سلام

چون می‌بینم خیلی‌ها این سوال می‌کنند و اطرافیان من هم آنچنان حرکتی برای ازدواج و راضی کردن خانوادشون نمی‌کننند. بر آن شدم که این مطلب بنویسم.:-)  (اصلا بلد نیستم استیکر بزارم.)

اول از همه بگم که نمی‌دونم چرا دوستان نمی‌تونند به خانوادشون بگن که نیاز به ازدواج دارن. اما نکاتی که من فکر می‌کنم مفیده:

۱-نوع نگاه خانواده به پسر:مثالا سن شمارو مناسب نمی‌بینند برای ازدواج یا اینکه نتونستید خودتون برای ازدواج اثبات کنید و نشون بدید که توانایی اداره‌ی یک زندگی دارید.(بیشتر وقتا هم حق با خانوادست)

۲-بعضی وقتا هم می‌خواید یکی‌رو معرفی کنید به خانواده که، خانواده نگاه مثبی به اون مورد شما ندارن. می‌گن مثلا خانواده‌ها به هم نمی‌خورن و کف نیستید. البته بعضی وقتا هم خانواده یکی‌ رو برای فردی انتخاب کردن و اگر گفته بشه، رد می‌شه

۳- فرد خجالت میکشه. خیلی از پسرا خجالت می‌کشن بگن. یا اینکه وضعیت اقتصادی خانواده‌رو می‌بینند و دوست ندارن خانواده زیر بار هزینه‌های این ازدواج برن

اما دوما: اولین کاری که افرادی که می‌خوان ازدواج کنند باید انجام بدن اینه که خودشون اثبات کنند. بپذیریم که پدر و مادر حق‌ دارن که برای ازدواج ما جوانان اقدام نکنند چون اون‌ها بیشتر از همه مارو می‌شناسند و هم تجربه زندگی دارن و مشکلاتی‌رو می‌بینند که ما شاید نبینیم.

مثلا آقا پسر ما هنوز همه‌ی کارهای خودشو انجام نمیده. هنوز ۹ ساعت یا ۱۰ ساعت می‌خوابه و یک ساعت کم نمی‌کنه از خوابش برای اینکه بره سرکاری . ۲۰ و خورده‌ای سالشه هنوز دستش جلوی باباش درازه. تابستان و عید نمی‌ره سرکار و دنبال تفریح و گردش می‌ره.

اما دو روز کار نمی‌کنه یکم پول داشته باشه ته جیبش. خوب پدره هم می‌گه دختر کی‌رو بگیرم وقتی پسر خودمو می‌شناسم؟ با خودشون فکر می‌کنند اگر این پسر، پسر من نبود و من این اندازه ازش سناخت نداشتم، اگر می‌یومد خواستگاری دخترم من بهش دختر نمی‌دانم.

حالا چطوری برم دختر مردم برای پسرم بگیرم؟ خودمم توانایی اداره‌ی زندگی خودمو ندارم چرا یکی دیگرو بیارم رو سر خودم؟

یا مثلا پسره خیلی تندخوست و سر خواهر و مادر و پدر خودش دادمی‌زنه. خوب مادر هم می‌گه وقتی نمی‌تونه اعصاب خودشو کنترل کنه و نمی‌تونه چطوری خوب برخورد کنه، چطوری برم دختر مردم براش بگیرم؟ اگر برم صادقانه برخورد کنم باید بگم با عرض معذرت پسر من تند خوی، اگر خلاف میلش حرفی بشنوی، دادمی‌زنه وممکن است دخترتون کتک بزنه چون خواهرشو کتک می‌زنه.اگر هم نگن که صداقت رعایت نکردن. و با خودشون فکر می‌کنند اگر پسری با این وضعیت به خواستگاری دخترم بیاد و به ما صادقانه نگن این مسئله‌ رو چقدر بد می‌شه؟؟؟

پس لطفا آقا پسر عزیز، خودتو اثبات کن. در توانایی اداره‌ی زندگی خودتون اثبات کنید. در اخلاق خوب خودتون اثبات کنید. گاهی وقتا باید خودتون در عقاید باید اثبات کنید یعنی می‌بینی یک خانواده متدیین رفته به خواستگاری یک حانواده متدیین دیگه اما آقا پسر ما نماز نمی‌خونه. نسبت به روز‌ه‌اش کم‌کاری می‌کنه.خدایی ناکرده وارد سایت‌های ناجوری میشه.خدایی ناکرده ارتباط ناجوری داره اما الآن گزینه‌ای که انتخاب کرده روی این چیزا حساس هستند و به چنین افرادی دختر نمی‌دن.

اگر آقا پسر‌ها توانایی‌های خودشون به نمایش بزارن بسیاری از خانواده‌هایی که مخالفت می‌کنند با ازدواج پسرشون، موافقت می‌کنند. اصلا کدوم پدر و مادری‌ست که دوست نداشته باشه دامادیه پسرشو نبینه؟؟؟؟

البته بعضی از خانواده‌ها هر چقدر هم آقاپسر خودشو اثبات کنه با اخلاق خوب و رفتار خوب، می‌گن ۲۳‌ سال زوده و باید شما ۲۸ سالت بشه بعد.(تعداد این خانواده‌ها کم است)

۳-حتما رابطه‌ی رفاقت آمیزی با پدرتون ایجاد کنید در بیشتر موارد دلیل عدم تفاهم بین خانواده، عدم وجود رابطه‌ی رفاقت آمیز است.رابطه‌ی بین فرزندان و والدین بیشتر رابطه‌ی اداری‌ست و سلام علیکی‌ست.خوش‌بودن و رفاقت و صمیمیت و... با رفقا انجام میشه اما با پدر و مادر نه.بیرون خونه خوش طرف اما وقتی میاد خونه مطالبه‌ی غذا و سرویس و خواب، همین.

اگر می‌خواید راحت با خانوادتون به رضایت برای ازدواج برسید، حتما حتما حتما و باید رابطه‌ی رفاقت آمیز با پدر و مادرتون داشته باشید.خیلی‌ها هستن که به رفیقشون می‌گن من دوست دارم یا دلم برات تنگ شده و یا قربونت برم و.... اما چرا این حرف‌هارو به پدرمون نمی‌زنیم(بعضیامون)؟؟؟؟چرا به مادرم نمی‌گم؟؟؟ چرا پدر و مادر به بچه‌هاشون کم می‌گن؟؟؟

دیدید بعضی والدین با انتخاب پسرشون ویا دخترشون مشکل دارن؟؟؟ مادرشون میگه من می‌دونم به صلاح پسرم نیست با این خانواده ازدواج کنه، اما پسرم اسرار داره.خوب جوابش خیلیراحته. چون رابطه‌ی شما با پسرتون یک رابطه‌ی ارداریست و همیشه دستوری بوده و احساسات آنچنان نقشی نداشته شده این.باید رابطه‌ی والدین با فرزندان، رابطه‌ی صمیمی و عاطفی و رفاقت آمیز بشه.

حتما دیدید وقتی کسی دچار مشکلی میشه، با رفیقش خیلی راحت‌تر می‌تونه مسئله‌رو حل کنه.خیلی خیلی راحت تر نسب به فردی که باهاش رابطه‌ی خشک اداری دارید.

پدر میگه من چون پدرتم باید حرف منو گوش کنی.پسر هم میگه تو قدیمی هستی و نمی‌فهمی.

پس برید جلو و محبت کنید و بدونید که خداوند به صورت ذاتی محبت والدین و فرزندان در دل‌ها ایجاد کرده و نگران گذشته نباشید و از امروز رابطه‌تون با خانواده صمیمی‌تر کنید و خیلی زود تغییر حس می‌کنید.

۴-اگر خجالت می‌کشید پس به خاله و عمه و عمو و دایی بگید. مانند قدیم

۵-اگر دلیل ترسیدن از مطرح کردن درخواست ازدواج،بابت موارد اقتصادیست. باید از رسم و رسومات خرج‌ ساز پرهیز کنید و تصمیم بگیرید دورانی را در عقد بمونید آن هم عقد بدون هزینه.این تصمیمات به پدر ومادرتون اعلام کنید و بزارید آن‌ها هم بدونند که شما روحیه اینگونه دارید . حتی در مراسم خواستگاری هم مطرح کنید تا دغدغه‌ی این هزینه‌رو از فکر خانوادتون دور کنید تا اون‌ها هم با آرامش با شما همراهی کنند.

آقا پسر عزیر ببین ازدواج چه لازمه‌های داره؟ همون‌هارو در خودتون به وحود بیارید و اثبات کنید.

" آقا ابراهیم "


مطالب قبلی آقا ابراهیم :

تلاش برای شناخت روحیات زنان و مردان

محبت محبت محبت، هم برای خانم و هم برای آقا (1)
محبت محبت محبت، هم برای خانم و هم برای آقا (2)
محبت محبت محبت، هم برای خانم هم برای آقا (3)
محبت محبت محبت، هم برای خانم هم برای آقا (4)

برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه) مطالب کاربران (۸۹۱ مطلب مشابه)