سلام
من یه دختر بالای ۲۵ هستم ، یه هفته قبل برام یه خواستگاری زنگ زد که خیلی از هر نظر ازش خوشم اومد و قرار بود که دوباره فرداش زنگ بزنه برای اینکه وقت بگیرن بیان خونمون ولی دیگه زنگ نزدن و بنظر کلا منصرف شدن بنظرتون راهی جز بی خیال شدن وجود داره چون همونی بود که میخواستم ، چه چیزی مانع ادامه دادنشون شد؟
خانوادشون فقط ۲ تا پسر داشتن و والدین فرهنگی بودن و تحصیلاتشم ارشد بود و پسر دومی بوده ، مامانش اول سنم پرسید و گفت که به پسر کوچکم میخوره و شرایط اونو گفت در حالی که پسر بزرگش مجرده هنوز .
خانواده ما البته پرجمعیته و از نظر اقتصادی وضعمون خوبه ولی پدرم معتقد به ساده زیستی است و با اینکه در بهترین منطقه شهر میتونه خونه بگیره در مرکز شهر گرفته و لوازم خونمون هم به تبع ان ساده هست و کلا از بیرون بنظر میرسه که وضع متوسطی داریم چون الان بعضی ها ظاهر بین هستن این محل زندگیمون هم میتونه موثر باشه ؟ خودم تحصیلاتم بالاتر از پسره هست و تا ۴ ماه دیگه استخدام میشم با درآمد ثابت و خوب .
تا قبل از این مورد همیشه دوست داشتم با هم رشته ام ازدواج کنم هر چند شرایط مادی هم رشته ام به مراتب از ایشون بهتره ولی از وقتی با ایشون آشنا شدم ( مختصری شناخت هم از فیسبوکش پیدا کردم ) از هم رشته هام متنفر شدم و خیلی حسرتشو میخورم که از دستش دادم ، معرفشون رو هم معرفی نکردن که از اون طریق پیگیر بشم فقط شماره خونشونو داریم . چه کار کنم ؟ خیلی ناراحتم
اصلا فکر نمیکردم تو این سنم احساساتم درگیر بشه اونم تو خواستگاری سنتی! نمیدونم چرا همیشه حکمت و تقدیر خدا مخالف احساس و میل من هست . احتمالا تقدیر من هم پیوستن به تجرد دائمیست .
← مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) ← برگرداندن خواستگار (۴۴ مطلب مشابه) ← ازدواج فرزندان (۱۸۰ مطلب مشابه) ← رفتارشناسی پسران برای ازدواج (۶۸۷ مطلب مشابه)
- ۴۲۶۲ بازدید توسط ۳۱۳۷ نفر
- چهارشنبه ۹ خرداد ۹۷ - ۱۴:۰۴