← مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) ← مسائل زنان (۱۸۵ مطلب مشابه) ← روابط اجتماعی دختران (۲۶۴ مطلب مشابه) ← امنیت در فضای مجازی (۵۹ مطلب مشابه)
- ۸۹۲۴ بازدید توسط ۶۴۴۷ نفر
- جمعه ۱۴ دی ۹۷ - ۱۹:۰۳
با سلام
به "به ..."
اسلام مانند نصرانیت نیست، پس قرار نیست که سرانجام اسلام مانند سرانجام نصرانیت باشد؛ {هو الذی أرسل رسوله بالهدى ودین الحق لیظهره على الدین کله}
ضمناً تحصیلات چیزی نیست که ابداع غرب باشد و شما چیزی از تاریخ اسلام نخواندهاید که بدانید غیر مسلمانان، دانش مسلمانان قدیم را ستودهاند و گفتهاند که اروپا در بسیاری از امور از کشورهای اسلامی مطالبی را به وام گرفته است!
در آخر هم بگویم که شما چطور تحصیلاتی دارید که استکبار را "آستکبار" مینویسید و "مجبوره" یا "مجبور است" را "مجبور" مینویسید و مثالهای خیلی زیاد که نمیخواهم مانند معلم املاء با نوشتهی شما دوست محترم رفتار کنم!
به واقعیت تلخ:
کارنامهی اسلام و مسلمانان به لطف خداوند درخشان است و اگر کسی از آن بیاطلاع باشد، گناه ما چیست؟ قصور از اوست که نرفته و نخوانده که تمدن اسلام چیزی بوده که غیر مسلمانان از آن مجلدهای قطور کتاب نوشتهاند و آن را ستوده و مدح کردهاند؛ حال که مستشرقین چنین گفتهاند، ما باید به بعضی از جوانان بیاعتقاد خودمان حساب پس بدهیم که چنین نیست و چنان است!
به ***:
اگر تفکر و عقل فردی شما موجب شده شما به حق اصابت کنید، آیا احمد کسروی یا سیامک ستوده و دیگران عقل و تفکر نداشتهاند؟ یا تفکر نمیکردهاند؟ در واقع انسان اگر متدین نشود، لاجرم با دیگران اختلافات اصولی پیدا خواهد کرد هرچند از طائفهی خودش هم باشند، این عقل و تفکر شما را به حق میرساند، چطور دیگران که به اندازهی سن شما تحصیلات و مطالعه و تحقیق داشتهاند را به جایی نرسانده؟ قابل تأمل نیست؟!!
بعد میفرمایید که سرچ کردهاید و جایی ندیدهاید که چنین گفته باشد یا فمینیست باشد! اولاً من در کامنتهای سابق از کتاب خود این آقا مطلبش را نقل کردم و دقیق آدرس دادم که بروید و مطلب را پیدا کنید! ثانیاً شما در سرچ کردن هم ناتوان هستید چون من هم بعد از دیدن کامنت شما محترم سرچ کردم و هم ماهنامهی او که نامش «روشنگر» است را پیدا کردم، هم سایت خودش را پیدا کردم!
میفرمایید که او مخالف حجاب است! اما مگر من گفتم که او آمده تا زنان را نقابدار کند؟!! من گفتم که او گفته است که زنی که پوشش جنسی دارد، مردان حق دارند به او دیدی جنسی داشته باشند، زیرا چیزی که او از خود به نمایش گذاشته، اندامهای جنسیاش است!
و بعد میفرمایید که "پوشش میانه این دو هست و انتخاب زن متشخص نه حجاب نه عریانی" و این بسیار جالب است که گویا عقل تمام عقلاء نزد شماست! حد میانهی این دو دقیقاً چیست؟
من میگویم آزادی حجاب یعنی اینکه برهنگی هم باید آزاد باشد، چون این «حد میانه» چیزی سلیقهای است! چیزی نیست که مقتضای عقل باشد! پس میماند برهنگی و حجاب، ببینید کدامش بهتر است...
با سلام
چه کسی گفته که کسروی یا سیامک ستوده این دو کتاب را در زمان کودکی یا نوجوانی نوشتهاند؟ کسروی تا جایی که حقیر اطلاع دارم، در زمانی که درس ملایی میخواند، کتابی تألیف نکرده بود، پس این آثار را در زمان فعالیت خود نوشته است و از لحن تند او پیداست که آن را در ابتدای عمرش ننوشته است!
حالا مگر سخن آقای کسروی مخالف عقل است؟ یا مگر سخن سیامک ستوده مخالف عقل است؟
شما ها عقل را به نفع خودتان مصادره کردهاید تا اگر چیزی مخالف امیال خود دیدید، بگویید ما با عقلمان میسنجیم! حالا شما که با عقل میسنجید اثبات کنید که سخن این دو نویسنده اشتباه است، دلیل عقلی بیاورید.
از آدرس دقیق مطلب اول آقای ستوده پرسیدید، من به نقل از کانال رد شبهات ملحدین، متن را با آدرسش میگذارم تا استفاده کنید:
📌آقای سیامک ستوده در کتاب «زن و سکس در تاریخ» گفتگوی جالبی را نقل میکند:
🔸 من نمیفهمم که چرا پسرها تنها چیزی که در من میبینند سکس است؟!
🔹 برای اینکه این تنها چیزی است که تو از خودت به آنها نشان میدهی! به نحوهی لباس پوشیدنت نگاه کن، تو تمام تلاشت را بکار بردهای که توجهی دیگران را به اندام و سکس خود جلب کنی، بنابراین تعجبی ندارد که آنها هم برای همین به سراغ تو بیایند.
🔸 یعنی تو میگویی که من بخاطر مردها حق این را ندارم لباسی که دوست دارم را بپوشم؟
🔹 من چنین چیزی نگفتم، تو حق داری هر لباسی را که میخواهی بپوشی، ولی وقتی لباس سکسی میپوشی، سکس خود را به دیگران عرضه میداری، به عبارت دیگر وقتی روی این جنبهی خودت تکیه میکنی، به دیگران علامت میدهی که به تو از همین جنبه نگاه کنند. بنابراین از اینکه دیگران هم به این چشم به تو نگاه میکنند و به طرفت میآیند، گله نداشته باش!
[📚 زن و س ک س در تاریخ، سیامک ستوده، جلد اول، صص 45-44]
@no_atheism
و فرمودید در جایی نوشته نشده که او فمنیست است!
فمنیسم یک تفکر است و خودشان میگویند کسی به دنبال برابری زن و مرد باشد فمنیست است، آقای ستوده هم در این کتابشان به دنبال این نکته هستند و در مجلهیشان هم همینطور! دیگر باید مراکز قضائی تأیید کنند که او فمنیست است؟
میفرمایید که «عقل مسلم پوشش میانه را اینگونه تعریف میکنه =پوشاندن نواحی جنسی»
با چشمپوشی از این که اصلاً این را عقل مسلم نمیگوید و نظر شخصی شماست، میپرسیم که نواحی جنسی یعنی کجاها؟
اگر بگویید آلت تناسلی، پس سینهها را نباید پوشاند!
اگر بگویید نقاطی که حساسیت جنسی دارند، حتی گوش و گردن را هم خیلیها باید بپوشانند!
از طرفی دیگر این نواحی شاید از نظر افراد مختلف متفاوت باشند، چه کار باید بکنیم؟ کسی نپوشاندن گردن را بد میداند و میگوید عقل من میگوید که گردن و بالای سینه باید پوشیده باشد، یکی دیگر میگوید اشکالی ندارد!
اینکه گفتهاید تنها ایران هم مغالطه است زیرا اینکه در کشورهای دیگه آزادی حجاب طبق تعریف شما باشد باید ابتدا اثبات شود.
ضمنا اگر تنها ایران چنین باشد، باید بگوییم که دستشان درد نکند، نه برای متدینها و نه غیرمتدینها اینکه کشورهای دیگر چه فرهنگ یا قانونی دارند، حجت نیست!
موفق باشید
با سلام
کسروی از ابتدای امر خود میگوید راضی به ملایی نبوده! شما چیزی از زندگانی کسروی نمیدانید، پس اتوبیوگرافی خود او را بخوانید تا متوجه شوید که سخنتان دربارهی تغییر او چقدر بیارتباط به موضوع است.
میگویید جمله را در کتاب نیافتهاید، من در کامنت اخیر خودم جملات را نه به مضمون بلکه با الفاظ نقل کردم، اگر جمله را نیافتید پس شما از پیداکردن مطلب ناتوان بودهاید چون خود من آن را از کتاب مستقیماً دیدهام.
اما اگر بگویید عقلانی نیست، این مغالطه است؛ چرا عقلانی نیست؟ مگر میشود هرجایی چیزی با هوس و هوایمان مخالفت داشت، به بهانهی مخالفت با عقل رد کنیم؟ با کدام یک از ضروریات عقل و قواعد عقلی مخالفت دارد؟ این را برای چندین بار از شما میپرسم!
حالا من نه تنها موافق سیامک ستوده نیستم، بلکه ضد او هستم و اشکالاتش به اسلام و به طور کلی ادیان را سطحی و ناشیانه میشمارم و بحمد الله همه نزد دانشآموختگان اسلام پاسخ دارد! اما هدف از نقل از او این است که کسی فکر نکند دعوت به بیبند و باری تنها با اسلام مخالفت دارد و دیگران میگویند زنها هر طور دلشان خواست در اماکن عمومی ظاهر شوند و مرد اگر مشکل دارد چشمش را ببندد و حق نگاه جنسی ندارد!
فرمودید «بحث اینه که کسی به چشم جنسی به کسی نگاه کنه مشکل خودشه نه طرف مقابل» و این دروغ بر سیامک ستوده است چون او نگفته مشکل خود آن مرد بوده، بلکه میگوید که زن خود این شرایط را برای مرد فراهم کرده تا به او به دید کی ابزار جنسی نگاه کند! حالا مگر پستی که این برادر ارسال کردهاند همین سخن را نگفته است؟ چرا همه بر او تاختهاند، بگذارید او هم مانند سیامک ستوده فکر کند!
«در اینجا پوشش این دختر خیلی بد بوده چیزی تو مایه های لخت اصلا قابل مقایسه با حجاب نیست.»
شما پوشش آن دختر را کجا دیدهاید که اینطور توصیف میکنید؟ آخر در کجای کتاب گفته چیزی مانند لخت بوده؟!!!
«اینجا طرف مقایل (دختره) براش مهم بوده که بعد های دیگه وجودش دیده بشه»
اما افسوس که او تنها یک عروسک است!
«فمینست ها کلا پوشش هرچی باشه میگن نباید کسی نگاه بد داشته باشه»
شما دیگر کامنتی زیر این پست نگذارید مگر اینکه از سه فمنیست مشهور در سطح بینالمللی، از کتابشان نقل کنید که چنین چیزی گفته باشند! چه کسی گفته که کلام فمنیست این است؟!!
«فقط نواحی جنسی غیر از الت تناسلی و سینه ها که در در دوجنس متفاوته»
اما نقاط حساس جنسی به این دو ختم نمیشود و بقیه هم که بستگی به افراد دارد و هرکسی نظری دربارهاش دارد و خیلی از مردم با دیدن پای زنان هم تحریک میشوند که کسی هم نگفته مریض هستند!
«بله دیگه فقط تو ایران حجاب اجباری داریم کجا دیگه داریم؟»
این اجباری است، اگر اختیاری بود لابد باید مردم با لباس شنا وارد خیابان میشدند! دیگر نمیدانم میخواهند کجایشان را به دیگران نشان دهند.
«بله کلا برای ما عقلاینت و نظر اکثریت جامعه حجت نیست تعصب و توهم بر حق بودن برای ما در الویته»
اکثریت جامعه همجنسبازی را عملی شنیع میداند و آن را تقبیح میکند، اما مگر خردگرایان!!! این عمل را شنیع میدانند؟
چه کسی گفته که نظر اکثریت جامعه حجت است؟ از آن مؤمن متدین بگیرید تا آن ملحد خدانشناس هیچکدام نظر اکثریت را حجت نمیدانند، و عقلانیت هم قبلاً گفتهام که در قبضهی شما نیست و شما حتی برای نقد سخن سیامک ستوده نتوانستید یک دلیل عقلی اقامه کنید، تنها به میل خود میگویید: فلان چیز عقلانی نیست!
انگار عقل در مالکیت شماست و تنها برای شماست!
با سلام
"ببین به هر حال دورانی از زندگیش در این فعالیت بوده حالا اینکه شما میخوای بگی از اول الکی نمایشی بوده با مطالعه تغییر نکرده که تفکر قبلیش مشکل نداشته یک بحث دیگس."
من نگفتهام که او همواره بر عقیدهی صافی سیر میکرده؛ تنها این را گفتم که او در زمانی که چنین تفکراتی نداشته، اصلاً تألیفی در این موضوعات انجام نداده است، پس کتاب «خواهران و دختران ما» را در آن زمانهایی که شما میفرمایید ننوشته و اگر مدعی هستید که آن را در دوران قبلیاش نوشته، این را باید اثبات کنید وگرنه میشود: مغالطهی مسمومکردن چاه.
"در واقع اون مکالمه در کتابه ولی جمله که در گیومه گفتید و اوردم نیست"
من خلاصهی مکالمه را در یک جمله خلاصه کرده و میکنم: زنی که پوشش نامناسب دارد، طبیعی است که مردان به دنبال رابطهی جنسی و لذتجویی از او باشند!
و مکالمه را هم به طور کامل در بالا نقل کردهام و قضاوت را به مخاطبین میسپارم.
"ببنید این که چی عقلانی هست نیست رو من نمیتونم برای شما توضیح بدم چون شما در مرحله تعصب دینی هستید و عقل رو براساس دینتون تفسیر میکنید"
تعصب حقیقی نزد شماست و اگر به این باشد، من هم میتوانم به گفتگوی با شما خاتمه دهم و به جای اینکه دلیل بیاورم و استدلال کنم، بگویم شما عقل را بر اساس میل بیدینی خودتان تفسیر میکنید! لکن من دلائلم را میگویم تا خوانندگان بخوانند و نزد خود داوری کنند و در زندگی به کار ببندند، بیآنکه نیازی باشد آنان را بشناسم!
"نویسنده فکرکنه نگاه کنه کسی جلوشو نگرفته ولی نیاد جار بزنه طلبکار بشه به خودش مربوطه."
این مانند آن است که کسی بگوید: کسی حق ندارد از اعتیاد ناله کند، هرکسی مشکلی دارد، مواد را تهیه نکند!
آیا گناه تولیدکنندگان و فروشندگان مواد مخدر بیشتر از معتادان نیست؟ و آیا کسی معتادان را هول داده که بروند مواد تهیه کنند؟ نروند! به خودشان مربوط است!
"به خاطر این که من برخلاف شما که متن رو از کانال تلگرامی خوندید از خود کتاب خوندم"
از کجا میدانید که من خود این مطلب را نخواندهام و برای آن کانال ارسال نکردهام؟
"من خیلی وقته مطالب فمیننیستی رو دنبال میکنم و این عقیده رو قطعا دارن"
از شما نخواستم که بگوئید چند مدت است مطالب فمنیستها را دنبال میکنید، بلکه از شما خواستم تنها سه فمنیست مشهور در سطح بینالمللی بیاورید که گفته باشند پوشش فرد به خودش مربوط است و مرد حق ندارد به قصد لذتجویی نگاه کند!
عزیزکم، نگاه با ریبه و لذت را تنها ادیان حرام میکنند، خارج از ادیان همه چیز حلال است و حرامی وجود ندارد! یک دلیل عقلی نخواهید توانست برای قبح ذاتی این عمل اقامه کنید و اثبات کنید که این عمل، زشت یا قبیح است!
"زن پا داره مرد هم پا داره بعضی مردها با پا تحریک میشن بعضی با چیزای دیگه"
قیاس معالفارق است، زیرا زنی با دیدن پای پرمو و زمخت یک مرد تحریک نمیشود بلکه شاید چندشش هم بیاید و اگر هم کسی چنین باشد، یک مورد نادر است؛ اما در میان مردان، غالبشان برعکس هستند!
اگر سخن شما درست بود، مردان برای جذب زنان پاهای خود را به نمایش میگذاشتند، اما میدانند که شاید کسی در سطل بالا بیاورد، اما کسی دنبال او راه نمیافتد که تو چقدر پاهای جذاب و خوبی داری!!!
"وقتی حجاب اختیاری و لخت بودن رو یکی میدونید و نمیخواید چشماتون رو باز کنید همین میشه."
قبلاً گفتهام که پوشش سلیقهای است و چه بسا کسی لباسی را محرّک بداند ولی دیگری آن را عادی و اُملانه بشمارد!
"شنیع دانستن عمل با محکوم کردن و نقض کردن حقوق انسانی فرق داره"
شما خبر ندارید که کبار منتقدین دین مدافع همجنسبازی هستند، چه برسد به اینکه کسی بگوید همجنسبازی قبیح و شنیع است!!!
شما دارید نظرات شخصی خود را به تمام غیرمتدینین تعمیم میدهید درحالیکه تنها نظرات شماست که دلیل عقلی هم برایشان نیست!
حالا بگویید آیا همجنسبازی حرام است؟ برای شما نیست، چون حرام و حلال در ادیان معنا دارند و نه خارج آنها.
محمدشاه
با سلام
به غیر مذهبی:
"مطمعنا پای زن و مرد و دیگر بخش ها تفاوت دارند، ولی موی سر چه فرقی داره؟"
همین که مانند آقا یا خانم *** منکر تفاوت در مورد اول نشدید جای شکر دارد، اما دربارهی قسمت دوم میگویم که باید پاسخ را در میان منادیان عشق جستجو کرد! شاعران «زلف» یار را دستمایهی اشعار خود قرار دادهاند و مرادشان جنس مؤنث بوده است، اما کدام شاعر زنی از زلف محبوبش گفته که او را مست کرده یا میمیراند؟! نه زنی حلقآویز زلف مردی بوده و نه زلف محبوب چون آبشاری شده که او در آن گرفتار باشد!
پس لابد تفاوتی میان موی زنان و مردان بوده که چنین تفاوتی پیدا شده است!
"همجنسگرایی نوعی گرایش جنسی است که از زمان تولد با شخص وجود دارد، شما حق توهین به هیچ انسانی رو ندارید"
از آنجا که مدافعان این گرایش همواره میان «همجنسگرایی» و «همجنسبازی» تفاوت قائل میشوند، من از اصطلاح «همجنسبازی» استفاده کردم، اما بسیار جالب است که شما بر خلاف جریان، میان این دو خلط کردید! یعنی به جای آنکه من خلط کنم، مدافع این جریان بین آن دو خلط کرده است!
آیا منکر این هستید که در جامعهی ایران، چه همجنسگرایی و چه همجنسبازی هر دو قبیح و شنیع هستند؟ آیا دستمایهی بعضی از ناسزاها در زبان فارسی، همین گرایش نیست و برای مردی که به همجنس میل دارد، دشنامهای مخصوصی وضع نشده است؟ جالب است که حتی بیدینهای زمان ما هم وقتی با هم دعوایشان شده (و این را به کرات دیدهام) از دشنامهایی که اشاره به همجنسبازی با طرف دعوا دارد استفاده میکنند! پس غیر قابل انکار است که این عمل از دید عرف و فرهنگ و اکثریت جامعه (اگر نگوییم تمام جامعه) بسیار زشت و پلشت است! حالا باید جناب *** جوابگو میبودند که چگونه به رأی اکثریت استدلال میکنند، اما در اینجا آن را از حجیت ساقط میکنند؟!
"اگه روسری و چادر نداشتن یعنی لخت بودن پس حجاب هم یعنی گونی پیچ کردن و اسارت"
کسی نگفته که هرکسی روسری نداشت، لخت است؛ و کسی هم نگفته هرکسی چادر نداشت، لخت است!
من ادعا کردهام که اگر کسی قائل به حجاب اجباری نباشد، و حجاب را بر اساس نصوص دینی برای خود تعریف نکند، در جامعه هرج و مرج رخ خواهد داد، زیرا عقل محدودهای برای «پوشش مناسب» نمیشناسد و هرکسی بر اساس سلایق خود حدی وضع میکند که پوشش مناسب این است و پوشش جنسی آن است!
حجاب یعنی آنکه زنی خود را به نمایش نگذاشته است، معنایش گونیپیچشدن نیست، زیرا از پارچهای مناسب استفاده میکند و جنس لباسش گونی نیست و اگر به لفاظی باشد، من هم میگویم که بدحجابان، نایلونپوش هستند!!!
و معنای حجاب اسارت نیست؛ کسی که پوشش مناسب دارد (اگرچه چادر نام نداشته باشد)، از اسارت و زنجیر شهوات خود را رها کرده است (اگرچه کسانی پوشش داشته باشند اما مانند بدحجابان دچار گناه شوند، این چیزی که گفتهایم را نقض نخواهد کرد)، پس معنای حجاب هیچ اسارت نیست، بلکه نقیض اسارت و نهایت آزادگی است؛ زنی که حجاب دارد، برای وجود خود ارزش قائل شده و دوست ندارد مردان ولگرد از او لذتجویی کنند!
یک خانم تا کی به خود در جوامع ما احترام نمیگذارد؟ تا کی باید به مردان ولگرد و لاابالی ارزش بدهد؟ اگر مردی خود را در این معامله موفق و سودگرفته دیده، یک زن چرا باید به معاملهی او رشد بدهد؟
"من دیگه این سایت رو ترک میکنم چون بحث کردن و استدلال آوردن برای متعصبین فایده نداره"
اتفاقاً من نیز شما را متعصب میدانم؛ اما تعصب شما مانع از این نمیشود که استدلال کرده و سخن بگویم، شاید که سخنم اندکی در شما یا دیگر خوانندگان محترم اثر کند، پس سخن خود را گفته و وظیفهی خود را انجام میدهم، هرکه خواهد پند گیرد!
به ***:
من نگفتهام که کسروی مدافع اسلام بوده، بلکه او عقاید فاسدی داشته است و من ضد او هستم، اما برای آنکه نشان دهم قشر به ظاهر روشنفکر ما تنها در پی افکار خاص خودش است و مخالفتش تنها با دینداران و دینداری نیست، به سخن دو تن یعنی «احمد کسروی» و دیگری «سیامک ستوده» استناد کردم، تا اگر کسی فردا گفت زنان بیحجاب موجب گمراهی ما شدهاند، کسی او را به تحجر متهم نکند، اتفاقاً به اصطلاح خردگرایان هم چنین گفتهاند و اگر کسی گلولهای شلیک میکند، پیش از افراد متدین یا دست کم «در جستجوی راستی و دین»، به همین افراد روشنفکر شلیک کند!
"این منطقتون دقیقا اینه که مثلا بر فرض بیل گیتس فردا مسلمون بشه شما در بوق و کرنا میکنید که ببنینید ما برحقیم"
بیلگیتس چه مؤمن و چه کافر باشد، نه چیزی به ملک خدا اضافه شده و نه چیزی از آن کاسته میشود، و ادلهی اسلام بسیار قویتر از آن است که محتاج اسلام کسی باشیم!
"من میگم شما نمیتونی در یک جمله حق به جانب حرف بزنی و بگویی مرد حق دارد وزن این حق را داده است"
من فردی به دنبال دین هستم و میدانم که چنین کاری در اسلام روا نیست، و خداوند مردان را دستور داده که چشم خود را از زنان نامحرم فرو گیرند و بیشک این هم موجب حفظ جامعه از فساد و هم افزایش کرامت بانوان خواهد بود. در حدیث صحیح آمده است که پیامبر (صلی الله علیه وسلم) زنا را به عمل جنسی حصر نکردهاند، بلکه برای «چشم» هم زنایی در نظر گرفتهاند. این چه معنایی دارد؟ یعنی اینکه فرد اگر خود را از زنا هم حفظ کند، باید چشم خود را هم از زنای چشم یعنی چنین نگاههایی به زنان حفظ کند. نه مانند بعضی شبهمردان در زمان ما که بر سر کوچهها و معابر مینشیند و به زنان چشم دوخته و چه بسا اهانتها میکنند!
هرچه تا سطر قبل نوشتم برای دین بود، اما خارج از محدودهی دین بحث متفاوت میشود: آیا لذتبردن یک مرد از زیبایی یک طاووس قبح عقلی دارد؟ یا از طبیعت؟ چطور لذتبردن یک مرد از زیبایی یک زن را قبیح عقلی میشمارید؟ باید دلیل عقلی برای این اقامه کنید که البته نخواهید توانست، پس یا باید خود را از این ورطه خارج کرده و خود را نجات دهید، یا آنکه چنین چیزی را قبیح نشمارید.
"سیستمی که بعد از چندین دهه نتونسته موفق باشه و برعکس جواب داده و مشابهش در سرتاسرجهان..."
اسلام آنگونه که باید باشد نه در داخل کشور و نه در خارج کشور اجرا نشده است، بگذارید خیال شما را راحت کنم!
در درون کشور، آنگونه که باید تبلیغ و روشنگری صورت نگرفته، و در کشورهای غربی هم که بسیاری قید به دین را از دست دادهاند و میبینیم که در آنجا هم این مشکلات حل نشده است! تمام غرب، غرب وحشی است! به زنان خود اکتفا نکردند، به روابط خارج از ازدواج با زنان دیگر راضی نشدند، به اشیاء راضی نشدند، به حیوانات رسیدهاند! این پیشرفت است که کسی از رابطه جنسی خود با اشیاء و حیوانات عکس بگیرد و منتشر کند؟ هرزگی را صنعت کردن و فاحشگی را هنر کردن، نشانهی پیشرفت است؟ اگر اینها نماد پیشرفت و توسعه باشد، ما به تحجر خود راضی هستیم!
" همیشه معتادا رو میگیرن درمان میکنن چون شما نمیتونی دنیا رو به کام خودت عوض کنی و جلوی تولید مواد مخدر رو بگیری. مثل این میمونه که شما چاق باشی و بگی شیرینی شکلات تولید و تبلیغ نشه چون من اراده ندارم نمیتونم نخورم چاق میشم."
این مغالطه است، زیرا شیرینیخوردن به ذات خود اشکالی ندارد، اما مواد مخدر بد و موجب تباهی است! برای همین کسی را برای تولید انبوه شیرینی دستگیر نکردهاند، اما تولید مواد مخدر مانند آن نیست و جرم است!
بله، ما نمیتوانیم جلوی تولید مواد مخدر را بگیریم، اما این به معنای آن نیست که بگوییم تولیدکنندگان مواد مخدر بیگناه هستند! شما از عدم قدرت ما برای جلوگیری از آن، برای تبرئهی تولیدکنندگان این مادهی تباهکننده استدلال کردهاید؟ این دیگر چه نوع استدلالکردن است؟!
پس آن تولیدکنندهی مواد مخدر نمیتواند بگوید: من تولید میکنم، شما دوست داری مصرف نکن!
همانطور که آن زن بدحجاب نمیتواند بگوید: من این چنین ظاهر میشوم، شما دوست داری نگاه نکن!
اما اینکه گفتهاید قیاسم معالفارق بوده کاملاً خطاست، چون من بین زن و مواد مخدر قیاس نکردهام، بلکه بین زن بیحجاب و ماده مخدر قیاس کردهام و معلوم است که در قیاس نیازی نیست از تمام وجوه شباهت وجود داشته باشد!
"مشکل از نگاهتونه وگرنه مردم دنیا با این مسئله مشکلی ندارن"
بسیاری از این «مردم دنیا» همان تولیدکنندگان و دستاندرکاران صنعت پورن هستند که دنیا را در لجنِ فساد غرق کردهاند!
بسیاری از این «مردم دنیا» همانهایی هستند که متجاوز به زنان هستند!
بسیاری از اینها، مدافعان رابطهی جنسی با محارم و یا صاحبان مراکز فحشاء و دلالان این امور هستند!
به راستی که اینها چه نگاه خوبی به زنان دارند! عیب از منِ مسلمان است که میگویم زن به خود احترام بگذارد و مرد نیز به او احترام بگذارد؛ نه مردی در معابر مشغول اسکنکردن تمام زنان عابر باشد، و نه زنی به چنین ولگردانی ارزشی گذاشته و خود را برای نگاه او تزئین کند! ما چه نگاه بدی به قضیه داریم، خداوند ما را ببخشد!!
" کسی حق نداره به زن بگه چی بپوش نپوش و نباید بدن زن مثل سینه سانسور بشه"
یعنی شکم و پشت و... زنان باید در معرض دید عموم قرار بگیرد؟ نفی سانسور معنایش همین است!
و سانسور سینه یعنی چه؟ تنها خود سینه را بپوشانند؟ یا حجم آن را هم بپوشانند؟ یا بالای آن را هم بپوشانند؟
شما باید دقیق صحبت کنید، اگر شعار مشکلی از مشکلات جامعه حل میکرد، من خود از شعاردهندهترین مردم میشدم تا مشکلات حل شود!
" شما اگه قبول نداریی خودت خلافش رو بیار چون این یکی از اصول پایه و واضح فمینیسته"
این هم از مغالطهی «طلب برهان از مخالف»؛ به جای آنکه برای ادعای خود مدارکی ارائه کنید، از من میخواهید خلاف آن را اثبات کنم؟ بحث ما نقلی است، عقلی که نیست تا از ما برای نفی یا اثبات دلیل طلب کنید، نقل با مدرک اثبات میشود و توقف در آن نیازی به مدرک ندارد!
"طبیعی است که چه زن چه مرد به زیبایی ها ی جنس مخالفش نگاه لذت جویانه داشته باشه"
مشکل را اینگونه میخواستید حل کنید؟ حالا اگر نگاه لذتجویانه به صورت جائز و درست باشد، چرا نگاهلذتجویانه به دیگر اندامهای زن قبیح باشد؟!
شما چنین طبیعتی را برای همسر و خانوادهی خود نیز میپسندید؟
بعید میدانم، و مجدداً بعید میدانم که خوانندگان وبلاگ در چنین چیزی با شما موافق باشند! هیچ مردی دوست ندارد که کسی از زنش لذت ببرد، و همچنین چنین چیزی را برای خواهر یا دختر خود نمیپسندد!
"خودش رو کنترل کنه این سختتره یا نصف جمعیت جامعه به خاطرش خودشون رو محدود کنن؟ اگه توانایی کنترل خودتون رو ندارید لطفا ازخونه خارج نشید هم برا خودتون بهتره هم جامعه"
گفتن این برای من سادهتر است: لباس مناسب بپوشد سختتر است یا نصف جامعه سرشان را پائین بیندازند و به کسی نگاه نکنند؟!
طبیعی است که این امر برای مردان سختتر است؛ زیرا زن برای پوشیدن لباس مناسب مانعی ندارد، اما مرد برای کنترل دید خود مانعی دارد که قوهی سرکش شهوت است!
اما اسلام چه گفته است؟ فرموده هم زن و هم مرد این کار را کنند، تا اگر در جایی کمبودی بود، در طرف مقابل آن کمبود نبوده و مشکلی رخ ندهد، اما در خارج ادیان چه میشود؟ هم زن خود را به نمایش میگذارد و هم مرد از او لذت میجوید، حال صاحبان عقل سلیم ببینند که کدام برای جامعه بهتر است.
"مردهای با تفکر شما با کل بدن زن تحریک میشن که دلیلش هم به خاطر همون حدیث معروفتونه وگرنه هر انسانی درک میکنه"
اما آن حدیث معروف که در طول این بحث چندین بار تکرار کردید، انگار به اکتشاف بزرگی رسیدهاید!
اولاً مجرد اینکه کسی بگوید «این یک حدیث است» باعث نمیشود که بگوییم این یک حدیث معتبر است! ابتداء باید حدیث ارائه شود و بررسی علمی بر آن صورت بگیرد، بعد ببینیم با سایر ادله تعارض دارد یا ندارد و...
جمهور علماء هم بر این هستند که تمام زن عورت نیست، بلکه دست و صورت زن را از عورت نمیدانند!
ثانیاً سلایق جنسی انسانها وابستگی به عقاید ندارند، بلکه غالباً از وضعیت جامعه سرچشمه میگیرند، و من افراد غیرمتدین بسیاری دیدهام که سلایق جنسیشان بیشتر از من بوده، با اینکه من مذهبی بودهام، و نگاهشان به زنان و لذتجوییشان بیشتر بوده است!
دربارهی قبح یا حسن همجنسبازی هم به علم و طبیعت متوسل شدید، درحالیکه این مسئله نه ارتباطی به علوم تجربی دارد، و نه از امور طبیعی است!
قبح و حسن افعال یا توسط شرع و یا عقل معلوم میشوند، و کسی که دین ندارد، باید از عقل دلیل بیاورد که البته دیوار استدلال گویا بلندتر از قامت افراد غیرمتدین است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به جناب غیر مذهبی هم توصیه میکنم زیر این پست را به سخنان تکراری منتقدین اختصاص ندهند؛ من در اینجا قسم میخورم که تعداد کتبی که از افراد غیرمسلمان خواندهام، بیشتر از کتبی است که ایشان از علمای اسلام خواندهاند، زیرا منتقد از ظاهر سخنش معلوم است که بار علمیاش چقدر است و چقدر درس خوانده یا کتاب میخواند.
اگر بحثی در این موضوعات جزئی دارند، اگر وقت شد یک زمان تعیین میکنیم و با آقای نجفی هماهنگی میکنیم که مناظره در این موضوعات صورت بگیرد، یا آنکه با اجازهی آقای نجفی یک گروه تلگرامی را معرفی میکنم که بروید و در این موضوعات پاسختان را بدهند، فراموش نکنید که مسلمانان برای تمامی شبهات شما پاسخ دارند!
"شما میگی چون شاعران میگن عاشق زلف شدن باید پوشیده باشه! در جهت اطلاعتون شاعرین از چشمای معشوقشون میگفتن، با این حساب باید چشمای زن هم پوشیده باشد!"
بنده نگفتهام هرچیزی که شاعران دستمایهی شعر قرارداده باشند، باید پوشیده بماند، بلکه گفتهام که مو آنگونه نیست که کسی را به خود فرا نخواند، و شاعران را مثال آوردم که چهها گفتهاند؛ اما آنچه شاعران از چشم معشوق گفتهاند، اگرچه کمتر از مورد اول است، این با ریزبینی در چشم معشوق بوده، بر خلاف مو که در اولین نگاه جلوه میکند، و معلوم است که مردی نباید در چشمان زنان هم خیره شود!
"شما چطور میتونید انقدر مطعمن بگید که هیچ زنی عاشق موی مرد نمیشه؟"
حکم به غالب است، وگرنه بعضی زنان در اصل مرد هستند، حال باید بگوییم پس مرد و زن نباید از هم شرمی داشته باشند، چون بعضی از زنان در اصل مرد هستند؟!
دربارهی همجنسبازی و همجنسگرایی، گفتهاید من تعریفشان را نمیدانم، درحالیکه جناب *** که همفکر شما هستند این دو را یکی دانستند، و من ابتداء از عمل «همجنسبازی» سخن گفتم و چیزی از «همجنسگرایی» نگفتهام، پس از ردی که بر جناب *** داشتهاید، تشکر میکنم.
میفرمایید "اینکه در جامعه ما همجسگرایی قبیح شمرده میشه دلیل بر قبیح بودنش نمیشه!"، و من نیز با شما موافقم و شما در این نقطه باز هم ردی قاطع و برنده بر جناب *** زدید که به رأی اکثریت جامعه استدلال کردند! حال پرسش این است که پس از ردودی که بر مخالفِ ما داشتهاید، آیا توانستهاید معیاری غیر از شریعت برای تحسین و تقبیح معرفی کنید؟ پاسخ منفی است!
"شما هم قبول دارید که صیغه در نه تنها در جامعه ما بلکه در تمامی جوامع زشت شمرده میشود؟"
من قائل به جواز صیغه نیستم تا پاسخ شما را بدهم، اما این بشارت را به شما میدهم که یکی از مشهورترین مخالفین اسلام یعنی جناب مسعود انصاری، آن را رابطهای تعریف کردهاند که «چیزی از حرمت زنان نمیکاهد»!
"در دین هم حجاب تعریف مشخصی ندارد! برخی آن را محدود به روسری و گردی صورت میدانند، برخی چادر، برخی میگویند تنها چشم باید پیدا باشد، برخی هم که اصلا به حجاب در اسلام اعتقاد ندارند و قبول ندارند که این امر در اسلام واجب باشد!"
اما کسانی که گفتهاند حجاب کلاً نباید واجب باشد، زنادقه هستند.
ولی چادر، مساوی حجاب نیست، بلکه گونهای از حجاب است و آنچه چادر میپوشاند، همان است که تمام فقهاء بر وجوب پوشاندنش اجماع دارند، پس برای شما بهتر است در چیزی که هیچ علمی نسبت به آن ندارید وارد نشوید، من تکلم فی غیر فنه آتى بالعجائب!
"اینکه عقل شما در تشخیص این امر ناتوان است دلیل بر بی عقلی شما است، نه ناتوانی عقل!"
شما من را بیعقل خواندهاید، من شما را عاقل میخوانم، تا اینگونه هر دو خلاف واقع گفته باشیم!
شما عاقل هستید؟ پس یک دلیل عقلی بر قبح ذاتی رابطهی جنسی با محارم بیاورید و اگر نیاورید (و نخواهید آورد) برای همیشه ثابت میشود که اگر کسی از ادیان خارج شود، چنین امری را حسن و نیکو میشمارد، همانطور که بسیاری این امر را امروزه تحسین میکنند و میگویند قبح اخلاقی ندارد!
"شما با این کار هویت زن را از او میگرید، مگر تعریف زن چیزی غیر از ظاهر او(که ان را در حجاب میپوشانید) حرف های او(که در اسلام حرف زدن با نامحرم حرام است) اخلاق او(که به دلیل عدم ارتباط با جامعه به اسم حیا بر آن سر پوش میگذارید)است؟"
شما چقدر قشنگ استدلال میفرمایید!
معلوم است که چیزی به نام هویت جنسی داریم، پس لابد باید کسی این هویت خود را در جامعه فریاد بزند! ظاهر انسان، جسم اوست که هر زنی مقداری از آن را میپوشاند، پس معتقد نیست که باید تمام ظاهر را به هرکسی نشان داد و البته هیچ دلیل عقلی برای لازمبودن چنین چیزی وجود ندارد! اما سخنان یک زن، شما هیچ چیز نمیدانید و اگر اینترنت از امکانات همگانی نبود، هرکسی در این مجال اظهار نظر نمیکرد؛ از صدر اسلام تا کنون زنانی فقیه در امت بودهاند که مردان از آنها حرفشنوی داشتهاند و فتوای آنان را عمل میکردهاند، اینکه شما چیزی را ندانید، مجوز نقد به شما نمیدهد! اما حیاء، از شما متشکرم که صراحتاً حیاء را رد کردهاید، اما اخلاق اجزائی دارد که بعضی اخلاق جنسی است، چه کسی گفته که زن باید اخلاقش را به نمایش بگذارد؟ اگر زنی ظاهر و باطن خود را در جامعه به نمایش نگذارد هویتش از دست رفته، لابد زنی که آن دو را به نمایش بگذارد هم در ویترین رفته است!
"نتیجه همه ی اینها عدم شناخت قبل از ازدواج و در نتیجه طلاق است!"
شناخت قبل از ازدواج با بیبندوباری حاصل نمیشود، جدای از اینکه نسل جدید بیشتر به دلائل دیگری طلاق میگیرند و این را نه شما، باید یک جامعهشناس بررسی کند.
"حجاب اسارت است نه نجابت، اگر نجابت بود باید در بین زنان طرفداران بسیاری می داشت!"
وجود زنان باحجاب در جامعهی ما و جوامع عربی و حتی در غرب از مسلمات است، پس شما مغالطهی «تعمیم جزء به کل» را به کار بستهاید، جدای از اینکه با این استدلال شما حیای مردان بد است، زیرا بسیاری از مردان حیاء ندارند!
"چه بسا زنان فاحشه چادر پوشی که خود را پاک نشان میدهند!"
کسی منکر این نیست که زنان فاحشه میتوانند چادر بپوشند، اما زنان فاحشه غالباً برای تبلیغ کالای خود، آن را تزئین (آرایش) میکنند، نه اینکه کالای خود را بپوشانند، که این مانع کسب است! اگر وجود زنی فاحشه در میان زنان باحجاب دلیل بر این باشد که کسی در عفت زنان باحجاب شک کند، این شک به زنان بیحجاب و مزیّن اولی است، همانطور که جمعی از منتقدین هم اعتراف کردهاند!
"غیر از این است که در اسلام زنان را کشتزار و ناقص العقل میخوانند؟"
تمامی این موارد مجال آن میخواهد که بصورت یکایک بحث شود، نه اینکه کسی از راه برسد و با برفانباری سعی کند مطالب مختلف مطرح کرده و شاخه به شاخه برود، از آقای نجفی بزرگوار میپرسم که آیا امکان مناظره در این موضوعات، در وبلاگ هست یا نه؟ و آیا امکان ذکر لینک یک گروه تلگرامی اسلامی مجاز است یا خیر؟
"در مورده جمهور علما : در دین اسلام، و تنها در شیعه اینگونه است، اما وهابی ها قبول ندارند، سنی ها اختلاف نظر دارند و دیگر ادیان ماننده مسیحیت و یهودیت نیز به همین صورت! "
شما اگر بروید و بازی کنید برایتان بهتر است چون با این نقدها تنها موجب ضحک سایرین میشوید؛ وقتی کسی میگوید جمهور علماء، یعنی نصرانیان و یهودیان هم شامل هستند؟ (هرچند حجاب نزد آنها هم امری نیکوست)
اتفاقاً جمهور فقهای اهل سنت هم همانگونه هستند که عرض کردم، اگر ندانستید، در آن مورد سخن نگویید، باور کنید این خیلی بهتر است!
بعد درباره حسن همجنسگرایی استدلال به فرگشت کردهاید و اینگونه ثابت کردید که نه علم و نه عقل دارید (که خودتان ادعای هردو را کردید و گفتید من عقل و سواد ندارم!)
چرا؟ زیرا در بین حیوانات رفتارهای زیادی دیده میشود که در بین انسانها روا نیست! در گونهای از عنکبوتها به نام عنکبوت بیوه یا Latrodectus داریم که عنکبوت ماده بعد از جفتگیری، شریک جنسی خود را به قتل میرساند!
واقعاً مشکل ایران بیش از هر چیزی این است که هرکسی حرف میزند! آخر شما که ادعای علم و عقل داری، به مخاطبان وبلاگ بگو آیا چون چنین عملی در این عنکبوت است، کشتن همسر و شریک جنسی باید روا و اخلاقی باشد؟!
آن هاوکینگ هم اندازهی تبصرهایهای پشتکنکورماندهی ایرانی ادعا نداشت!
هرکسی آمده ادعای علم میکند، واقعاً که چه صحنهی مضحکی را پدید آوردهاند!
حال گفتید که بحث بیفایده است، با ادامهی بحث نشان دهید که عقلتان از چیزی که من هم تصور کردم کمتر است که بر امر عبث پافشاری دارید!
با سلام
در قسمت اول، استدلال به کشورها بود که گفتم چنین چیزی عقلاً و شرعاً حجیت ندارد!
در قسمت دوم فرمودید که «کل سینه بدون سانسور»، آیا سینه عضو جنسی است یا نیست؟
ضمن اینکه اگر بنا به پوشاندن باشد، باید حجم بالای سینه هم پوشانده شود، که این را در خیلی کشورها حتی در اماکن عمومی غیر از سواحل و... نمیپوشانند! ببینید اینها همان چیز «سلیقهای» است که گفته بودم!
"ببین شما داری یکی از اصول پایه فمینستی رو رد میکنی مثل این میمونه که بگی فیمنیسم میگه زن با مرد مساوی نیست"
شما ابتداء ثابت کنید چیزی که من گفتم، با یکی از اصول پایه فمینیسم (نه فمینیستی!!!) تضاد دارد، شما اصل را اثبات نکردید، از من دلیل برای نفی آن میخواهید؟!
"طرز تفکر شما شعور رو فقط از ان مرد میدونه فقط مرد تشخیص میده اینو و زن نمیفهمه که چی به صلاحشه پس مرد باید کنترلش کنه."
شما شاید از دینی دیگر حکایت میکنید، وگرنه در اسلام مرد حق تشریع ندارد و خدا تشریع میکند و مرد و زن در تکلیف مساوی هستند، نه مرد بخاطر مردبودن از انجام تکالیف خود آسوده میشود و نه زن بخاطر زنبودن از تکالیفش خارج میشود.
پس زن اگر حجاب کند، در اصل برای اجرای فرامین الهی است، نه برای آنکه مرد میخواهد؛ آیا دقت نکردهاید که اگر مردی راضی باشد زنش بیحجاب خارج شود، زن حق دارد اطاعت نکند؟ پس امر به میل مردان نیست!
"شما درصد کمی رو تشکیل میدید بپذیرید یا نه امیدوارم درمان بشید"
درمان هم لابد از نظر شما ملحدشدن است که مانند بعضی ملحدان غربی بگوییم رابطهی جنسی با حیوانات و محارم و اجساد مردگان امری نیکو و حسن است!
دقت کنید که شما استدلالی ندارید، جز آنکه به کسی نسبت بیماری دهید، حال دیدهایم افراد غیرمتدین چه قدیسههایی هستند! چقدر در امر جنسی، طریق رهبانیت را در پیش گرفتهاند! هرچه بیمار جنسی هم دیدیم، لابد مذهبیها هستند!
دربارهی اینکه حجاب برای زن سختتر است یا کنترلنگاه برای مرد، قبلاً پاسخی دادهام که نقدی عقلی بر آن ارائه نکردهاید! دقت داشته باشید که مباحثه برای ارائه استدلال است، نه سخنگفتن از دلخواههای شخصی و سلایق نفسی!
گفتن این برای من سادهتر است: لباس مناسب بپوشد سختتر است یا نصف جامعه سرشان را پائین بیندازند و به کسی نگاه نکنند؟!
طبیعی است که این امر برای مردان سختتر است؛ زیرا زن برای پوشیدن لباس مناسب مانعی ندارد، اما مرد برای کنترل دید خود مانعی دارد که قوهی سرکش شهوت است!
اما اسلام چه گفته است؟ فرموده هم زن و هم مرد این کار را کنند، تا اگر در جایی کمبودی بود، در طرف مقابل آن کمبود نبوده و مشکلی رخ ندهد، اما در خارج ادیان چه میشود؟ هم زن خود را به نمایش میگذارد و هم مرد از او لذت میجوید، حال صاحبان عقل سلیم ببینند که کدام برای جامعه بهتر است.
حالا شما مدعی هستید که درصد کمی از مردان جامعه، با دیدن زنان بیحجاب تحریک میشوند؟ این آمار را از کجا آوردهاید؟ اگر منبعی دارد، منبع آن را بیاورید، وگرنه واقعیت جامعه چیز دیگری را نشان میدهد!
"دست و صورت رو عورت نمیدونن نه ترو خدا این رو هم عورت بدونن"
شما ادعا کردید که کل زن را عورت میدانند، حال از سخن خودتان برگشتید؟ پس چیزی نگویید که مجبور شوید اینطور (اینقدر متعصبانه و بدون پذیرش اینکه اشتباه فهمیده بودید) برگردید!
"من کامل توضیح دادم وقتی دیدتون به زن در عورت( به جز دست و صورت) خلاصه میشه فایده ای نداره."
حقیقتاً شما توضیحی ندارید و هرکسی که کامنتها را دنبال کند، چیزی جز این برداشت نمیکند! اما کسی گفته است که دید ما به زنان در عورت خلاصه میشود؟ خداوند میداند که حق بر خلاف این است!
کشش جنسی به زنان که چیزی طبیعی است، پس این چه در بین افراد مؤمن و چه غیرمؤمن وجود دارد، چرا توپی که در زمین خودتان است را میخواهید به زمین دیگران بیندازید؟
دید ما به زنان، دستهای از دودستهی بندگان خداست که هر دو مانند هم مکلّف هستند و باید از فرامین شریعت اطاعت کنند، و زن را فراتر از عورت دانستهایم که در تاریخ زنانی فقیه داشتهایم، زن برای ما هم مادر است، هم همسر، و هم دختر، که در مقابل هرکدام وظائفی برای خود میشناسیم، و این اسلام است که قبل از توصیه به نیکی به پدر، توصیهی اکید به مادر کرده است!
حقیقتاً سخنگفتن از جایگاه زنان در اسلام مجال طولانی میخواهد که در این کامنت نمیگنجد، اگر کسی خواهان باشد، به کتاب «سیمای صورت و سیرت زن در اسلام» اثر دکتر فرید انصاری، ترجمهی خانم زهرا صالحی مراجعه کند.
"استدلال عقلی میشه همون منابع علمی و بررسی موارد مشابه در طبیعت..."
و اینطور نشان دادید که منتقدان اسلام چقدر اهل استدلال هستند!
اتفاقاً استدلال عقلی با منابع علمی و مسائل مربوط به علوم طبیعی بسیار فاصله دارد، استدلال عقل، از «عقل» است و «عقل» با «علم» یکی نیست، علوم تجربی زائیدهی «حس» هستند و شما این را نمیدانید، فقط نمیدانم کسی که نمیداند چطور با اسلام دشمنی میکند؟
البته دربارهی موارد مشابه در طبیعت، مثال خوبی یعنی عنکبوت بیوه را آوردم! ببینم کسی حاضر میشود کشتن شریک جنسی را هم بخاطر وجود مورد مشابه در طبیعت خوب و نیکو بداند؟!
"بار علمیتون در همون کلمات قلمبه سلمه است که استفاده میکنید"
نمیدانم کدام کلمه را «قلبمه سلمه»!!! دانستهاید، کلمات من همگی ساده هستند و کسی که دیپلم را درست تمام کرده باشد و کمی اهل مطالعه باشد، معانی تمام کلمات من را میفهمد، چه برسد به کسی که به دنبال مباحث انتقادی است!
"شما خودت بهتر از من میدونی بحث های مذهبی به کجاها میرسه.پس اون چه که فکرکردید خودتونید"
من فکر کردم که اینجا هرکسی میرود بعد دو روز پاسخ مینویسد که پر از مغالطات مختلف میشود، پس اگر در یک گروه تلگرامی با یکی از برادران دعوتگر به مناظره یا اقلاً سؤال و جواب بنشیند، هم جای مغالطه برایش نمیماند، و هم زودتر (اگر خودش بخواهد!) به نتیجه میرسد!
اگر فکر میکنید که فکر دیگری داشتهام، خدا میداند که هیچ فکر دیگری جز این نبوده است، بهرحال اگر آقای نجفی فکری به حال چیزی که کردم کرده و پاسخش را به من اطلاع دهد، بنظرم بسیاری از مشکلات جوانان را حل خواهد کرد و میتوانند بصورت مباشر و مستقیم به پاسخ سؤالات اعتقادی خود برسند.
ضمناً شرایطی در حال حاضر به نفع من نیست و امیدوارم که زمانی، ایرانی سالم را ببینم، نه ایرانی مریض با مشکلات مختلف! نیازی به جزیره هم نیست، جزیره برای آنان خوب است که از تفکر غالب مردان جهان هم خارج شدهاند؛ جزیره به درد امثال داوکینزها و... میخورد که در آنجا چیزهایی که ادیان حرام کرده را برای مردم حلال کنند!
توصیهی من به شما خانم محترم آن است که به دور از تعصب، به دنبال کشف حقیقت اسلام باشید، مطمئن باشید که ضرر نخواهید کرد!
با سلام
من چیزی از پیامهای شما را تحریف نکردهبودم، منتها از «همجنسبازی» سخن گفتم که شما گفتید «همجنسگرایی»! من از تحسین و تقبیح اولی پرسیدم (و البته دلیلی از سوی کسانی که متدین نباشند، بر تقبیح آن نیست!) و نه از دومی تا شما دربارهی آن دلیل علمی بیاورید، هرچند دلائل علمیاش هم حیف است اسم دلائل علمی داشته باشد، اینها علم نیست، علم یعنی ضروریات و یقینیات علم، نه تقلبها و استدلالات ضعیف، اینها هرچند به نام علم منتشر شود، علم نیست، شبه علم است.
"بعضی رنان در اصل مرد هستند هم خیلی باحال بود..."
بلی، بعضی از افراد هستند که ظاهراً زن هستند، اما عضو جنسی مردانه دارند و شما ذهنتان به سوی زنان کار یا شاید چیزهای دیگری رفت!
بعد دلیل آوردید برای قبح رابطهی جنسی با محارم از سوی افراد غیرمتدین:
1- "ژنتیک اقوام درجه 1 و2 به هم نزدیکه و اگه اختلال ژنتیک داشته باشن" کاری با این ندارم که چقدر تخصصی!! سخن گفتید، اما این ارتباطی به قبح رابطهی جنسی با محارم ندارد، این نهایتاً قبح بچهدارشدنشان را اثبات کند، یعنی از نظر فردی که معتقد به هیچ دینی نیست، اگر نستجیر بالله کسی با خواهرش رابطه برقرار کند و از لوازم پیشگیری از بارداری استفاده کرده باشند، فعلشان قبیح نیست!!!
2- "اگه درجامعه کوچیک( مثلا اقوام) با هم رابطه داشته باشن باعث میشه که در گذر زمان تنوع ژنتیکی کم بشه"، و این از دلیل اول سستتر است! زیرا کسی نگفته که تمام مردم اینگونه باشند یا غالبشان اینگونه باشد، دربارهی ذات فعل صحبت میکنیم، یعنی یک مرد و یک زن که از محارم درجه یک هستند، چنین کنند! یعنی در حوزه همین دو نفر مجاز و فعلی نیکوست، اما نباید در جامعه زیاد شود!
این دلائل شماست؟ باور بفرمائید تا دیندار نشوید، نمیتوانید چنین افعالی را بد بدانید!
برای این است که روشنفکران غربی عملاً این چیزها را قبیح نمیدانند، تازه یکی از احزاب سکولار در غرب به دنبال گرفتن مجوز قانونی برای رابطهی جنسی با محارم و مردگان!! افتاده بود، این سرانجام بیدینی است.
"شما در مورد خودتون استدلال به کشورها و افراد رو قبول دارید ولی به ما میرسه قبول نیس درصورتی که این شمایید که همش تا یچیزی میشه از کشورهای غربی تجاوز و... حرف میزنید و بهش استدلال میکنید."
وقتی من به وجود تجاوز و... در کشورهای غربی استدلال کنم، برای تحسین فعل تجاوز که استدلال نکردهام، برای این بوده که بگویم تجاوز انحصاری به کشورهای شرقی ندارد بلکه در غرب هم معضلی است که بیداد میکند. شما مسائل را با هم خلط میکنید و این برای من خیلی عجیب است.
"گفتم جنبش فمینسم میگه این جامعست که سینه زن رو جنسی سازی کرده و سینه نباید سانسور بشه"
من برای چندمین بار خواسته بودم مصدر و رفرنس این سخنتان را بیاورید، فمینیسم در کجا گفته باید سینهها را ظاهر کرد و نباید سانسور شود؟
بعد لینکی به عنوان اثبات سخنتان آوردید، اما انگار عنوانش را نخواندید:
"Free the Nipple Movement: Is it Feminism and Why?"
میگوید: آیا حرکت "...سینه را آزاد کن!" فمینیسم است؟ اگر است، چرا؟
پس این که شما آوردهاید فمینیسم نیست، تنها یک حرکت جدید است که زنان غربی را واگذاشته که بروند و سینههایشان را به نمایش بگذارند! این نه تنها خبر از سقوط اخلاقی این دسته از غربیان میدهد، نشان میدهد که اگر فردی متدین نباشد، هر جنبش و حرکتی مانند این یا بدترش را هم میتواند درست کند و به آن افتخار کند!
"در مورد پوشش سینه در محیط رسمی و خیابون کل ناحیه سینه پوشونده میشه"
اصلاً چنین چیزی نیست، در غیر سواحل هم زنان قسمت بالایی سینه را نمیپوشانند! هیچ قانونی هم نیست که بگوید باید بالای سینه پوشیده شود، تنها بحث در این است که رابطه جنسی در خیابان ممنوع است یا نه، بلی ممنوع است!
" دلایل عقلانی حجاب سختتر برای زن موارد زیادی که دوستمون در کامنت قبلی براتون گفت دست و پاگیر بودن حجاب—حالت خفکی داشتن حجاب در هوای گرم و ایجاد گرمازدگی، افسردگی و ترویج این فکر که زن ماهیت جنسی دارد و مسئول اعمال مردان است"
این دلائل حیف است عقلانی شمرده شوند:
اولاً فرض کنیم که حجاب موجب گرمازدگی شود، یعنی حجاب در فصل سرما لازم است؟ یعنی کسی با حجاب در زمستان مشکلی ندارد؟!
ثانیاً افسردگی ارتباطی به حجاب ندارد، مگر اینکه زنی به فکر خودنمایی باشد و حجاب جلویش را بگیرد؛ بلی! چنین زنی طبیعتاً افسرده میشود، مانند کالایی که فرصت آن را نیافته در ویترین برود!
ثالثاً اینکه بخشی از هویت زن، هویت جنسی است، چیزی است که مؤمن و ملحد مورد اتفاق دارند! حداقل بروید کتاب Marriage and morals آقای برتراند راسل، این فیلسوف دینستیز را بخوانید و ببینید زن ماهیت جنسی دارد یا ندارد!
رابعاً هرکسی در جامعه مسئول است، و همانقدر که در بروز فساد اجتماعی زنان نقش دارند، مردان هم نقش دارند، پس اینطور نیست که تنها زن مسئول اعمال مردان باشد، مردان هم مسئول اعمال زنان هستند و در مفاسد اجتماعی هر دو سرزنش میشوند؛ مردی که پیش از ازدواج رابطهی جنسی نامشروع داشته، کاملاً به اندازهی زنی که رابطهی جنسی نامشروع داشته سرزنش میشود و اینطور نیست که بخاطر مردبودنش، تبرئه شود!
"شما نمیتونی عقیده کسی رو تغییر بدی و اجبار کنی"
قوانین حکومتی از عقیده جدا هستند؛ در هیچ جای دنیا حتی دموکراتترین کشورها اینطور نیست که تمام مردم به قوانین معتقد باشند، بلکه گروهی منتقد بعضی از قوانین هستند (مانند آن حزب لیبرال که خواهان مجازشمردن رابطهی با اجساد و محارم بود) و حتی گروهی آنارشیست بوده و منتقد تمام بدنه قانونی کشور هستند! طبیعی است که رعایت یک قانون منوط به اعتقاد نیست، مثل کسی که کمربند ایمنی را نبندد و بگوید: من اعتقادی به کمربند ندارم، کسی حق ندارد من را جریمه کند!
" کی گفته طبیعیه که مرد نتونه کنترل کنه زن هم شهوت داره این هم استدلال عقلی نمیشه"
آمار ثابت کرده که زنان در کنترل شهوات خود بسیار موفقتر از مردان هستند و درصد کمی از آنان حاضر به رابطه جنسی با مردی که نمیشناسند میشوند، اما این درصد در میان مردان بسیار بالاتر است.
اما زن قرار نیست در خیابان شهوت داشته باشد، گفتیم که تنها پوشش مناسب داشته باشد، و مرد هم قرار نیست کاری نکند، او هم باید چشمانش را پایین بیندازد.
" درصد بالایی از جامعه در نظرسنجی اخیر(منبع میتونم بیارم) صورت گرفت مخالف حجاب اجباری بودن"
به قول یکی از اندیشمندان معاصر: آنها آزادی زن را نمیخواهند، آزادی رسیدن به زن را میخواهند!
طبیعی است که درصد بالایی از جامعهی ما را مردان ولگرد تشکیل میدهند و اینکه خودم مرد هستم، دلیل نمیشود این را انکار کنم! مردانی که دوست دارند حتی لختبودن زنان هم در جامعه اجباری شود، چون هدفشان همین است و معلوم است که حجاب را مانع سوء استفادهی از زنان بیابند، پس مخالف آن هستند! این دلیل شد؟
" تفکری که به زن دید معتادگونه جنسی داره و نمیتونه خودش رو کنترل کنه و میخواد نصف جامعه رو مثل عروسک طبق نظر خودش هر دفعه بپوشونه میشه بیمار و این میشه غیرطبیعی"
خوب است که پیشتر خودتان اعتراف کردهاید که دید جنسی هم در قشر متدین و هم غیر متدین وجود دارد!
حالا بحث در این میماند که آیا زن برای دلخواه مرد حجاب میکند؟ پاسخ منفی است، و گفتیم که حتی اگر شوهرِ یک زن، او را اجبار کند که بیحجاب باشد، زن حق دارد مخالفت کند، پس مسئله خوشآمدن مرد نیست، مرد در تشریع هیچ حقی ندارد! شاید اشتباه از دین متوجه شدهاید که دین مال مردهاست، اینطور نیست! مرد همانقدر مکلف است که زن مکلف است، اسلام همانقدر مرد عاصی را نکوهش کرده که زن عاصی را نکوهش کرده، پس نظر مرد در اینجا اهمیت ندارد، نظر شارع مهم است که هم مرد و هم زن باید از آن اطاعت کنند.
"استدلال عقلی اتفاقا از علم میاد"
اشتباه میکنید، ما مسلماتی در عقل داریم که در علم منطق یا فلسفه از آنها بحث میشود، با این حال ارتباطی به علم ندارند! علم سرچشمهی عقل نیست، بلکه پیدایش عقل قبل از رسیدن به علوم تجربی جدید بوده است. هزاران سال پیش بشر استدلال عقلی میکرده درحالیکه چیز خاصی از علوم تجربی نمیدانسته، ارسطو و افلاطون استدلال عقلی داشتهاند، با اینکه هیچ چیز از علوم جدید ما نمیدانستهاند، پس علم و عقل جدا هستند. من نگفتهام استدلال عقلی مساوی مذهب است، بلکه اعتقادم این است که استدلال عقلی، مخالفت با مذهب و دین نمیتواند پیدا کند، اما ما استدلالات عقلی داریم که خارج از حوزه دین هم هستند، پس عقل مصدری است که با دین رابطهی توافق دارد، نه آنکه عین دین باشد.
اما علم، برگرفته از مصدر «حس» است، پس از علم جداست.
"اون عنکبوت بیوه یک مورد نادر در طبیعته. ولی مورد همجنس گرایی در حیوانات در انواع گونه ها ثبت شده و تازه کسی نگفت همه رفتارهای حیوانات ملاک ماست"
شما نمیدانید که صاحبان این استدلال، برای جایز و درست شمردن همجنسگرایی (یا همجنسبازی، یا هر شکلی از اشکالش) به همین حیوانات استدلال کردهاند!
ضمناً عنکبوت بیوه یک مورد در طبیعت است، اما مگر باید این رفتار در حیوانات بیشتری باشد تا به آن استدلال شود؟ واقعاً چیزی از انسانیت باقی مانده، وقتی برای اعمال انسانها باید از حیوانات مثال بیاوریم؟
ضمن آنکه رابطه جنسی با همجنس هم در میان حیوانات عمومیت ندارد، اگرچه رفتارهای عجیب به طور کلی زیاد است!
"این مثال درمورد ماهیت وجودی که بدونید که در طبیعت هم وجود داره و گرایشی که در انسان ها هم متونه وجود داشته باشه و علم ردش نکرده"
علم قرار نیست بگوید فلان عمل از نظر اخلاقی خوب است یا بد، اصلاً حوزهی علم از حوزهی اخلاق جداست. در تحسین یا تقبیح افعال دو رویکرد وجود دارد: عقل و شرع، و مورالیستها هم همین را ذکر کردهاند، و ما انواع فلسفه اخلاقی داریم، اما هیچکدام بر علم تأکید ندارند، جدای از اینکه چیزی که گفتهاید از مسائل یقینی نیست و علم در یقینیات است، زیرا علم یعنی ادراک جازم، و در امور ظنی، جزم حاصل نمیشود.
"بله واقعا شرایط به نفع ما هست . جزیره معمولا برای کسایی هست که فقط خودشون رو قبول دارن"
اولاً شما به تناقض رسیدید زیرا آن دفعه گفتید به نفع ماست، این دفعه گفتید شرایط به نفع خودتان است!
ثانیاً اینکه من تنها اسلام را قبول دارم و هرچه جز آن را باطل بدانم طبیعی است، و این اختصاصی به اسلام ندارد. هیچ تفکر معقولی نیست که بگوید من افکار دیگر را هم قبول دارم، زیرا در این حالت به تناقض دچار شده و بین دو مورد که نقیض هم هستند را جمع کرده است، و جمع بین نقیضتین محال است!
میگوید: "حیف وقتی که برای افرادی میزارم که کمبود فهم و عدم پذیرش واقعیت های علمی به نادانی و کمبود عقل من نسبت میدهند!"
اگر این کار را اتلاف وقت میدانید، چرا ادامه میدهید؟
این یک تناقض آشکار است که فرد فاضلی که انگار چندین کمپانی چند ملیتی دارد، از وقت بیزنس و مطالعهی خود زده و آمده اینجا اظهار لحیه میکند با آنکه چنین کاری را اتلاف وقت خود میشمارد!
میگوید در کشورهای اسلامی جنایت است!
میگویم امثال جنابعالی هم در همین کشورهای اسلامی زندگی میکنید، پس راحت میتوانم غالب جنایات را بر گردن همفکران شما بیندازم! مگر زمانی شود که ایران 100% متدین شود، آن زمان کسی حق دارد بگوید در کشور اسلامی ایران وضعیت چنین یا چنان است و اعتراض کند!
یک دانشمند دیگر (که شاید باز هم خود ایشان باشند!) آمد و نوشت: "احتمالا ایشان یک بچه بسیجی هستند که نون و آبشان از این راه به دست می آید..."
و من میگویم که با برچسبزدن نه نادانی این قشر مخفی میشود و نه به اسلام ضرری میرسد؛ همین که خود بدانم بسیجی نیستم و البته از راه دین نان و آب نمیخورم کفایت میکند، و اگربه برچسبزنی باشد، من هم از گفتن اینکه این دو استاد فاضل!!! از اسرائیل مزد میگیرند ناتوان نیستم، اما بالأخره باید بین افراد تفاوتی باشد تا اختلاف سطح فکریشان را نشان دهد!
بعد جناب غیر مذهبی به ما آدرس میدهد!
استاد بزرگوار ما کجا برویم؟
آدرس اول: استیون هاوکینگ!
حالا از منتقدین هاوکینگ از خود جامعهی علمی غرب بگذریم، نظریات هاوکینگ بسیار در غیر فن خود جالب و مصداق عجائب هستند! یکی آنکه انسان را پسماندهی شیمیایی میدانست، و این یعنی من دارم با یک پسماندهی شیمیایی دربارهی لزوم معنویات مباحثه میکنم!
دومی کجاست؟ داوکینز!
داوکیز کیست؟ همانی است که میگفت باید ایران را با فیلمهای مستهجن بمباران کنیم! یعنی ببینید ما را به کجا آدرس میدهند، انگار که نسل انسانها به انقراض رسیده و ناچاراً و از روی اضطرار سر بر دامن این پسماندههای شیمیایی (به قول خودشان!) بگذاریم تا برایمان لالایی الحادی بخوانند!
اینها دلیل شد؟ نه اینها هیچکدام دلیل نیستند، داوکینز و امثال او هم آمدهاند تا اموال مردم را به باطل بخورند!
بعد حضرت استاد پس از آخرین کامنتشان یک کامنت دیگر صادر کردند:
"آها راستی منظوره من جمهوری علما که گفتم مسلمانان آن شیعه و سنی است، گفتم شاید اینم نفهمی یه توضیحی داده باشم"
جدا از اینکه این استاد فرهیخته "جمهور" را "جمهوری" نوشته، باید بدانیم که ایشان از تناقضی بسیار فاحش برگشته، زیرا قبلاً گفته بود:
"در مورده جمهور علما : در دین اسلام، و تنها در شیعه اینگونه است، اما وهابی ها قبول ندارند، سنی ها اختلاف نظر دارند و دیگر ادیان ماننده مسیحیت و یهودیت نیز به همین صورت!"
یعنی در پاسخ به من که به قول جمهور فقهاء استدلال کرده بودم، آمد اول دین اسلام را تعریف و آن را مساوی شیعه قرار داد: "در دین اسلام و تنها در شیعه اینگونه است"!
بعد از آن وهابیها را خارج اسلام قرار داد: "اما وهابیها قبول ندارند"، اما این دانشمند که در هر موضوعی اظهار نظر کرده و در هر کاسهای قاشق میاندازد، نمیداند که ناصرالدین البانی که از علمای بزرگ معاصر به قول ایشان وهابی بوده، کتابی به نام «جلباب المرأة المسلمة» نوشته و در آن صراحتاً اعلام کرده که پوشاندن صورت در اصل خود واجب نیست!
مصیبت این که همانطور که مشاهده میفرمایید، ادیان را هم در جمهور علماء لابد داخل دانسته و میگوید در نزد نصاری و یهود هم به این صورت!
سخنی با جوان مسلمان:
یکی از نویسندگان ایرانی اخیراً کتابی به نام «الحاد نوین، باتلاق رنگین» تألیف کرده که نام آن گویای مطلب است! آنجا هیچ خبری نیست، تنها پریشانی است و بس!!
اگر کسی میخواهد بداند، من طالب حق را به کسانی که او را «پسماندهی شیمیایی» بدانند ارجاع نمیدهم! من خواهر یا برادرم را به کسانی ارجاع نمیدهم که قصد بمباران او را با فیلمهای مستهجن داشته باشند، این قوم از اخلاق بهره ندارند!
کافیست به کتب آقای «مصطفی طباطبایی» مانند «خیانت در گزارش تاریخ»، «نقد آثار خاورشناسان» و «حقارت سلمان رشدی» مراجعه کند؛ همچنین میتواند به کانال یا اینستاگرام @no_atheism یعنی «رد شبهات ملحدین» مراجعه کند و پاسخ تمام شبهات و اشکالات مخالفین اسلام را یافته و بخواند!
عمر کوتاه است و این نکتهی غمانگیزیست؛ اما غمانگیزتر این است که پیش از یافتن حقیقت و التزام به آن، از دنیا برویم!
برای عزیزان خواننده، آرزوی موفقیت و عاقبت به خیری را دارم.
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
پس با سلام به خوانندگان وبلاگ!
دربارهی اینکه سنی چه میگوید و شیعه چه میگوید و حتی وهابی به قول ایشان چه میگوید، مفصل توضیح دادهام و ایشان ردی ندارد و بلکه چیزی از معنای «جمهور» نمیداند، دقت بفرمائید: تنها در اسلام جمهور علما وجود دارد! بعد میگوید: اما در دیگر ادیان اینطور نیست و اختلاف نظر دارند!
جمهور یعنی اکثریت!!! او فکر کرده جمهور یعنی اتفاق و اجماع، که در مقابل آن میگوید در ادیان دیگر اختلاف نظر وجود دارد!
من خوانندگان را به کتاب دکتر سامی عامری به عنوان «الحجاب شریعة الله فی الإسلام والیهودیة والنصرانیة» ارجاع میدهم: حجاب شریعت خداوند در اسلام، یهودیت و نصرانیت است!
"همین دانشمندان بیشتر موجب پیشرفت بشر و آبادانی کشورشان شده اند یا روحانیون؟"
طبیعی است که کسی از طلبه یا آخوند توقع ندارد که به واسطه آخوندبودنش اختراعی در زمینهی تکنولوژی داشته باشد یا آنکه هواپیما و زیر دریایی بسازد، همانطور که کسی این توقع را از هنرمندان نقاش و نجار و... ندارد، و از ادیبان و مؤرخان و روانشناسان و... ندارد!
اما از علمای دین کسانی بودهاند که در علوم طبیعی نیز مشارک بودهاند، از جمله فخرالدین رازی که سخنان جالبی حتی در اثبات کرویت زمین دارد! امام شافعی فرموده است: علم دو علم است، یکی علم ادیان، و دیگری علم ابدان، پس علم طبیعی را در کنار علم دین قرار داده و مانند به اصطلاح روشنفکران ما میان این دو را خلط نکرده به صورتی که یکی را انکار کند یا بیاید یکی را در دیگری داخل کند!
"همین آقای هاوکینگ چقدر در پیشرفت علم کمک کرده است؟ یا آقای داوکینز"
سخن ما در این نبود که هاوکینگ چقدر به پیشرفت یا پسرفت علم کمک کرده، طبیعی است که هرکسی چه مؤمن و چه ملحد باشد و در زمینههای علمی کار کند، تلاشش میتواند به نتیجه برسد و پیشرفت کند و ما این را انکار نکردهایم! اما وقتی کسی در معنویات به این دو ارجاع میدهد، اوست که باید پاسخگو باشد، زیرا هر دو در معنویات فقیر و بلکه یتیم بودهاند!
هاوکینگ را با فلسفه و معنویات چکار؟ داوکینزی که بخواهد ما را با فیلمهای غیراخلاقی بمباران کند، چه کمکی به رشد معنویات ما میتواند بکند؟!
"اما اگر روحانی در کشور نباشد تنها آمار جنایات کاهش می یابد وگرنه اتفاق خاصی نمی افتد،شما یک کار به من معرفی کنید که بدون مذهب قابل انجام نباشد؟"
من وکیل مدافع روحانیت یا سفیر ایران نیستم، این نشانهی عجز است که کسی به جای نقد درست، بیاید با افراد یا دولتها به من ایراد بگیرد! من قاعده دارم: فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره، ومن یعمل مثقال ذرة شرا یره! چه پزشک باشد، چه طلبه علوم دینی باشد!
اما مگر کسی از دین یا تاریخ یا ادبیات و... خواسته تا اختراع کنند یا کارهای مادی ما را انجام دهند؟!
این ایراد اختصاصی به دین ندارد! شما یک کار نام ببرید که با شعر و ادب قابل انجام باشد؟ شما یک کار بگویید که من با مطالعه در تاریخ آفریقا آن را انجام دهم!!! این خلط تنها از اسلامستیزان ایرانی برمیآید، وگرنه غربیها اینطور فکر نمیکنند؛ برای همین است که تحقیقات و مطالعات بسیاری درباره تاریخ اسلام کردهاند و کتابهای بسیاری نوشتهاند! کافر غربی در حال خواندن اسلام در دانشگاه است، آن وقت ما باید به جوانمان توضیح بدهیم که آیا علوم دینی به درد میخورد یا نمیخورد!
وقتی یک غربی میآید «تاریخ تمدن» مینویسد و از اسلام به خوبی یاد میکند و تاریخ آن را میستاید، یعنی از نظر چند اسلامستیز ایرانی وقتش را تلف کرده و به جای کتابنوشتن در تاریخ تمدنها به سراغ فیزیک و شیمی برود! از نظر این آقایان، مطالعه تنها مطالعه در علوم طبیعی است! وقتی یک مسیحی به نام جرجی زیدان میآید تاریخ اسلام را میخواند و درباره آن کتاب قطور مینویسد، خودش را علاف کرده است! وقتی صدها مستشرق غربی میآیند زبان عربی و تاریخ اسلام و... را میخوانند، معطل هستند، اینها باید همه بروند فیزیک و شیمی و زیست بخوانند!
"اخلاقیات نه تنها ربطی به مذهب ندارد بلکه بسیار از آن دور است، و قبل از مذهب نیز وجود داشته است و بدون مذهب نیز میتواند به بقای خود ادامه دهد"
اخلاق میتواند منشأهای مختلفی داشته باشد، اما به شکلی که شما میگویید از نظر ملحدان و امثال داوکینز اصلاً وجود ندارد! مگر اخلاق از نظر ملحدان مطلق است تا بگویند اینطور چیزی واحد به نام اخلاق وجود دارد که قبلاً بوده و الآن هم هست و...؟!!
اخلاق در حقیقت یک چیز نیست، و اخلاق در هر جامعهای میتواند منشأهایی داشته باشد، و معیارهایی را بگیرد.
برای نمونه در جایی، بعضی اخلاقیات متکی به عرف و فرهنگ تاریخی کشور است، در جایی دیگر برگرفته از شریعت است و...
اما اخلاق برای کسی که دینی ندارد، نمیتواند تعریف شود، زیرا او دین که ندارد، عرف جامعه را هم حجت نمیشمارد بلکه اجماع تمام مردم زمین را بر باطل ممکن میداند، پس چه میماند؟ برای همین است که بسیاری از ملحدان غربی به صراحت میگویند دلیلی برای غیراخلاقیبودن رابطه جنسی با محارم یا حیوانات وجود ندارد! عزیزان خواننده دلائل مضحک و سستی که منتقدین برای تقبیح این فعل آوردند را دیدند و پاسخ من را نیز خواندند! اینها نمیتوانند یک سازمان اخلاقی معتبر که متکی به دلائل عقلی باشد به وجود بیاورند، و از طرفی دین و مرجعی ندارند!
برای همین در یک آماری که از مردم گرفتهاند، و یورونیوز در 7 8 2017 نشر داده، آمده است: «به باور ویل جرویس، حتی در کشورهای کاملا لائیک هم به نظر میرسد که افراد جامعه باطنا بر این باورند که مذهب بعنوان یک سپر اخلاقی عمل میکند.»
این حتی دیدی است که مردم کشورهای سکولار و کاملاً لائیک به مذهب و اخلاق دارند، چه رسد به کشورهای دیگر، و این تفکر کاملاً صحیح است که دلیل آن در بالا ذکر شد.
"هیچ گاه کتاب را کنار نگذارید و همواره مطالعه کنید، قرآن را هم فارسی بخوانید."
من قرآن را به قرائت حفص از عاصم از خود متن عربی میتوانم بخوانم و بحمد الله میفهمم، و آنقدر کتاب ملحدان و فلاسفه غربی را خواندهام که امثال شما نخواندهاید؛ و سیری در کتب راسل و نیچه و مستشرقین به نامی چون منتگمری وات و دیگران داشتهام که منتقدان اسلام ندارند! پس این توصیهها باید از سوی من به منتقدان باشد، جدای از آنکه منتقدان که مسلمانان را به خواندن فارسی قرآن دعوت میکنند، خود آن را نخواندهاند!
حتی جناب مسعود انصاری که در رد اسلام مطلب دارد، در بعضی جاها ایرادهایی میگیرد که مثلاً در قرآن آیه درباره نیکی به همسایه نداریم، درحالیکه در قرآن در این رابطه هم دستور داریم، اما چرا اینطور گفته؟ چون او چیزی میگوید که خود به آن عمل نکرده، و خود قبل از نقد این کتاب مقدس، آن را «به فارسی» نخوانده است!
اما در پاسخ به ابراز شعور اخیر او میگویم:
اگر معنای این سخن، آن باشد که الحاد و خدانشناسی باعث پیشرفت میشود، چنین چیزی قطعاً باطل است و مثال نقض بسیار دارد؛
اولاً بنا بر آماری که در سایت ویکیپدیا هم به آن اشاره شده، اکثریت مردم کشور ایسلند، مسیحی پروتستان هستند!
ثانیاً اگر بیدینی موجب پیشرفت فرهنگی و نیز کاهش جنایات و... شود، چرا در کشورهای دیگری که جمعیت بیدینهای بیشتری دارد چنین نیست؟ سپس چه دلیلی باعث میشود که شخص بیدین کمتر از شخص متدین مرتکب جرم شود؟ آیا فلسفهی اخلاقی نداشتهی اوست که موجب چنین چیزی شده؟! مسلماً اینطور نیست! جرم و جنایت فاکتورهای دیگری دارد و الحاد در ایران که برعکس شده و کافیست الحاد و بیدینی را در مشرقزمین نگاه کنیم؛ آیا آنان در وضعیت علمی و اقتصادی و فرهنگی بهتری هستند؟! این سؤال جای تأمل دارد...
احسنننننننت وهزااااااااااران احسنت به خانم نگار که واقعیت رو گفتن بیحجابی و بیحیایی هم حدی داره بعضیها خودشون رو مثل ***** ** درست میکنن و میان بیرون. اگه دولت نمیتونه جلوی این *******انتظاری رو بگیره یک ***** خونه راه بندازه تا این ********نتظاری برن اونجا ***** *** *** تو خیابان که جای اینکارا نیست اعصاب و روان همه رابهم ریختن الهی خدا نابودشون کنه
مطالب پیشنهادی از بایگانی خانواده برتر برای آشنایی در مورد نحوه ی نظر دادن و تائید آن ها