سلام
مادر بزرگ من به مادر من خیلی ظلم کرده ، مادرم زندگی بشدت سختی داشته حتی بخاطر جهالت پدرم، مادرم در اوایل ازدواجش کتک خورده ، خلاصه از زندگی مادرم میشه یه رمان غم انگیز چاپ کرد ...
مادرم انقد این خاطرات رو برامون گفته واقعا منو برادرام داریم از الان یه آدم کینه ای میشیم حتی نسبت به پدرمم کینه و نفرت داریم . هر وقت به مامانم میگم بسه دیگه نگو از الان چرا ما باید کینه ای بشیمو پس فردا یه مسئله کوچیکو بزرگ کنیم.در واقع از الان تبدیل شدم به همون آدم .
من به مادرم میگم بیشتر گناهان من غیبت مادر بزرگمه ، واقعا دیگه خسته شدم از طرفی هم مامانم بهش برمیخوره که بهش میگم دیگه این حرفارو نزن... من متوجه نفرت برادرام نسبت به پدرمم میشم واقعا از این مسئله خیلی ناراحتم ( البته پدرم اخلاق درستی نداره ولی این حرفای مادرم بشدت روی ما تاثیر میذاره) .
مادرم خیلی مهربونه و خوبه ولی درسته ایا این کارش؟ میشه راهنمایی کنید؟ من کار بدی میکنم که بهش تذکر میدم ؟
مرتبط :
گناه غیبت چه جوری بخشیده میشه ؟
دوست دارم که غیبت کردنم کم بشه اما نمیدونم چه جوری؟
هیچی به اندازه غیبت لذت بخش نیست !
← خودسازی در دختران (۵۳۷ مطلب مشابه)
- ۱۷۲۱ بازدید توسط ۱۳۰۴ نفر
- چهارشنبه ۱۸ اسفند ۹۵ - ۲۱:۱۵