میشه،و همش دعا میکردم، وقتایی که دعا میکردم تو دلم یه ناامیدی میومد که آخه مگه میشه این شخص از عشقش دست بکشه! اصلا چطوری میشه همچین اتفاقی بیفته ، چطوری همه چیز میتونه درست بشه و سرجای خودش قرار بگیره...

مدام توسل و دعا میکردم تا این ماجرا ختم بخیر بشه .

باورتون نمیشه اما بعد چند وقت اون عشق آتشین فروکش کرد و چشمهای طرف به بدی های کسی که عاشقش بود باز شد ، که مال حلال نداره، که آدم چشم پاک و نرمالی نیست ،که حتی یه درصد هم ارزش عشقش رو نداره ! و در اوج ناامیدی و فشار روحی ، گشایش خدا رسید .

من یک تجربه ی اینطوری دیگه هم دارم که وقتی بعد اون همه تحت فشار بودن دوباره مشکلم حل شد و اون مسئله ای که اون همه روح و روان من رو بهم ریخته بود برام آسون و سهل شد ، وقتی به گذشته نگاه میکردم باورم نمیشد این منم که از اون شرایط رنج آور عبور کردم و باور نمیکردم که توی اون نقطه ی آرامش وایسادم !

توی هر دو مورد این گشایش در طول یه مدت زمان خاص و به مرور  اتفاق افتاد و نه یک شبه .

اتفاقا الان هم تو نقطه ای هستم که به شدت نیاز دارم به این گشایش الهی ... و با وجود اینکه تحت فشارم اما یادآوری این تجربه ها دلگرمم میکنه .

نظراتتونو دوست دارم و میام میخونمشون همیشه من معجزه ای ک توی زندگیم رخ داد این بود ک از ی تصادف وحشتناک نجات پیدا کردم ماشین تیکه تیکه بود ولی من سالم از اومدم بیرون و فقط زمانی ک تصادف داشت اتفاق می افتاد متوصل شدم به پیامبرا و اماما و گفتم یا ابولفضل خودش کمکم کرد و دستمو گرفت

یادمه ی بارم کلاس هفتم ک بودم یکی از دبیرانم خانوم امینی عزیز انشالله هر جا هستن سلامت باشن برامون تعریف کردن ک یک بار صبح ساعت هفت میخواستن بیان مدرسه و سوار ماشین شدن ماشین رو از پارکینگ خارج کردن بعد یادشون میاد که یکی از واسایلشونو جا گذاشتن برمیگردن تو خونه تا وسایل رو بردارن همین که کلید رو انداختن و وارد حیاط شدن ی ماشین با سرعت زیاد خورده بود به ماشینشون و جفت ماشینا نابود شده بودن . اینها همه اش نشانه بزرگواری و عزمت خداوند

بنده معتقدم هر چیزی از خداوند بخواید بهتون میده همیشه ارزوهای خوبی کنید چیزای خوب بخواهید من مطمئنم که خدا مهربون تر از این حرفاس مطمئن باشید که خدا در هر حالی جویای احوال شماس شاکر زندگیتون باشید و قدر داشته هاتونو بدونید و بهشون عشق بورزید با ارزوی سلامتی و رستگاری تک تک شما عزیزان.☺