خانواده برتر

مشورت در قالب پرسش و پاسخ در مورد ازدواج و مدیریت خانواده

إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَىٰ وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ ۚ وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ

کانال خانواده برتر در ایتا: معرفی مطالب پر بازدید و پربحث

جستجو با گوگل در خانواده برتر

جدیدترین ها
مطالب کاربران
صفحات کاربران
به روز شده ها
جدیدترین نظرات کانال و گروه خانواده برتر حمایت از مطالبه گری
توهم عاشقی ... (۳۹۶۴ بازدید توسط ۲۹۱۴ نفر) - (۰ نظر)
تاوان یک عشق ... (۳۱۷۹ بازدید توسط ۲۳۳۰ نفر) - (۰ نظر)
بیا با کفش‌های من چند قدم راه برو... (۲۶۴۹ بازدید توسط ۱۹۵۶ نفر) - (۰ نظر)
زباله‌هایی که راه می‌روند ... (۳۰۰۲ بازدید توسط ۲۲۵۱ نفر) - (۰ نظر)
من بودم و ضربان قلبم ... (۲۶۸۳ بازدید توسط ۱۹۵۹ نفر) - (۲ نظر)
یک پک تلخ به سیگار تلخ ... (۲۰۴۸ بازدید توسط ۱۵۲۶ نفر) - (۱ نظر)
چند مورد از رازهای پنهان انگیزه ی دوستی پسرها با دخترها (۱۳۴۶۵ بازدید توسط ۹۷۷۵ نفر) - (۹۶ نظر)
عجیب‌ترین حس در دنیا چیه؟ (۲۲۵۲ بازدید توسط ۱۶۶۶ نفر) - (۱ نظر)
به خاطر فشارهای اطرافیان، تصمیم گرفتم دوست پسر بگیرم اما ... (۶۸۶۶ بازدید توسط ۵۱۱۲ نفر) - (۱۸ نظر)
این جوری همسرِ مناسب پیدا کن! (۷۰۴۶ بازدید توسط ۵۴۵۷ نفر) - (۱۶ نظر)
جامعه خانواده ی بزرگتر ماست، آبروی جامعه مون رو حفظ کنیم (۲۷۷۴ بازدید توسط ۱۹۹۱ نفر) - (۱۰ نظر)
آثار منفی ابراز علاقه های مجازی پسر به دختر چیست؟ (۲۳۳۹ بازدید توسط ۱۶۹۲ نفر) - (۳۲ نظر)
درسی که از محرم امسال گرفتم (۲۳۲۷ بازدید توسط ۱۶۷۳ نفر) - (۲۷ نظر)
در حکومت دینی هر اتفاقی بیفته مقصر دین هست؟! (۳۳۹۱ بازدید توسط ۲۲۲۳ نفر) - (۱۰۸ نظر)
الگوی خانه داری، حضرت زهرا (علیها السلام) (۲۰۸۲ بازدید توسط ۱۳۹۳ نفر) - (۵۴ نظر)
علی نَفسِ محمّد - روز مباهله (۸۱۸ بازدید توسط ۴۹۵ نفر) - (۲ نظر)
احساسی پاک به سانِ دوست داشتن (۱۹۵۱ بازدید توسط ۱۳۴۲ نفر) - (۸ نظر)
ناتوانی در جویای کار بودن و عدم درآمد (۲۲۰۳ بازدید توسط ۱۴۸۸ نفر) - (۲۲ نظر)
واقعاً عادی شدن جسم زن راهکار درستی برای ادامه زندگی ماست؟! (۳۶۹۱ بازدید توسط ۲۴۸۵ نفر) - (۷۸ نظر)
برآورده شدن آرزو پس از مدت‌ها (۱۶۳۳ بازدید توسط ۱۰۳۱ نفر) - (۱۰ نظر)
دین خوبی که خوب آن را نفهمیدم (۱۲۲۷ بازدید توسط ۷۵۱ نفر) - (۴ نظر)
گلایه ای در مورد سانسور در خانواده برتر (۱۴۹۰ بازدید توسط ۹۷۷ نفر) - (۱۲ نظر)
موقع عقد، حتما حواس تون به این بند ها و نکات قانونی باشه - ویژه آقایان (۲۶۰۸ بازدید توسط ۱۸۶۰ نفر) - (۱۷ نظر)
آقایان ازدواج نکنید مگر اینکه ... (۳۳۸۰ بازدید توسط ۲۴۹۷ نفر) - (۳۲ نظر)
خودمون با چادر خفه کنیم تا شما راحت باشید؟! (۳۹۶۹ بازدید توسط ۲۷۸۴ نفر) - (۵۳ نظر)
خانم ها ازدواج نکنید مگر اینکه ... (۴۵۸۵ بازدید توسط ۳۱۵۲ نفر) - (۸۹ نظر)
آقایون اگه این کارها رو انجام بدید برای همسرتون بهترین مرد دنیا میشید (۳۲۷۵ بازدید توسط ۲۳۱۶ نفر) - (۱۷ نظر)
فرهنگ‌سازی برای عابر پیاده (۱۰۰۴ بازدید توسط ۶۴۶ نفر) - (۳ نظر)
جادوی نوشتن و تأثیرات آن (۱۶۳۸ بازدید توسط ۱۰۶۰ نفر) - (۶ نظر)
ترک خانوادۀ سمّی (۲۵۹۲ بازدید توسط ۱۶۱۲ نفر) - (۱۰ نظر)
چهل سالگی ام مبارک (۳۶۲۱ بازدید توسط ۲۴۸۴ نفر) - (۴۴ نظر)
راهنمای دریافت غذای تبرکی حرم امام رضا (ع) (۲۱۷۰ بازدید توسط ۱۳۴۲ نفر) - (۱۶ نظر)
زرنگ باش (۲۴۷۸ بازدید توسط ۱۶۰۲ نفر) - (۲۰ نظر)
چند نکته به عنوان نصیحت برادرانه به دختران (۹۶۰۶ بازدید توسط ۶۷۴۱ نفر) - (۱۰۴ نظر)
دلایل ماندگاری معصومین علیهم السلام (۱۴۰۲ بازدید توسط ۸۳۵ نفر) - (۹ نظر)
در مورد بسم الله الرحمن الرحیم (۲۰۵۶ بازدید توسط ۱۲۳۰ نفر) - (۹ نظر)
در مورد فتنه ی اخیر به بهانه ی فوت مهسا امینی (2) (۲۵۷۰ بازدید توسط ۱۷۲۹ نفر) - (۰ نظر)
لذّت با هم بودن رو به خاطر مسائل مادی برای همیشه از بین نبرید. (۵۸۴۰ بازدید توسط ۳۹۳۹ نفر) - (۱۱۶ نظر)
بیشتر به خودت فکر کن (۲۰۶۰ بازدید توسط ۱۴۰۶ نفر) - (۸ نظر)
من اگه دختر بودم از پسر خوب خواستگاری می کردم! (۴۷۶۰ بازدید توسط ۳۳۸۹ نفر) - (۴۷ نظر)
ارائه ی نمای کلی از دنیای پسر ها به دخترها (۶۰۲۰ بازدید توسط ۴۳۳۴ نفر) - (۲۵ نظر)
اگه دوست دارید محبوب دیگران باشید خوش اخلاق باشید (۳۰۲۳ بازدید توسط ۱۸۴۰ نفر) - (۱۵ نظر)
دختر انسان است عروسک نیست (۵۸۲۹ بازدید توسط ۴۱۲۹ نفر) - (۵۹ نظر)
علی باش فاطمه ات می شوم (۳۱۲۳ بازدید توسط ۲۱۴۷ نفر) - (۳۳ نظر)
خوبی هاتون رو با توجه به جنبه و ظرفیت افراد نثارشون کنید (۲۰۳۵ بازدید توسط ۱۳۶۰ نفر) - (۲۸ نظر)
تابویی به نام طلاق (۲۲۹۷ بازدید توسط ۱۵۷۰ نفر) - (۲۸ نظر)
برسد به دست دختران؛ عشق، کلمه ای فریبنده (۱۹۶۱ بازدید توسط ۱۳۵۱ نفر) - (۰ نظر)
شوهرم یه رفیق داره، که اون منم (۴۶۳۷ بازدید توسط ۳۱۶۵ نفر) - (۵۱ نظر)
خیلی از دخترها و خانواده هاشون هستن که شرایط اقتصادی آقایون رو درک می کنن (۷۹۷۵ بازدید توسط ۴۴۴۲ نفر) - (۵۸ نظر)
اگه هنوز خودارضایی رو ترک نکردی بیا تو (۹۳۰۸ بازدید توسط ۶۳۲۴ نفر) - (۶۹ نظر)
صفحه شخصی Dady i baby (۱۲۶۸ نمایش) - (۴ نظر)
صفحه شخصی اسکیزویید (۴۰۷۷ نمایش) - (۵۷ نظر)
صفحه شخصی "گمنامی عشق است" (۱۲۴۸ نمایش) - (۸ نظر)
صفحه شخصی سکوت شلوغ (۱۳۳۱ نمایش) - (۱۱ نظر)
Dady me baby (۱۹۸۹ نمایش) - (۶۲ نظر)
صفحه شخصی پرینازم ۷ (۲۰۲۵ نمایش) - (۶۶ نظر)
صفحه شخصی " پسر 52 " (۹۱۰۸ نمایش) - (۹۹ نظر)
صفحه شخصی آتنا مرادی (۱۶۴۳ نمایش) - (۵ نظر)
صفحه شخصی ماه تی تی (۲) (۱۲۹۹ نمایش) - (۱۰ نظر)
صفحه شخصی شب ماه (2) (۲۲۸۵ نمایش) - (۴۵ نظر)
صفحه شخصی سبحان 83 (۵۴۹۶ نمایش) - (۲۷۱ نظر)
صفحه شخصی منتظر منتقم فاطمه"سلام الله" (۶۰۰۶ نمایش) - (۲۷۵ نظر)
صفحه شخصی پرینازم Four (۳۵۶۰ نمایش) - (۷۵ نظر)
صفحه شخصی گلی خانم (2) (۴۸۹۷ نمایش) - (۱۲۹ نظر)
صفحه شخصی مروان الشقب (۸۵۹۶ نمایش) - (۱۹۵ نظر)
صفحه شخصی شب (۱۹۸۳ نمایش) - (۱۰ نظر)
صفحه شخصی 🌙 secret of my heart ⭐ (۱۰۰۸۶ نمایش) - (۴۰۴ نظر)
صفحه شخصی با نام عرفان (حافظ) (۷۲۰۷ نمایش) - (۱۸۶ نظر)
صفحه شخصی berelian (۹۲۹۶ نمایش) - (۲۶۵ نظر)
زندگی به شرط سید ! (2) (۴۹۹۲ نمایش) - (۱۳۰ نظر)
صفحه شخصی "زندگی ب شرط سید" (۲۴۲۵۶ نمایش) - (۴۵۸ نظر)
صفحه ی شخصی 2017 (۳۹۹۷ نمایش) - (۹۸ نظر)
صفحه شخصی DOKHTAR LOR (۱۷۵۹ نمایش) - (۱۷ نظر)
صفحه شخصی ساقی (۶۶۰۲ نمایش) - (۲۰۱ نظر)
صفحه ی شخصی "مردی در بیابان های خلوتِ خدا" (۲۲۵۲ نمایش) - (۳۲ نظر)
صفحه ی شخصی Angel girl (۱۷۰۶ نمایش) - (۱۳ نظر)
صفحه شخصی "دختران حتما بخوانند" (۵۱۵۴ نمایش) - (۱۵ نظر)
صفحه شخصی رضا alone "احادیث و موضوعات مختلف" (۴۱۳۵ نمایش) - (۱۳۶ نظر)
صفحه شخصی فرشاد (۱۵۶۵ نمایش) - (۱۰ نظر)
صفحه شخصی Holy Mind (۳۴۱۷ نمایش) - (۱۲۲ نظر)
صفحه شخصی غضنفر (4) (۸۵۰۵ نمایش) - (۵۱۹ نظر)
صفحه شخصی خانم M&M (۶۸۱۰ نمایش) - (۳۴ نظر)
صفحه شخصی ماه تی تی (۱۰۸۵۲ نمایش) - (۶۲۳ نظر)
صفحه شخصی رضا alone پُست دوم (۹۶۵۵ نمایش) - (۲۴۲ نظر)
صفحه شخصی شب ماه (۲۰۲۵۷ نمایش) - (۷۳۶ نظر)
صفحه شخص گلی خانم (۱۸۷۶۵ نمایش) - (۶۲۶ نظر)
صفحه ی احادیث گیاهی و درمانی🌾 (۵۰۵۱ نمایش) - (۵۹ نظر)
صفحه شخصی غضنفر (3) (۳۳۵۱۲ نمایش) - (۱۰۶۸ نظر)
صفحه شخصی Ata MST (۱۱۰۴۹ نمایش) - (۳۶۷ نظر)
صفحه شخصی رضا alone (۱۷۳۹۲ نمایش) - (۸۷۵ نظر)
صفحه شخصی پسر آریایی (۱۰۸۳۱ نمایش) - (۳۱۲ نظر)
صفحه برنامه ‌نویسان خانواده‌ برتر (۲۹۰۱ نمایش) - (۵ نظر)
صفحه شخصی دختر قمی (۳۶۱۵ نمایش) - (۱۴ نظر)
صفحه شخصی .•.•.•امیرخان•.•.•. (۴۳۸۴ نمایش) - (۱۴ نظر)
صفحه شخصی مشکات (۵۵۱۶ نمایش) - (۱۷۶ نظر)
صفحه شخصی سکوت شلوغ (۳۸۳۱ نمایش) - (۴۲ نظر)
صفحه مرد شب ویژه پرسش و پاسخ خصوصی (۴۴۵۳ نمایش) - (۴ نظر)
صفحه شخصی آیدا 👑👩‍⚕️💐 (۹۲۱۴ نمایش) - (۱۲۷ نظر)
صفحه شخصی Ali Piroozi (۴۸۴۷ نمایش) - (۱۶۰ نظر)
صفحه شخصی 12 12 (۲۰۷۴ نمایش) - (۹ نظر)
چه مدل چادری بهم میاد ؟ (۱۵۵۵۳ بازدید توسط ۱۱۸۷۱ نفر) - (۲۲ نظر)
نماهنگ نیمه شعبان با صدای امیر عارف (۲۸۲۸ بازدید توسط ۲۱۹۹ نفر) - (۲ نظر)
اگه در گذشته دوست پسر داشتی زن من نشو ... (۳۴۰۳۸ بازدید توسط ۲۵۱۸۱ نفر) - (۹۴ نظر)
خانم ها، معمولا چه قدر خرید میکنید ؟! (۱۴۸۵۵ بازدید توسط ۱۱۱۸۹ نفر) - (۷۳ نظر)
اگه روی تو غیرت نداره یعنی براش مهم نیستی (۱۲۹۲۳ بازدید توسط ۸۹۲۴ نفر) - (۶۷ نظر)
نمی خوام دیگه کسی تو زندگیم به اسم دوست پسر باشه (۱۳۶۸۰ بازدید توسط ۱۰۱۰۸ نفر) - (۵۱ نظر)
فانتزی های جالب و خنده دار در مورد ازدواج (۲۳۲۰۸ بازدید توسط ۱۷۱۳۶ نفر) - (۱۰۷ نظر)
خطاب به دخترهایی که به خاطر کنجکاوی تمایل دارن با پسرها دوست بشن (۱۱۳۰۵ بازدید توسط ۸۲۰۱ نفر) - (۶۶ نظر)
چند مورد از رازهای پنهان انگیزه ی دوستی پسرها با دخترها (۱۳۴۶۵ بازدید توسط ۹۷۷۵ نفر) - (۹۶ نظر)
بهترین غذایی که درست کردی چی بوده؟ (۱۰۹۶۴ بازدید توسط ۸۱۰۲ نفر) - (۸۸ نظر)
می خوام به آشپزیم تنوع بدم (۷۱۷۰ بازدید توسط ۵۱۱۷ نفر) - (۷۹ نظر)
مصادیق جزئی که در انتخاب همسر باید حتما آنها را مد نظر داشته باشید (۴۹۲۴ بازدید توسط ۳۹۱۵ نفر) - (۲۶ نظر)
انواع تفریحات یه زن و شوهر با امکانات کم (۵۹۰۰۵ بازدید توسط ۴۴۶۸۲ نفر) - (۵۱ نظر)
به داد مستاجران برسید (برسیم) (۳۵۹۱ بازدید توسط ۲۶۵۷ نفر) - (۱۳ نظر)
خاطرات خنده دار دختر خانم ها از خواستگاران شون (۱۰۹۰۱ بازدید توسط ۸۳۵۸ نفر) - (۱۳ نظر)
1000 تا دوست دختر داشتم ولی الان امام زمان می خوام (۵۸۲۶ بازدید توسط ۴۶۱۳ نفر) - (۷ نظر)
شوهر بد اخلاقم رو عاشق خودم کردم (۲۱۳۵۸۲ بازدید توسط ۱۶۳۷۹۵ نفر) - (۶۹ نظر)
دروغگویی بعضی از دختران دوست پسر دار به خواستگار (۱۳۱۸۰ بازدید توسط ۹۶۷۹ نفر) - (۴۹ نظر)
از تجربیات تون در مورد خانه دار شدن بگید (۷۲۰۰ بازدید توسط ۴۸۱۱ نفر) - (۲۰ نظر)
سرگرمی تون وقتی تنها هستید چیه؟ (۴۵۹۷ بازدید توسط ۳۴۲۹ نفر) - (۳۳ نظر)
دوست دارید چه نیرو، توانایی یا هنر خارق العاده ای داشته باشید؟ (۳۰۲۹ بازدید توسط ۲۰۸۰ نفر) - (۳۸ نظر)
به خاطر فشارهای اطرافیان، تصمیم گرفتم دوست پسر بگیرم اما ... (۶۸۶۶ بازدید توسط ۵۱۱۲ نفر) - (۱۸ نظر)
این جوری همسرِ مناسب پیدا کن! (۷۰۴۶ بازدید توسط ۵۴۵۷ نفر) - (۱۶ نظر)
اگه از دختری خوشم اومد، چکار کنم که همون اول جواب رد نگیرم؟ (۵۵۷۳۰ بازدید توسط ۴۲۳۷۲ نفر) - (۷۲ نظر)
دخترهای خوب و سنگین، راه پسرها رو برای ازدواج باز بذارید (۱۲۸۹۳ بازدید توسط ۹۱۱۷ نفر) - (۸۱ نظر)
چند سوال در مورد ازدواج از دخترانی که رشته های پزشکی خوندن (۷۷۰۶۳ بازدید توسط ۶۰۰۶۹ نفر) - (۲۱۷ نظر)
معایب و مزایای ازدواج با یک فرد مشهور چیه؟ (۳۲۶۳ بازدید توسط ۲۳۷۳ نفر) - (۱۹ نظر)
دختر مذهبی کجایی ، دقیقا کجایی ؟! (۳۲۱۵۲ بازدید توسط ۲۱۱۷۲ نفر) - (۱۲۶ نظر)
جامعه خانواده ی بزرگتر ماست، آبروی جامعه مون رو حفظ کنیم (۲۷۷۴ بازدید توسط ۱۹۹۱ نفر) - (۱۰ نظر)
از خاطرات خوب و خنده دار دوران مدرسه و دانشگاه بگید (۹۵۲۵ بازدید توسط ۶۷۲۸ نفر) - (۲۹ نظر)

۲۳۰۴ مطلب با موضوع «مشورت در ازدواج خانم ها» ثبت شده است

مادرش میگه ازدواج که طریقش از اینترنت باشه به درد نمیخوره

سلام یک سوال می کنم خواهشا کمک کنید
یک دختر 19 ساله که خیلی هم خوب هست از همه نظر تو فیس بوک با یکی آشنا شده با یکی  که هم شهریش حساب میشه یه جورایی پسره خیلی خوبو با ایمان هست خانوادشو میشناسه پسر رو .

پسره فوق لیسانسه مهندس معدن هست این دو دختر و پسر همو خیلی دوس دارن ولی متاسفانه خانواده دختر قبول نمیکنه . مادرش میگه ازدواج  که طریقش از اینترنت باشه به درد نمیخوره. باباشم میگه من دخترمو به غریبه نمیدم ولی نمیدونه ها که دخترش از طریق فیس آشنا شده فقط دختر و پسر و مادر دختره می دونه .

استخاره با قران هم باز کردن بد اومد بعدش پدر پسره میگه عروس باید پیش من نقاب بزنه دختره هم اینو قبول نمیکنه میگه رسمتون اشتباهه پسره میگه قبول دارم رسممون اشتباهه ولی من نمیتونم حرفی بزنم باید قبول کنی نقاب رو سر این با دختره دعوا کردن و الانم می خوان تموم کنن .

ولی اینو بگم دختره و پسره از نظر اخلاق و تفاهم هیچ مشکلی ندارن درسته هر دوتاشونم عصبی هستن ولی چون همو دوس دارن زود آشتی میکنن و دعوا نمیکنن پیشنهاد شما دوستان عزیز به این دو جوون چیه؟ بنظرتون ازدواج کنن ؟ اگه بکنن شکست می خورن؟ منتظر جوابم ممنون


↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

  • ۲ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۳۳)
    • ۱۵۷۸ بازدید توسط ۱۲۰۱ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۳:۱۵

    بنظرتون باید صبر کنم همچنان ؟

    سلام
    من خیلی وقت نیست که با این سایت آشنا شدم
    من 23 سالمه و دو تا خواهر 25 و 27 ساله ی مجرد دارم. بواسطه ی بزرگتر بودن اونها خب من قطعا خواستگارای کمی داشتم . چون مادرم خیلی به ترتیب اهمیت میده. هر سه مون هم لیسانسیم و تقریبا از درک و آمادگی خوبی برای ازدواج برخور داریم.

    مشکل اینجاست که بواسطه ی اینکه من و خواهرام قبل دانشگاه خیلی معمولی بودیم  و بعد از اینکه  اومدیم دانشگامون  مذهبی تر شدیم خیلی ها با دید قبلی به ما نگاه میکنند.

    مورد هایی که میان سراغمون بسییییییار از لحاظ مذهبی ،معمولی اند. یعنی بهتون بگم در حد نماز خوندن هم نیستن. البته جایی که زندگی میکنیم تو تهران هم جای خیلی مذهبی نیست و اکثر پسرها از در و همسایه تا دوست و آشنا خیلی زیاد با آرمان هایی که من و خواهرام برای زندگی آینده مون ترسیم کردیم متفاوتند، پدر و مادر خیلی ساده ای هم داریم که بهشون افتخار میکنیم
    من یه موقع هایی از طرف دوستام کیس های خوب بهم پیشنهاد میشه اما باید بگم بخاطر شرط ترتیب که مادر گذاشته و حرف مردم جرات ندارم مطرح کنم و اصلا روم نمیشه.
    حتی بهتون بگم چند تا مورد طلبه ی خوب و فهمیده هم بوده اما......
    بنظرتون باید صبر کنم همچنان؟ با وجود اینکه روحیه ی خوب و ظاهر خوبی هم دارم اما یه موقع هایی ته دلم خالی میشه. امیدوارم همه از جمله خواهرام و خودم زودتر بریم سر خونه وزندگیمون و به اهدافمون برسیم.
    ان شاء الله
    یا مهدی


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۰)
    • ۱۳۷۸ بازدید توسط ۹۹۶ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۲:۵۱

    نمیخوام یه اشتباه رو دو بار مرتکب بشم!

    سلام
    طاعات و عباداتتون قبول
    مستقیم میرم سر اصل مطلب،

    یه زمانی چند تا خواستگار همزمان با هم داشتم همگی همکلاسی و هم دانشگاهی به جز یکی که از اقوام خیلی نزدیک بودن! همه خواستگاری ها به صورت سنتی و از طریق واسطه انجام گرفت چون با شناختی که از اعتقادات من داشتن هیچکدوم مستقیم جلو نیومدن!

    راستش رو بخواید من هیچ حسی به اونها نداشتم جز همون خواستگاری که از اقوام بود و واقعا دوسش داشتم و دارم!! نمیدونم اسمش رو چی میشه گذاشت غرور بی جا، حماقت، تنبیه، لجبازی یا هر چی من بهش جواب منفی دادم!!

    بهم گفت یه دلیل منطقی برا جوابت بیار منم گفتم هیچ حسی بهت ندارم گفت پای کسی دیگه وسطه منم بعد کلی سرخ و سفید شدن گفتم آره!!! در صورتی که در واقعیت اینطور نبود و من هیچ حسی به بقیه نداشتم و همونطور که گفتم هیچوقت خارج از چارچوب خواستگاری با اون آقایون هم کلام نشدم!!

    اون هنوزم با تمام وجود منو میخواد اینو از رفتار خودش و خانوادش فهمیدم و مطمئنم چون دیدن خبری نشده از ازدواجم دوباره پا پیش میذارن . منم میخوام اینبار بهش جواب مثبت بدم ولی میترسم به چند دلیل:

    1- به دروغ بهش گفتم حسی بهت ندارم و حالا اگر جواب مثبت بدم با خودش فکر نمیکنه دلیل قبول کردنش اینه که بقیه خواستگارا رو رد کردم؟

    2- من بهش گفتم پای کسی وسطه آیا نسبت به من بد بین نشده؟  همونطور که گفتم من فقط در قالب خواستگاری با اون آقایون گفتگو کردم ولی حرفی که زدم  فکر کنم معنای خوبی نداشته حتی گاهی که بهش فکر میکنم کلی خودمو سرزنش میکنم چرا این حرفو زدم.

    3- اگه خدا خواست و ازدواج کردیم بعدا تلافی نمیکنه؟

    دوستان عزیز لطفا نظراتتون رو بگید بخصوص آقایون خودشون رو در موقعیت ایشون قرار بدن و  نظراتشون رو بگن!! این مسئله خیلی برام مهمه چون فرصتم کمه و بعد ماه رمضون قطعا دوباره میان برا خواستگاری و من نمیخوام یه اشتباه رو دو بار مرتکب بشم!!

    پیشاپیش از نظراتتون ممنونم.


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

  • ۱ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۲۵)
    • ۱۲۵۲ بازدید توسط ۹۹۷ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۲:۴۷

    اصلا همچین آدمی ارزششو داره؟

    سلام
    من زیر 20 سال سن دارم و دختر هستم
    زود میرم سر اصل مطلب
    راستش حدود 6 ماه پیش بر سر یه جریانی با یه پسر اشنا شدم که از خودم 1 سال بزرگتره البته من تا او موقع دوس پسر نداشتم و خیلی دختره سر به زیر و... بودم البته هنوزم هستم ..
    خلاصه اینکه اشناییمون اوایل در حد این بود که مثل خواهر و برادر با هم درد و دل میکردیم ..همین.
    اما یه مدت که گذشت و خواستیم سر یه جریانی تموم کنیم  دیدیم که نمیتونیم و وابسته شدیم البته بیشتر اون تا من یه مدت که گذشت نزدیک چند ماه یه شب گفت که با من ازدواج میکنی؟
    راستش مورد اولم نبود که نتونم جوابی بدم و میدونستم که الان واسه دوتامون زوده و اینا
    من خیلی گفتم نه . نمیشه زوده. ما به هم نمیخوریم واسه ازدواج و از این مسائل البته ملاقات هم داشتیم اونم چون دوتامون کنجکاو بودیم همو ببینیم که میدونم اشتباه کردم.
    اون خیلی اصرار کرد و گفت بهت زمان میدم فکر کنی منم گفتم دو ماه لازمه. نمیدونم چرا دو ماه شاید چون میخواستم تو این دو ماه پشیمون بشه.
    خلاصه یه روز که اعصابم خیلی خورد بود از دست خودم و کارام و اینکه خونواده خبر نداشتن و واسم سخت بود گفتم جواب نه
    زنگ زد و با صدای گریه و ناراحتیو اینکه خودمو میکشم با هم حرف زدیم و میگفت تو منو سرکار گذاشتی چند ماه و میخواستی وابستم کنی خلاصه اینکه گفتم تو فقط به من عادت کردی اونم بخاطر اینکه یه مدت من تو زندگیت بودم و اگه واقعا دوسم داری تا آخر تابستون با هم در ارتباط نباشیم اگه بعدش بازم منو خواستی دوباره به قضیه ازدواج فکر میکنم
    الان دو هفته ای میشه که از قرارمون میگذره تا اینکه من به این سایت سر زدم و بخش دوستی قبل ازدواج ممنوع رو خوندم و بعضی از موردا رو داشت مثلا قربون صدقه رفتن. اینکه من چه چیزایی دارم. ولی در مورد مسائل جنسی ن .
    تصمیم گرفتم که واقعا تمومش کنم و بهش اس دادم دیگه تموم و از این حرفا ولی قبول نکرد و همچنان اس میده زنگ میزنه و چون خونوادمونو کاملا میشناسه میترسیدم یه جورایی واسمون بد بشه واسه همین فکر کردم که بهتره کم کم باهاش سرد بشم بعد تموم بشه اما اون اصلا توجهی نمیکنه .
    و یه نکته دیگه هم هست اونم اینه که اوایل داغ بود و میگفت تا آخر تابستون دیگه نامزدت کردم و فلان و بمان اما الان که بهش میگم میگه راستش منطقی که فکر کردم بهتره تا درست شدن شغل و درس و خونه و این مسائل با هم باشیم وقتی همه چیزم جور شد میام خواستگاری.
    واقعا نمیدونم چیکار کنم ..
    ادامه بدم؟ ندم؟
    اصلا همچین آدمی ارزششو داره؟
    چه حرفایی بزنم که امتحانش کرده باشم ببینم آدم زندگی هست یا نه ؟
    خواهش میکنم منو از این سر درگمی نجات بدین.
    یه چیز دیگه بگم اینه که قبل من دوس دختر داشته ولی به قول خودش فقط یکی دو هفته اونم بخاطر سرکار گذاشتن و خندیدن و این حرفا و میگه من اولین دختریم که باهام این مدت مونده و دوسم داره و میخوادمو ...
    و اینکه از نظر ادب و احترام بد نیست ولی هی از شوخی در مورد بوس و بچه حرف میزنه و بعضی شبا اس میده کاش پیشم بودی بغلت میکردم و سرمو میذاشتم رو شونه هاتو . اینکه خودش گفت من ادم سکسی هستم ولی تو رو بخاطر سکس نمیخوام و دوست دارم و ...
    ببخشید خیلی شد.
    ممنون میشم اگه زودتر جوابمو بدین.

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

  • ۲ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۳)
    • ۱۳۶۶ بازدید توسط ۱۱۲۰ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۲:۰۶

    توی شلوغی بازار مادرم دست مرا نگه داشت ...

    اگر شما جای من بودید چکار می کردید؟ من اشتباه کردم؟
    مدتی پیش دوست قدیمی پدرم برای پسرشون با خانواده اومدن خواستگاریم، هر دو خانواده از نظر مال در یک سطح ( متوسط ) هستیم، هر دومون لیسانس داریم و از نظر ظاهری هر دومون خب هستیم.
    در مغازه لوازم خانگی پدرش کار می کند، برای منزل قرار شد به خانه پدریش که یک ساختمان دو طبقه ( با طبقه های مجزا ) است برویم، روز بله برون، پدرشون گفتند ما رسم داریم به نیت 114 بسم الله الرحمن الرحیم قرآن و 114 سوره قرآن ، 114 سکه مهر کنیم .
    پدر منم از این نیت خوشش آمد و قبول کرد. بعد از اون چند بار مهمونی برای آشنایی بیشتر رفتیم و اومدیم، من به ایشون علاقه زیادی نداشتم اما چون هم شغل، خانه و ظاهر خوبی داشت موافق بودم،البته ایشون هم مخالفتی نداشتند. همه چیز خوب و آرام پیش میرفت.
    مدتی بعد برای خرید عقد و عروسی به بازار رفتیم. من به همراه مادرم و ایشون به همراه مادر، خاله و خواهرشون.
    من دوست داشتم مثلا وقتی وارد مغازه می شویم (داماد) به ما (من و مادرم) احترام بگذارد و تعارف کند ولی دستهاش رو کرده بود توی جیبهاش و جلوتر از بقیه راه میرفت و اصلا مواظب ما نبود که توی شلوغی بازار کسی به ما تنه نزند، حتی وقتی یک نفر به من متلک انداخت به روی خودش نیاورد.
    مادر و خاله و خواهرشون هم با خودشون حرف میزدن و خیلی محل ما نمی گذاشتند، مادرم از اینکه دارم ازدواج میکنم خوشحال بود و به روی خودش نمی آورد و چند باری به آنها گفت: ما خرید زیادی نداریم، من همین یه دختر و پسر رو دارم و برای دخترمون هرچی لازم بوده خریدم.
    بی توجهی داماد و بی اعتنایی مادر و خاله و خواهرشون فضا رو خیلی سنگین کرده بود و آدم احساس غریبی میکرد، انگار نه انگار که ما امروز مهمان آنها هستیم و چند بار توی خونمون به گرمی و صمیمیت از آنها پذیرایی کرده بودیم.
    مادرم به صورت من نگاه کرد و دید اون نشاط و خنده چند ساعت قبل رو ندارم؛ توی شلوغی بازار مادرم دست مرا نگه داشت و من ایستادم و آنها دور شدند و فاصله گرفتند و چند مغازه از ما دورتر شدند و گویا متوجه شده بودند که ما نیستیم، ایستادند به اطراف نگاه میکردند که ما را پیدا کنند ولی ازدحام جمعیت ما را از دید آنها پنهان می کرد، نه من به طرف آنها حرکت کردم نه مادرم، مادرم بدون اینکه حرفی به من بزند همین طور که دست مرا گرفته بود  از پله های بازار آرام پایین رفتیم و به چلوکبابی بازار رفتیم و نشستیم، و مادرم غذا سفارش داد.
    اون لحظه بود که فهمیدم بعد از چند ساعتی احساس آرامش و راحتی می کنم. تلفنم زنگ زد پدرم بود گفت که آنها ما را گم کرده اند مادرم گوشی را از پدرم گرفت و گفت: یه لحظه نشستیم خستگی در کنیم گمشون کردیم الآن پیداشون میکنیم و تلفن رو خاموش کرد. بعد از خوردن غذا، تاکسی گرفتیم و اومدیم خونه. نزدیک غروب پدرم هم آمد خونه و گفت: چرا تلفونتون رو جواب نمیدید؟ چی شده؟ مادرم گفت: چیزی نشده، هیچ اتفافی نیفتاده،  ولی من به اینا دختر نمیدم، نظرم عوض شده.
    البته آنها چند باری تماس گرفتند و به مغازه پدرم برای اجازه گرفتن آمدند و پدرم به آنها گفت: مادرش راضی به این وصلت نیست و دختر به شما نمی دهد. و بعد از مدتی پیگیری آنها و بی محلی ما، آنها هم دیگر سراغی از خواستگاری نگرفتند.
    سوال من این است به نظر شما من اشتباه کردم؟ شما جای من بودید چکار می کردید؟

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

  • ۲ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۶۶)
    • ۲۱۹۷ بازدید توسط ۱۶۳۶ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۱:۲۹

    زنان پاک شایسته مردان پاک و زنان ناپاک شایسته مردان ناپاک

    سلام

    من یه دختر 21 سالم جدیدا یه مطلبی خیلی ذهنمو درگیر کرده گفتم اینجا مطرحش کنم نظریات همه رو بدونم. مگه خدا تو قران نگفته "زنان پاک شایسته مردان پاک و زنان ناپاک شایسته مردان ناپاک" و همینطور تو سخنرانی های دکتر فرهنگ ایشون گفتن هیچ وقت تو ظرف کثیف غذای تمیز نمیریزن یعنی هر کی واسه ازدواج لنگه خودشو پیدا میکنه ولی واقعا من دور و برم همچین چیزی رو نمیبینم دارم برعکسشو میبینم .

    مثلا ما تو آشناهامون یه پسری رو میشناسم که تو مجردیش با صد تا دختر دوست بوده عشق و حالشم کرده خیلی ببخشید کثافت کاریاشم کرده و خیلی هم ادم تنوع طلبیه تا اونجا که میشناسم ولی الان چند وقته عقد کرده رفته یه دختره پاک و محجبه و چادری گرفته از این دخترایی که حتی یه دوست پسرم نداشتن واقعا برام سوال پیش اومد که مگه خدا نگفته زنان پاک ماله مردای پاکن؟؟؟؟

    تازه چند وقت پیش تویه مهمونی دیدمش بهش تبریک گفتم بابت ازدواجش بعد داشتن با فامیلمون حرف میزدن برگشت گفت بهش چی میشد مد میکردن آدم دو تا زن میگرفت یعنی داشتم شاخ در میوردم خدا یه همچین زنه پاکو خوبی نصیبت کنه بعد اینجوری بگی خیلی هم با دخترا راحته و بگو بخند داره.

    پیش خودم میگم واقعا اون دختره حیف شد واقعا اون دختر حقش این نبود یه پسر پاک مثه خودش نصیبش بشه؟ این فقط یه موردش بود من دور و برم خیلی از این جور ازدواجا میبینم .

    دوست خوده من وقتی دبیرستان بودیم حتی یه دونه هم دوست پسر نداشتم خیلی پاک بود ولی با یه پسر ازدواج کرد پسره از اون دختر بازا بود همش میومد جلو در مدرسه به دخترا امار میداد الان بعد چند سال ازش خبردار شدم یکی از دوستام میگفت شوهرش نمیذاره جایی بره همش خونس شوهره دنبال عشق و حالشه و دوست منم مثه افسرده ها تو خونس.

    یه دخترخاله خوده من تو مجردیش با پسرای زیادی دوست بوده ولی الان بیا و ببین چه شوهری داره آقا.. متین.. چشم پاک واقعا اینا تو ذهنم تضاد داره. اون گوشه خانواده برتر نوشته "دختران پاک و محجبه فرشته هایی هستن که نصیب هرکسی نمیشه" با خودم میگم یعنی واقعا این دخترای فرشته و پاک لایق اون پسران؟؟؟؟؟ به نظرتون این از چی میتونه باشه؟ انتخاب غلط خودشون ؟ حکمت خداس؟؟ البته ما ایرانیا یادگرفتیم تا هر چیزی نتونیم براش جوابی پیدا کنیم میگیم لابد حکمت بوده دیگه.

    و اما دلم میخواد یه چیز دیگم اضافه کنم خطابم بیشتر به دخترای محجبه و چادریه. تو رو خدا تو ازدواج چشماتونو باز کنید چون پسرای هرزه و دختر بازی که تو مجردیشون خیلی کارا کردن و حالام خسته شدن در به در دنبال دخترای پاک و دست نخورده میگردن مخصوصا اینکه چادری هم باشه تو اطرافم زیاد دیدم که میگما البته من واسه همه نسخه نمی پیچم شاید یه پسری توبه کرده باشه و بخواد بعد ازدواج درست بشه اونو دیگه خدا میدونه و بس.

    پیشاپیش ازنظرات همتون ممنونم.

    دوستون دارم.


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

  • ۳ موافق ۱ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۷۴)
    • ۵۸۹۶ بازدید توسط ۴۲۲۲ نفر
    • سه شنبه ۲۳ تیر ۹۴ - ۲۲:۱۶

    خاله م رو چه جوری نفرین کنم که دامن گیرش بشه؟!

    سلام

    من در شهر تقریبا بی فرهنگی زندگی میکنم متولد 62 ام . وقتی 23 ساله بودم خاله ام اومد خواستگاری خواهر دومم برای پسرش ، خواهرم قبول نکرد منم موندنی شدم .  برام حرف و حدیث در آوردن که ببین چه عیبی داره که سنش نگذشته واسه دومی اومدن ؟

    خاله رو چه جوری نفرین کنم که دامنگیرش بشه؟


    مرتبط با نفرین:

    احساس می کنم دوست دختر سابقم نفرینم کرده که ازدواجم جور نمیشه

    میشه کاری کرد که نفرین کسی دامن گیرمون نشه؟

    آیا به نفرین و آه اعتقاد دارید؟

    آیا نفرین کردن جرم محسوب میشه؟

    برای خنثی کردن نفرین راهی وجود داره؟

    مادرم رو بخاطر نمک نشناسیاش نفرین کردم

    اگه جواب رد شنیدید نفرین نکنید



    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) ازدواج و مسائل گوهران کشف نشده (۱۳۳ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۲ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۳۵)
    • ۴۵۶۸ بازدید توسط ۳۲۹۱ نفر
    • سه شنبه ۲۳ تیر ۹۴ - ۲۱:۳۳

    احساس میکنم از سادگی من سوء استفاده شده

     سلام
    من دختری 42 ساله هستم حالا خواستگاری دارم که 44 ساله ش هست و معلم. دوست مادرم معرف بود. روز اول با دو تا از همکارای مردشون ناظم و یک قاری قرآن و معرف اومدن خواستگاری! که هر دو ضمانت ایشون رو کردن و گفتن ایشون مومن و مذهبی و خوش اخلاق ان.
    بگذریم که خیلی پیر به نظر میان و من به قول ایشون 25 هم بزور نشون می دم. قیافه شون به دلم ننشست , ولی با این همه تعریف گفتم فعلا این رو ندید بگیرم. بار دوم با مادرم و معرف رفتیم یک ساعتی بیرون و ازشون پرسیدم چرا تا حالا ازدواج نکردین ؟
    گفتن مادرم 25 ساله مرده و کسی نبوده سر و سامان بده. دو تا خواهر و یه برادر داره و یکیش از خودش بزرگتر و ازدواج کرده. ایشون گفتن که برام صداقت خیلی مهمه . چند روز بعد تولدشون بود و من به اصرار مادرم یک حافظ نفیس براشون خریدم. بعدش گفتن من باید پدر و برادراتون رو ببینم و یه شب اومدن افطار خونه ما که پدرم هم ناراحت شد ولی به روش نیاورد.

    خلاصه من هر بار گفتم چرا خواهرتون زنگ نمیزنه و انگار بی خیال ان .گفتن که من بزرگم و خانواده گفتن که خودت باید انتخاب کنی ما آخرش میایم. هفته بعدش تلفن زد و گفت عید فطر با خانواده میان و ان شاء الله حرفا رو تموم میکنن.

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) ازدواج و مسائل گوهران کشف نشده (۱۳۳ مطلب مشابه)

  • ۱ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۸)
    • ۴۴۱۰ بازدید توسط ۳۲۲۴ نفر
    • سه شنبه ۲۳ تیر ۹۴ - ۲۱:۲۱

    هنوز نفهمیدم دلیل اینکه عشقمون رو پنهون میکردیم چی بود؟

    سلام بر همگی
    خواهش میکنم همتون، هر کی این پستو میبینه، نظرشو بگه، واقعا برام مهمه.مرسی
    من یه دخترم، عاشق پسری بودم با جون و دل و اونم همینطور، اما...

    خیلی گذشت تا ما فهمیدیم همدیگه رو دوست داریم. و نمیدونید چقدر اذیت شدیم فقط بخاطر اینکه نشون نمیدادیم از همدیگه خوشمون میاد!!! با اینکه برای هم عادی نبودیم، ولی خیلی عادی از کنار هم میگذشتیم!!! حرف هم که میزدیم، هیچ نشونه ای نبود که حداقا من یا اون آقا امیدوار بشیم که بله طرف هم ازم خوشش میاد!!!

    هم از دست خودم و هم از دست اون آقا پسر، عصبیم...هنوز نفهمیدم دلیل اینکه عشقمون رو پنهون میکردیم چی بود؟ چرا اینهمه اذیت شدیم ولی هیچکدوم مون به عشقش اعتراف نکرد، اونو نمیدونم متاسفانه فرصت نشد ازش بپرسم، ولی من به این دلیل به عشقم اعتراف نکردم که از اون رفتاری نمیدیدم که امیدوارم کنه، یعنی تا حدودی مطمئن بودم که علاقه ای بهم نداره، در صورتی که به گفته خودش من فکر صب تا شبش بودم!


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

  • ۱ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۴۴)
    • ۵۷۴۶ بازدید توسط ۳۷۹۶ نفر
    • دوشنبه ۲۲ تیر ۹۴ - ۲۲:۵۶

    خدا، یا منو بکش یا یه کاری کن همه چیز یادم بره

    سلام

    نماز روزه هاتون قبول من که نه نمازم نمازه نه به خاطر بیماری روزه گرفتم امسال...، راستش سوال کرده بودم قبلا اما لینکشو پیدا نکردم، راجع به این که با یه آقایی مجازی دوستم، که واقع بینانه بخوام نگاه کنم احتمال رسیدن ما به هم خیلی خیلی پایینه، من هم در یک خانواده مذهبی ام و نمیتونم بگم بیاد الان خواستگاری به خونواده بگم بله ایشون دوست پسرمه و من همین رو میخوام!! چون مطمئنم بابام منو به همچین آدمی نمیده، ولی اون خیلی سرخوشه همه ش حرف از ازدواج مون میزنه، حرف از 4 تا بچه!

    اما میگه اگه من نتونستم شرایطم رو درست کنم تو ازدواج کن، تو حیفی...، میگه ازدواج کن وگرنه تا آخر عمر عذاب وجدان دارم که یه خانواده رو به هم زدم، خب!

    ایشون:

    سربازی نرفته، درسش افتضاحه، کار نداره، ماشین نداره، تفاوت زمین تا آسمون داریم از نظر اعتقادی، ایشون فقط خودش و باباش نماز میخونن تو خونه، به خاطر بیماری که داره روزه هم نمیگیره، رفیق بازه، صمیمی ترین رفیقش زنا کاره!، دخترهای فامیل شون بی حجابن حتی به هم دست میزنن (نامحرم)، ایشون البته رفیق طلبه هم داره!، رفیق بچه حزب اللهی هم داره (اینو مطمئنم چون با چن تاشون آشنا شدم)، خونه داره، خوش اخلاقه خیلی، تنها کسی که میدونم میتونه با اخلاق گند من بسازه، با شناختی که ازش دارم به زنش آزادی میده، خانواده دوست، به قول ارسطو بسیار آدم ازدواجی ای هست!، اشکالات من رو به روم نمیاره.


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

  • ۱ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۴۶)
    • ۴۶۰۵ بازدید توسط ۳۲۳۰ نفر
    • دوشنبه ۲۲ تیر ۹۴ - ۲۲:۳۰

    اهل مهمونی بودن برای خانما خیلی مهمه؟

    سلام.
    سوالی داشتم از خانما که خیلی ذهنمو مشغول کرده لطفا جواب بدید
    اول سوالمو پرسیدم اما آخر پستم در مورد شخصیت خودم براتون توضیحاتی دادم تا اگر حوصله داشتید متوجه بشید اهل مهمونی نبودنم یجور انزوا نیست.

    اهل مهمونی بودن براتون خیلی مهمه و ملاک اصلیه؟ آخه من خودم دنبال همسر پرانرژی و شاد ولی احساسیم (مثل خودم) اما از طرفی اهل تفریحات دو تایی هستم بیشتر.من یه پسر شاد ، خیلی با احساس ، لمسی (منظورم از بین شخصیت های سمعی، بصری ، لمسی و جنبشیه) هستم
    به نظرم اکثر دخترای پر انرژی اهل مهمونی اند و معاشرت.
    من خودم مثلا عروسی و اینا دعوت میشیم میرما ولی اهل اینکه بخوام برام جشن تولد بگیرن و همرو دعوت کنن یا هی دوره ای بزاریم خونه هم (فامیل یا دوستا) نیستم ولی برعکس خیلی دوست دارم با همسرم چه داخل و چه بیرون بریم و خوش بگذرونیم.سینما و پارک و ... البته نه که مهمونی تعطیل ولی خب دیگه مثلا هر هفته یا هر ماه هم نباشه (ضمنا من خونه پدر و مادر خودم و همسرم رو هم مهمونی حساب نمیکنم قطعا اون بحثش جداس و یه جور سر زدنه ولی خب خونه باجناق مهمونیه :خخخ )
    یا مثلا خیلی دوست دارم همسر آیندمو با ایده های مختلف سورپرایز کنم اما نه از نوع جشن تولد گرفتن ... خودمون دو تایی با ایده های خلاقانه و شاد و دوتایی

    با ویژگی هایی که از خودم گفتم باید دنبال چجور دختری باشم؟ یعنی چطور بفهمم مناسب همیم؟ و دنبال چه تیپ دخترایی باشم؟ (منظورم تیپ شخصیتیه)

    اصلا هستن دخترایی که مثل من هم احساسی باشن هم اهل شادی و موزیک و ... اما بیشتر تفریحات دوتایی با همسر رو ترجیح بدن تا مهمونی های شلوغ؟این خیلی ذهنمو مشغول کرده . شما خودتون چقدر براتون مهمه؟

    پایین تر توضیح دادم از جمع گریزان نیستم ولی عاشق مهمونی هم نیستم و نمیخوام هی دوره ای بزاریم.با هم بودن برام جذابتره چه بیرون و چه داخل خونه.مهمونی در حد عروسی و عید دیدنی و عید غدیر و این مناسبتا.نمیدونم شاید دوره ای های دیر به دیر هم بتونم بپذیرم.
    خیلی بده؟

    ممنون

    ********************************
    توضیحات اضافی از خودم اگر شناخت شخصیتم رو جوابتون موثره ؟!

    کمی خجالتیم اما اصلا نمیذارم حقم خورده بشه یعنی بی سر و زبون یا بی عرضه نیستم یا مثلا آهسته برم و بیام نیستم.با دوستام شادم و اهل بگو بخند حتی تو جمع خودی پسرونه خنده های بلند اگه واقعا موضوع خنده داری باشه.
    تو جمعی برم اول میگردم آشنا پیدا کنم اگه نبود سلام میکنم به کسایی که نزدیکم نشستن تا یه ارتباطی ایجاد بشه.
    خلاصه اجتماعی هستم با همجنسام.به خصوص جمع دوستانه.تو جمع بزرگترا منم رسمی و سنگین میشینم و گوش میدم.مجلس دست گرفتن بلد نیستم ( اینایی که یجورایی موضوع صحبتو تعیین میکنن و جهت میدن نیستم).
     اما تو دو موضوع خجالتیم. یکی صحبت با نامحرم ناخودآگاهه صورتم جدی میشه اما خیل مودبانه جواب میدم ولی ناخودآگاه میخوام مکالمرو کوتاه کنم و تمومش کنم.و دیگه از کنفرانس و این چیزا خجالت میکشم.
    یه موضوع دیگه اینکه ارتباط راحت و صمیمیم با دوستام تو همون محیط دانشگاست یعنی اهل با هم سفر رفتن یا جشن تولد یا ... نیستم.یعنی بیرون دانشگا دوستامو نمیبینم.
    ضمنا کمی از تعارفات و اینا خجالت میکشم مثلا خیلی بلد نیستم اصرار کنم بفرمایید تو در خدمت باشیم و این چیزا اما قلبا مهربون و با ادبم و فامیل و دور و بریام میدونن.از رقصیدن هم خجالت دارم و نرقصیدم تا حالا.


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۴۱)
    • ۲۸۵۸ بازدید توسط ۲۰۱۹ نفر
    • دوشنبه ۲۲ تیر ۹۴ - ۲۱:۵۰

    الان که زنگ زدی یه جوری شدم ...

    سلام
    یه چیزی داره منو به شدت اذیت میکنه...

    باید قبلش یه چیزاییُ خلاصه وار بگم بهتون:

    6 ماه پیش پسر عموم اومد خواستگاری... همه چیز اوکی بود؛ فقط هنوز سر مهریه توافق نکردن... که احتمالا بعد عید فطر اون قضیه هم اوکی شه و رابطمون رسمی شه... این وسط شوهر عمم هم فوت شدن، بخاطر همین این پروسه خیلی طولانی شد... خلاصه، ما بعد از خواستگاری تلفنی،اسی و حضوری ارتباط داریم با هم... برای شناخت بیشتر... با اینکه فامیل بودیم ولی آشنایی زیادی نداشتیم با هم...

    حالا بحث اصلیم:

    دیروز داشتیم حرف میزدیم، دقیق یادم نمیاد که بحث چی بود.. ولی ایشون گفتن:  تازه از خواب بیدار شده بودم، داشتم گروهامو (وایبر و این کوفت و زهر مار ها منظورشه ) چک میکردم..
    بعد گفت میخوام یه چیزی بگم بهت
    گفتم بگو...
    گفت من تو اون گروهایی که هستم، دختر هم هست توش... بعد الان که زنگ زدی یه جوری شدم..
    ( من قبل این هم میدونستم که لاین و وایبر و .... نصبه رو گوشیش و استفاده میکنه ازش... ولی حتی یه درصد هم احتمال نمیدادم که دختری هم باشه تو گروهاشون.. فک میکردم  جمع دوستانه س... بین خودش و دوستاش...

    منظورش از این که گفت: یه جوری شدم.. اینه ک حس عذاب وجدان پیدا کرده...)
    راستش نمیدونستم چی بگم بهش... من دختر سنتی نیستم، ولی دلم نمیخواد جز من، دختری باشه تو زندگیش... وقتی یه جورایی رابطمون نامزدی رسمی نشدس... و همه فامیل و خونواده ی خودش و خونواده ی خودم ما دو تا رو نامزد میدونن... بالاخره یه سری تعهدای اخلاقی داریم نسبت به هم... من پایبندم به این تعهدا.... ایشونم هستن ولی مساله دیشب....  من دوستش دارم، اونم عاشقمه... به عشقش ایمان دارم... ولی از دیروز تا حالا این قضیه خیلی داره اذیت میکنه... من دختر ریزبینی ـَم، مطمئنم از این به بعد 5 دقیقه دیر جواب اس بده یا حواسش پرت باشه یا چیزای مث این، من پیش خودم این به ذهنم میاد که داره با اون دخترا چت میکنه....

    دیروز وقتی اینو گفت،راستش غرورم اجازه نداد بگم که دیگه استفاده نکن ازش یا حرفایی مث این...فقط گفتم بعد رسمی شدنمون، حس جالبی پیدا نمیکنم اگه باز بخوای این روند و ادامه بدی....
    تا نصفه شب کلی با خودم کلنجار رفتم... نمیدونم چیکار کنم... چجوری بهش بگم ناراحتم میکنه این کارش...

    هنوز اون حس منفی ئه داره اذیتم میکنه... چجوری بهش بفهمونم دلم نمیخواد وقتی منو زن خودش میدونه، دختر دیگه ای هم باشه تو زندگیش... حتی اگه اون دخترا رو کلن نمیشناسه و فقط تو وایبر و این چیزا هستن....
    میشه کمکم کنید؟


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۳)
    • ۱۵۸۲ بازدید توسط ۱۰۹۸ نفر
    • دوشنبه ۲۲ تیر ۹۴ - ۲۱:۴۰

    در شهر و فامیل شما دوران عقد چه مدته؟

    سلام 

    با توجه به سخت شدن مقدمات ازدواج مثل اتمام تحصیلات , سربازی , پیدا کردن کار مناسب ثابت با درآمد خوب  و پس انداز , خونه , ماشین و ...  پسری که الان شرایط بالاش به اون حد مناسب نرسیده آیا بهتره الان ازدواج کنه و دوران عقد رو طولانی کنه مثلا 3-4 سال یا فعلا قید ازدواج رو بزنه همون 3-4 سال دیگه که شرایطش آمده تر شد بره ازدواج کنه تا عقدش طولانی نشه 
    یعنی سوالم در رابطه با طول دوران عقده که ازدواج کردند اما هر 2 طرف خونه ی پدرشون زندگی می کنند تا شرایط هر 2 طرف مناسب بشه و برند سر خونه زندگیشون 

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۲۱)
    • ۲۰۲۴ بازدید توسط ۱۶۳۱ نفر
    • دوشنبه ۲۲ تیر ۹۴ - ۲۱:۲۰

    18 سالمم که بود بازم خواستگارم 30 ساله بودن

    سلام من یه دختر 21 سالم

    هر چی مورد دارم برا ازدواج 30 به بالان و بیشتر کسایی هستن که سنشون 33 و 35 ساله.

    تو همین شب های  قدر بود که یه خواستگار 35 ساله واسم پیدا شد دیگه نتونستم جلو عکس العملمو بگیرم و با دو دست محکم زدم تو سرم و گریه ام گرفت واقعا دیگه خسته شدم.

    ویژگی هاش: یه خونه داره که باباش براش خریده و یه کار ثابت تو شهرداری موقعیت مالیش خوبه چهره اش هم بد نیست البته به چهره اهمیتی نمیدم و یه اخلاق و رفتار سرد و بی روح داره.

    با بوتاکس و کلی ژل تزریق کردن پیشونیشو صاف کرده.

    خسته شدم از این شرایط چرا هیچ پسره  مثلا بین 66 تا 71 انگار واسه من وجود نداره که خودش و با تلاش همتش زندگیشو ساخته باشه. ( این خیلی واسم مهمه ) اما کسی نیست.

    مادرم داره بهم فشار میاره هر چی میگم  نمیخوامش میگه تو غلط کردی و بهم میگه تو خیلی سخت گیری و  همش جر و بحث.

    میخواستم راهنماییم کنید اعتماد به نفسم داره از بین میره چون فکر میکنم حتما ظاهر و پوششم یا اخلاقم مثل دخترای امروزی  نیست که پسرای همسنم جذبم نمیشن

    چند ماه پیش پسر 31 ساله واسم خواستگاری اومد که اونم خونه داشت کارشم ثابت گفتم نه سنش زیاده بذار صبر کنم.

    صبر کردم یه پسر 33 ساله اومد که اون شرایطشو دوس نداشتم کار نداشت سرباز نرفته بود اما خونه داشت.

    گفتم بذار صبر کنم یه پسر با اختلاف سنی مناسب بیاد

    صبر کردم و الان یه پسر 35 ساله اومد.

    دیگه نمیدونم اگه صبر کنم چی میشه  فکر کنم دفعه بعدی 37 ساله شاید 40 ساله بشه

    18 سالمم که بود بازم خواستگارم 30 ساله بودن


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۴۰)
    • ۲۶۹۹ بازدید توسط ۲۰۱۳ نفر
    • دوشنبه ۲۲ تیر ۹۴ - ۲۱:۱۰

    در برخورد های اول با کسی نمیتونم صمیمی بشم

    سلام

    من خیلی دختر خنده رو و شادی هستم ولی در برخورد های اول با کسی نمیتونم زود باهاش صمیمی بشم و به اصطلاح در برخورد اول سرد هستم. بعد از یه مدت که روحیات طرف رو شناختم اگه باهام جور بود دیگه میتونم باهاش راحت باشم. دوستام میگفتن روزای اول آشنایی، ما اصلا فکرش هم نمیکردیم که اینقدر خون گرم و خوش اخلاق باشی. میخوام بپرسم که رفتارم درسته یا غلط؟ و اگه غلطه چطور میتونم از همون اول گرم باشم؟

    و دیگه اینکه من ترم بهمنی بودم و امسال ترم 1 تموم شد. بعد از یه مدت کوتاه با کمال تعجب دیدم که چقدر دختر پسرای کلاسمون با هم راحتن. و برای هم تولد میگیرن یا با هم پارک میرن و پارتی میگیرن و هزار تا چیز دیگه... ( در صورتی که من اگه ضروری نباشه حتی با پسرای کلاسمون حرف هم نمیزنم. ) و این موضوع محدود به کلاس ما نیست و خیییلی از ترم بالایی ها هم اینطورن.
    مثلا یه روز که تو دانشکده کاری داشتم که اون قسمت نسبتا خلوت بود. یه دفعه تو راهرو دیدم که یه پسر و دختر چنان نزدیک هم نشستن و دست همو گرفتن و میخندن که...

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

  • ۲ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۵)
    • ۲۴۳۶ بازدید توسط ۱۹۵۲ نفر
    • يكشنبه ۲۱ تیر ۹۴ - ۲۳:۵۲

    برو بالا