سلام
من یک بار ازدواج کردم در سن کم و بعد از 2 سال جدا شدم. بعد از طلاق 3 سال خانه ای پدرم بودم برام خواستگار می اومد ولی با شرایط من سازگار نبود و رد میکردم .
اولین خواستگارم پسر خاله م بود که مجرد بود و من رد کردم چون نه خودش نه خانواده ش به دلم نمیشست. چند ماه پیش دوباره اومد خواستگاری که این بار به اصرار خوانوادم که عرصه رو به من تنگ کردن بدون رضایت قلبی گفتم باشه، باهاش ازدواج میکنم.
الان یه ماه عقد کردیم با هم رابطه جنسی هم داشتیم یعنی در این حد بهش نزدیک شدم. ولی یه مشکلی دارم اصلا بهش حس ندارم! هیچ حسی ندارم.
هنوز یک بار بهش نگفتن دوست دارم!، هنوز یک بار تو این مدت نشده که وقتی نبوده دلم براش تنگ بشه!، انگار بود و نبودش برام بی اهمیته!، هیچ خوشی شادم نمیکنه!
نمیدونم چیکار کنم! کاش میشد مثل قبل بشم، دلتنگ بشم گریه کنم با گفتن یه دوست دارم شاد شم !
خدایا میترسم این بار به جای طلاق واقعی طلاق عاطفی داشته باشم، احساس میکنم ازدواجم اشتباه بوده ولی راه برگشتی نیست!!!
مرتبط با فقدان علاقه در ازدواج:
علاقه بعد از ازدواج بوجود نمیاد؟
آیا علاقه بعد از ازدواج می تونه به وجود بیاد؟
عاقلانه و بدون علاقه بله گفتم، الان گاهی ازش متنفر میشم
کسی هست که بدون علاقه به همسرش باهاش ازدواج کرده
الان متوجه شدم به پسری که قول ازدواج دادم علاقه ندارم
می ترسم بله بگیرم بعد بگه اونی که می خواستم نیستی
می ترسم بله بگیرم بعد بگه اونی که می خواستم نیستی (2)
شوهرم اونی نیست که در ذهنم ساخته بودم
آیا به ازدواج با اونی که دوسش دارم اصرار کنم؟
خواستگار خوبی دارم که بهش علاقه ندارم
منظور از علاقه نداشتن به خواستگار چیه؟
آیا ازدواج کنم در حالی که پسر دیگه ای به من علاقه داره؟
فکر می کنم دختر مورد علاقه م رو مجبور کردن با من ازدواج کنه
اگه مجبور به ازدواج زوری بشم، چه بلایی سرم میاد؟
می ترسم مثل خواهرم بعد از ازدواج حسرت ظاهر مردان دیگه رو بخورم
اگه با کس دیگه ای ازدواج کنم نمیتونم دوستش داشته باشم
چطور ممکنه با فرد دیگه ای ازدواج کنم؟
چطوری به خانواده ام بگم که به یکی دیگه قول ازدواج دادم؟
← ازدواج مجدد (۷۴ مطلب مشابه) ← ازدواج فامیلی (۸۹ مطلب مشابه) ← ازدواج زنان مطلقه یا بیوه (۷۷ مطلب مشابه) ← مسائل زنان مطلقه و بیوه (۳۵ مطلب مشابه)
- ۶۰۷۱ بازدید توسط ۴۴۶۳ نفر
- شنبه ۱۲ ارديبهشت ۹۴ - ۲۲:۴۵