خانمی 30 ساله هستم , ارشد یه رشته مهندسی دارم و از 4 سال پیش مشغول به کار شدم، سوالم در رابطه با کار هست، مسئله ای که چه در محیط دانشگاه چه شغل باهاش مواجه بودم نحوه برخورد با آقایون هست.
بار ها و بارها خوندم و شنیدم که آقایون غرور دارن و نباید غرورشون شکسته بشه و میل به برتری دارن و ...، اینها همه برام جا افتاده_ "در جایگاه شریک عاطفی و همسر"_ این مسئله برام با جون و دل پذیرفته س و بهش متعهد خواهم بود حتی لذت هم میبرم نسبت به مردَ م این طوری باشم .
منتها غرور و برتری طلبی آقایون تو موقعیت کاری چی؟
خب من همیشه سعی کردم احترام آقایون رو حفظ کنم، حتی معتقد بودم رفتار ها و ظاهر و حرکات جنسی بروز دادن تو یه محل کار و تحصیل جدای از چیپ بودن و دور از شان خانم بودن, توهین به آقایون هم هست .
معتقد بودم خانمی که این طور رفتار میکنه بطور غیر مستقیم این طوری مردان رو کنترل میکنه بازی میده و به هدفش میرسه . و من خیلی هواسم بوده به دور از این مسائل رفتار کنم (که حتی همین هم بعد ها سبب مشکل شد. مثلا استاد مجردی داشتیم که خیلی دخترها از سر و کولش بالا میرفتن و پشت سرش بهش میخندیدن. خودشم همیشه شاکی بود چرا دخترها مزاحمم میشن !؟ البته آخرش هم یکی از همون مزاحم ها رو گرفت!
من باهاش با نهایت احترام ولی خنثی رفتار میکردم . مثل یه دانشجوی پسر . اما شوخی و شیطونی و صمیمیت م نداشتم . نه تنها هیچ وقت متوجه احترام من نشد بلکه بعد ها شنیدم پشت سرم گفته از من خیلی بدش میاد و همیشه دلش میخواسته منو از کلاسش بندازه بیرون و من خیلی متکبر و بی شعورم ! در حالی که من دانشجوی ممتازش بودم)
تعامل با آقایون در جایگاه همکاری برام چالش برانگیز شده . حس میکنم اصلا بلد نیستم چطور باید رفتار کنم که تنش ها کمتر شه، مثلا وقتی ایرادی تو پروژه هست و وظیفمه که بگم آقایون همکار عین اسفند رو آتیش میپرن بالا پایین . اولش سعی در انکار و سر باز زدن دارن . بعدش که کار پیش میره هم با تمام توان سعی در بی اهمیت و جزئی جلوه دادن کار من دارن.
علنا میگن تو دختر کوچولو میخوای برای ما تعیین تکلیف کنی!؟ من خودم فلان قدر سابقه کار دارم . فلان تعداد پروژه انجام دادم ...
بار ها شده کار انجام دادم. حتی بی مزد و مواجب ! نتیجه هم رضایت بخش بوده !!! تمام دقتم رم کردم منتی نذارم سرشون. یا رفتارم تکبر آمیز نباشه, متواضع باشم و کار رو درست انجام بدم، بعد طرف تو روم نگاه میکنه و میگه کار من ضعیفه , کار من بی ارزشه , اینا جزئیاته ! بذار الکی دلش خوش باشه فکر کنه اونم مهندسه !!!
بعد دوباره همون شخص ازم خواسته براش کاری انجام بدم ! به دفعات، پشت سر هم گاهی بهم میرسونن که کارم رو خیلی قبول دارن ... نمیگن که یه وقت پر رو نشم. پروژه رو قبول نکنم که داد و قال میکنن چرا به کار ما نه میگی !، قبول کنم هم که سر درده همش!
آخرین نمونه ش همین ماه پیش بود که کارفرمام رو از یه ضرر چند میلیونی نجات دادم .جدای از بار مالی دردسر تخریب و مسائل جانبی ش رو هم ازش برطرف کردم , ولی بازم انگار با من سر عناد دارن و برای ساده ترین حرفم هم انگار باید بجنگم !
مثلا من بگم ماست سفیده اونا میگن نخیر ارغوانیه !، باور کنید خسته شدم !!!، شما بگید من چیکار کنم ؟
انگاری باید زره تن کنم و سپر دست بگیرم در مقابل آقایون!، حس میکنم اگر مرد بودم این چالش ها وجود نداشت، هر چقدر هم سعی میکنم مودب باشم بازم آخرش میرن پشت سر میگن دختره فلانی چه خشنه , چه گستاخه ! فکر میکنه کیه و ...
احساس میکنم مسئله توان حرفه ای من نیست، مشکل شون با جنسیت منه !
مرتبط:
با جوی که همکارانم برام درست کردند مشکل دارم
چرا بعضی از آقایون نمی تونن رابطه اجتماعی دوستانه رو با خانم ها ادامه بدن
نحوه برخورد با نگاه های هیز همکار
می خوام برای همکار مَردَم برج زهر مار بشم
حس میکنم شوهرم در محل کارش با همکارای خانم راحته
حدود روابط با همکاران آقا چقدر باید باشه ؟
همکارم در محیط اداری سعی داره بیشتر باهام باشه
کار درستی کردم که به پیام های ادبی همکار مردَم جواب ندادم ؟
به استاد یا همکار جنس مخالف وابسته ی عاطفی میشم
چرا در برخی ارگان ها همکاران زن و مرد این قدر با هم راحت هستند ؟!
چکار کنم شوهرم از همکار خانمش فاصله بگیره ؟
عوامل عصبانیت و خوشحال شدن همکاران آقا
← مسائل زنان (۱۸۵ مطلب مشابه) ← روابط اجتماعی دختران (۲۶۴ مطلب مشابه)
- ۱۳۹۸ بازدید توسط ۹۷۹ نفر
- پنجشنبه ۱۵ فروردين ۹۸ - ۲۱:۱۰