خانواده برتر

من این کار رو کزدم جواب داد 

هر وقت اومد فکرت درگیر بشه بگو الان نه یه تایم دقیق مثلا بگو سر۱۱ شب درمورد این موضوع فکر میکنم وسر اون تایم هم بشین فکر کن این به درست کمک میکنه وباعث میشه تایم های دیگه ات رو از دست ندی

کلا ما دخترا زیاد فکرای الکی میکنیم فکر نکن تنهایی😁😁

شما از این تخیل به عنوان یه مکانیزم دفاعی استفاده کردی ، برای فرار از دنیای واقعی و مشکلاتی که یا نمی تونستی حل کنی یا از حل کردنش می ترسیدی . یه توضیح می ذارم خودت هم در موردش سرچ کن اولین مرحله درمان فهمیدن مشکله .

( با استفاده از این مکانیسم شخص با آرزوها یا هدف‌هایی که نمی‌تواند برسد در عالم خیال می‌رسد. در واقع وظیفه مهم خیال پردازی ارضای آرزوهای ناکام شده فرداست با استفاده از این مکانیسم فرد خود را بالاتر از آنچه که هست می‌بیند. نمونه‌ای از کاربرد این مکانیسم در هنرمندان و نویسندگان رمان‌ها و ... است که وجود آن برای آنها به نوعی ضروری است.

با این وجود کاربرد وسیع و زیاد این مکانیسم برای ارضا تمام تمایلات زیان بخش بوده؛ فرد را دچار اختلالات متعددی می‌کند. برای نمونه در تخیل اسکیزوئید فرد از روابط اجتماعی اجتناب می‌کند و در عالم خیال برای خود دوستان و روابطی می‌سازد. یا در تخیلات خود شیفته‌وار فرد خود را مهمترین ، با قدرت‌ترین و زیباترین و... تصور می‌کند و رفتار و اعمال در دنیای واقعی پیرو این تخیلات می‌شود. غرق شدن این افراد در دنیای تخیلات باعث عدم توانایی در تشخیص دنیای واقعی از دنیای خیالی می‌شود.)


قطعا مشکل شما جدی نیست و من احتمال می دم یه شخصیت شهودی هم داشته باشی چون معمولا شهودی ها بیشتر دچار این حالت میشن . راه حلش هم زندگی در زمان حال و انجام کارهایی که تو رو تو زمان حال نگه داره مثلا ورزش کردن جوری که وقت نکنی خیلی تو تخیلاتت بری و برنامه ریزی روزانه که مثلا من تو این ساعت باید برم درس بخونم و تا وقتی تموم نشده به خودم اجازه هیچ تخیلی رو نمی دم .

این جوری از زندگی روزمره خودت جا نمی مونی دیگه بقیش هم با یه روانشناس مشورت کن چون این فقط یه مکانیزم دفاعه پشتش چیزهای آزار دهنده دیگه بوده که نتونستی کنترل کنی . و در نهایت خیلی هم بد نیست اگر به شکل پالایش در بیاد و مثلا تو کار هنری ازش استفاده بشه نتیجه جالبی خواهد داشت .

منم دقیقا همسنتم.به نظرم تنها راهش اینه که خودتو با چیزای دیگه مشغول کنی.مثلا برای کنکور انگیزتو بالا ببری با چند نفر رقابت کنی تا حواست از این چیزا پرت شه.خلاصه این خیالاتو اکثر دخترا دارن من که راهی براش پیدا نکردم جز همین.حتی نزدیکای کنکور اینجور خیالات اذیتم کردن ولی سعی کردم خودم بهشون پر و بال ندم.

امیر مؤمنان علیه السلام فرمود : بر آرزوها تکیه مکن که آن سرمایه احمقان و نادانان است و به کسی که به تو علاقه‌ای ندارد دل نبند .

بهتره که این افکار تو بهش جهت بدی  بعد هم آروم آروم  خواستی میتونی ترکش کنی :

درد و دل هاتو ، رازهاتو ، حریم خونه و خصوصی تو فقط شب به شب ببر پیش خدا غیر اون به هیچکی دیگه هیچی نگو حتی توی فکرت
توی فکرت هم خواستی درد دل کنی با خدا باش
( محبت -گلایه- شکایت -تعریف -ذوق- خوبی- بدی- همه و همه رو برای خدا تعریف کن ، با خدا رفیق بشو  - باهاش حرف بزن)
مثلاً صفتهای خدا رو با خودت بگو ( دعای جوشن کبیر)
تعریف هرچی و هرکی و ببر اونجا فقط حواست باشه ×ادب×  و رعایت کنی ، ×یادت باشه که خدا خیلی خدایِ خوبیه×

این مناجات فوق‌العاده ست با این  زبان با خدا حرف بزن
https://www.aparat.com/v/O6pm8/

داخل فکرت همه‌ی مسائل و از هم جدا کن، مثلاً خانواده‌‌ی شما با همه ی بدی یا خوبی هاشون هیچ ربطی به دوستان شما ندارند یا غریبه‌های نامحرم. 
مسئله‌ی عشق و محبت و همسرگزینی هم جدا کن از همه‌ی آدمها به خودت بگو این یه موضوعی هست که دست خداست و به هیچکسی هم ربطی ندارد
هر موقع خدا بخواد میشه ؛  و با هرکسی که اون بالایی بخواد .

نگران سوتی هات نباش پیش پسرها » چون در دوره‌ی شور و هیجان هستید  در ظاهر یه بخشی‌ش طبیعی هست ولی باطن و فقط خودت و خدا میدونی ( خدا خیلی عیب هارو میپوشونه از خودش بخواه عیب هاتو پوشش میده )

به پسرها به چشم رهگذر یا  فامیل تون اگر هستن فقط در جایگاه خودشون قرار شون بده

سعی کن نظم بدی به ذهنت هرچیزی جایگاه خودش

خودتو ببخش ، چون خدا هم توبه پذیر مهربان هست ، هم میبخشه هم با محبت با آدم رفتار می‌کنه ( خدا مثل بعضی آدمها نیست که ببخشه بعد وقتی فلان جا طرفو دید پشت شو کنه بهش )
سر خودتو گرم کن
خودتو مشغول کن که سرگرم فکر نشی
تا داشتی مشغول می‌شدی سریع یه کاری و دست و پا کن

دوستان خیلی خوب پاسخ دادن، همینطور دختر مروارید

سوال کننده محترم، من از شما بزرگترم و شما رو درک میکنم، به قول دخترا، ما هممون خیال پردازیم، تو ذهنت بزرگش نکن و تصور نکن مشکل غیر قابل حلی داری، کم کم یاد میگیری باهاش کنار بیای و جور دیگه ای زندگی کنی، آدم موجود عجیبیه، نزدیک کارای مهم و مخصوصا درس که میشه خودشو به آب و آتیش میزنه یه منفذ برای فرار پیدا کنه، ولی به طور کلی من توصیه میکنم خودتو خسته کن که حتی نا نداشته باشی بهش فکر کنی، ورزش کن، بدو، پیاده روی کن، حتی بین درست ورزش رو تو برنامت بذار

اگه با مشاور هم صحبت کنی که راهنماییت کنه چه بهتر، چرا میگید تنها نمیتونم برم، در ضمن این روزها مشاور آنلاین زیاد هست، ترس نداشته باش

و یادت باشه هیچکس مثل خودت نمیتونه به خودت کمک کنه، نذار این افکار بیهوده مانع پیشرفت تو باشن، قوی باش و از خدا یاری بخواه

سلام کتاب «زنان و غلبه بر فکر و خیال» رو بخونید 

مشاوره انلاین بنظرم مفید باشه

کمبود محبت و توجه داری

خیال پردازی های ادم بر اساس نیازها و کمبود هاشه

فیتنس یا بدنسازی کار کنید اگه نمیتونید برید باشگاه روزی یک ساعت توی خونه کار کنید(حرکاتش توی نت هست)

اگه موقعیت مالی تون خوبه برید و لباس های مد بخرید( از این مدهای عجیب و غریب نزنید چون فقط نگاهتون میکنن چون عجیبید فقط سعی کنید آراسته و شیک باشید)

اگه میتونید موهاتوت رو هم کراتینه یا رنگ کنید خیلی روی اعتماد به نفس تاثیر داره

مورد آخر محل سگ به پسرا نده اینا هرچی بیشتر کم محلشون کنی بیشتر براشون جذابی(اگه از عمد بی محلی کنی تا جذبت بشن خیلی ضایعه و میفهمن پس واقعا برات مهم نباشه تا طبیعی جلوه کنه)

خودتو دوست داشته باش و دیوانه وار عاشق خودت باش و هر چند ساعت قربون صدقه خودت برو

 برو رو به روی آینه و هی به خودت بگو ماشالله به خودم(برا من جواب داده😂😂)

از نظرات همتون ممنونم ولی میترسم...میترسم از اینکه بازم سوتی بدم،و دوباره نتونم افکارمو کنترل کنم و کنکور امسالم خراب کنم خیلی تحت فشارم

من دانش آموز قوی از لحاظ تحصیلی بودم،نفرات برتر مدرسه و یا استان اما خیال پردازی ها به مرور باعث شد من افت کنم،طوری که معلم هام تماس میگرفتن انتظار دلشتن رتبه ام زیر هزار بیاد،حالا باورم نمیشه که مردم اونطوری قبولم داشته باشن و من رتبه نجومی آورده باشم...

این موضوعات خیلی اذیتم میکنه و از طرفیم تا میرم سمت کتاب اون افکار احمقانه میاد سراغم و مدام حمله میکنه تا اینکه من کتابو میزارم کنار و گریه مبکنم که این چه بلایی بود سر خودم آوردم...خواهش میکنم اگه دارین این وبلاگ رو میخونین کمک کنید😢

سلام منم تا حدودی این مشکل و داشتم ولی با نماز اول وقت و قرآن خوندن روزانه و زیارت عاشورا خوندن روزانه خیلی کمک میکنه امتحان کنید حتی برای درستون هم خیلی خوبه

سلام عزیزم.🌹

بچه ها خیلی خوب گفتن.
به نظرم زیاد مشکل خاصی نیست .
خیلی برای خودت بزرگش نکن‌.

امکانش هست که محبت کم دیده باشی و یا خیلی آدم احساسی هستی.
یا شاید هم به قول بچه ها استرس درست رو داشتی و برای فرار از استرست این جوری شدی.

به قول بچه ها فکر میکنم همه ما ممکنه تا حدودی از این فکر و خیال ها داشتیم و یا داریم.
ولی باید این احساسات و فکر و خیال ها مدیریت بشن و افسارشون رو به دست خودمون بگیریم.
بهتره بشینی با خودت خوب فکر کنی که این رفتارم آیا عاقلانه و منطقی هست؟آیا زیاده روی نمیکنم؟
آیا لیاقت من این بود؟آیا ارزش داره که از زندگیم عقب بیفتم؟
نکنه به خاطرش از درسم عقب بیفتم؟از اهدافم؟
اگه الان مدیریتش نکنی ممکنه بعدا از درست و زندگی خیلی دور بشی.
بهتره کم کم خیال پردازی ها رو کنار بذاری و یا کمترشون کنی و به مرور فکرت رو ببر به سمت چیزهایی که برای آیندت بهتره.
سر خودت رو مشغول کن با چیز های مفید تر.
البته نه این که فرار کنی و یه جورایی غصه بخوری که من دیگه نمیتونم فکر و خیال کنم.
بلکه باید قبول کنی که چیز هایی در زندگیت هست که بهتره اون ها رو در اولویت قرار بدی.
باید به خودت بقبولونی که زیاده روی در یه سری چیز ها خوب نیست و ناراحت هم نباشی.
وگرنه بد تر ممکنه با ترک این رفتار ها افسرده بشی
. باید برای خودت جا بندازی و با خودت مشورت کنی.
مثلا این طور که اگه از نظرت کسی جای خودت بود؟ برای کمک بهش ، چه مشاوره ای بهش میدادی ؟
اگه سعی کنی روز به روز بیشتر با خودت حرف بزنی و کمک به خودت رو عقب نندازی،کم کم حرف های خوبت میره تو ذهنت که این کار ها خوب نیست.و به ضررته. و باید به حرف های خودت عمل کنی.

فکر و خیال و تخیل داشتن گاهی خوبه و یه جور امید به زندگی هم درش هست و گاهی همین ها هستن که به آدم برای رسیدن به آرزوهاش کمک میکنن و تو رو به جلو هل میدن.
ولی سعی کنیم تو هیچ چیزی زیاده روی نکنیم .البته اگر بدونیم که واقعا زیاده روی به ضررمونه.

و همچنین خودت رو از زاویه بیرون هم ببین. یعنی موقع اون خیال پردازی ها،فکر کن که اگه خودت ، خودت رو از زاویه بیرون ببینی؟ چه احساسی داری؟
ولی یادت باشه که سعی نکن هیچ وقت به خودت سر کوفت بزنی.
گذشته خودت رو هم دوست داشته باش و به عنوان یه تجربه بهش نگاه کن.
البته خوبه که آدم به خودش بگه که مثلا این رفتارهام خوب نیست.ولی نه این که دیگه مدام بزنش تو سر خودش هم.

یه موضوع دیگه هم افت تحصیلی هست که از اون ور ممکنه اون بیشتر روت فشار آورده باشه و باعث بشه فکر کنی دیگه هیچ چیز درست نمیشه و ناامید شده باشی و واسه همین نخوای به خودت کمک کنی که گذشته رو جبران کنی.در حالی که اصلا دیر نیست.و حتما میتونی جبران کنی.فقط باید تنبل هم نباشی.
و یا شاید تعنه های اطرافیان هم اذیتت کرده باشه.اگر این طوره؟
سعی کن یه حرف های بقیه گوش نکنی. این زندگی تو هست با تمام اشتباهاتت.
و این ک همه ما ممکنه کارهایی کرده باشیم که خوب نبوده و یا به ضررمون بوده ولی مهم این هست که سعی کنیم دیگه کم‌تر اون کار ها رو تکرار کنیم.

نه عزیزم کی گفته دختر بدی هستی؟؟همین که یه جورایی از فکر کردن به نامحرم احساس بدی داری،نشون میده چقدر پاکی وحیا در تو وجود داره و مانع یه سری فکر ها میشه و باید خوشحال باشی.

در کل فکر میکنم بیشترین کاری که و یا چیزی که میتونه کمکت کنه، دلسوزیه. دلسوزی برای خودت.
و این که باید خودت رو دوست داشته باشی و نگران آیندت باشی.
البته همین که این قدر زود به خودت اومدی نشون میده که نگران آیندتی و دلت برای خودت میسوزه.

نگران نباش😊. حتما موفق میشی بهتر بشی.
احتمالا خیلی وقته عادت کردی.طبیعیه که نتونی یکدفعه کنارش بذاری.
ولی چون ذهنت فهمیده که این رفتارها خوب نیست،واسه همین مطمئنن کم کم این حس دلسوزی که بیدار شده کمکت میکنه.
ولی تنبلی نکن و کمک به خودت رو عقب ننداز . مطمئنن موفق میشی🌹

سلام. وقت بیکاریتون زیاده. وقت سرمایه گرانبهاییه نمیشه که همش تو خیال بود. نباید بگذارید مرز واقعیت و خیال براتون از بین بره

مشغول فعالیت مثبت شو فکرت کمتر درگیر خیال بشه.

به مطالعه جدی و غیر احساسی رو بیار. مثل مطالب تاریخی و علمی فضای ذهنت عوض میشه کمی

امام علی علیه السلام میفرمایند ذهن تو گنجایش هر چیزی رو نداره اون رو به چیزای مهم مشغول کن

سلام

اول اگر مشکل مالی نداری به یه مشاور خوب رجوع کن ، به راحتی قابل درمان هست مشکل شما

دوم راهکار هایی میشه گفت که در بهبود مشکل به شما کمک کنه ،اما حالا که اهل درس و کتاب هستی دوتا کتاب پیشنها میدم که باید به ترتیب خونده بشه . ۱ رهایی از زندان ذهن ۲ نیروی حال 

این دو بسیار بهت کمک میکنه ، در کنار اینها سعی کن که خوابت رو درست کنی و خواب درست بدون بیداری درست امکان پذیر نیست .

در پی مسئله خواب ، تلاش کن که صبح های زود بلند بشی _حول گرگ و میش _ و در این هوا زیر آسمان قدم بزنی .

از ورزش احتراز نکن و حتی اگر جان داشتی صبح ها نرم دوی کن و روی انعطاف بدن کار کن .

رژیم غدایی رو رعایت کن و چیز هایی مثل ادویه جات اگر استفاده میکنی ، نکن و سمت سیب و مواد غذای معتدل و خوش طبیعت برو . چای و قهوه اینها هم ترک کن به جاش آب مصرف کن .

با خوندن دو کتاب یه تصور جامعی نسبت به خودت و رابطه ذهن با خود پیدا میکنی و بعد به راحتی میتونی خودتو کنترل کنی و توصیه ها کمک میکنن که راحت تر و سریع تر بتونی بر ذهنت احاطه پیدا کنی 

سلامت باشی 

سلام 🌹 توضیحاتتون قشنگ بود

 به دخترا...   یا شما  حوصله زیاد دارین یا من دختر نیستم 😅 پس چرا این خیالای تخیلی برا من وصل نمیشن 😂 بنده کنکوریم زیاد کانالای کنکوری  میرم    راحل هایی که تو یه کانال کنکوری چند روز پیش  گذاشته بودن و بعضی موارد یادمه رو مینویسم اگه پیداش کردمم پست کاملش رو میزارم 

~وقتی فکرا اومد به ذهنت تو مغزت زو بکش« تو تصوراتت ها! نه در دهان!» و تمرکز کن اون زو رو پایان ندی تا تفکراتت از اومدنشون دست بکش 

~موقع مطالعه  گردنت رو کمی   خم کن  فک کن که پشت گردنت  یا بالا ی سرت یه پرتغال هست موقع مطالعه در کنار اینکه مطالعه میکنی تمرکزت به اون پرتغال خیالی باشه که نیوفته زمین 

~ وقتی تصورات اومدن با خودت بگو شب، موقع خواب همتون رو تصور میکنم الان بزار کارامو بکنم!

سعی کن تا موقع نیومدن خواب، نری رختخواب 

موقعی هم رفتی رخت خواب برا فردا برنامه ریزی کن و یا پنچ  تصویر واضح اعضای خانوادت، دوستای نزدیک  (واقعی)  که اون روز با اون چهره دیدیشون به خاطر بیار

به  « یکی از تبار اصحاب کهف »

تشکر  🙏

سلام

ببین خیلی فشرده درس نخون و حتما برا خودت وقت های استراحت جذابی در نظر بگیر تا انرژی بگیری مثلا برنامه ریزی کن تو هفته دو بار به دو تا دوست صمیمی زنگ بزن و باهاشون صحبت کن یا هفته ای یه بار برو دیدن یکی از اقوام یا دوستان که باهم رابطه عاطفی دارین....

یا یه فیلم خوب ببین یا برنامه مورد علاقت یا کتاب مورد علاقت و...

کلا باید یه همچین تفریحاتی لابه لای برنامه درسیت بگنجونی تا منبع انرژی برات باشه....

من خودم از این تخیلات نوع حادشو داشتم دلیلشم همین وضع آشفته خونوادم بود ولی تجربه کرده بودم اون زمانایی که لذت واقعی داشتم مثلا میرفتیم پارکی، کوهی و...دیگه تو خیالات دنبال لذت نمیگشتم.

امیدوارم موفق شی و مشکلت هرچه زودتر حل شه برا منم دعا کن.

سوال کننده عزیز، الانم من جای شما بود استرس میگرفتم، چون هر چند لحظه باید سایت رو چک میکردم ببینم کسی جواب تازه ای داده یا نه، چون منتظرم یهو یکی پیداش بشه یه حرفی بزنه که آب روی آتیش باشه، یکی که راه حل آنی پیشنهاد بده، ولی میدونی چیه، گاهی ما آدم ها به راه حل نیاز نداریم، چون خودمون دقیقا میدونیم حال و روز خودمون رو و راه حل هم داریم، اما سمتش نمیریم، گاهی به یکی احتیاج داریم که شنونده خوبی باشه، عمق فاجعه ما رو درک کنه و حرفایی بهمون بزنه که منتظر شنیدنش هستیم، من واقعا دوست دارم خودت دست روی زانوی خودت بذاری و یه حرکت به خودت بدی، انقدر خودت رو ضعیف ندون، انسان قدرتمندتر از اینهاست، به نظرم اگه امکانشو داری با مشاور صحبت کن، باور کن از پسش بر میای، به قول یارو گفتنی، دردی که تو رو نکشه قویترت میکنه

دنبال انگیزه نگرد، خودت محرک خودت باش، میدونم که میتونی، گاهی موزیک شاد بذار و چنتا حرکت ساده انجام بده، از خمودی در بیا دختر، تو الان بهترین سال های جوونیته

واقعا حیفم میاد، تو منو یاد ده سال پیش خودم میندازی، امیدوارم جزء موفق ترین ها باشی، اگر اهلش هستی، گاهی دعای کمیل بخون، خیلی زیباست و معنیشم بخون، من وقتی کنکور داشتم میخوندم واقعا بهم آرامش میداد

خلاصه اینجا حرفاتو راحت بزن، ما شنونده هستیم

مرسی از تموم وجودم دعا سلامتی دارم برات..

ممنون دختر خوش قلب و مهربان

سلام 

اول از همه برو توی اینترنت و سرچ کن «خیالبافی ناسازگار» یا به انگلیسی MD و یکسری ویژگی هارو برات میاره اگه اونارو نداری که خیلی خوبه و معلومه فقط نیاز به خیالبافی داری که قابل حله و پیشنهاد های خیلی خوبی هم بقیه دادن

ولی اگه ویژگی های MD رو داشته باشه کارت سخت میشه البته که قابل درمانه ولی خیلی باید وقت و انرژی بزاری 

چنتا از نشونه های MD ایناست

۱- غرق شدن در خیال

۲- تکان دادن دست ها یا راه رفتن موقع خیالبافی 

۳- ناتوانی در کنارگذاشتن خیالبافی 

۴- بروز پیدا کردن احساسات موقع خیالبافی مثلا خندیدن و ناراحت شدن واقعی با فکر کردن به یه موضوع خنده دار یا ناراحت کننده

۵- ادامه‌دار بودن و تمام نشدن خیالات

۶- دچار شدن به کمالگرایی افراطی در زندگی (چون در خیالبافی همیشه بی‌نظیر بودی و در دنیای واقعی نمیتونی با کمبود هایت کنار بیای )