چندین سال پیش در یک سمیناری بودم، موضوعش به قدری برایم جذاب بود که هنوز هم در ذهنم باقی مانده است. 

هر موقع گره و مشکلی در زندگی برایم پیش می آید و به در بسته ای می خورم ذهنم ناخود آگاه به آن حرف‌ها فلش بک زده می‌شود. موضوعی بسیار ساده است اما خیلی سخت. طوری که همه ما انسان‌ها حتماً آن را تحربه کرده ایم و در حقیقت تجربه‌ی ما به خاطر آن است؛ مشکل. 

واژه‌ای که برای همه ما آشناست و زندگی با آن عجین شده است. اگه زندگی محدود دنیوی خودمان را به یک جاده تشبیه کنیم، در واقع جاده پر پیچ و خم، آن صفحه و خم ها همان مشکلات زندگی مان هستن. 

جاده ی صاف معنی ندارد و اصلاً وجود ندارد و این جاده تا موقع مرگمان ادامه دارد و باطبع مشکلات هم همین طور. مشکلات یک طیف وسیعی از زندگی را شامل می‌شود و با پسوندی که به آن می چسپد نوع آن مشخص می‌شود، مشکل خانوادگی، مشکل مالی، مشکل زناشویی و ... .

این مشکلات باعث می‌شوند تمام فکر ما را به خود مشغول کرده، ما را افسرده کنند، ما را خشمگین، ما را نارحت و ما پیر کنند. یکی در پی ازدواج است، یکی ازدواج کرده بچه دار نمی‌شود، یکی دانشگاه نمی‌تواند برود یکی دانشگاه رفته کار ندارد، یکی دندان دارد نان ندارد یکی نان دارد دندان ندارد.

چیزی که در آن جلسه مطرح شد فقط این نبود که فقط به واژه مشکلات بپردارند و اینکه چه تاثیراتی روی زندگی ما می‌گذارند، بلکه زندگی کردن با مشکلات. یعنی شما باید با مشکلات تان زندگی کنید و در تقابل این نباشید که تا آخر عمر سراغ شما نیایند در این صورت می‌توان از زندگی لذت برد. 

واژه‌ای که شاید خیلی شنیده باشید هنر لذت بردن از زندگیست، اما به راستی تا بحال به آن فکر کرده اید که چگونه با این همه مشکلات و صد البته مشکلاتی که در آینده احتمالاً وجود خواهد داشت می‌توان از این زندگی لذت برد. 

یک فرمول و نسخه برای همه انسان‌ها وجود ندارد بلکه هر کس به تناسب ویژگی‌ها، آرمان ها عقاید طرز تفکر و ... می‌تواند به آن دست یابد. 

برای خودم که بتوانم از زندگی لذت ببرم در قدم اول اعتقادات دینی و مذهبی خود را ارتقا بخشیدم. طرز فکرم را نسبت به دنیا و جهان عوض کردم. به این موضوع فکر کردم که به راستی برای این عمر کوتاه چرا باید این قد حرص بخورم البته این باعث نمی شود کلاً از کار و تلاش دست بکشنم نه و اتفاقاً یک نیرو محرکه برای تلاش و امید است، و در واقع وقتی این مهم حاصل می‌شود که بتوانم از زندگی لذت ببرم وگرنه در ورای افسردگی و خمودگی و پوپچی حاصل نمی‌شود. 

مطالعه، ورزش و موسیقی، محبت، عشق و دوست داشتن و بسیاری چیزهای دیگر می‌تواند در این راه کمک کننده باشند. 

باید طرز فکرتان را نسبت به زندگی عوض کنید و با مشکلات زندگی کنید، چشم‌ها را باید شست جور دیگر باید دید، شما چطور؟، می‌توانید از زندگی لذت ببرید؟


مرتبط:

بین شما کسی هست که واقعا خوب زندگی کرده باشه؟

از لحظات خوب و ناب زندگی مون صحبت کنیم

با توقع کم زندگی خوبی داشته باشیم

در زندگیم همه چی خوبه، فقط این ازدواج برام شده یه معما

تجربیات خوب تون رو از صبر کردن در برابر ناملایمات زندگی بگید



برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مطالب کاربران (۸۹۱ مطلب مشابه) موفقیت در زندگی (۱۲۹ مطلب مشابه)