به نام خدا
سلام خدمت کاربران گرامی
داستان از این جا شروع میشه که من به همراه خانواده شب ولادت حضرت زهرا عروسی بودیم از وقتی فهمیدم داماد و عروس کی هستند مغزم هنگ کرده ، داماد پسر خاله منه ، برق از دانشگاه آزاد خونده با پارتی در یه شرکت مشغوله ، کارنامه شخصی اش پر از دختر بازی و مشروبات الکلی و ... هست عروس خانم دختر دایی بنده دختری چادری دانشجوی ارشد حقوق نجیب و خوشگله هر دو وضع مالیشون خوبه پس به خاطر پول نیست .
حالا من در عجبم مگه نه اینکه قسمت پسرای این چنینی دختری مثل خودشه؟ من تو عروسی از زنداییم پرسیدم چرا جواب مثبت دادین ؟ متهم شدم به حسادت . البته غیر مستقیم متلک گفت !!!
نمیخوام تعریف کنم ولی واقعیت اینه من پزشکی میخونم خدا رو شکر قیافم خوبه به لطف خدا تا الان پاک زندگی کردم و چون بچه اولم و مادرم شاغل بوده از کودکی مسؤلیت پذیر بار اومدم پس دلیلی بر حسادت و غبطه خوردن ندارم .
ما خونواده مذهبی معمولی هستیم و خب تو هر قشری خوب و بد هست . از اون شب دارم به آدما و نقاباشون ایمان میارم . ما تو محرم هیئت داریم این آقا لباس مشکی میپوشه و ریش میزاره و اون روزا ظاهر فریبی میکنه . متاسفانه فقط افراد درجه یک فامیل از ماهیت واقعیش باخبرن ،حالا چطوری یه فردی اجازه داره با چنین دختری ازدواج کنه؟ پس عدالت خدا کجا به درد میخوره؟ بعد از تباه شدن زندگی ها ؟
"مریم بانو"
پیشنهاد :
رفع اشکال در مورد آیه ی الْخَبیثاتُ لِلْخَبیثینَ وَ الْخَبیثُونَ لِلْخَبیثاتِ و ...
مرتبط:
پسرم، در دانشگاه از دختری خوشم اومده که دقیقا شبیه منه
پسری درونگرا هستم، با یکی مثل خودم ازدواج کنم ؟
← مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) ← مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)
- ۸۶۹۸ بازدید توسط ۶۰۴۳ نفر
- شنبه ۱۹ اسفند ۹۶ - ۱۷:۰۱