خانواده برتر

سلام عزیزم اگه زبانت خوبه سایت ترجمیک یا سایت های دیگه آزمون بده اگه قبول بشی میتونه توی مزایدشون کار ترجمه برداری مثلا

چیز دیگه ای به ذهنم نمیرسه.

اگه هم رشتت کامپیوتر و برق باشه یا کلا مسلط به برنامه نویسی باشی هم میتونی کار برنامه نویسی انجام بدی مثلا حتی برای پروژه های بچه های دانشگاه یا اگر خیلی وارد باشی که میتونی با چندتا شرکت هماهنگ کنی

برای هاست میخوای یا سفارش برنامه نویسی داری؟ حالا سایتت درباره چی هست؟ شاید رایگان قضیه حل شد.

شاید بچه های خانواده برتر بتونن کمک کنن. من خودم تو کار برنامه نویسی ام.

من خودم دوس ندارم به هیچ کس جز خدا التماس کنم. حتی الان توی دیدگاهم یه چیزی نوشته بودم که پاکش کردم چون دوس ندارم آدما دستشون جلوی سرمایه گذار دراز باشه و عروسک دست سرمایه گذار بشن . از پدر و مادر هم توقع کمک ندارم ، چون نمیخوام بهشون قولی بدم که هنوز در آینده عمل خواهم کرد ، چون من دوس دارم به زبون عملم حرف بزنم و از موضع برابر سخن بگم ، نه پایین‌تر و نه بالاتر . فقط از موضع قدرت خدادادی ...

(اگه کسی پاسخی داشت و من نبودم ، می‌تونه به لینک کنار نامم خبر بده ، علامت زنجیر ، وبلاگ ، تماس)

کار که واسه دخترا زیاده . به همکلاسی دانشگاه من که دختر هست کار با حقوق ۴ تومن پیشنهاد دادن

کار منشی گری و فروش هست

نمیگم ۴ تومن زیاده ولی بدم نیست

سلام.

به نظرم داستان شما تا حدی به بازی نون بیار کباب ببر هست!

سلام. 

چه قدر بعضی ها به هم شبیه هستن. 

منم کل دوران دانشگاه گوشیم داغون بود ، طوری که ی بار پخش زمین شد ،خجالت کشیدم جمعش کنم. پسری که پشت سرم نشسته بود ، جنازه شو جمع کرد  تحویلم داد. 

بعد بابام اون زمان نصف پول ی گوشی رو صرف خرید ی خوراکی محلی کرد که مفتم نمی ارزید. 😤

نمیتونی سایتتو به یکی از  مشتری هایی که پیدا شده پیش فروش کنی . مثلا ی مبلغی بیعانه بگیری و طبق سلیقه اون بقیه کارو پیش ببری؟

سلام

اگه لنگ همین ۵۰۰تومنی میتونی ازمادرت یا مادربزرگ وپدربزرگت..خلاصه ازکسی که بهت اعتماد داره وبیشترباهاش راحتی دستی بگیری وبعداپسش بده..

برا ۵۰۰تومن نمیشه سراغ کارجدیدرفت..یعنی ارزشش رونداره

موفق باشی

یاعلی

راستی سهام عدالت هم اگه داری میتونی بفروشی. البته مراقب باش موقع فروش قراردادها رو دقیق بخونی چون ممکنه بندهایی داشته باشه که بعدا به ضررت تموم بشه.

سلام

متاسفانه یا خوشبختانه این مورد رو تجربه نکردم ، اینکه میگم خوشبختانه به خاطر اینه که از عشق میترسم ، و همونقدر هم به نظرم میتونه جذاب ترین اتفاق باشه ، من خیلی آدم احساساتی هستم ، اونقدر که گاها اذیت میشم ، برای همین فکر میکنم طاقت عاشق شدن رو نداشته باشم! ولی مطمئنم اگر روزی این اتفاق برام بیوفته از جون و دلم مایه میذارم ، اونقدر که بدون اون نتونم زندگی کنم ، اونقدر که وقتی درد کشید من بمیرم ، اونقدر که  وقتی لبخند زد من زنده بشم ، اونقدر که دائم نگاه آسمون کنم و خداروشکر کنم از داشتنش ، 

ولی میترسم

از عشق میترسم

از اینکه اون قدر ندونه

من از تنهایی میترسم

از اینکه اون از تنهایی نترسه میترسم

از اینکه اونقدر که من براش بال و پر میزنم اون اینطوری نباشه

بنظرم باید لحظه جذابی باشه وقتی ...

وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید

وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید

وقتی زمین ناز تو را در آسمان ها می کشید

وقتی عطش طعم تو را با اشک هایم می چشید

من عاشق چشمت شدم ، نه عقل بود و نه دلی

چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی...

برای همینه که همیشه از خدا میخوام ، من رو تو عشقی قرار بده که از جنس خودش باشه ، یه عشق خدایی و پاک ، ی عشق بدون ترس و دلهره از تموم شدن و نرسیدن ،

به نظرم عشق باید خیلی پاک تر از این حرف ها باشه که بخواد با ی علاقه سطحی و گاها توام با هوس قاطی بشه! 

عشقی که تهش به دوست داشتی ارزشمند تر از خود عشق برسه 

عشقی که نتونی با هیچ چیز توی دنیا عوضش کنی ! حتی نتونی به این فکر کنی ، که بدون چشم هاش زندگی کنی ، دست هایی که بدون اون نتونی زندگیتو ادامه بدی! 

عشقی که حامی باشه 

که حامی باشه

که خدایی باشه ... 

اینجا تکاور صحبت میکنه...

سلام یه پیشنهاد به نظرم یه کار پیدا کن به واسه یک ماه که حقوقش بشه سرمایه اولیه ت

سرمایه رو بذار توبورس (سجام>کدبورسی>کارگزاری>شروع به کار)

باهاش چیزی به اسم عرضه اولیه بخر که تحت هیچ شرایطی ضرر نمیده و حداقل در عرض یک ماه دوبرابر میشه پولت

این پیشنهاد من بود

موید و منصور باشید

تکاور از پاد وحشت