سلام
عاشق یکی از پسرهای کلاس شده بودم به بهانه درس نزدیک دو سال گاهی اوقات چت میکردیم و تو درسها و امتحانات خیلی کمکم کرده، ولی بین حرف هاش همه ش می گفت وابسته من نشو و سعی کن فاصله تو با من رعایت کنی من برای تو شخص مناسبی نیستم و خیلی فقیرم، وضع مالی ما از اون آقا بهتره بارها بهش گفتم که برام مهم نیست پول و اینها ولی نخواست.
شایدم دوستم نداشته و قضیه اختلاف طبقاتی و بهانه کرده و در نهایت برای همیشه ول کردم و رفتم، قیافه معمولی دارم اون قدرها هم که اینها می گفتن زشت نیستم ولی سلیقهها متفاوته و شاید مد نظرش دختری به قیافه من نبوده، مشکلی که برام پیش اومده اینه این آقا اون قدری بهم گفته زشتی.
هر وقت جلو آیینه میرم از خودم بدم میاد و دیگه قیافه م رو دوست ندارم کمکم کنید چیکار کنم حالم اصلاً خوب نیست هم تحمل و کنار اومدن با نبودنش برام سخته هم تحمل قیافه زشتم قیافه م حالم رو خرابتر و مریضتر می کنه.
پیشنهاد:
من از عکس گرفتن به شدت فراری ام
برای عکس گرفتن تو آتلیه باید چه ژست هایی بگیرم ؟!
دچار اختلال خود زشت پنداری شدم
مشکل من در یه کلام کمبود اعتماد به نفس و خود زشت پنداری هست
تا چند وقت پیش فکر میکردم خیلی خوشگلم
چرا بعضی روزها خوشگلیم، بعضی روزها زشت؟!
← درد دل های دختران (۱۱۸ مطلب مشابه)
- ۷۰۷۶ بازدید توسط ۴۸۳۰ نفر
- چهارشنبه ۲۴ شهریور ۰۰ - ۲۰:۳۵