احساس می کنم ازم سوء استفاده شده بدون اینکه بفهمم

سلام
من زنی هستم که مدت سه سال است ازدواج کرده ام. البته با فردی که از نظر فکری و عاطفی خیلی به هم شباهت داشتیم و علاقه شدید به هم داشتیم.

همسرم از نظر مالی ضعیت خوبی نداشت. به همین دلیل من مجبور شدم برای اینکه کمک خرج اش بشم به سر کار برم. همون روزهای اول عقدمون. همسرم در ابتدا موافق نبود اما زمانی که اصرار من رو دید رضایت داد و از اونجایی که فردی معتقد و سنتی بود برای من شروطی گذاشت.

که یکی اش این بود که جایی که برای کار من در نظر گرفته شده باید حتما شناس او باشه و از تمام جهات محل کار من رو زیر نظر داشته باشه.

من قبول کردم ، چون واقعا علاقه ای به کار کردن نداشتم و تنها قصدم این بود که تو خرج و مخارج دوران عقد بهش کمک کنم. چرا که همان طور که گفتم وضعیت مالیش خوب نبود و من می خواستم بدون اینکه کسی بدونه بهش کمک کنم.

اون هم برام یه کار پاره وقت پیدا کرد. که مدیر اون کار صمیمی ترین دوستش بود. مردی که از نظر دینی و اعتقادی آدم موجهی به نظر می آمد. و شوهرم آزمایش اش کرده بود و رو سرش قسم می خورد. من دو سال اونجا کار کردم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل متفرقه (۷۵۸ مطلب مشابه)

می خوام بفهمم خودش منو انتخاب کرده یا خانوادش ؟

سلام

دختری 20 ساله هستم و امسال به دانشگاه میرم. تا حالا خواستگارانی داشتم ولی پدر و مادرم به دلیل سن کم قبول نکردن و کسی به خونمون نیومد. قیافه  خوبی دارم خانه دار و  آبرودار و تقریبا مذهبی هستیم

متوجه شدم  یکی از اقوام منو برای پسرش در نظر داره.این اقا پسر پسر عموی پدرم هست و شهر دیگه ای زندگی میکنه که تا شهر ما حدود 3 الی 4 ساعتی راهه. رفتارهای های اونا ضایع نبود ولی من یه حدس هایی زدم.خلاصه چند وقت پیش پدرشون با پدرم در میون گذاشتن و قراره چند روز دیگه بیان خواستگاری. من خیلی دو دلم

این اقا خیلی کاریه هم توی یه شرکت کار میکنه و بعد از ظهر میاد مغازه ی پدرش وایمیسته و خونه هم داره .خانواده خوب و مذهبی هستن. خیلی خوش برخورد و اجتماعیه و خیلی شوخ و خوش اخلاقه دقیقا چیزی که من دوست دارم

ولی مشکلی که من دارم اینه ایشون قبلا نامزد داشتن که از فامیلای مادریشون بوده البته الان باهاشون قهرن. لاغره و من تو پرم و همیشه دوست داشتم شوهرم کمی هیکلی باشه. و قبلا چند تا دوست دختر داشته ولی من تا حالا با پسری دوست نبودم . خیلی برام مهمه بدونم خودش منو انتخاب کرده یا خانوادش ؟

 به نظرتون من چی  بگم ؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

در مورد ارشد روانشناسی بالینی دانشگاه دولتی چه اطلاعاتی دارید؟

سلام
من و دوستام میخوایم امسال برا ارشد روانشناسی بالینی دانشگاه دولتی امتحان بدیم از کار برای خوب خانواده برتر خواهش میکنم که درباره منابع اصلی هر اطلاعی دارن راهنمایی کنن و اگه مشاوره و یا سایتی هست که میتونه کمکمون کنه بهمون معرفی کنه!

تشکر..

یاحق!

مرتبط با رشته روانشناسی:

درآمد و آینده ی شغلی روانشناسی خوبه؟

کار درستی می کنم که نمیذارم دخترم روانشناسی بخونه؟

کسانی که روانشناسی خوندن یه کم ازش تعریف کنن

آینده شغلی رشته های میکروبیولوژی و روانشناسی چطوره؟

رشته روانشناسی آینده ای موفقی داره؟

انتخاب رشته ی روانشناسی توسط کسی که خودش مشکل داره

می خوام از رشته حقوق انصراف بدم و روانشناسی بخونم

به عشق روانشناسی رفتم ادبیات

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
ادامه تحصیل (۴۸۰ مطلب مشابه)

دست چپم شش انگشت داره

سلام
من پسری 21 ساله ام مشکل من دقیقا از 7،8 ماه قبل از تولدم به وجود اومد اون هم انگشت شست اضافه ای بود در دست چپم از وقتی فهمیدم چی به چیه و دیگران از این نظر باهام فرق دارن دست چپم مشت بوده تا الان که به این سن رسیدم تا مبادا کسی بفهمه .

بخدا اعتماد به نفسی برام نمونده همش با خودم فک میکنم اگه این مشکلمو توی اولین جلسه خواستگاری مطرح کنم احتمالا جوابشون منفیه .

من مدرک تحصیلیم  کاردانی نرم افزاره، قدم 180 و وزنم هم 70 کیلو  از نظر هیکل و اندام مشکلی ندارم و بگفته دیگران از چهره خوبی برخور دارم تو بعضی کارا هم خیلی از بقیه سرم ولی این مشکل مثه خوره افتاده به جونم انگیزه ای واسه زندگی ندارم شاید بهم بخندین شاید بگین خوبه قطع نخاع نیستی ولی وقتی بخاطر گواهی نامه رانندگی عین گربه از این جا به اونجا بدویی واسه استخدامی هیچ جا قبولت نکنن اونوقت می فهمین چی میگم .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

مادرم به من اعتماد نداره یا به خواستگارم ؟

سلام
چند وقت پیش برام خواستگاری اومد و وقتی ما داشتیم می رفتیم توی اتاقم که با هم صحبت کنیم مامانم به سرعت پشت سر من و اون آقا اومدن و گفتن در رو باز بذار .

مثلا مادرم فکر میکرد یواش هم گفته ولی صداش به شدت تابلو بلند بود! و راستش من جلوی اون پسر خیلی خجالت کشیدم.... آخه به من اعتماد نداره یا به پسری که با خانوادش اومده خواستگاری؟! اصلا مگه در بسته باشه آدم توی اون موقعیت کاری میکنه؟! از یک هفته قبل اومدن اونها من از اضطراب توی در و دیوار بودم حالا توی جلسه خواستگاری مثلا می تونستم اصلا کاری کنم؟!

فکر من درسته یا مادرم؟؟ توی نظرمه که برای دفعات بعدی که برام خواستگار اومد به مادرم بگم لطفا دیگه نگو و میخوام در رو نیمه باز بذارم آخه مادرم اون دفعه خیلی تابلو مدام میرفت میومد به حرفای ما گوش میداد و من هم رشته کلام از دستم خارج میشد و نصف حرفای پسره رو نمیفهمیدم چون جلوی مامانم خجالت میکشیدم ...

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

صلاح میدونید یه دختر مجرد از بهزیستی بچه بگیره ؟

سلام

دختری هستم ۲۹ ساله و کارمند رسمی و دارای تحصیلات تکمیلی، خواستگارهایی داشتم که شرایطشون در سطح بنده نبوده و خیلی پایین تر از من بودند گرچه دختری هستم که سخت گیر نیستم ولی موقعیت ازدواج خوب برام پیش نیومده و ملاکم اخلاق و رفتار و انسانیت بوده، و خیلی به این موضوع اهمیت میدم.

متاسفانه وقتی اطرافم بعضی رفتارهای اقایون رو میبینم از ازدواج کاملا متنفر میشم،یا تو جلسات خواستگاری خواسته های نامعقول و غیر منطقی اونا رو میشنوم واقعا از مردا دلزده و مایوس میشم،از یک طرف حس دوست داشتن یک نفر و تشکیل خانواده عذابم میده حس مادر بودن ،بچه داشتن ،محبت کردن و مراقبت از فرزند و ...

تازگی ها شنیدم که بهزیستی به دخترای مجرد بالای ۳۰ سال اگر شرایط لازم رو داشته باشند این امکان رو میده که دختر بچه ای رو به فرزندی قبول کنند، و شرایط سرپرستی به‌ نسبت قبل خیلی راحت تر شده ، مدتی به این موضوع فکر میکنم،من خونه دارم و حقوق ماهیانه  یک و هفتصد می گیرم.

از یه طرف شرایط ازدواجم فراهم نمیشه و از یه طرف میگم ثواب اخروی داره و با این کارم به نیاز به مادر بودن جواب داده میشه و بچه ی یتیمی صاحب خانواده میشه.

واقعا میدونم تصمیم سختیه ولی وقتی یه ادم سالم و خوب و پاک پیدا نمیشه چرا عمرمو همینجوری هدر بدم با این کارم زندگیم هدفمند میشه و تلاشمو برای خوشبختی یک نفر و رضایت خداوند انجام میدم و احساس بهتری از لحاظ روحی و روانی پیدا میکنم و پر کردن تنهاییم رو به طریق دیگه ای پاسخ میدم .

از دوستان عزیز میخواهم آیا با شرایط فعلی من ، گرفتن همچین تصمیمی صحیح هست ؟؟ ایا عجولانه نیست؟ ایا چند سال صبر کنم بعد تصمیم بگیرم ؟؟

من واقعا قید ازدواج رو با شرایط الان جامعه زدم !!! اگر شرایط سرپرستی بچه های بهزیستی رو میدوننن خواهش میکنم راهنمایی کنند؟ و ایا این قانون قابل اجراست یا نه ؟؟

ممنون از همه دوستان

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
ازدواج و مسائل گوهران کشف نشده (۱۳۳ مطلب مشابه)

در محضر امام زمان عج الله بی ادبی نکنیم

بسم الله الرحمن الرحیم

ما دو بخش کردیم وظایف را ، وظایف فردی یک منتظر و وظایف جامعه­ ی منتظر . به آن بخش اول می‌پردازیم یک جلساتی را اهم وظایفی که یک فرد منتظر باید داشته باشد را ان شاء الله بتوانیم مطرح کنیم تا برسیم به بحث جامعه پردازی انتظار.

در رابطه با وظایف یک فرد منتظر اولین وظیفه و یکی از اهم وظایفی که یک انسان منتظر باید در نظر داشته باشد ادب نسبت به ساحت مقدس امام زمان علیه السلام است، ادب نسبت به وجود  مقدس حضرت بقیه الله علیه السلام است.
دوستان بزرگوار بیننده این را عنایت بکنند درست است اگر از ما بپرسند که تو توهین می‌خواهی به امام زمان علیه السلام بکنی می‌گوییم استغفرالله ما و توهین به حضرت؟ ولی گاهی مواقع حواسمان نیست و نادانسته و ناخواسته توهین می‌کنیم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مباحث یادی از امام زمان (عج) (۴۶ مطلب مشابه)

اگه مردم ندار شدن پس چرا اینقدر خرید میکنند ؟

سلام

دوستان عزیز سوالی مدتها ذهنم رو به خودش مشغول کرده که اینجا مطرحش میکنم هر کدوم از دوستان اگه نظر یا تحلیل یا مطلبی داشتند بفرمایند خوشحال میشم.

البته این سوال برای قبل از گرونی های سال 90 شفافیت بیشتری داشت اما از گرونی های 90 به بعد باز یه مقدار میشه سوال رو تعدیل کرد هر چند روح کلی حاکم بر سوال همچنان وجود داره.

به هر حال من چه تو تهران چه تو شهر خودمون تو مهمونیا تو تاکسی تو مترو تو خیابون خلاصه هر جائی باشه می بینیم که ملت خیلی می نالن خیلی گله می کنن که نداریم و وضع خرابه و وضع بده و از اینجور حرفا.

اما وقتی میریم مغازه ها رو می بینی می بینی مغازه ها پر آدمه از میادین تره و بار بگیرین تا رستورانا شیرینی فروشیا وقتی هم مسافرت می ریم می بینیم همه وسائل پره از اتوبوس که ارزونترینه بگیرین تا قطار تا هواپیما . دم دمای عید که میشه همه مغازه ها از مغازه های خوراکی بگیر تا پوشاک و ... همه غلغله است.

دم مهر و اول سال که میشه باز لباس فروشیا و کفش فروشیا و لوازم التحریریا غلغلس.

من نمی دونم کدومو باور کنم اون اعتراضات و گله ها رو یا این خریدهای فراوان و پر بودن مغازه ها؟؟؟!!!

به نظر شما مشکل از کجاست؟؟؟!!! الان برای مثال در شهر ما که یک شهر جنوبی و فوق العاده گرمسیری هست الان واقعا خیلی خیلی کم خونه پیدا میشه که حداقل یه دونه کولر اسپیلت نداشته باشه خیلی از خونه ها که دو تا و سه تا و 4 تا دارن. البته نمی گم اسپلیت برای شهری مثل شهر ما ضروری نیست نه واقعا برای شهر ما اسپلیت خیلی ضروریه اما خوب همین اسپلیت هم بسته به قدرتش از 1200 1300 تا حتی بالغ بر 2 تومن قیمتشه پس ملت دارن برن بخرن.

در مجموع به نظر شما علت این امر چی می تونه باشه؟؟؟!!! از طرفی اعتراضات گسترده و از طرفی این اوضاع بازار. البته من نمی خوام اینو منکر بشم که عده ای واقعا ندارن واقعا فقیرن. اما نه در این حد

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل متفرقه (۷۵۸ مطلب مشابه)

شرکت در کلاس های جهاد دانشگاهی فایده داره ؟

سلام.
کسی سابقه ی کارآموزی توی کلاس هایی که جهاد دانشگاهی برگزار میکنه داره؟ ( می خوام توی کلاس های کارآموزی که برای آزمایشگاهای تشخیص طبی برگزار  میکنه برم )
کسی اطلاعاتی داره؟ زنگ زدم بهشون میگن دورشون یه هفته ای و فشردس، کسی این دوره رو رفته که چیزی یاد گرفته باشه بتونه بره سر کار؟ به درد میخوره؟ پول لازمم بخدا....

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
ادامه تحصیل (۴۸۰ مطلب مشابه)

در مورد زندگی در چابهار اطلاعات می خوام

سلام
امیدوارم حالتون و لحظاتتون عالی باشه.
پسری زیر 25 هستم.
لیسانس IT دارم و چهار سال سابقه کار در زمینه رشته خودم دارم.
مجردم.
یه سری اطلاعات درباره شهر چابهار میخوام.
اگه کسی از چابهار هست یا اطلاعاتی درباره چابهار داره ممنون میشم راهنماییم کنه. بنده چند وقت دیگه میخوام برم چابهار مستقر بشم .اطلاعاتی  میخوام درباره فرهنگ ، مردمش ، طریقه برخوردشون با غیر بومی ها ، آب و هواش ، درآمد و موقعیت شغلیش و هرچی که نیازه بدونم بخصوص  بازار کار و موقعیت شغلی با توجه به رشته من.

شاید بپرسید که چرا چابهار؟ واسه اینکه مجبورم بخاطر خانمی که دوستش دارم برم چابهار و مقدمات ازدواجمون رو فراهم کنم و بیشتر آشنا بشیم. آخه نظر خودم و خودش اینکه از شهر ایشون اول زندگیمونو شروع کنیم.

ممنون از کاربرای خوب خانواده برتر.
یا حق

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل متفرقه (۷۵۸ مطلب مشابه)

چرا موارد خاص باید در مراحل آخر خواستگاری مطرح بشن؟

سلام

بعضی از موارد هستند که بنا به دلایلی عقلانی ، به صلاح نیست در همون جلسه اول خواستگاری مطرح بشن و باید اون ها رو به جلسات بعد موکول کرد .

مثال های زیادی میشه زد ، مثل بحث مهریه ، اخلاق خاص ، بحث سایز اندام ، شرایط خاص زندگی بعد از ازدواج ، اشتغال خانم ، بحث بکارت و ... .

یه دختر یا پسر ، در کنار داشتن شرایط بسیار خوب برای ازدواج ، ممکنه ویژگی یا تقاضای بخصوصی داشته باشه که حتما باید مطرح بشه .

چند مثال :

زندگی با خانواده شوهر :

اگه پسری در همون جلسه اول خواستگاری ، قبل از این که داشته های خودش رو رو کنه ، به دختر خانم بگه اگه ازدواج کردیم باید با پدر و مادرم زندگی کنیم ، ممکنه دختر خانم در همون جلسه اول " نه " رو بگه و پسر فرصت نکنه که عرض اندام کنه .

اشتغال خانم :

ممکنه دختر خانمی تمایل داشته باشه که بعد از ازدواج ، از تحصیلاتش برای کسب درآمد استفاده کنه ، اگه در همون مرحله اول بگه من بعد از ازدواج می خوام برم سر کار ، ممکنه آقا پسر بره و پشت سرشم نگاه نکنه .

پیشنهاد بنده اینه که ابتدا به نحو احسن خودتون رو معرفی کنید ، بعد شرایط خاص تون رو بگید . این طوری مثلا دختر خانم ممکنه بگه ، شرایطش که خیلی خوبه ، پس می تونم با کمی سیاست داشتن ، در طبقه ی بالای خونه ی پدر و مادرش زندگی کنم یا حتی در یه خونه ، یه اتاق موقت اختصاصی داشته باشم و در کنارشون زندگی کنم .

یا این که آقا پسر اگه در مراحل آخر خواستگاری بحث اشتغال رو از زبون دختر خانم شنید ، با خودش بگه دختر خوبیه ، اخلاق خوبی داره ، خانواده محترمی داره و ... ، پس می تونم با یه برنامه ریزی در کنار یه خانم شاغل زندگی خوبی داشته باشم .

ممکنه عده ای عقیده داشته باشند که برخی مسائل حتما حتما باید در جلسه اول گفته بشه ، مثلا بحث ناباروری یا نداشتن بکارت . این نظر هم ممکنه برای بعضی ها منطقی به نظر برسه . بنابراین گفتن یا نگفتن این موارد بستگی به سبک و سنگین کردن اوضاع داره و تشخیصش بر عهده ی خود شماست .

به تاخیر انداختن بیان موارد خاص یه عیب هم داره . عیبش اینه که ممکنه یکی از طرفین سعی کنه یه فضای عاطفی ایجاد کنه و با استفاده از احساس طرف مقابل اهدافش رو به پیش ببره . بنابراین لازمه که حواستون رو جمع کنید تا از این طریق چیزی به شما تحمیل نشه . یا به طرف مقابل تذکر بدید که فضا رو عاطفی نکنن .

بنابراین اگه خواسته ، ویژگی و یا شرایط خاصی دارید که حدس می زنید اگه اونو مطرح کنید با " نه " مواجه میشید بهتره که ؛

اولا سایر ویژگی های مثبت تون رو تقویت کنید و با دست پر در جلسه خواستگاری حاضر بشید .

ثانیا در مراحل اول خواستگاری اونا رو مطرح نکنید .

موفق باشید

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

دلم مرگ می خواهد از جنس آرامش

سلام
دلم سیپروترون نمی خواهد از جنس استات دلم  مرگ می خواهد از جنس آرامش...

پسری هستم  مومن و  مذهبی . مسکن دارم- ماشین دارم- سواد دارم - پول دارم ولی چه فایده؟؟؟
حتی دخترهای مومن هم با من ازدواج نمی کنند.اول خواستگاری دخترهای معمولی می رفتم و  هر جا می شنیدن من مذهبی ام ردم می کردن. بعدش رفتم سراغ دختر های مومن. اکثرشون که بهم معرفی شدن تحصیلات پایینی داشتن با این وجود گفتم عیب نداره خدا راضی باشه...

اما نمی دانستم حتی دخترهایی که یک نخ موشون هم بیرون نیست وقتی می شنون من با ماهواره و موسیقی مخالفم ردم می کنن. ای خدا چه به سر دختر ها اومده؟ حالا تصمیم گرفتم برای رهایی از فشار جنسی سراغ قرص های  نابود کننده تستسترون رفتم.

گفتم خدایا تو این دنیا ی پر از ظلم و انسان های غیر مومن راهی جز این ندارم .سرمو انداختم زیر رفتم تو داروخونه و گفتم "لطفا یه  جعبه سیپروترون استات "خانم فروشنده گفت :"واسه چی می خوای؟ خیلی قرص خطرناکیه" منم گفتم برای درمان رزش مو و  تو دلم گفتم "از عذاب خدا که  خطرناک تر نیست".

مدتی هست این قرص رو به عنوان همسر انتخاب کردم. همسری که تمایلات منو ارضا نمی کنه بلکه خاموش می کنه. دیگه میل جنسی ندارم اما زندگیم  به شدت سرد شده و  هییچ امیدی ندارم.
از همتون می خوام برام آرزوی مرگ کنید که در این دنیا جایی برا من نمونده. لعنت به این دنیا و آدماش .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

اگه خارج بودم صددرصد طراحی لباس میخوندم

سلام
من تو خانواده بچه تکم و درسخونم ولی عشق هنر و این چیزام ، تو مدرسه همه منو به فعالیت میشناسن . مخصوصا طراحی لباس طوری که مامانم میگه از چهار سالگیم علاقه نشون دادم.
 اگه تو خارج بودم صددرصد طراحی لباس میخوندم چون اونجا اینده داره ولی الان دو دلم من خیلی خیلی علاقه دارم ولی مامانم گناه داره دلش میخواد دکترشم اخه درسمم خوبه و اونطوری حیف میشم .

ولی بعضی اوقات فکر عجیبی میکنم ما وضع مالیمون خوبه چیزی نشده که بخوام گیرم نیاد خدا رو شکر .

ولی فکر میکنم ما حتما باید مدرک بالا داشته باشیم تا ایندمون خوب بشه . ولی یه پولدار درس خوندن برا چشه ؟ بهترین خواستگارا هم براش میان میتونه دنبال ارزوهاش برن ولی من نه باید به گور برن .

مرتبط:

سوال در مورد تحصیل در رشته طراحی لباس

درخواست اطلاعات در مورد رشته طراحی دوخت

آینده شغلی رشته های عکاسی، طراحی لباس و مدیریت گردشگری

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

مزایا و معایب ازدواج راه دور چیه؟

سلام

من 23 سالمه مشکل من این که خونواده متشنجی دارم با اینکه خودم و خواهرام و مادرم آروم هستیم ( 2 تا از خواهرام ازدواج کردن من و خواهر بزرگترم مجردیم ) .

من 1 بار نامزدی ناموفق داشتم که طلاق از طرف من بود چون واقعا اگه ازدواج میکردم بدبخت میشدم . از لحاظ تحصیل بگین من و خواهرم هر دو تحصیلکرده هستیم و با پول خودمون تحصیل کردیم از لحاظ قیافه هم باید بگم زیبا هستیم. پدر و برادرم زندگی رو به ما زهر کردن برادرم اونقدر ما رو اذیت میکنه فحش میده کتک میزنه دیوونس رسما بعدش وقتی به بابام میگیم که فلان کارو کرده هیچی نمیگه لام تا کام .

یه بار هم عصبانی شد گفت : چیکار کنم من گمشید برید از خونه . بعد از اون حرفش دیگه دلم باهاش صاف نشده و همینطوری الکی حرف میزنم اونم بخاطر خدا که گفته احترام نگه دارید بیچاره مادرم سرطان کلیه گرفته بودم خدا رو شکر خدا به ما بخشیدش اونوقت برادر بیکار و خوش گذرونم که پول تو جیبی شو از بابام میگیره دم به دیقه روحیه مامانم خراب میکنه و میگه ان شاء الله اون یکی کلیه ت هم خراب شه بمیری.! 

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

چرا شوهرم کمک های پدرم رو منت گذاشتن میدونه

سلام
دوستان تو رو خدا کمک کنین ... دارم دیوونه میشم ..
ما توی شهرستانیم و مخارج جشن عقد به عهده ی داماد است. نامزد من قرار شد جشن عقد رو توی خونه بگیره و چون من تالار رو دوست داشتم پدرم گفت خودم تالار میگیرم و مخارجش رو میدم ولی نامزدم باز قبول نکرد گفت مخارج میوه و شیرینی اش بیشتر میشه .

بابام گفت اشکال نداره خرج اینجور چیزا رو هم من میدم ولی باز قبول نکرد. کلا هر کاری که خانواده ی من میخوان انجام بدن اجازه نمیده و میگه من نمیخوام منت سرم بذارن در صورتی که اصلا بابام اینا یه کلمه ام حرفی نمیزنن که نشان بده منت گذاشتن...

کلافه ام کرده دیگه ... هر کلمه ای که خانوادم میگن میذاره به حساب منت گذاشتن.. دیگه جرات نداریم باهاش حرف بزنیم... بابام بهش گفت حالا که تالار نمیخوای میریم خونه ی همسایه رو میگیریم باز اومده به من میگه نمیخوام بابات اینا دارن سرم منت میذارن ...

بخدا منت نیس ولی نمی تونم بهش بفهمونم... شما بگین چکار کنم؟؟ دیگه از دستش عاصی شدم

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مراسم عقد و عروسی (۱۰۷ مطلب مشابه)