سلام دوستان عزیز و گرامی ...
بنده مدتی هست با این وبلاگ اشنا شدم و مطالب دوستان رو می خونم و گاهی هم در حد تجربه یا اگاهی خودم نظراتی رو ارسال می کنم.
مدتی هست مشکلی برای من پیش آمده که ترجیح دادم مطرح کنم تا از نظرات و پیشنهادات دوستان استفاده کنم.
ابتدا بگم که اگر صحبتی برای توضیح مشکل ارائه می کنم، اصلا جنبه تعریف از خود نداره و صرفا می خوام شرایط رو توصیف کنم.
من یه دختر زیر سی سال هستم که دانشجوی تحصیلات تکمیلی هستم. در تمام مدت تحصیلم جزو دانشجویان خوب بودم و همچنین در زمینه های مختلف غیر درسی هم تجربه و گاهی تخصص دارم. به لطف خدا ظاهر و اندام خوبی دارم و خدا را شکر خانواده و شرایط زندگی متعادل و مطلوب...
اندکی زود رنج و حساس هستم، و حساسیتم بیشتر در جاهایی هست که می بینم افراد غیر منطقی و غیر قانونی کاری رو انجام میدن! و از رفتار نابجا و بی احترامی افراد هم رنجیده خاطر میشم. هر چند خودم تا حد زیادی جانب احترام رو نگه می دارم و سعی می کنم کسی از من ناراحت نشه! خب از این توضیحات بگذریم و بریم سراغ مشکل!
مدتی هست که حس می کنم استاد بنده حسادت من رو تحریک می کنن! در کل آدم حسودی نیستم به هر چی خدا به من داده قانع هستم و شکر می کنم و در تلاشم که از راه درست و تلاش و کوشش من رو به درجات بالاتر برسونه و از غرور و تکبر دورم کنه!
ولی ایشون با مقایسه نابجای بنده و کسانی که از من پایین تر هستن، و نادیده گرفتن تلاش و کوشش من، انگیزه ی کار رو از من گرفتن! هر کاری که انجام میدم رو نادیده می گیرن و کسانی که کارهای پایین تر و ضعیف تر از من انجام دادن رو پر رنگ و با جلوه نشون میدن!
من با اون افراد مشکلی ندارم اصلا چون خودم رو باهاشون مقایسه نمی کنم، مشکلم رفتار استادم هست که چرا این کار رو انجام میده و مرتب من رو نادیده می گیره! خیلی ناراحتم ... اینقدر که اصلا دلم نمی خواد با ایشون صحبت کنم مگر در مواقعی که واقعا مجبور بشم...
این رفتار ایشون در روند کارهای من تاثیر منفی گذاشته و همیشه ذهنم رو به این مشغول می کنه که دلیل رفتار تحقیر امیز ایشون چی هست! حتی باهاشون دوستانه و بسیار توام با احترام هم صحبت کردم ولی نتیجه ای نداشته! من توی این چند سال بسیار به ایشون احترام گذاشتم و همواره ملاحظه شرایط ایشون رو کردم! ولی می بینم کسانی که زیاد برای ایشون احترام قائل نبودن و بی محابا وقت و بی وقت مزاحم اوقاتشون میشن، در نظرشون مقرب تر هستن!
یه نکته دیگه هم بگم که ایشون مجرد هستن! شاید در راهنمایی دوستان تاثیری داشته باشه ...
با این اوصاف از دوستان خواهش می کنم راهنمایی کنن که من چطور باید رفتار کنم که ایشون از این رفتارشون دست بردارن ؟ یا اینکه چطور به خودم القا کنم که رفتارشون در من تاثیر منفی نذاره، و بتونم به طور معمولی به کارهام بپردازم؟
پیشاپیش از همگی سپاسگزارم.
← خودسازی در دختران (۵۳۷ مطلب مشابه) ← نوع رفتار در دانشگاه (۱۲۲ مطلب مشابه)
- ۳۴۰۷ بازدید توسط ۲۲۴۹ نفر
- يكشنبه ۲۶ دی ۹۵ - ۲۲:۰۵