سلام دوستان
راستش یه اتفاقی تو زندگی افتاده خواستم با شما ها در میون بذارم شاید بتونم به نتیجه ای برسم.
حدودا 2 سالی هست که به ازدواج فکر می کنم الانم 21 سالمه، دختر های زیادی تو فامیل هستن که اگر بخوام به راحتی می تونم با خانواده در میون بذارم و مشکلی هم پیش نیاد، ولی خیلی حس اینکه بخوام در مورد ازدواج فکر کنم با اون ها رو ندارم، نه اینکه خوب نیستن نه.
2 ماه پیش سر کار اتفاقی یه دختر خانومی رو دیدم که تو همون لحظه اول دلم گفت این خودشه،همه چیزش به من می خورد از رفتار و کلام و حجاب بگیرید تا کار و زندگی و ... . اصلا انگار خدا ایشون رو فقط برای من آفریده بود.
فقط تنها مشکل این بود که ایشون 2 سال از من بزرگتره که اصلا قابل تشخصیص نیست، از نظر قیافه من بزرگتر نشون میدم و اینکه مقداری از ما دورن یعنی یه استان دیگه هستن،بگذریم.
خلاصه بعد از یک هفته با مادرم که خیلی هم راحتم باهاش این موضوع رو در میون گذاشتم ولی بر خلاف انتظارم مخالفت کرد، جا خوردم و فکر نمی کردم اینطور بشه، خیلی ناراحت شدم و خورد تو ذوقم،از اون آدمایی هم هستم که دوست ندارم وقتی کاری و انجام میدم ،مادر و پدر ناراضی باشن.
حالا شب و روزم شده فکر کردم به اون دختر خانوم،نمی دونم باید چکار کنم تا راضی بشه،از طرفی هم نمی خوام از دستش بدم و اگر هم ان شاء الله رسیدیم به هم بعد ها تو زندگی مشکلی پیش بیاد. اینم بگم شغل خوبی دارم و درآمد معمولی ...
خواستم راهنماییم کنید،خواهش میکنم....
مرتبط:
شرایطم برای ازدواج با دختر عموم کمی پیچیده است
منو دختر عموم که ازم بزرگتره نسبت بهم علاقمند شدیم
بزرگتر بودن زن از مرد مشکلات خاصی بوجود میاره ؟
دختر عموم رو دوست دارم ولی نمیدونم چیکار کنم
منو دختر عموم که ازم بزرگتره نسبت بهم علاقمند شدیم
← مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه) ← ازدواج با دختر بزرگتر از خود (۲۳ مطلب مشابه) ← ازدواج فرزندان (۱۸۰ مطلب مشابه)
- ۵۸۹۵ بازدید توسط ۴۰۸۵ نفر
- جمعه ۲۵ اسفند ۹۶ - ۱۹:۳۹