سلام
دختری 22 ساله و محجبه هستم سوالم اینه که وقتی در دانشگاه آقایی میان و خواستگاری میکنن و شماره تماس میخوان در پاسخ چه جوابی بدیم که مناسب باشه ؟ چون از طرفی نمیشه اعتماد کرد و از طرفی هم ممکنه واقعا نیتشون خیر باشه
خواهش میکنم جواب بدید چون واقعا نمیدونم چه جوابی باید داد
سلام می کنم خدمت همه ی خوانندگان مطلبم می خوام مشکلات زندگی خودمو حداقل به عنوان درد و دل کردن بیان کنم
تقریبا 3 سال پیش بود که برای کنکور آماده می شدم تو مدرسه ی استعداد درخشان درس خوندم و از همون ابتدا به درس و به خصوص به ریاضی علاقه زیادی داشتم و رشته ریاضی فیزیک رو انتخاب کردم زحمت زیادی هنگام درس خوندن می کشیدم در دوران پیش دانشگاهی تقریبا روزی 12 ساعت درس می خوندم و فقط به فکر قبولی در برق شریف بودم و تونستم به خواستم یعنی رتبه زیر پنجاه و قبولی در دانشگاه و رشته مورد علاقم برسم بعد کسب این رتبه همه جا منو تشویق می کردن و توی شهرمون شناخته شده بودم
فکر می کردم که به موفقیت بزرگی رسیدم و از این به بعد آیندم تضمینه ولی بعد اینکه وارد دانشگاه شدم چیزهای عجیبی دیدم اصلا اون چیزی نبود که انتظارشو داشتم وقتی وضعیت بچه های ترم بالایی و وضعیت کارشونو دیدم همین طور جو دانشگاه و باز هم جو خوابگاه که واقعا خرابه بود کلی تو ذوقم خورد .
سلام
من پسری 19 ساله هستم که تو دانشگاه عاشق دختری شدم که حتی یه بار هم باهاش صحبت نکردم. فکرم صبح تا شب مشغول اونه. دو تامون هم هم رشته ای هستیم اما من مال یه شهر و اون مال شهر دیگه ای هست که 480km با هم فاصله داریم.
حال با توجه به اینکه ما ترم 2 هستیم من میتونم با ایشون صحبت کنم و نظرم در مورد ازدواج رو با ایشون مطرح کنم؟ چون واقعا از اون وقت تا حالا افسرده شدم.
سلام دوستان خسته نباشین طاعات و عباداتتون قبول. اونایی هم که امتحاناشون تموم شده ، ان شاءالله مزد زحماتشون رو بگیرن. خب بیشتر از این مقدمه تایپ نمیکنم میرم سر اصل مطلب ینی سوالم:
توی کلاس ما یه دختری هس به غایت فحاش و بد دهان به طوری که از دادن هیچ فحش و از گفتن هیچ حرفی ابایی نداره.
کلا من از 5 سالی که با ایشون هم کلاسم ارادت بیشتری به من داشته و حرفی نبوده که بارم نکنه و فحشی نبوده که نثارم نکنه!
البته نسبت به همه همین طوره و حتی به مظلوم ترین بچه های کلاس فحاشی می کنه.
فحش های +18!!! حتی جلوی دبیران مرد به بقیه فحاشی و هتاکی میکنه !!!! O_o
فحش هایی که من برای اولین بار شنیدم و رفتم از مامانم معنی شو پرسیدم (فک نمی کردم فحش باشه :| ) کلی باهام دعوا کرد :|
سلام...
راستش نمیدونم از کجا شروع کنم و چطوری مشکلمو بگم.
من ۱۸سالمه و امسال تازه وارد دانشگاه شدم؛ی رشته ی مهندسی‌خوب و ی دانشگاه معتبر....راستش من دختر خجالتی و کم حرفیم؛البته با دخترا رابطم خوبه....ولی ب هیچ وجه نمیتونم با پسرا راحت باشم و بگو بخندو شوخی راه بندازم....خیلی باهاشون سنگین رفتار میکنم اماجو کلاسمون اصلا اینطوری نیست هنوز دوهفته از شروع دانشگاه نگذشته بود که دخترا و پسرامون خییییییلی باهم صمیمی شدن؛به اسم کوچیک همو صدا میزدن و شوخی و.
.راستش بخاطر این موضوع اصلا راحت نیستم چون نمیتونم مثل بقیه دخترامون باشم اخه خیلی سختمه ک با ی پسر اونقد راحت باشم..
.البته اینارو میگم فکرنکنین دخترای کلاسمون بدن دخترای خوبین فکرم نکنم ک قصد بدی داشته باشن؛کلا اخلاقشون اینه که راحتن برعکس من...راستش بعضی وقتا فکر میکنم نکنه پسرامون فکر کنن من املم....
سلام
اگه میشه جواب منو زود بدید واقعا گیر کردم...
من کم تر از 5 ساله ازدواج کردم. همسرم توی دانشگاه با دختر های کلاسشون راحت ارتباط برقرار کرده و حتی بعضی وقت ها مدت ها با هم از طریق این شبکه های موبایلی صحبت می کنن.
معمولا همه چیز رو بهم می گه و اوایل که می گفت من خیلی سعی می کردم حساسیت به خرج ندم ، اما اخیرا متوجه شدم که حتی با یکی از دخترها بیرون هم رفتن دو نفری ... من نمی دونم دقیقا باید چی کار کنم. خیلی خیلی ناراحتم.
من چیزی براش کم نذاشتم، از چیزی توی من ناراضی نیست، نمی فهمم مشکل از کجاست و چیکار باید بکنم تا متوچه اشتباهش بشه، مسلما ارتباط با جنس مخالف اشتباهه و وقتی که ازدواج کرده باشه دیگه اشتباه تر. راهنماییم کنید لطفا.
خیلی از دستش ناراحت شدم، به نظرتون بشینم با خودش حرف بزنم راجع به این موضوع ؟ و چی باید بهش بگم ؟ باید باهاش تند برخورد کنم ؟ قهر کنم ؟ گریه کنم ؟ تهدیدش کنم ؟
میشه لطفا زود جوابم رو بدید؟ مغزم واقعا نمی کشه و هنوز بهش چیزی نگفتم!
سلام
من دختری هستم که در دانشگاه شهرکرد درس میخوانم .اهل یک استان دیگر هستم.الان چند ترم است که پسری در کلاسمان همه ش به من نگاه میکند طوری که قبل تر ها هر جا در دانشگاه میرفتم دنبالم میامد.این نگاه کردن هایش چه معنی میدهد ؟
حتی وقت هایی که من میخواهم برای تعطیلات به شهرم برگردم این پسر خیلی اون روز به من نگاه میکند .اگر هم روزی من دیر برسم و من را نبیند سر کلاس هر طوری هست دنبال من میگردد و نگاه میکند. با درخواست انتقالی من به شهرم موافقت شده به نظر شما من به دانشگاه شهرم برگردم یا نه ؟!
سلام
من پسری 23 ساله،دانشجوی ارشد در بهترین دانشگاه های تهران، یه مدتی هم هست که یه کار خوب پیدا کردم، اخیرا تصمیم گرفتم به یکی از دخترهای همکلاسی پیشنهاد ازدواج بدم ... اما مشکل کجاس؟
1) دختره یه 8 ماه از من بزرگتره، که البته اینم اضافه کنم که بنده هرچند سنم کمه ولی قیافتا بالا میزنم، که از طریق یه واسطی فهمیدم، براشون اونقدر مهم نیست
2) اینه که یه کم قیافش جذاب نیست، ولی از حیث ایمان و اعتقاد و سبک زندگی فوق العاده است،طوری که اون فرد ایده آلمه.
3) یه کم خانواده ام هنوز برنامه ای برای متاهل کردن من ندارن، و با توجه به اینکه یه خواهر بزرگ تر از خودم و هنوز مجرده، من احساس میکنم خانواده ام اجازه ندن
سوال ها من:
سوال:اینکه سنش بالاس،در این مورد، خودم هم ی کم دو دلم،نمدونم فردا به مشکل میخورم یا نه؟
اینکه خواهر بزرگتر برام مشکل ایجاد میکنه یانه؟
موندم قیافه شون رو میتونم تحمل کنم یا نه،فردا دو روز دیگه به خوره تو ذوقم؟
.
.
خیلی خوشحال میشم نظر بدین!!منتظر نظراتون هستم
باتشکر
من یک دختر چادری و محجبه ام تا حالا با هیچ پسری دوست نبودمو نخواهم بود
مشکل من ای است که من در کلاس های مختلط شرکت می کنم و احساس امل بودن بهم دست می ده اخه نمی تونم سرم را بالا بگیرم و به پسر های کلاس نگاه کنم و یا به استادمون زل بزنم .
مشکل دوم من این است که من در کل دختر شاد و شوخی هستم یعنی کسی از با من بودن خسته نمی شود و دوستان زیادی دارم ولی تا به حال نشده یک پسر بیاد طرف من خیلی ناراحتم که دوستام بهم می گند تو روابط اجتماعیت پایینه چون تا به حال با یک پسر در حد اس دادن نبودی:-( من خودم واقعا با دوستی با جنس مخالف , مخالفم به نظرم این گونه کار ها کاری نداره من می تونم برم تو لاین و شیک کنم و با پسر ها دوست بشم ولی چرا نمی رم؟ چون از این روابط خوشم نمیاد
نمی دونم چه رفتاری داشته باشم که اگه پسری از من خوشش اومد بیاد و بهم بگه؟
سلام
دلم خیلی گرفته اس تازه وارد دانشگاه شدم از همون هفته اول با یه دختر خانوم خوب اشنا شدم خیلی ازشون خوشم اومد تو این سه ماه قرار بود اشنا بشیم که عاشقش شدم حالا هم منو ول کرده رفته با یکی دیگه دارم دیونه میشم چیکار کنم؟؟؟
سلام
من یک دانشگاه خوب میرم و یک رشته مهندسی میخونم
مانتوی ام ولی بسیار سرسنگین موهامو بیرون نمیزارم الکی بلند بلند نمیخندم اهل دوست پسر نیستم و درسمو میخونم
حالا چند وقته یکی از شرترین بچه های کلاس به من گیر داده هی اذیت میکنی
همه دختر های کلاس اذیتم میکنن فکر میکنن من کاری کردم که این آقا پسر منو اذیت کنه
هی تیکه میندازه بهم هرجا هم میرم دنبالمه تو اتوبوس دانشگاه سرکلاس هی نگام میکنه
از یکی از بچه ها تازه شنیدم بین خودشون منو دوست دخترش میدونه!!!!
واقعا اعصابم خورد شده چیکار کنم که تیکه انقدر بهم تیکه نندازه و دنبالم راه نیافته آبروم رفته
هفته ی پیش یکی از همکلاسیام که دختر هستند به من پیشنهاد دوستی دادند
خب منم قبول نکردم (خیلی مودبانه بهش گفتم شما مشکلی ندارین، ولی من حوصله شکست عشقی، تا دیر وقت پیامک بازی کردن و نمیدونم از درس و مشق افتادنو ندارم)
اونم گفت : برو بابا از خداتم باشه
گذشت تا دیروز
دیروز ریاضی مهندسی داشتم، حدود 10 دقیقه دیر رسیدم سر کلاس
استاد هم به اندازه یه تخته کامل درس داده بود
منم گفتم بعد از یکی جزوه اشو میگیرم مینویسم. کلاس که تموم شد
مجبور شدم از همکلاسی های دختر جزوه بگیرم به خانم *** گفتم چند لحظه جزوتون بدید و اونم داد
(این خانم، دختر خوبیه و بیشتر اوقات سوالاتی که بلد نیست از من میپرسه. منم معمولاً بلدم و جوابشو میدم
سلام دوستان گلم
من 18 سالمه و ساکن تهرانم از فردا انشالله وارد دانشگاه میشم . دانشگاه ازاد تهران
من واسه ورود به دانشگاه خیلی نگرانم از لحاظ درسی که به کنار از لحاظ محیط دانشگاه بیشتر میترسم !!
همینجوریش واسه ثبت نام که رفته بودم تو دانشگاه و تقریبا شلوغ بود چشما ماشالله مثل چی کار میکرد !! همه پسرا دخترا رو و دخترا پسرا رو هی نگاه می کردن البته من که خودم دخترم بیشتر نگاه پسرا رو که می دیدم همه به دخترا نگاه نگاه میکردن خودمم با اینکه وضع پوششم خوبه و معمولیه اما بازم نگاه میکردن من خوشم نمیاد از این نگاه ها !!یعنی چی هی نگا نگا میکنن!! نگا نگا هم نکنن حداقل یه نگا رو به ادم میندازن ! حالا بعضیاشون بعدش بازم نگا میکنن بعضیاشونم نه همون یه بار بسشونه
یعنی تا 6 سال دیگه که بخوام ارشد بگیرم باید تمام این نگاه هاشونو تحمل کنم ؟!!
ازون ورم خیلیا بهم گفتن دانشگاه مخصوصا آزاد محیطش خیلی بده خیلیا گفتن میریم دانشگاه و تغییر نمی کنیم اما رفتن و لاشی برگشتن ! میگن اگه یه لحظه افسار خودتو از دست بدی دیگه رفتی که رفتی !
واقعا هم همینطوره من فقط برا یه ثبت نامش رفتم یه لحظه نزدیک بود وا برم !!! ولی سریع خودمو جم و جور کردم و ذهنمو و چشممو کنترل کردم و نزاشتم افسارم از دستم خارج شد
سلام من از یکی از دخترای کلاسمون خوشم اومده و مدتی هست که میخوام بهش درخواست ازدواج بدم اما نمیدونم جطور ازش بخوام که با هم حرف بزنیم یا درخواستم رو چطوری مطرح کنم؟ در ضمن خیلی دختر با وقاری هست و کلا به مرد جماعت -به جز مسایل درسی-محل نمیده.مقدمه جینی کنم یا مستقیم بکم؟خارج محیط دانشکاه باشه یا داخل؟ممنون میشم دوستازی که تجربه اینطوری دارن راهنماییم کنن!
خواهش میکنم همه جواب بدن...
من حدود دو
ساله که عقد کردم و شوهرم با ی دختر خانمی که هم کلاس شون هس اس میدادن.
بعد از اینکه فهمیدم کلی ناراحت شدم و باهش صحبت کردم که دیگه این کارو نکنه و
اونم قبول کرد. حدود یک سال ازین قطع رابطه میگذشت که دوباره فهمیدم باهم
رابطه دارن. یعنی خود شوهرم گفت و منم شک کرده بودم از قبل.
حالا شوهرم اومده میگه من ازون خوشم میاد با کمال وقاحت!!
تو
باید ی کاری کنی که من عاشقت بشم و دلم ازون کنده بشه. من
خیلــــــــــــــــــــــــی ناراحت شدم و دلم شکست.. حالا دیروزم دیدم
دختره باز بهش اس داده.
حالا بگین من باید چیکارکنم؟؟ بنظرتوت باید بهش بگم که اول تو قطع رابطه کن تا تلاش های من جواب بده؟؟ اصن چه کاری درسته؟؟