سلام
من خانمی بیست و شش ساله هستم . چند سال پیش برای مشاوره , پیش آقای دکتری رفتم . نتیجه های خوبی هم گرفتم , ولی مشکل این جاست که من یه جورایی از آقای دکتر خوشم اومد . احساس می کردم تنها کسی است که درکم می کنه , همچنین از پخته و فهمیده بودنشون هم خوشم اومد . در اون زمینه خاص مشکلاتم برطرف شد ولی در اصل یه مشکل دیگه جایگزین شد .
من اتفاقا در یک سری مسائل باهاشون موافق نیستم از نظر سنی هم خیلی مناسب هم نیستیم ولی احساس می کنم اخلاقش خیلی به من نزدیکه و خیلی مناسب منه ,در کل شناخت زیادی از خودش و خانواده ش ندارم , ولی الان چند ساله که لحظه به لحظه دارم فکرش رو می کنم .
دوست دارم کاملا این افکار احمقانه رو کنار بذارم , ولی نتونستم . اگر هم بخوام از یه روانشناس کمک بگیرم کسی رو به خوبی خودش نمی شناسم و نمی تونم با خودشون مطرح کنم . راستش نمی دونم اصلا منو دوست داره یا نه .
در کل آدم مهربونی هستش , یعنی با همه مهربونه و نتوانستم تشخیص بدم که این محبتش به من یه محبت خاص و ویژه س یا فقط از سر دلسوزیه ؟ بعضی وقت ها میگم مثلا تو گروه چند نفره چرا منو انتخاب کرد برای حرف زدن ؟ چرا انقدر همه چیز برای من یه جور خاصی بود ؟ بعضی وقتا خودم هم احساس می کنم فکر کردن بهش کار درستی نیست , ولی خب بعضی وقت ها هم می گم نکنه با این کاراش می خواسته بفهمه نظر من چیه ؟
و این رو هم بگم که من آدم خیلی آرومی هستم , اصلا احساسات و علایقم رو بروز نمی دم و به خاطر همین هم هست که می ترسم نکنه می خواسته نظرم رو بدونه ولی من اون رو پس زده باشم ؟
نمی دونم اصلا یک بار هم به من فکر کرده یا نه ولی خب اگر می خواست بیاد تا الان اومده بود و اینکه می تونه با افرادی که خیلی مناسب تر از من هستند ازدواج کنه . الان نمی دونم باید چی کار کنم چه جوری فراموشش کنم ؟
در کل آدم مهربونی هستش , یعنی با همه مهربونه و نتوانستم تشخیص بدم که این محبتش به من یه محبت خاص و ویژه س یا فقط از سر دلسوزیه ؟ بعضی وقت ها میگم مثلا تو گروه چند نفره چرا منو انتخاب کرد برای حرف زدن ؟ چرا انقدر همه چیز برای من یه جور خاصی بود ؟ بعضی وقتا خودم هم احساس می کنم فکر کردن بهش کار درستی نیست , ولی خب بعضی وقت ها هم می گم نکنه با این کاراش می خواسته بفهمه نظر من چیه ؟
و این رو هم بگم که من آدم خیلی آرومی هستم , اصلا احساسات و علایقم رو بروز نمی دم و به خاطر همین هم هست که می ترسم نکنه می خواسته نظرم رو بدونه ولی من اون رو پس زده باشم ؟
نمی دونم اصلا یک بار هم به من فکر کرده یا نه ولی خب اگر می خواست بیاد تا الان اومده بود و اینکه می تونه با افرادی که خیلی مناسب تر از من هستند ازدواج کنه . الان نمی دونم باید چی کار کنم چه جوری فراموشش کنم ؟
پیشاپیش از پاسخ همه تون مچکرم , در ضمن مایلم نظرات مهدیسا ملکی و بازیگر میدان سیاست را هم بدونم , اگر سوال منو دیدید ممنون می شم که جواب بدید .
فراموشی عشق قبلی افکار مزاحم :
بخاطر عشق قبلیم دیگه نمیتونم عاشق بشم
چگونگی حذف صحنه ی ناخواسته از ذهن
خلاص شدن از افکار ناخواسته ای مثل عشق قبلی، خاطرات بد و ...
با خاطره های عشق قبلی چه کار باید کرد ؟
روز اول فروردین یاد عشق قدیمی افتادم
فکر میکردم عشق اول رو فراموش کردم ولی ...
عشقم ازدواج کرد، چه جوری فراموشش کنم ؟
برای فراموش کردن یک شخص آیا راه حلی دارید؟
چطوری کسی رو که دوسش دارم فراموش کنم ؟
ذکر یا دعا برای فراموش کردن کسی سراغ دارید ؟
من نمیتونم عشق اولم رو فراموش کنم
مگه عاشق میتونه معشوق رو فراموش کنه ؟
راه فراموش کردن یا متنفر شدن از یه نفر چیه ؟
← مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) ← فراموش کردن عشق قبلی (۶۰ مطلب مشابه)
- ۱۰۸۲۲ بازدید توسط ۷۹۶۵ نفر
- يكشنبه ۱۱ شهریور ۹۷ - ۱۸:۰۷
