↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)
سلام
راستش امروز موضوعی برام پیش اومد که قلبم رو به شدت رنجورند، اومدم اینجا که با کاربرهای خانواده برتر درد دل کنم و راهنمایی بخوام.
دوستی داشتم که جزو دوستان قابل اعتماد و صمیمی حسابش میکردم، اوقات زیادی با هم بودیم و از رازهای مهم من خبر داره، اما امروز متوجه شدم در حضور جمعی از من بدگویی کرده، یه جورایی زیر آب منو زده. اصلا حالم خوب نیست. حس میکنم مورد سوء استفاده قرار گفتم. هیچ حس همراهی و همدلی و دوستی و محبت واقعی نداشته تا به حال. من فکر می کردم واقعا رفیقمه.
نمیدونم چرا بعضی از مردم این طوری هستن، به بقیه تیکه می اندازن یا زیر آب شون رو میزنن که چی رو ثابت کنن؟، که خودشون رو بهتر جلوه بدن؟، که جلب توجه کنن؟، که کارهایی که خودشون میکنن پنهان کنن؟، حس عذاب وجدان دارم. از اعتمادی که به این آدم کردم. حس میکنم شاید مشکل از منه. واقعا دلگیرم. چند روز دیگه میبینمش و نمیدونم واکنشم چی باشه.
واقعا نمیتونم درکش کنم. این اتفاق رو، آین آدم رو. آبروی منو جلوی هفت هشت نفر برده. مثلا خواسته زرنگی کنه؟، خیلی دوست دارم علت این کارش رو بدونم. واقعا چرا؟، چه بدی ای من به تو کرده بودم؟
می خواستم خیلی صاف و صادق باهاتون حرف بزنم. من یه دختر ۲۰ ساله سال دوم کارشناسی هستم، یه عادت بدی دارم و اون عادت من بدگویی هست، بدگویی این جوری نیست که بد همه رو بگم ولی پشت سر اکثرا کسانی که احساس کنم موفق تر هستن یا جایگاه بهتری دارن غیبت می کنم، اونم خودآگاه نیست، وقتی حرصم در بیاد یا به هر حال احساس حسادت امکان داره تو هر فردی بوجود بیاد کلمات ناخوآدگاه از دهنم خارج میشه، جوری که بعدا از گفته خودم پشیمون میشم.
بد گویی هم منظورم تهمت و افترا نیست شایدم بقیه بیشتر غیبت می کنن ولی من از این عادتم بدم میاد، بعضی ها هم به بدی غیبت توجه نمیکنن، منم وقتی کسی سر غیبت رو شروع می کنه دیگه همه چی رو فراموش می کنم، دو تا حرف هم می ذارم روش، البته گاهی هم به خودم میام و غیبت رو متوقف می کنم یعنی کاملا به زشتی کارم واقفم و خدا رو شکر حداقل این مرحله رو گذروندم و راحت تر میتونم این کار رو کنار بذارم، ولی نمی دونم چه جوری!