با تکیه بر سود پس اندازم ، بعد از ازدواج تا مدتی نمی خوام کار کنم

سلام
من از  21  سالگی که خدمتم تموم شد , تا الآن که حدوداً 32 سال دارم کارها و مشاغل متعددی انجام دادم , طوری که قصد دارم الآن با نصف پس اندازم یه خونه متوسط بخرم توی غرب تهران با یه ماشین متوسط سر پا .
اون نصف دیگۀ پس اندازم رو میخوام سپرده بلند مدت بذارم بانک و حداقل ماهی 4 تومن سودشو بگیرم ؛ طوری که تا چند سال آینده احتیاج نداشته باشم به اینکه باز بخوام برم سر هر کاری و سگ دو زدنای مجدد .

حالا سوألم از دختر خانومای محترم اینه ؛

که اگر بدونن برنامۀ آتی خواستگارشون , همچین موضوعی هست اونوقت میتونن کنار بیان باهاش ؟!! منظورم اون قسمت از برناممه که میخوام تا اطلاع ثانوی فقط از بانک ارتزاق کنیم . ضمناً تحصیلات دانشگاهی هم ندارم  ( دیپلمم ) .
 خونوادۀ مذهبی و مقیدی هم هستیم خودمم تا این سن هنوز دست از پا خطا نکردم
 ممنون  

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

دختره میگه اگه دوستم داری باید برام پول بفرستی

سلام
پسری هستم که با دختری یک سال و 8 ماهی میشه دوست هستم و سر قضیه ای رابطمون رو خراب کرد . دختره میگفت دوستم داری یا نه ، گفتم این چه سوالی من دوست دارم دیونه ، گفت اگه دوستم داری باید برام پول بفرستی تا گوشی بخرم . گفتم نامزد کردیم برات میخرم . اصلا هر چی بخوای میخرم برات . گفت نه الان میخوام .

گفتم نامزد کردیم . گفت پس دوستم نداری رابطمون تموم بشه بهتره .گفتم جدی میگی ؟ گفت آره شوخی ندارم . منم گفتم باش بای .

چند روزی گذشت که اس داد اگه دوستم داشتی اس میدادی و زنگ میزدی ولی اس ندادی و الان رابطمون خراب شده به نظر شما ؟

من چکار کنم ؟ چرا اینجوری شده ؟ دختره آخه اینجوری نبوده . حتی بهم گفته بود من تو رو واسه خودت میخوام و تا وقتی که عقدم نکردی چیزی ازت نمیخوام . نمیدونم چرا اینجوری شده ؟

 به نظر شما زنگ بزنم بهش و رابطمون اون خراب کرده آخه و خودشم باید اس یا زنگ بزن چه کار کنم ؟
لطفا راهنماییم کنید


پاسخ :

سلام
بلاتکلیف گذاشتن دختر مردم به دور از مردانگی هستش . اگه می تونید خواستگاری برید سریع این کار رو انجام بدید اگه نمی تونید این رابطه رو قطع کنید . این دوستی ها از اساس اشتباست . از یه طرف اون به دنبال اینه که ادعای شما رو راستی آزمایی کنه و از یه طرف شما گله دارید که چرا می خواد میزان دوست داشتن خودش رو از جانب من با پول بسنجه ؟

اون می خواد که برای اثبات ادعایی که کردید براش هزینه کنید . شما هم انتظار دارید که بهتون وفادار بمونه و به خاطر یه گوشی رابطه تون رو به هم نزنه . انتظاری که اون داره و توقعی که شما ازش دارید در صورتی که عقد بودید کاملا منطقی بود ولی الان هر دو خواسته نه تنها منطقی نیست بلکه زیاده خواهیه .

اون مگه چه نسبتی با شما داره که انتظار داره براش خرج کنید ؟! این زیاده خواهی اونه .  شما بهش گفتید که دوستش دارید ولی راهی برای اثبات این ادعا ندارید . اون طرف قضیه انتظار وفادار موندن اون خانم از جانب شما زیاده خواهی محسوب میشه . شما انتظار دارید با تکیه بر چند ادعا بهتون وفادار بمونه ؟ بر چه اساسی باید بهتون اعتماد کنه ؟ از کجا باید مطمئن بشه که حتما باهاش ازدواج می کنید ؟

می بینید که هیچی سر جاش نیست . پازل ها کنار هم قرار نمیگیرن ، چون شکل گیری این رابطه از ریشه اشتباست .

اگه خواهان ادامه این رابطه هستید چند فاکتور اطمینان بخش به رابطه تون اضافه کنید . بهترین کاری که می تونید بکنید اینه که خانواده ها رو در جریان بذارید . به عبارت دیگه رسما ازش خواستگاری کنید . اون وقت اگه براش خرج کردید کسی خرده ای به شما نمیگیره . شایدم بحث خرید گوشی از جانب اون منتفی بشه چون یه حرکت اطمینان بخش تر از جانب شما دیده .

اگه نمی تونید خواستگاری کنید این رابطه رو قطع کنید . چون الان نباید دغدغه ی شما وفادار نگه داشتن اون باشه . شما باید به فکر اشتغال و فراهم کردن مقدمات تشکیل خانواده باشید .

موفق باشید

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه) دوستی به قصد ازدواج (۱۲۵ مطلب مشابه)

دروغ هنگام تحقیق در خواستگاری

سلام
دوره ی اخر زمون شده به خدا. دوستان نمی دونم چیکار کنم . من از یه دختر خانوم خوشم اومده بود . موضوع رو گفتم و رفتن تحقیق. از شانس بد ما موقع تحقیق از یکی سوال کرده بودن که با اون دختر و خانوادش مشکل داشته. هر چی از دهنش در اومده بود به ناحق گفته بود.

خانواده که به من گفتن داغون شدم. اما بعد از چند ماه اتفاقی فهمیدم همه چی رو اون طرف به خاطر یه کینه که  دلیل خاص خودش رو هم داشته دروغ گفته. موضوع رو به خانواده گفتم. اما باور نکردن . چون نامرد کارش رو خوب یاد داشته.

یه سری از اطلاعات رو درست داده بود که اعتماد خانواده رو جلب کنه بعد زده بود جاده خاکی .!! ولی میگن کاسه ای که شکست هر چی هم که چسبش بزنی مثل روز اول نمیشه .حالا هر چی به خانواده میگم دروغ گفته طرف باور نمی کنن و میگن یه سری حرفاش راست بوده پس بقیه هم راست بوده و به قول معروف ( تا نباشد چیزکی،  مردم نگویند چیزها ) .

نمیدونم با اون نامرد چیکار کنم.جلوی سنت خدا و پیغمبرش رو گرفت . من که بخشیدمش .دوستان شما هم براش دعا کنید خدا ببخشدش. ولی یادتون باشه هیچ وقت با زندگی ادم ها بازی نکنیم. از طرف یک دلسوخته .

مرتبط:

حد و مرز صداقت قبل از ازدواج

در خواستگاری دروغ گفتن نشانه ی نداشتن صداقت هستش ؟

شروع زندگی با دختری که صداقت نداره عاقلانه است ؟

صداقت خواستگارم منو دو دل کرده!

در مورد بیماریم( اختلال دو قطبی) ، چقدر باید صداقت داشته باشم ؟

چرا بعضی ها برای صداقت احترام قائل نیستند ؟

دروغگویی بعضی از دختران دوست پسر دار به خواستگار

چطوری در جلسه خواستگاری، بدون دروغ دل طرف رو بدست بیارم ؟

خواهشا در جلسه خواستگاری راستش رو بگید

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه) آموزش روش های تحقیق برای ازدواج (۴۶ مطلب مشابه)

زن ذلیلی و مرد سالاری الآن هم وجود داره ؟

سلام

من به عنوان یه مجرد سوالم در مورد زن ذلیلی و مرد سالاریه. آیا اساسا این چیزا در این دوره و زمونه هم وجود داره و یا نه، زن و مرد تقریبا به صورت مساوی در شئون زندگی نقش دارن؟

اگر همچین چیزایی وجود داره، چه طور و با چه ملاکی میشه همسر را (چه زن و چه مرد) انتخاب کرد که دچار این بازی ها نشیم؟

قسمت بعدی سوال من در مورد این هست که آیا این مسائل بر روی مسائل جنسی هم اثر میگذاره؟

و سوال دیگه اینکه آیا درسته که برخی مردها و یا زن ها دوست دارن شخصیت غالب و یا مغلوب (به صورت معنی داری) باشن و از این کار لذت میبرند؟

اینکه برخی از مردها دوست دارن پای همسرشون را ببوسن و بلیسن و برخی زن ها دوست دارند و یا ندارند! آیا از همین موضوع نشات میگیره؟

این سوالات چند وقته که فکرم را درگیر کرده و با دیدن این سوال (http://khbartar.blog.ir/post/3180) موضوع برام چدی تر شد. ممنون میشم کمک کنید.

مرتبط:

چرا آدم ها سعی میکنن مشکلات رو جنسیتی مطرح کنن؟

مردسالار بی احساس

چند سوال در رابطه با رفتار "مرد سالارانه "

چطور باید با مرد ستیزی بعضی از خانم ها رفتار کرد ؟

چطور میشه با یه زن مرد ستیر زندگی کرد ؟

نحوه رفتار در یه جمع ضد زن چه طور باید باشه ؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

ازدواج کنم در حالی که شرایط اقتصادیم ایده آل نیست ؟

سلام به همه خوانندگان عزیز این سایت.

من یه اقا پسری هستم که سعی کردم اکثر سال های جونیم رو به کار و تحصیل بپردازم و الان که تونستم یه حداقل هایی رو مثل مسکن و کار و یه حقوق معمولی رو برای زندگی فراهم کنم و برم دنبال ازدواج کردن.
تلاشم این بوده که دنبال ارتباط با دخترا و دوستی های قبل از ازدواج نرم هر چند که شرایطش پیش میومد  . اما یه چند تا سوال ذهنم رو درگیر کرده که میخوام بپرسم تا روشن تر در مسیر ازدواج قدم بردارم. این سوالات رو فکر کنم خانوم های محترم بتونن بهتر جواب بدن اما ممنون میشم که اقایون محترم هم نظرات خوبی دارند مشورت بدن.

1. من چند سال قبل تو یک حادثه رانندگی مصدومیت شدید پیدا کردم که خدا رو شکر بخاطر اینکه از قبل ورزش میکردم و بعد حادثه هم همینطور سلامتی کامل خودم رو بدست اوردم و بدنسازی کار میکنم. البته جای عمل مربوط به این حادثه روی بدن من هستش و اندک تاثیری اون حادثه.
سوالم اینه با وجود اینکه خودم اعتماد بنفسم خوبه و اصلا اهمیتی نداره این جای عمل و یه طورایی خیلی مردونه و با کلاس هست برام! ایا مهم هست قبل از ازدواج بگم حادثه رانندگی داشتم در گذشته؟ زمانش تو مراسمات خواستگاری کی باشه اگه لازم هست و خواستم بگم؟ ایا برای خانوم ها اهمیت داره این موراد؟

2.من ادم نسبتا ایده ال گرایی هستم و با توجه به اینکه از قشر متوسط جامعه هستیم و تو زندگی خانوادگی سختی اقتصادی کم ندیدم  و به همین خاطر کار و تحصیلم رو همزمان ادامه دادم  و تونستم حداقل هایی رو فراهم کنم.
اما الان با نصحیت همکارام و دیگران و با توجه به اینکه خواسته های اقتصادی ما ادم ها تمومی نداره! و همینطور احساس نیاز به اینکه از یه جایی به بعد تو زندگی در کنار خانواده نیاز  به همسفر و همسر ادمیزاد پیدا میکنه برای ارامش روحی و جمسی و نیاز دوست داشتن و دوست داشته شدنش براورده بشه. ایا کار درستی میکنم که با وجود اینکه شرایط اقتصادیم هنوز ایده ال معمولی نیست برم دنبال ازدواج و بقیه مسیر زندگی و سختی و اسونی و بدست اوردن ها رو با همسرم تقسیم کنم!؟

ممنون که خوندید و اگه خواستین نظراتتون رو در اختیارم میزارید

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

خواستگارم میگه ناچارم به خانوادم کمک کنم

سلام

دختری هستم 32 ساله هستم و مجرد حدود دو ماه قبل پسری 38 ساله به خواستگاری ام آمد که دو سال قبل حدود یک ماه با دختری عقد بودند که به خاطر اعتیاد کل خانواده دختر و حتی خود دختر از هم جدا شده اند.

پسر با خدا مذهبی خوش اخلاق مهربان تحصیل کرده و اهل کار هست خانواده اش در شهر دیگری زندگی می کنند ولی در جلسه ای که با هم صحبت کردیم ایشان گفتند که همین جا در شهر خودتان برایتان خانه می گیرم که زمان هایی که سر کار هستم شما تنها نباشید.

با اینکه لیسانس دارد و مدتی هم معلم بوده ولی به خاطر پدرش که سالمند است و زیاد توان کار کردن ندارد حدود 15 سالی می شود که کمک حال پدرش در امر کشاورزی می باشد آن هم محصولات پسته .

الان چند مشکل برایم پیش آمده است یکی اینکه چون پسر بزرگ خانواده می باشد و یک برادر و سه خواهر کوچکتر از خود دارد و پدر و مادر سالمند خانواده شدیدا به ایشان وابسته می باشد .

خودش هم بیان کرده است که تا زمان سر و سامان دادن به خواهر ها و برادرم لازم است به خانواده ام کمک کنم ولی اعتدال را رعایت میکنم.

مشکل بعدی کار ایشان است که زمان زیادی را به آن مشغول هستند و من فکر میکنم باید روزهای زیادی را تنها بمانم که این برایم عذاب آور است.

دو دفعه با ایشان صحبت کردم ولی هنوز بر سر کار ایشان به نتیجه قابل قبولی نرسیدم از طرفی نسبت به خواستگارهای قبلی ام خیلی برتر است و بیشتر شرایط من را دارد با ایمان و با اخلاق است مهربان و صبور است آرامش خاصی در کلام و رفتارش دیدم که خیلی به دلم نشست کار خوبی دارد که نان حلال به خانه می آورد ولی نمی دانم می توانم با دور بودن از او و تنهایی های زیادم کنار بیایم یا نه ؟

در ضمن تحقیق هم که کردیم همه از آنها تعریف کردند همه به اتفاق می گفتند هم خودش پسر خوبی است و دستش به خیر است هم خانواده خوبی دارد .

حالا شما چی میگین چه جوابی بهش بدم؟؟

خیلی درمانده شدم لطفا منو راهنمایی کنین

ممنون میشم

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

تمام هزینه­ ها باید به طور یکسان بین زن و مرد پخش بشه !

با سلام
سوالم از دخترای پیج هست که آیا حاضرن با پسری که ازدواج کنن که طرز فکرش اینه که باید تمام هزینه­ ها به طور یکسان بین زن و مرد پخش بشه ؟ یعنی همون مقدار پول که مرد خرج زندگی می­کنه همون مقدارم زن خرج کنه.

خرج عروسی نصف نصف باشه. مهریه نباشه. پول جهیزیه نصف نصف باشه بین دختر و پسر. عوضش حق طلاق و حق فرزند و سایر حقوق نیز بین دختر و پسر یکسان باشه؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

چیکار کنم دخترایی که به خواستگاری شون میرم قدم رو نادیده بگیرن

سلام

پسری 34 ساله هستم که مشکلم قد کوتاهمه 1.60 . من تحصیل کرده هستم فوق لیسانس دارم و یه درامد متوسط . خسته شدم از خواستگاری رفتن متعدد .

خواستگاری افرادی هم که رفتم همقد یا کوتاه تر بودن . ولی حتی یه به جلسه دوم خواستگاری هم نمیرسه . ادم سر و زبان داری هم هستم ولی اینی که میگن دختر با گوش عاشق میشه به نظرم درست نیست .

الان واقعا از لحاظ عاطفی نیاز به ازدواج دارم ولی کسی تو جلسه های خواستگاری به اخلاق وایمان کاری نداره .

الان از دخترها این سوال دارم چیکار کنم که قدم نادیده بگیرن و به ویژگی هایی که خودم به دستشون اوردم نگاه کنن .

آیا گناه کردم که قدم کوتاهه مطمئنم اگر قدم بلندتر بود ولی بی اخلاق و ایمان بودم تا به حالا ازدواج کرده بودم نه اینکه ده سال خواستگاری این و اون برو اخرش هیچی . دوس ندارم به گناه کشیده شم :((

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

کمکم کنید بهترین تصمیم رو بگیرم

دوستان خوبم سلام

سعی میکنم کامل توضیح بدم شما هم هر چی فهمیدین کنار هم بذارین و کمکم کنین چون خودم خیلی گیجم الان. ممنون.

پسرم و ۲۶ ساله. دو ساله دنبال زن میگردیم جسته و گریخته و حدودا ۱۰ تا ۱۵ خواستگاری رفتم که هر کدوم به دلیلی نمیشد و انگار طلسم شده بود ازدواجم. یه مدتی بدبین شدم به دخترها بخاطر همین خواستگاری ها و بعضا دلایل رد شدنم در اون خواستگاری هایی که رد شدم.

جدیدا خواستگاری دختر خانمی رفتم که احساس کردم میتونم بیشتر بهشون فکر کنم. دو جلسه با هم حرف زدیم ولی اصلا نمیتونم تصمیم بگیرم. فکر میکنم به شناخت کافی از ایشون نرسیدم. فقط میدونم هیچ نقطه تضاد قابل تاملی بینمون وجود نداره اما از اینکه اشتراکاتمون چقدره واقعا درمونده ام!

در جلسات خواستگاری هم خیلی سوال پرسیدم و ایشونم جوابایی که دادن خوب بوده اما شاید جامع و کامل نبوده. واقعا نمیدونم. مثلا جلسه دوم فقط یه ربع اول استرس داشت و میگفت نمیدونم چرا یادم رفت سوالام .

البته بعدش یادشون اومد یا جلسه اول دستاش میلرزید و چیز خاصی نپرسید و گفت همش از ذهنش پریده. جلسه دوم بهشون گفتم فکر نمیکنم اینقد استرس زا با شما و با چندتا شوخی فضارو تغییر دادم و سوالاتی پرسیدن که از نظرم بد نبود ولی بازم اون چیزی نبود که میخواستم .

اخه از سوالات طرف مقابلم میشه به شناخت رسید. شایدم من این بنده خدا رو با قبلیا مقایسه میکنم. شاید اون بدبینیم باعث شده هنوز نتونم به یه دختر برای ازدواج بطور مناسب فکر کنم.

همینقد بگم که یه علاقه با تفکر و نگرانی شدید نسبت به ایشون دارم. یعنی اینجوری نیست که بیخیال باشم و بگم خوبه دیگه.

همینجوریشم مطمئنم بیشتر از ۵۰ درصد معیارامو داره. میدونم لزوما اونی که میخوام صددرصد نیست ولی شما بگین چیکار کنیم. راستی ۲۲ سالشونه. ای خداااا چقد انتخاب سخته.

اینم بگم هر کسی جای ایشون بود و با شرایط دیگه ولی به این مرحله میرسیدم مطمئنم همین بود اوضاعم. نمیدونم بعد از ازدواج چی میشه. با اینکه اینقدر از ازدواج احساس میکردم اطلاعات دارم الان دقیقا پوکیدم. مغزم تعطیله الان. کمکم کنید بهترین تصمیم رو بگیرم. مرسی از همگیتون

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

وسواس فکری گرفتم یا حقمه که بپرسم؟

سلام
من به طور سنتی برای ازدواج با 5 6 دختر برای آشنایی قرار گذاشتم. هیچ کدوم جور نشده. این وسط یه سوالی برام پیش اومده.  آیا شما در جلسه اشنایی یا در ادامه اون به نحوی از دختر خانوم سوال میکنید که ایا رابطه ایی قبل ازدواج داشته یا نه؟ البته منظورم از رابطه یه رابطه دوستی در هر سطحی هستش.

برای من که تا سن 28 سالگی بدون هیچ رابطه ایی زندگی کردم اصلا قابل هضم نیست که همسر آیندم قبلا با یکی رابطه عاطفی داشته بوده باشه یا اینکه بدتر ... از طرفی هم اهل پلیس بازی و اینا نیستم. فقط دلم میخاد خودش از ته دل یه بار بهم بگه و بهش اعتماد کنم همین.

تو یکی از جلسات دختره گفت این بی عدالتیه که که یه دختری که با کسی نبوده نصیب پسری بشه که قبلا رابطه داشته. حرفش خیلی به دلم نشست. حیف که شهر دیگه بودن ... من 28 سالمه . تیپ و درامد خوبی دارم. با در نظر گرفتن دوره دکتری الان 9 ساله تو محیط دانشگاهم.

اینو گفتم که بگم همه جوره امکان داشتن رابطه رو داشتم  ولی از وقتی یادم میاد حتی از مهمونیای خونوادگی زدم و سرم تو کتابها و کارهای شرکت خودم بوده... الان برام زور داره حتی تصور کنم دختر اینده زندگی من قبلا به کسی گفته باشه عشقم .

حالا آیا من وسواس فکری گرفتم یا حقمه که بپرسم؟

انکه از ته دل یکی بگه با کسی نبوده برام کافیه، ایا به نظرتون الان این صداقت تو دخترا هست؟ راستی دخترا یا پسرایی که قبلا دوست شدن، ایا اگه رک این سوال ازشون پرسیده بشه و طرف بگه واقعا براش خیلی مهمه، وجدانشون راضی میشه دروغ بگن، حتی اگه اون فرد فرد ایده آلشون باشه؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

مادرم میگه تا سرکار نری از ازدواج خبری نیست

سلام به همگی
یه سوال دارم که خیلی ذهنمو مشغول کرده
من پسری هستم 22 ساله، تقریبا مذهبی و دانشجو هستم و بیکار . سربازی هم دارم . در دانشگاه از دختری خوشم آمده که ایشون هم مذهبی هست، با حیاست خیلی . قصد ازدواج دارم،به خودش که به هیج وجه نمیتونم بگم به خاطره حیایی که هر دو داریم .

از طرفی هم به مادرم گفتم و مادرم میگه تا سرکار نری از ازدواج خبری نیست. با جامعه ای که ما داریم تا درسم تموم بشه تا سربازی برم 3 سال دیگه میشه. بعدش همچین دختر خوبی مطمئنن زیاد مجرد نمیمونه . میترسم از دستش بدم

منم آدمی هستم که به همین راحتی از هر کسی خوشم نمیاد،این خانم دقیقا معیار های مورد نظر منو داره . حالا موندم چیکار کنم، میترسم از دستش بدم، لطفا نگید که از واسطه استفاده کنم. چون دوست ندارم تا پدر مادر رضایت ندادن کس دیگه ای بفهمه .

لطفا کمکم کنید

ممنون از لطف شما

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

با خانمی از طریق سایت همسریابی آشنا شدم

سلام
من جوانی 30 ساله هستم. نزدیک به سه ماه هستش که با خانمی اشنا شدم- طریقه اشنایی سایت همسریابی هستش

اولین سوال پیگیر بشم ؟ دنبالش باشم؟

دومین سوال

در مدت اشنایی با این خانم که ملاکهای زندگی من رو دارا هستش به یک مسئله برخوردیم و راه حلی انچنانی نداریم

لطفا پیشنها درست و قانع کننده خوب و بد رو بهم بدید

من مشکلات کاری دارم که با اون مسائل مشکلی نداره

از نظر مالی یه جوان امروزی با حقوق کارمندی هستم . البته با توانی بالا در انجام کار ازاد . کل حقوق بنده تا دو سال اینده در پرداخت اقساط هستش و پول هم سر جاشه. با  این وجود برای کار ازاد که مسئولیتم بیشر از زمان مجردی هستش حقوقم رو جبران میکنه  البته باید دنبالش باشم چرا که دختر از خونه پدر مشکلی نداره میتونه بمونه

من هستم که نیازمند به تشکیل خانواده هستم به طبع اون نیز خواستار زندگی هستش . مسئله اصلی این هست خانواده پدر من در شهری زندگی می کنند که خانواده دختر هستش
، به دلیل فشار مالی این طرح رو عنوان کردم واسه چند سال حداقل 2 تا 3 سال که اقساط من 0 بشوند . در شهری که من شاغل  در آنجا هستم  زندگی کنیم.

دختر خانم به دلیل انکه سرپرست مادرشون هستن راضی به زندگی در شهر کوچکتر که امکانات کمتری دارند هستند .

به ایشون گفتم مادرشون میتونند با ما زندگی کنند. مادرشون قبول نمیکنند یعنی اینکه  میخواند نزدیک مادر باقی بمونند. درسته پدر خانواده به رحمت خدا رفتن و هر فرزندی هم از خانواده دنبال زندگی خودش رفته .

من بهش حق میدم ما به نتیجه های مثبتی رسیدیم و هنوز تصمیم نگرفتیم. که این مسئله  چند دفعه مورد گفت و گوی ما دو تا بوده نتیجه نداشته .

من و دختر خانم همو قبول داریم . چای شکرش باقیه که این مسئله اصلی نیست . اما نمیدونم چیکار کنم با تحقیقات انجام شده فرد مناسب زندگی هستند .  فعلا بحث مشاور ازدواج رو مطرح کردیم شاید نتیجه داشته باشه اما از شما دوستان و صاحب نظران میخوام کمک کنید و پیشنهاد درست رو به من که با ایشون هم قطعا مطرح میکنم . بدید با تشکر

البته بنده میتونستم هیچی نگم . فردا که آب از اسیاب افتاد متوجه بشن. از انجا که اهل دروغ نبودم رک و راست زندگیمو شرح دادم / مال و ثروت میاد و میره میدونم .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

وقتی شریک زندگیتون مشخص میشه چه حسی داشتید یا دارید ؟

میخواستم آقایون متاهل محترم و آقایونی که بعدا ان شاء الله متاهل میشن پاسخ بدن!

۱.آقایون وقتی که یه دختر از طرف خانواده بهشون پیشنهاد میشه چه حسی دارن در لحظه اول؟ استرس هیجان نگرانی از آینده و ... ؟
۲. وقتی قراره برن خواستگاری چه حسی دارن؟ ( در سخت ترین شرایط فرض کنید که نه شما نه خانوادتون دختر رو اصلا ندیدین و فقط به وسیله واسطه معرفی شده بهتون و یکسری کلیات ازش میدونین؟!)
۳. بعد که میخواین با دختر صحبت کنین چه حسی دارین؟ در حالتی که شما دختر رو پسندیدین!
۴. حالتی که منتظر جواب هستین چطورین؟
۵. این سوالم از همه مهمتره و اون اینکه بعد که جواب مثبت گرفتین و به شناخت رسیدین به حالت قبل بر میگردین چطوری میشین؟ یعنی چه حسی دارین که شریک زندگیتون مشخص شده! آخه دخترا مثلا یکم میرن تو لاک خودشون و ساکت میشن...
۶. اینم واسم مهمه که وقتی شما دختر رو از لحاظ چهره و کلیات ظاهری پسندیدین مثلا ببخشید استرس ندارین که بدون لباس و پوشش آیا مورده پسندتون هست یا نه؟ فرض کنید دختر هم محجبه باشه و تو مجالس زنانه هم پوشیده باشه و مثلا خانوادتون یا آشنایان چیزی ندیدن که مطلعتون کنن! حتی مثلا موی سر رو هم ندیده باشن
ممنون از همگی

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

به فکر ازدواجم، اما دو تا سوال بسیار مهم دارم

سلام خدمت همگی...
من پسرم،مجرد و 24 سال سن دارم و دانشجو هستم. به فکر ازدواجم. اما دو تا سوال بسیار مهم دارم...
وقتی به دور و بری هام نگاه می کنم، می بینم خیلی از فامیلامون وقتی که با هم ازدواج کردن، مثل لیلی و مجنون بودن، خیلی عجیب و غریب همدیگه رو میخواستن اما بعد از گذشت چند سال، دیگه اون شور و حال رو نسبت به هم ندارن که هیچی،با هم مثل کارد و پنیر میشن!!! علیه همدیگه تدبیر میکنن و توطئه می چینند!
خانمه تو فکر اینه که یه جوری پولای شوهره رو خرج کنه تا موتورش بیاد پایین! بهش دروغ میگه!!! مثلا میره لباس میخره 100 هزار تومن، به آقا میگه ارزون بود، شد 30 تومن!!!
از اون طرف آقایونم همش در حال کنایه و خرد کردن خانم هستن!!! سعی میکنن یه جوری به خانمشون ضد حال بزنن و قص علی هذا...
متاسفانه من این رویه رو در بعضی از مذهبی ها هم دیدم... اولین سوالم اینه که کسانی که متاهل هستن، چرا بعد از چند سال به اینجا می رسند؟!
من اصلا دوست ندارم با همسر آیندم این طوری باشم، دلم میخواد هر دو با هم صاف و صادق باشیم،از نبود هم احساس ناراحتی کنیم، نه اینکه خانم دعا کنه آقا بره ماموریتی جایی تا یه چند روزی مجبور نباشه اقا رو تحمل کنه!!!
چی میشه که این طوری میشه؟! خواهش میکنم بنده و امثال بنده رو راهنمایی کنید تا آخر و عاقبتمون به این جاها کشیده نشه....
مطلب دیگه اینکه،ماها که مجردیم و سعی میکنیم توی خیابون به ناموس مردم چشم ندوزیم ولی خب بعضی وقتا بالاخره چشممون میفته و این دخترا و زنای رنگارنگ رو میبنیم، حسابی اذیت میشیم و یه حس بدی بهمون دست میده...
خود من فکر میکنم توی یه بیابون بی آب و علف هستم و خیلی هم تشنه هستم اما آبی نیست بخورم... خلاصه یه حس غربت و افسوس و عطش درونی بدی به آدم دست میده... انگار به یکباره تهی میشم...
دست و دلم به درسم نمیره و همش به خدا میگم،خدایا پس کی قراره منم بتونم غرایز  روحی و جسمیم رو ارضا کنم،...
اولا از همه خانما خواهش میکنم بیشتر رعایت کنید تو رو خدا... ثانیا سوالم از مردان متاهل اینه که آیا بعد از ازدواج هم اگه مثلا به طور اتفاقی یه خانم نا محرم بد حجاب رو ببینید،بازم همچین حس غربتی و نا امیدی ای بهتون دست میده؟!
یا اگه دست میده،به شدت دوران مجردیتون هست؟
تشکر و بابت اطاله کلامم معذرت میخوام...

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

با دختری می خوام ازدواج کنم که یه دفعه از کوره در میره

سلام
دوستان با دختری میخواهم ازدواج کنم که رفتارهای بخصوصی دارد.

مثلا یک دفعه از کوره در میرود ( مانند کسی که از چیز دیگری ناراحت است و ناراحتی اش را بی دلیل بر سر کس دیگه ای خالی میکند) مثلا خوب است در صحبت کردن با هم ولی یکهو ناراحت میشود و می گوید اصلا تو را دوست ندارم و اصلا مایل به دیدنت و حتی فکر کردن بهت نیستم ولی یکم که صحبت میکنیم دوباره عادی میشود و خوب میشود.

نکته ی دیگر این است که با اینکه ایشون در دانشگاه ما نیستند ولی خیلی از هم دانشگاهی های بنده رو میشناسن و حتی گاها شده است که گفته که من باهاشون صحبت هم کردم در نرم افزارهایی مثل لاین و تلگرام و ... .

 فکر میکنم ممکن است بعد از ازدواج هم ایشون روابطی مثل هم صبحتی با دیگران و ... رو عادی بدونن در صورتی که برای بسیاری از شوهران و افرادی مثل من وقتی کسی ازدواج میکند خوب کلا اینی که با کس دیگه ای هم صحبت بشه از بین میرود.

میشه کمی راهنمایی کنید.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)