می خواستم خیلی صاف و صادق باهاتون حرف بزنم. من یه دختر ۲۰ ساله سال دوم کارشناسی هستم، یه عادت بدی دارم و اون عادت من بدگویی هست، بدگویی این جوری نیست که بد همه رو بگم ولی پشت سر اکثرا کسانی که احساس کنم موفق تر هستن یا جایگاه بهتری دارن غیبت می کنم، اونم خودآگاه نیست، وقتی حرصم در بیاد یا به هر حال احساس حسادت امکان داره تو هر فردی بوجود بیاد کلمات ناخوآدگاه از دهنم خارج میشه، جوری که بعدا از گفته خودم پشیمون میشم.
بد گویی هم منظورم تهمت و افترا نیست شایدم بقیه بیشتر غیبت می کنن ولی من از این عادتم بدم میاد، بعضی ها هم به بدی غیبت توجه نمیکنن، منم وقتی کسی سر غیبت رو شروع می کنه دیگه همه چی رو فراموش می کنم، دو تا حرف هم می ذارم روش، البته گاهی هم به خودم میام و غیبت رو متوقف می کنم یعنی کاملا به زشتی کارم واقفم و خدا رو شکر حداقل این مرحله رو گذروندم و راحت تر میتونم این کار رو کنار بذارم، ولی نمی دونم چه جوری!
مشکلم هم اصلا حس انتقام، نفرت و ... نیست، بیشتر عدم کنترل زبون و احساساتم هست، دوست ندارم مثل بقیه غیبت کنم، ولی وقتی کسی شروع می کنه من دیگه همه چی رو فراموش می کنم؟
به نظرتون چی کار کنم که در لحظه جلوی این کار رو بگیرم تا بعدا از کارم پشیمون نشم.
مرتبط :
هیچی به اندازه غیبت لذت بخش نیست!
گناه غیبت چه جوری بخشیده میشه ؟
دوست دارم که غیبت کردنم کم بشه اما نمیدونم چه جوری؟
بیشتر گناهان من غیبت مادر بزرگمه
← مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه) ← خودسازی در دختران (۵۳۷ مطلب مشابه)
- ۳۰۹۶ بازدید توسط ۱۷۴۲ نفر
- چهارشنبه ۶ آذر ۹۸ - ۱۷:۲۸